فینالیست های برنامه عصر جدید
فرارو- بامداد روز جمعه برنامه تلویزیونی "عصر جدید" به پایان رسید. ۲۴ میلیون بیننده در رأیگیری شرکت کردند. نهایتا یک هنرمند زن نفر اول شد. تحلیلهای و واکنشهایی فراوانی از روز جمعه تاکنون در این باره منتشر شده است. برخی آن را موفقیتی بزرگ برای صداوسیما دانسته اند. برخی هم معتقدند نتایج این برنامه درسهایی مهمی داشته است.
به گزارش فرارو، برنامه تلویزیونی "عصر جدید"، بزرگترین مسابقه استعدادیابی که از شبکه سوم سیما پخش میشد، پس از گذشت بیش از ۲۰۰ روز و با رقابت حدود ۱۰۰۰ شرکت کننده، به پایان رسید و برنده نهایی این مسابقه هم مشخص شد. این برنامه که آخرین قسمت آن دوشنبه شب ۲۸ مرداد از تلویزیون پخش شد، توانست مخاطب زیادی را جذب کند.
فینال این مسابقه باعث شد که شبکه سوم سیما پس از مدتها با میلیونها مخاطب روبه رو شود. در ساعتهای اولیه بامداد جمعه، نتایج این رأیگیری اعلام شد: نفر اول
فاطمه عبادی با تقریبا شش و نیم میلیون رأی؛ شرکتکنندهای خوزستانی که با شن نقاشی میکند. نفر دوم جوانی به نام محمد زارع، هنرمند سیرک و آکروبات که تقریبا شش میلیون رأی دشت کرد. پارسا خائف، نوجوان خواننده توانست با جذب پنج میلیون و ۷۱۷ هزار رأی در جایگاه سوم بایستد و نفر چهارم سعید فتحی روشن بود که با هنر شعبده بازیخود توانست بیش از سه میلیون رأی بیاورد. گروه "دختران نینجا" هم با بیش از سه میلیون رأی در سکوی پنجم ایستاد.
جایزه نفر اول ۵۰۰ میلیون تومان است و برنده پنجم ۵۰ میلیون تومان. البته امتیازهایی دیگری نیز از جمله اجرای تلویزیونی برای برندگان در نظر گرفته شده است.
این اتفاق در تلویزیون ایران بی سابقه بوده است. رکوردار بیشترین مخاطب یک برنامه در دست برنامه نود و عادل فردوسی پور بود و حالا عصر جدید و احسان علیخانی رکورددار هستند.
استقبال فراوان از عصرجدید در کنار رای غیر منتظره مردم واکنشهای زیادی در پی داشته است. تحلیلهای فراوانی در این باره نوشته شده و روز شنبه روزنامههای زیادی اتفاقات عصر جدید را در صفحه اول خود پوشش دادند.
بحثهایی در شبکه های اجتماعی صورت گرفت درباره اینکه حق چه کسی بود که برنده شود، که از دسته بحثهای اجتناب ناپذیر در برنامههای اینچنینی است. روزنامه هفت صبح نیز در همین راستا معتقد بود که "عصر جدید" در قسمت آخر رنگ و بوی "ماه عسل"، ویژه برنامه ماه رمضان را به خود گرفته است. به عقیده این روزنامه واکنش احساسی پس از اجرای فاطمه عبادی نظم رقابت را به هم ریخته است. هفت صبح این پرسش را مطرح کرد که "آیا این ماجرا تخلف نیست؟"
فاطمه عبادی برنده نهایی شد
معنا و مفهوم برنده شدن یک زن
اینکه یک زن خلاق با رایی درخشان برنده نهایی این مسابقه شد، بسیار مورد توجه ناظران، کارشناسان و افکار عمومی قرار گرفت. این مسئله بیشتر ناشی از آن است که اخیرا بحثهای زیادی پیرامون وجود تبعیض جنسیتی در ایران در افکار عمومی مطرح میشود.
برخی اینگونه تحلیل کردند که برنده شدن یک زن نشان میدهد که تبعیض جنسیتی آنگونه که تبلیغ میشود در ایران وجود ندارد.
احسان رستگار روزنامهنگار در این باره نوشت: «اینجا سرزمین ضدزنها نیست، سرزمین مردسالاری نیست؛ سرزمینی است که در آن، بانوی شایسته دارد، به هنرمندی خانم فاطمه عبادی! اینجا ایران است، به وسعت خشم تمام فمنیستهای ناکام؛ اینجا، سرزمین تمام زنهای شایسته است، بیش از هر کشور دیگری.»
اما در سوی دیگر عدهای معتقدند که برنده شدن یک زن در این مسابقه نشان دهنده تغییر رویکردهای در جامعه ایران است. نوعی فشار افکار عمومی به نهادهای رسمی برای به رسمیت شناختن زنان است.
سایت عصر ایران در این باره نوشت: "انتخاب یک زن هنرمند حاوی این پیام روشن است که بگذارید زنان شکوفا شوند و بگذارید خودشان و خانوادهشان نگران خودشان باشند نه آن که از تریبونها مدام ابراز نگرانی شود. میتوان در عین حال، به مدعیان یک کاسه شن داد و گفت: اگر تواناترید شما یکی از همین تابلوهای شنی را خلق کنید!"
برخی دیگر رای شش میلیونی به یک زن را یک اتفاق خارق العاده دانسته اند و آن را بالاترین رای به یک زن در تاریخ ایران دانسته اند. شهناز رمارم عضو شورای شهر مشهد در این باره معتقد است فاطمه عبادی "حد نصاب بیشترین رای به یک زن در تاریخ ایران را شکست. سدی که بسیاری از نامزدان پرآوازه انتخابات ریاستجمهوری هم نتوانستند، بشکنند. آفرین به مردم شایستهگزین."
رمارم در گفت و گویی با روزنامه اعتماد درباره موفقیت فاطمه عبادی گفت: «در جامعهای که بخواهیم یا نخواهیم هنوز جامعه مردسالاری است، یک زن میتواند نفر برتر یک برنامه سرگرمی شود. در این جامعه رایدهندگان دیگر نمیتوانند چشم روی هم بگذارند و این استعداد را نبینند. یک زن توانست به دور از هر گونه نگاه جنسیتی این مقام را از آن خود کند. حرفم این است که وقتی دست به انتخاب میزنید، یعنی دارید دست به تدبیر و سیاستورزی میزنید، نه به معنای سیاست عام، اما نشان میدهید که شایستگیها را بر مبنای شایستگیها میسنجید.»
عادل فردوسی پور، احسان علیخانی و رامبد جوان سه برنامه ساز محبوب تلویزیون
مقایسه با نود
یکی دیگر از مسائلی که پس از فینال پر سر و صدای عصر جدید مطرح شد، این بود که عدهای معتقد بودند عصر جدید توانست از نود عبور کند و از آن پیشی بگیرد.
یکی از توئیتهایی که در فضای مجازی بسیار دیده شد متعلق به کاربری به نام علی سیستانی است که نوشته بود "خیلی سخته ۲۰ سال رانت آنتن زنده داشته باشی و کلی پز مخاطبت رو بدی (نود)، ولی یه برنامه (عصر جدید) توی ۶ ماه رکوردت رو هواکنه! رکورد به این میگن نه برنامه رانتی و بدون دستاورد."
عدهای به انتقاد از این توئیت پرداختند و برنامه نود را برنامهای تخصصی دانستند، اما عصر جدید را برنامهای عامه پسندتر معرفی کردند. این عده معتقدند که فوتبال هواداران پر شور و خاص خود را دارد، اما بسیاری نیز هیچ علاقهای به فوتبال ندارند، ولی برنامهای سرگرمی همچون "عصر جدید" میتواند برای همه جذاب باشد.
برخی دیگر از این منظر به نقد این دیدگاه پرداختند که برنامه نود ۲۰ سال محبوبیت خود را حفظ کرد و هنوز زود است عصر جدید را با نود مقایسه کرد و اگر احسان علیخانی توانست بیست سال تمام عصر جدید را پیش ببرد و هر سال محبوبترین برنامه تلویزیون شود، آن زمان میتوان گفت از عادل پیشی گرفته است.
واکنش روزنامه اصولگرای صبح نو به فینال عصر جدید
عصرجدیدِ تلویزیون؟
موفقیت عصر جدید از سوی برخی رسانهها که بیشتر در جریان اصولگرا تعریف میشوند، یک موفقیت درخشان برای صداوسیما تفسیر شد. حتی این رسانهها "عصر جدید" را نمادی از آغاز دوران تازه در صداوسیما معرفی کردند.
روزنامه جوان در این باره نوشت: «عصر جدید یک تجربه عالی بود که هفت ماه بینندگان میلیونی تلویزیون را با خود همراه کرد و میتوان با شناسایی نقاط قوت این برنامه، الگوسازی برای برنامههای جدیدی کرد که حرفهای جدیتری در حوزه فرهنگ و معرفت دارند تا رسالت اصلی تلویزیون که همانا دانشگاهی عمومی است، محقق شود.»
به عقیده این روزنامه صداوسیما "نباید صرف مقوله سرگرمی را که در «عصر جدید» بر آن تأکید شده بود دنبال کند بلکه از تجربه ساخت چنین برنامهای برای تولید برنامههای مخاطبپسند در عرصههای جدیتر که به فرهنگسازی کمک نماید، ورود کند."
روزنامه جوان توضیحی نداده که چگونه این اتفاق باید رخ دهد. خواسته این روزنامه وابسته به سپاه پاسداران احتمالا در ذهن بسیاری از فعالان فرهنگی پر نفوذ است و همین ذهنیت ممکن است در روند حرکتی برنامه "عصر جدید" تغییرات و تحولاتی مطابق خواست آنان ایجاد کند.
توئیت یک کاربر مشهور اصولگرا درباره گاندو و عصر جدید
رسانههای اصولگرا تحلیلهای فراوانی درباره این برنامه منتشر کرده اند. تحلیلهایی که برخی از آنها بسیار اغراق آمیز است و همانگونه که درباره کیفیت سریال "گاندو" اغزاق بسیار شد درباره کیفیت عصر جدید نیز اغراق فراوانی شده است.
این رسانهها عصر جدید را سرشار از نبوغ و نوآوری میدانند، این در حالی است که هر ناظر آگاهی میداند که عصر جدید از نمونههای خارجی خود بهره زیادی برده است و نوآوری زیادی در آن دیده نمیشود.
احسان علیخانی و داواران عصر جدید
عصر جدید و پیام مهم به حاکمیت
در میان تحلیلهای صورت گرفته درباره برنامه عصر جدید، علی دینی ترکمانی اقتصاددان از منظری اقتصادی و اجتماعی به این برنامه و پیامهای آن نگاه کرده است.
او مععتقد است، استعدادهای زیادی در جامعه "رها" هستند که اگر "بدون حداقل امکانات میدرخشند، پس در صورت وجود زیرساختهای توسعهای مناسب پرورش استعداد، بسیار بیش از این میتوانند بدرخشند."
این کارشناس اقتصادی در کانال تلگرام خود نوشت: «محدودیتهای ناشی از قواعد رسمی، انرژیهای مرتبط به هم فردی و اجتماعی را به بند کشیده است. اگر برداشته شوند، موج انرژیهای آزاد شده، جامعه ایران را از زوایای مختلف دگرگون میکند. از جامعهای افسرده و ناشاد به جامعهای شاد تبدیل میکند. انرژی زنان را به انرژی مردان اضافه و پتانسیلهای اجتماعی را در چارچوب اصل انرژی همافزا چند برابر میکند و اقتصاد و اجتماع را از چالشهای جاری رهایی میدهد.»
به اعتقاد این کارشناس میان جامعهای شاد و اقتصاد، رابطهای "بسیار قوی" وجود دارد. دینیترکمانی افزود: «اقتصاد زمانی به طور اساسی در موقعیت مناسبی قرار میگیرد که محدودیتهای مختلف، به ویژه موارد مرتبط با زنان، رفع و انرژیها آزاد بشود.»
این کارشناس تأکید کرد که "حکمرانی که با وضع قواعد نادرست (از جمله در مورد هنرهای نمایشی، چون شعبدهبازی و آواز زنان و پخش تلویزیونی سازهای موسیقی)، مانع از شکوفایی استعدادها بشود، نمیتواند جامعه و اقتصاد را خوب مدیریت و سازماندهی کند." در نتیجه این "قواعد نادرست" به گفته این کارشناس "منابع به جای زیرساختسازی برای پرورش استعدادهای دختران و پسران خلاق آینده ساز، صرف اموری با بازدهی اجتماعی منفی میشود. مغزها و استعدادها را فراری و به جای شادی، ناشادی را اشاعه میدهد؛ ناهنجاریهای اجتماعی از جمله اعتیاد و سرقت و پرخاشگری را جایگزین هنرنماییهای اینچنینی میکند."