روزنامه اعتماد نوشت:
هر چه به روزهای انتخابات نزدیک میشویم به همان اندازه خبرها درباره حضور افراد در میدان رقابتهای انتخاباتی هم عجیبتر میشود و هم غریبتر. فقط کافی است یک اسم در میان مردم آشنا باشد تا بر اساس همان احساس وظیفه معروف و عشق به خدمت وارد گود سیاست شود و خود را در معرض رای عمومی بگذارد و نسبت به توفیقش مطمئن شود.
از آنجا که شورای شهر با حضور قهرمانان ورزشی یک نمونه تجربه شده است حالا عرصه انتخابات مجلس هم قرار است پا در جای پای شورای شهر بگذارد و از قافله عقب نماند.
۴ سال پیش بود که «الهام چرخنده» بازیگر تلویزیون با چرخش از روش و منش پیشین خود و با پوششی متفاوت از گذشته و اظهارنظرهای متفاوتتر توانست برای خود در اردوگاه راست، جایگاه و پایگاهی پیدا کند و این نزدیکی دیدگاهها تا آنجا پیش رفت که زمزمه کاندیدا شدنش در انتخابات و قرار گرفتن در لیست اصولگرایان به گوش رسید؛ موضوعی که احتمال وقوعش در جریان دیدارهایی با اعضای فراکسیون زنان مجلس نهم تقویت شد و حتی خود او نیز در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد: «اگر یک روزی احساس کنم در نمایندگی مجلس بتوانم به زنان کشورم خدمت کنم، این کار را انجام خواهم داد.» هر چند او هیچگاه پا در انتخابات نگذاشت و ماجرای کاندیداتوریاش شروع نشده به پایان رسید، اما همین یک نمونه نشان داد که برای برخی گروههای سیاسی مساله «معروفیت» فارغ از «محبوبیت» نقش قابل توجهی را بازی میکند. حالا ۴ سال پس از آن انتخابات مجلس، اما قرار است همان بازی این بار با نقشآفرینی «علیاکبر رائفیپور» برای مجلس دهم رقم بخورد.
از لیسانس حسابداری تا سخنران دانشگاهی
انصاف این است که علیاکبر رائفیپور در کار و بار خود موفق است و توانسته تعداد زیادی از جوانان اصولگرا را پای سخنانش بنشاند و از هر دری با آنها سخن بگوید. خیلیها او را استاد مینامند و سخنانش را به گوش جان میشنوند. همین اقبال عمومی او را بر آن داشته تا وارد معرکه انتخابات شود، اما او کیست و از کجا آمده؟ علیاکبر رائفیپور از آن دست دهه شصتیهای خوششانس بود که اظهاراتش به مذاق اصولگرایان خوش آمد و بر همین اساس توانست برای خود جایگاه و پایگاهی به دست بیاورد. او که لیسانس حسابداری دارد با سخنرانی در محافل دانشجویی در نقد علوم اجتماعی و نظراتی راجع به نقش تشکیلات «فراماسونری» در اداره امور جهان، توجهات عموم را به خود جلب کرد. آهسته آهسته با تریبونهایی که به او سپرده شد و سخنرانیها در رابطه با شیطانپرستی، صهیونیسم، و مواردی از این قبیل به یکی از چهرههای شناخته شده، تبدیل شد.
او در اواخر دهه ۸۰ در سخنرانی با موضوع «راز دلار» به مساله طراحی دلار و ارتباط آن با فرماسونری و شیطانپرستی پرداخت و دست به دست شدن تصاویر همین سخنرانی در فضای مجازی و متعاقبا گسترش بیشتر شهرت او باعث شد که بتواند خود را به عنوان «آنتیصهیونیست»، پژوهشگر عرصه آخرالزمان و صهیونیزم و حوزه رسانه و همچنین مدرس دانشگاه شناخته شود. رائفیپور علاوه بر سخنرانیها در بهمن ماه ۸۹ در اطلاعیهای از افتتاح «جنبش مصاف» با عنوان ثبت «موسسه مصاف ایرانیان» خبر داد و سایت تحلیلی- پژوهشی «جنبش مصاف» را در راهبرد همین موسسه راهاندازی کرد. هدف مصاف که ظاهرا مخفف عبارت مبارزه با صهیونیسم، اومانیسم و فراماسونری بود آن طور که در وبسایت این موسسه آمده، روشنگری درباره فتنههای آخرالزمانی و آشنایی مسلمانان با موضوعات و معارف مهدوی است.
مهمترین اظهارنظرهای رائفیپور
صحبتهای رائفیپور که یکی از مهمترین عوامل معروف شدنش بود، گاهی آنقدر بیسند و مدرک مطرح میشد که حتی انتقاد سیاسیون با عقبه مذهبی را هم برمیانگیخت؛ مانند صحبتهایی که درباره واقعه کربلا مطرح کرد. این سخنان با انتقاد علی مطهری، نایب رییس وقت روبهرو شد.
مطهری در انتقاد به رائفیپور گفت: «اخیرا دیدم سخنرانی جوان، آقای رائفیپور، تشکیک در وجود حرم حضرت زینب در دمشق و تشکیک در وجود دختری ۳ساله به نام رقیه برای امام حسین در واقعه کربلا را به موضوع استکبار جهانی مربوط کردهاند که مستکبران برای آنکه ما از سوریه دفاع نکنیم این حرفها را مطرح میکنند؛ یعنی یک مساله علمی و تحقیق تاریخی را تبدیل به یک مساله سیاسی کردهاند. گویی اگر این دو حرم در دمشق وجود نداشت ما هیچ وظیفهای در قبال برادران مسلمان خود در سوریه نداشتیم و ما شیعیان فقط وظیفه داریم در جایی به دفاع بپردازیم که حرمی از یکی از ائمه یا منسوبان آنها در آنجا وجود داشته باشد، حال آنکه هر مسلمانی نسبت به کل سرزمینهای اسلامی وظیفه دارد و در صورت لزوم باید از آن دفاع کند. به قول سیدجمالالدین اسدآبادی وطن ما آنجاست که اسلام باشد و این مرزهای قراردادی مرز واقعی میان مسلمانان نیست.»
رائفیپور همچنین شلوار «جین» را برآمده از مفهوم جن و کفش پاشنهبلند را نماد سُم جن عنوان کرده و نوشتههای روی برخی تیشرتها را «شعارها و وردهای شیطانپرستی» خوانده است. از جمله نظریههای شاذ او این است که هدف ساخت کارتونهای تام و جری و میکیماوس والتدیسنی محبوب کردن یهودیها بوده است چراکه بنابر ادعای او همه شخصیتهای خوب کارتونها کلاه یهودی دارند. او که به باور برخی ناظران ازجمله مصادیق مروجان «شبهه علم» در ایران است، اما حوزه اجتماعی را هم از گفتههای خود بینصیب نگذاشته. رائفیپور معتقد است، رسانههای غربی در طلاق ایرانیان موثر بوده؛ چراکه این شبکههای ماهوارهای هم توسط صهیونیسم جهانی ایجاد شدهاند. او همچنین معتقد است که این شبکهها با نمایش فیلمهایی با مضامین روابط نامشروع، سقط جنین، خیانت زن و شوهر به یکدیگر، فرزندان نامشروع و رابطههای جنسی پیش از ازدواج سعی در عادیسازی این رفتارها میان شهروندان ایرانی دارند.
راه هموار سیاست
در دوران ریاستجمهوری محمود احمدینژاد که ایدههایی مانند رد هولوکاست از سوی رییسجمهوری وقت حسابی داغ بود، علیاکبر رائفیپور نیز توانست با سخنرانیهایش پلههای ترقی را یکی پس از دیگری بالا برود و البته کنار آن، یکی پس از دیگری در مسیر سیاست و سیاستورزی گام بردارد. هر چند با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۹۲ دیگر آن فضای باز و بیحد و حصر با افقهای روشن برابر رائفیپور وجود نداشت، اما بزنگاه انتخابات ریاستجمهوری ۹۶ این کورسو را به یک روزنه امید تبدیل کرد تا اظهارنظرهای سیاسی او بار دیگر جنبه علنی به خود بگیرند.
رائفیپور که در انتخابات ریاستجمهوری اردیبهشت ماه ۹۶ از ابراهیم رییسی حمایت کرد و او را «یاور شبهنگام فقرا» توصیف کرد در شهریور ماه ۹۷ به ایراد سخنرانی درباره FATF پرداخت و ادعا کرد: «یکی از مسوولان رده بالای FATF صراحتا بیان کرده است برای زمینگیر کردن ایران در تحریمها تا میتوانیم باید دست شرکتها و واسطههای مالی ایران در دنیا را قطع کنیم و نیز معاون اسبق خزانهداری امریکا میگوید که ایران جزو پرریسکترین کشورها از نظر تامین مالی تروریست است و جهان را تهدید میکند و باید در لیست سیاه باشد. با این ابزار، کشورها را از تعامل با ایران میترسانند و اینکه آقای عراقچی میگوید ما خودمان میتوانیم مفهوم «تروریست» را در این سند بازتعریف کنیم، توهم است؛ زیرا که آنان صراحتا مصداق تروریست را به کشورها تفهیم و القا میکنند. او همچنین گفت: «در چند بند این سند صراحتا به استرداد مجرمان اشاره شده است بنابراین مجبور خواهیم شد با دستان خودمان فردی مثل سردار سلیمانی را به آنان تحویل بدهیم.»
رائفیپور همچنین توضیح داده است: «ما قبلا هم در لیست سیاه FATF بودهایم؛ مگر چه مشکلی برایمان پیش آمده بود؟ خیلی از بانکهای دنیا علاقهمند داشتن تعاملات مالی با ایران هستند و اصلا برایشان FATF اهمیتی ندارد بلکه آنچه آنان را از تعامل مالی با ایران میترساند، تحریمهای اولیه و ثانویه امریکاست.» البته این پایان اظهارنظرهای عجیب و غریب رائفیپور با چاشنی سیاست نبود؛ بلکه در اسفند ماه ۹۷ نیز درباره برجام با انتقاد به دولت گفت: «برای مقابله با برنامه هستهای ایران و افزایش بازدارندگی ایران، برجام و توافق هستهای با ایران را پیش کشیدند و هدف این بود که خیالشان از بابت دسترسی ایران به فناوری هستهای پیشرفته، غنیسازی بیشتر از ۲۰ درصد و بمب هستهای آسوده شود و دولت ما طوری به برجام عمل کرد که در خواب هم نمیدیدند و به مخیلهشان هم نمیرسید و آب سنگین و غنیسازی بالا را از ما گرفتند که به هیچوجه نتوانیم دوباره به آن برسیم.»
رائفیپور در لیست اصولگرایان؟
با داغ شدن تنور انتخابات، حرکتهای چراغخاموش رائفیپور در قالب سفرهای استانی و سخنرانی در شهرهای مختلف نیز شدت گرفته و حال این گمانه تقویت شده است که آقای سخنران این روزها سودای بهارستان در سر میپروراند، اما اینکه چقدر احتمال دارد، شخصی مانند علیاکبر رائفیپور که مهمترین مشخصهاش سخنرانیهای نامستند است در لیست اصولگرایان قرار بگیرد از آن مباحثی است که اتفاقا برخی از اهالی این جناح معتقدند هیچ بعید نیست که در راستای جوانگرایی که اتفاقا نوید آن را محمدباقر قالیباف داده بود، رائفیپور ۳۵ ساله در لیست اصولگرایان قرار بگیرد و از این طریق بتواند به مجلس یازدهم راه پیدا کند. ادعایی که محمدعلی پورمختار، نماینده اصولگرای فعلی مجلس پیش کشیده است.