کد خبر: ۴۱۸۴۸۱

تجاوز؛ پایان شوم فرار دخترخاله‌ها

تجاوز؛ پایان شوم فرار دخترخاله‌ها

مبینا 14 ساله که دانش‌آموز کلاس هشتم است به مشاور پلیس گفت: من و مادرم با هم دریک خانه کوچک واستیجاری در یکی از شهرستان‌های نزدیک تهران زندگی سختی داشتیم. پدرم زندانی بود و به‌خاطر همین موضوع و زندگی نابسامانی که داشتیم رغبت زیادی به درس خواندن نداشتم. یک روز در پارک با پسر 17 ساله‌ای آشنا شدم و با هم دوست شدیم.

تاریخ انتشار: ۰۰:۴۰ - ۲۸ آبان ۱۳۹۸

دو دختر خاله نوجوان که از خانه فرار کرده بودند وقتی دردام دو پسر شرور گرفتار شده و مورد تعرض قرار گرفتند به پلیس پناه بردند.
به گزارش ایران، چند روز قبل دو دختر 14 و 17 ساله به اداره پلیس استان البرز مراجعه کردند و مدعی شدند که دو پسر در داخل خودرو به آنها تجاوز کرده‌اند. با تشکیل این پرونده سحر ومبینا به مرکز مشاوره فرماندهی انتظامی استان البرز منتقل شدند، تا زیر نظر کارشناسان روانشناسی این مرکز قرار بگیرند.

ماجرا چه بود؟
مبینا 14 ساله که دانش‌آموز کلاس هشتم است به مشاور پلیس گفت: من و مادرم با هم دریک خانه کوچک واستیجاری در یکی از شهرستان‌های نزدیک تهران زندگی سختی داشتیم. پدرم زندانی بود و به‌خاطر همین موضوع و زندگی نابسامانی که داشتیم رغبت زیادی به درس خواندن نداشتم. یک روز در پارک با پسر 17 ساله‌ای آشنا شدم و با هم دوست شدیم.

از آنجا که زندگی بدی داشتم تصمیم گرفتم از خانه فرار کنم. من یک دخترخاله 17 ساله دارم که خیلی کم رو و خجالتی است. سحر کلاس یازدهم است پدر و مادر او 14 سال قبل وقتی 3 ساله بود از هم جدا شدند سحر هم زندگی نا بسامان و سختی داشت. به همین خاطر به او هم پیشنهاد دادم با هم فرار کنیم و به تهران برویم تا زندگی جدیدی برای خودمان بسازیم.

یک روز که برای گردش با آن پسر بیرون رفته بودم ماجرای فرار از خانه را به او گفتم.

از این پیشنهاد خیلی استقبال کرد و قرار شد او هم به دوستش که پسری 23 ساله بود موضوع را بگوید تا با خودرواش ما را به تهران برساند. روز مورد نظر من و دختر خاله‌ام همراه دو پسر سوار خودرو آنها شدیم و از شهرستان به طرف تهران حرکت کردیم اما بین راه در حاشیه خلوت جاده آنها ناگهان خودرو را نگه داشتند و بعد از قفل کردن درها به ما تعرض کردند. بعد هم ما را در یکی از خیابان‌های تهران رها کرده و رفتند. با آن وضعیت نابسامان و بدون پول و آشنا خیلی ترسیده بودیم و مستأصل شدیم به ناچار راهی کرج شدیم فکر می‌کردیم می‌توانیم در آنجا کاری پیدا کنیم اما نشد. در این چند روز با مشکلات زیادی رو به رو شدیم و به ناچار تصمیم گرفتیم از پلیس کمک بخواهیم. بدین ترتیب مشاوران پلیس با اطلاع دادن ماجرا به مادر دختر 17 ساله از وی خواستند برای تحویل گرفتن دختر و خواهرزاده‌اش به اداره پلیس البرز برود.

نبود عاطفه مهم‌ترین عامل فرار نوجوانان از خانه
شکوفه قربانی، کارشناس ارشد مرکز مشاوره پلیس به خبرنگار «ایران» گفت: در این پرونده با دو موضوع تعرض جنسی و فرار از خانه روبه‌رو هستیم.

اینکه چه شرایطی فراهم می‌شود تا یک نوجوان تصمیم به فرار از خانه می‌گیرد موضوعی قابل بحث است اما نکته مهم اینکه نوجوانان در سن بلوغ بسیار حساس هستند اگر در این سن به شخصیت آنها توجه نشود و در خانواده مورد توهین و تحقیر و خشونت‌های رفتاری والدین قرار گیرند یا درگیری‌های بین والدین، طلاق و مشکلات اقتصادی و نبود آرامش در خانواده باعث تشنج آنها شود به ثبات شخصیت دست پیدا نمی‌کنند و دچار تزلزل فکری و روحی می‌شوند. بنابراین برای رهایی از این نابسامانی‌ها تصمیم می‌گیرند از خانه بگریزند.

فقر عاطفی نیز مهم‌ترین دلیل فرار نوجوانان از خانه است. نبود رابطه دوستی و محبت بین فرزندان و والدین باعث می‌شود نوجوان تحت تأثیر محبت‌های کذایی که در بیرون از خانه می‌بیند دست به فرار بزند. البته گاهی توجه بیش از حد و آزادی‌های بی‌حد و مرز هم او را با چالش روبه‌رو می‌کند.

90 درصد دختران فراری در معرض آزار‌های شیطانی و تعرض‌های جنسی قرار می‌گیرند. این یک زنگ خطر برای خانواده‌هایی است که هنوز اهمیت این موضوع را درک نکرده‌اند.

دختران در این سنین بسیار گرایش به جنس مخالف دارند بنابراین به پدران توصیه می‌شود با محبت بیشتر و نوازش آنها اجازه ندهند تحت تأثیر محبت جنس مخالف در خارج از محیط خانواده تصمیم‌های غیرعاقلانه بگیرند.

اگر مبینا وسحر زیر سایه مهرومحبت پدرو مادر قرار داشتند هرگز به حرف‌ها و محبت‌های دروغین دو پسر غریبه دل نمی‌سپردند و برای فرار از خانه نقشه نمی‌کشیدند.