هنوز خاکسپاری تمام نشده، استفادههای سیاسی از آنچه قرار بود به وفاق ملی منجر شود، آغاز شده است. از نگاه برخی جریانهای سیاسی اصولگرای تندرو انتقام سخت از مسبب شهادت قاسم سلیمانی قرار است از داخل شروع شود. آنها شهادت قاسم سلیمانی را بهانهای ساختهاند برای تسویهحساب با رقبای سیاسی و کسانی را که با خط سیاسی متفاوت در مراسم تشییع او شرکت کردهاند، منافق میخوانند.
به گزارش شرق، از تهدید به کشتن اصلاحطلبان در خیابان از سوی یک سخنران شناختهشده تا شعار علیه معاون اول دولت بازهم در خیابان تا برخی محتواهای منتشرشده سرمقالههای این روزهای برخی رسانههای اصولگرا. حالا حتی ماجرای FATF را هم به شهادت سلیمانی گره میزنند. دیروز در حاشیه حضور جهانگیری در کرمان برای تشییع پیکر قاسم سلیمانی عدهای با تکرار عبارت «بیشرف بیشرف» شروع به شعاردادن علیه او کردند و خواستار استعفایش شدند.
حسن عباسی هم که بهتازگی از زندان ششماهه آزاد شده در سخنرانیای که فایل تصویری آن منتشر شده، ضمن هشدار به دادستان کل کشور گفته است: «اصلاحطلبها دارند با احساسات مردم در قضیه شهادت قاسم سلیمانی بازی میکنند. اگر مردم ریختند این باند اصلاحطلب رو تو خیابون کشتند و تکهتکه کردند، نگید که هشدار ندادید!». مصطفی تاجزاده در واکنش گفته است که برای حفظ وفاق ملی و به حرمت این روزها قصد شکایت از او را نداریم.
علی اباذری در یادداشتی در سایت اصولگرای الف متعلق به احمد توکلی در واکنش به این سخنان نوشت: «هرچند این نخستین بار نیست و آخرین بار هم نخواهد بود که ایشان در سخنانی تند و از سر عصبانیت کسی یا کسانی را مینوازد اما یقینا نخستین بار است که در زمانی مانند این زمان که خون پاک سردار سلیمانی چنین وحدت ملی کمنظیری را در مقابله با تهدیدات خارجی پدید آورده و هنوز پیکر او نیز به خاک سپرده نشده کسی پیدا میشود که به همین راحتی از جانب مردم حکم به تکهتکهکردن مخالفان خود میدهد!».
برخی هم ادعاهای عجیب یک عضو جبهه پایداری را با هشتگ انتقام سخت دو بار در شبکههای اجتماعی بازنشر کردهاند. محمود نبویان چندی قبل مدعی شده بود که ظریف متعهد شده قاسم سلیمانی را به آمریکا تحویل دهد.
روزنامه کیهان هم دیروز نوشت: «...منافق اهل صداقت و صراحت نیست، مجال پیدا کند، شماتت میکند و اگر مجبور شود، به رنگ جماعت غیور درمیآید؛ چنانکه برخی از همین دشمنان راه و رسم حاج قاسم، در تشییع خودنمایی کردند و بر روزنامههایشان، تصاویر حاج قاسم نقش بست! (لابهلای همین صحنهآرایی هم نوشتند او سردار دلهاست اما نباید هیجانی شد و دنبال انتقام رفت!)». آنها قرار است همه چیز را به همه چیز ربط دهند، حالا موافقان پیوستن به FATF هم از نگاه آنها منافقاند.
کیهان در ادامه نوشته است: «...اما اکنون فصل جدیدی آغاز شده است. پس از جنایت اخیر، باید با کسانی که دم از انفعال و نرمش بزنند، بهعنوان وطنفروش و نفوذی معامله کرد. دستگاههای امنیتی و مراجع قضائی، پیگیری کنند که از آشوب نیابتی 88 و شعار نه غزه نه لبنان، تا فشار برای خودتحریمی(FATF) و سپس جنگهراسی و گفتن اینکه انتقام نگیریم، چرا این همه تطابق میان طیف مذکور با منویات آمریکا وجود دارد؟ چه کسانی هماهنگ با آمریکا و اروپا میخواستند با قبول تحمیلهای FATF، فرزندان غیور سپاه پاسداران (از جمله حاج قاسم و نیروهایش) را در فهرست تحریمها بگذارند و از پشت شلیک کنند.
آنها اردیبهشت امسال، وقتی آمریکا سپاه پاسداران را در فهرست تحریمها گذاشت و تروریستی خواند، لباس سپاه بر تن کردند اما به دو هفته نکشید که دوباره مشغول هموارکردن مسیر تحمیل FATF شدند. حاج قاسم سالها بود بیپروا و رسمی آمدوشد میکرد و دشمن جرئت نمیکرد آسیب بزند. چه شد که دشمن اینبار مرتکب حماقت و جنایت شد؟ یقینا آنها که به غلط و دروغ، کشور را درمانده نمایاندند و از موضع ضعف سخن گفتند، در تشجیع دشمن سهیم بودهاند. سلیمانی ترور شد، چون بساط فتنهای 10ساله را جمع کرد».
این روزنامه دو روز پیش هم نوشته بود: «در داخل کسانی که متوهمانه تصور میکردند زمان گفتمان است نه موشک! و میتوانند با دیپلماسی و مذاکره و برجام سایه جنگ را از سر کشور دور کنند، اولا باید با ریختن خون این شهید عزیز به خود بیایند که دیگر جای هیچگونه دیپلماسی با آمریکا وجود ندارد و از امروز به بعد هر مقام و مسئولی که بخواهد از آمادگی برای مذاکره با آمریکا تحت هر عنوانی سخن بگوید، از نظر ملت ایران نهتنها حماقت بلکه خیانت آشکار به خون شهید سلیمانی و منافع ملی کشور و ملتهای منطقه تلقی میشود و مستوجب محاکمه و مجازات خواهد بود».
امیر محبیان روزنامهنگار و تحلیلگر اصولگرا که بابت اظهارنظرهای مستقلانهاش بارها از سوی روزنامه کیهان بیرون از دایره اصولگرایی توصیف و مورد حمله قرار گرفته گفته است: «سردار شهید سلیمانی صرفا یک چهره ملی نبود بلکه یک چهره فراملی بود؛ چهرهای که در امت اسلامی بهعنوان نماد مقاومت و نماد یک دیدگاه شناخته میشد. این نماد امروز هم باید به همین صورت باقی بماند. درست است که مردم ایران باید قدرشناس او باشند و در تاریخ هم ثابت کردهاند که قدرشناس هستند، درعینحال همه ملتهایی که به نحوی حاصل عملکرد ایشان را دیدهاند نیز بر راه این شهید بزرگ صحه گذاشتند. بهویژه وقتی ملتهای منطقه دیدهاند که داعش، خونخوارانه و براساس بربریت مردم را قتل عام میکرد، این مرد جلوی آنان ایستاد، قطعا قدردان او هستند. ما باید این تصویر و این نماد را حفظ کنیم».
روزنامه جمهوری اسلامی نیز نوشته: «متأسفانه باید گفت آنچه پس از حادثه در رسانه ملی و میزگردهای آن و همچنین رسانههای این چنینی و فضای مجازی بهطور اجمال ملاحظه میگردد، نهتنها در جهت فرصتسازی و واقعگرایی و دشمنشناسی نیست بلکه همان رویه ناپسند ایجاد تقابل و تقسیم مردم به خودی و بیگانهپرست، دنبال میشود. اینکه از احساسات تند و برافروخته برخی استفاده شود و مذاکرهکنندگان با آمریکا از سال 92 تاکنون و برجام در کنار ترامپ قرار داده شوند و یا مردم معترضی که به ستوه آمده از وضعیت معیشتی خود و بیتوجهی و عدم تدبیر مسئولان به خیابان آمدند، در صف مخالفان امثال سلیمانی عزیز قرار داده شوند به کرات طعنه و توهین نثار این مردم بشود که اگر سلیمانی و دیگر مدافعان حرم نبودند، حالا داعش با شما در داخل خانههایتان چه و چه میکرد، به نفع کیست؟».
و این روزنامه دوباره هم نوشت: «سردار سلیمانی به همان اندازه که در حیاتش برای ما امنیت آورد، با خون خودش وحدت آورد. این وحدت و همدلی معجزه خون پاک شهید قاسم سلیمانی است. کسانی که برای مصادره این قهرمان بینالمللی تلاش میکنند، در حال خیانت کردن به او هستند. احترام به خون سردار سلیمانی این است که از میراث اخلاقی او پاسداری شود. امروز ایران، سردار سلیمانی قهرمان اخلاق میخواهد تا هزاران قهرمان جهاد بیافریند».