bato-adv
کد خبر: ۴۰۶۱۱۷

گاندو؛ جزئی که از کل بزرگتر است!

گاندو؛ جزئی که از کل بزرگتر است!
گاندو در نگاه منتقدانش جزء را قربانی کل کرده است. نمایش اقتدار امنیتی کشور در قالب سریالی تلویزیونی هر چند ضروری است و از ابعاد داخلی و خارجی اهمیت بسیاری دارد، اما با ندیده گرفتن تلاش دستگاه دیپلماسی کشور و سایر نیرو‌های امنیتی مانند وزارت اطلاعات و همچنین بررگنمایی نشتی‌های دستگاه عریض و طویل نهاد ریاست جمهوری ضربه‌هایی را به اعتماد عمومی مردم به دولت وارد می‌کند.
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۵ - ۳۱ تير ۱۳۹۸
فرارو- در منطق ارسطویی یک قضیه بدیهی وجود دارد که "جزء از کل کوچکتر است". اگر به این اصل بدیهی پایبند باشیم، قربانی کردن مصالح کلی برای رسیدن به اهداف جزئی  _ هر چه قدر مهم و با اهمیت  باشند – به نظر غیر منطقی به نظر می‌رسد.
 
در هفته‌های اخیر سریال ضد جاسوسی "گاندو" فضای پر التهابی را برای صف آرایی مخالفان و موافقانش در فضای مجازی، مطبوعات و حتی در بین سیاستمداران ایجاد کرد. موافقان، این سریال را عرصه نمایش اقتدار دستگاه‌های اطلاعاتی کشور و گوشه‌ای از فعالیت‌های ضد جاسوسی برخی نهاد‌های امنیتی می‌دانستد و تهیه کننده گاندو نیز در دفاع اخیرش از این سریال خطاب به محمود واعظی آن را نمایش حقیقت و اقتدار جمهوری اسلامی معرفی کرد. اما در مقابل مخالفان گاندو، آن را اهرمی برای تخریب دولت روحانی از سوی صدا وسیما اعلام کردند.

مهر ماه سال ۹۳ وقتی حسن روحانی در پاسخ به روزنامه واشنگتن پست که پیگیر وضعیت خبرنگارش بود گفت: من اعتقادی ندارم که این مساله {بازداشت جیسون رضاییان} علیه دولت من برنامه‌ریزی شده باشد و تاکید کرد بازداشت خبرنگار این روزنامه ناشی از نزاع قدرت بین احزاب اصولگرا و میانه‌رو داخل ایران نیست؛ شاید تصور نمی‌کرد که در فاصله کوتاهی حدود پنج سال بعد دوباره نامش به پرونده آن خبرنگار جنجالی گره بخورد.
 
گاندو؛ جزئی که از کل بزرگتر است!
تصویری از مادر و همسر جیسون رضائیان پس از اولین جلسه دادگاه

پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، هر از گاهی نام رئیس‌جمهور به سبب اختلاف نظر با برخی نهاد‌ها تیتر رسانه‌های داخلی و خارجی می‌شد و همین مساله شائبه اصطکاک بین دولت و این نهاد‌ها به ویژه نهاد‌های نظامی را در اذهان تقویت می‌کرد. حالا همین پس زمینه ذهنی در سال سرنوشت‌ساز انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی این تردید را بوجود آورده است که آیا سریال گاندو در آستانه انتخابات، یک ضد تبلیغ علیه دولت یازدهم است و یا صرفا نمایشی از اقتدار و توانایی نیروهای‌های امنیتی نظام؟

گاندو در نگاه منتقدانش جزء را قربانی کل کرده است. نمایش اقتدار امنیتی کشور در قالب سریالی تلویزیونی هر چند ضروری است و از ابعاد داخلی و خارجی اهمیت بسیاری دارد، اما با ندیده گرفتن تلاش دستگاه دیپلماسی کشور و سایر نیرو‌های امنیتی مانند وزارت اطلاعات و همچنین بزرگنمایی نشتی‌های دستگاه عریض و طویل نهاد ریاست جمهوری ضربه‌هایی را به اعتماد عمومی مردم به دولت وارد می‌کند. این انتقاد‌ها پس از پخش دو قسمت پایانی سریال به اوج رسید و با واکنش‌های نسبتا تندی از سوی وزرا و مشاوران روحانی روبرو شد تا جایی که محمود واعظی - رییس دفتر رییس‌جمهوری - در حاشیه جلسه هیات دولت از تذکر به رییس صدا و سیما خبر داد.

منتقدان گاندو مدعی هستند سریال ضد جاسوسی شبکه سوم سیما علاوه بر ضعف‌های متعدد در حوزه‌های فیلم‌سازی، در مسیر روایت داستان نیز دچار تحریف‌های تاریخی شده است که این اشکالات در کنار تضعیف عملکرد دولت روحانی، افکار عمومی را در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی از حضور در انتخابات و مشارکت حداکثری مایوس می‌کند.

بیشتر بخوانید:
کنایه ظریف به گاندو: پول نداریم فیلم تبلیغاتی بسازیم


برخی از پرسش‌هایی که منتقدان درباره نحوه روایت پروژه نفوذ سرویس‌های جاسوس بیگانه در گاندو مطرح می‌کنند عبارتند از این‌که چرا سازندگان گاندو در روایت یک پرونده ضد جاسوسی ملی و استرداد یک میلیارد و هفتصد میلیون تومان از اموال مردم سهمی برای وزارتخانه‌های اطلاعات و خارجه در نظر نگرفته‌اند؟ چرا گاندو چهره‌ای منفعل از وزیر خارجه و دولتمردان ارائه می‌دهد؟ چرا پرونده اتهام درباره  برخی از نزدیکان رئیس‌جمهور که قبلا بسته شده بود دوباره روایت می‌شود؟ چرا گاندو تا این حد درباره نفوذ عوامل جاسوسی در صنف خبرنگاران پافشاری می‌کند؟ چرا علی‌رغم عرف رایج فیلم‌سازی در مدت زمان کوتاهی یک پرونده امنیتی تبدیل به سریال تلویزیونی می‌شود؟
 
این‌ها و نقد‌هایی از این دست هرچند عمدتا از سوی اصلاح‌طلبان، اعتدالگرایان و مطبوعات همسو با دولت مطرح می‌شود، اما نقد‌های قابل تاملی هستند که در نگاه خرد صرفا حمایتی حزبی و جناحی از دولت به نظر می‌آیند، اما در نگاهی کلی‌نگر بروز خطراتی در سطح امنیت ملی را گوشزد می‌کنند که اگر از دید سازندگان گاندو و سریال‌هایی از این دست دور بماند به نقض غرض منجر خواهد شد.

در ادامه به برخی از این انتقادات می‌پردازیم:

۱- درسریال گاندو چه کسانی در تور نفوذی‌ها می‌افتند؟
۱- ۱- نزدیکان رییس‌جمهور: در چند قسمت از سریال سکانس‌هایی از ارتباط خواهرزاده روحانی با یکی از جاسوسان حرفه‌ای سازمان منافقین نمایش داده شد که این ارتباط در نهایت به دستگیری و بازجویی از او منتهی شد. این سکانس‌ها اشاره به بازداشت "طاهره قیومی" رییس سابق مرکز اطلاعات و ارتباطات و تبلیغات ریاست جمهوری داشت. اما آیا عوامل سریال از ماجرای بازداشت قیومی، طلب حلالیت وزیر اطلاعات – سید محمود علوی – و دلجویی رهبر انقلاب از او با خبر نبودند؟ آن چه پس از نمایش سکانس‌های بازداشت و بازجویی کاراکتر "سیما عزیزی" در قسمت‌های پایانی سریال رخ داد چه تاثیری بر ذهن مخاطبی که اطلاع چندانی از ماجرای بازداشت قیومی ندارد خواهد گذاشت؟
 
گاندو؛ جزئی که از کل بزرگتر است!
"طاهره قیومی" رییس سابق مرکز اطلاعات و ارتباطات و تبلیغات ریاست جمهوری

۲- ۱- نهاد ریاست جمهوری: یکی از جنجالی‌ترین سکانس‌های گاندو درباره عمق نفوذ جیسون رضاییان در میان دولتمردان، سکانس معروف نمایش بسته آدامس رییس‌جمهور در قسمت بیست و نهم سریال است، جایی که رییس تیم ضد جاسوسی تصویری را نشان می‌دهد که یک عکاس جاسوس که به واسطه خواهرزاده رئیس جمهور - همان کاراکتر سیما عزیزی - توانسته تا جایی در نهاد ریاست جمهوری نفوذ کند که حالا دیگر مایکل هاشمیان - جیسون رضاییان - ادعا می‌کند که طعم آدامس رییس‌جمهور ایران را هم می‌داند!

سازندگان گاندو هرگز به این پرسش پاسخ نمی‌دهند که چرا تمام فعالیت‌های پروژه نفوذ روی دولت آن هم تا سر حد کشف طعم آدامس رییس جمهور متمرکز شده بود. در مناسبات قدرت ایران دولت نقش تعیین کننده‌ی چندانی ندارد، پس باید احتمال نفوذ در نهاد‌های اصلی تصمیم گیرنده کشور بسیار بیشتر باشد، اما در روایت گاندو پروژه نفوذ فقط برای نهاد ریاست‌جمهوری طراحی شده است.

۱-۳- خبرنگاران: گاندو خبرنگاران را هم بخشی از پازل پروژه نفوذ معرفی می‌کند. ضد قهرمان داستان خودش عامل CIA است که در کسوت خبرنگار یک نشریه آمریکایی فعالیت می‌کند و یکی از ماموریت‌هایش نیز شناسایی خبرنگاران جوان و مستعد و معرفی آن‌ها به جشنواره‌های خارجی برای تربیت جاسوس تحت پوشش خبرنگار است. "محمد" قهرمان فیلم هم بعد از بازداشت یکی از جاسوسان می‌گوید "بهترین پوشش برای جاسوسی، خبرنگاری است"!. این دیالوگ مامور زبده سرویس امنیتی کشور به سرعت به یکی از دیالوگ‌های طلایی سریال در میان طرفدارانش تبدیل می‌شود و در فضای مجازی دست به دست می‌گردد فارغ از این که نفوذ سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه در هر کسوتی حتی در قامت یک مامور امنیتی امکانپذیر و البته مخرب‌تر است.
 
گاندو؛ جزئی که از کل بزرگتر است!
جیسون رضائیان و همسرش یگانه صالحی (رضائیان)

۲- بی دقتی در انتخاب زمان نمایش گاندو
۱ - ۲- ضربه ناخواسته به وجهه بین‌المللی وزارت خارجه: در سال‌های اخیر به موازات سرمایه‌گذاری کلان نظام در پروژه‌های انرژی هسته‌ای و تسلیحات موشکی که از آن به "قدرت بازداره نظام" تعبیر می‌شود، پرونده جاسوسی و نفوذ در مراکز استراتژیک تصمیم‌گیری نیز یکی از حواشی پر سر و صدا بوده که با افزایش تنش میان ایران و دولت فعلی ایالات متحده آمریکا داغ‌تر شده است و حالا در اوج این تنش‌ها، وزارت خارجه به عنوان یکی از نهاد‌های مهم مذاکره‌کننده با قدرت‌های بیگانه نیازمند حمایت بیشتر از سوی رسانه‌های داخلی است تا در کنار نیرو‌های امنیتی و نظامی حافظ اقتدار نظام باشد، اما گاندو با تاکید بر توان و قدرت بخشی از نیرو‌های نظام، نقش سایر ارکان مانند وزارت‌ خارجه را کمرنگ می‌کند و حتی در برخی موارد بنا به اعای منتقدان تصویری غربزده از مردان عرصه دیپلماسی کشور نشان می‌دهد. شاهد این مدعای منتقدان نیز کاراکتر ظریف در قسمت بیست و نهم سریال گاندو است. ترسیم چنین چهره‌ای از وزیر خارجه و همکارانش  همان هدفی است که سال‌های متمادی رسانه‌های تحت حمایت عربستان و اسراییل در پی آن بوده‌اند و به نظر می‌رسد سازندگان گاندو به نوعی در دام شتابزدگی و اغراق افتاده‌اند.

۲-۲- انتخابات مجلس شورای اسلامی: در سال منتهی به انتخابات یازدهم مجلس شورای اسلامی، شکاف‌های آشکار در جناح اصولگرا پیش از گذشته خود را نشان می‌دهد و از سوی دیگر در پی بروز نارضایتی اقتصادی مردم از کابینه روحانی که اوج آن در حوادث زمستان ۹۶ نمایان شد و همچنین دلسردی اصلاح‌طلبان از حضور در انتخابات آتی و زمزمه تحریم انتخابات که از سوی برخی فعالان سیاسی این جناح به گوش می‌رسد؛ این احتمال تقویت می‌شود که در انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی افراد بی‌هویت با شعار‌های پوپولیستی و با سوء استفاده از سه‌گانه "تشتت و اختلاف در اردوگاه اصولگرایان، دلسردی و یاس اصلاح طلبان و مشکلات فلج کننده اقتصادی مردم" صندلی‌های بهارستان را تصاحب کنند.
 
شاید برای ساختن سریال‌های آپارتمانی نیاز چندانی به در نظر گرفتن برهه‌های حساس کشور مانند انتخابات و تحریم‌های خارجی و مذاکرات و نتایج آن نباشد، اما یکی از پیش‌شرط‌های ساختن پروژه‌های ملی مانند گاندو در نظرگرفتن همه جانبه مسائل کلان مانند انتخابات پیش رو و مصالح عمومی کشور است، در این زمان باقی‌مانده به انتخابات که تمام شخصیت‌ها و نهاد‌های نظام در تلاش برای مشارکت حداکثری مردم هستند، بحث و جدل‌های بی‌حاصل جناحی به سود چه کسانی خواهد بود؟

۲-۳- فاصله بسیار کوتاه بین بسته شدن پرونده امنیتی و تولید فیلم: یکی از انتقاداتی فعالان رسانه‌ای که از زمان آغاز تولید گاندو  آغاز شد و به موازات نمایش این سریال داغ‌تر شد، استفاده از اسناد یک پرونده جاسوسی پس از سه یا چهار سال دریک اثر تلویزیونی است. در تمام کشور‌های دنیا رسم بر این است که اسناد امنیتی پس از چند دهه در چرخه اطلاعات آزاد قرار می‌گیرند، هر چند نویسنده گاندو در مصاحبه‌های اولیه‌اش ۸۰ درصد سریال را تخیلی معرفی کرد، اما آنچه بیش از نمایش هر قسمت سریال در قاب تلویزیون نقش می‌بست حاکی از واقعی بودن داستان داشت هر چند سازندگان سریال تا پایان نمایش آن پاسخ روشنی درباره مرز‌های واقعی وتخیلی گاندو ندادند اما سرانجام تهیه کننده گاندو در بخشی از نامه‌اش به محمود واعظی گاندو را "نمایش حقیقت" معرفی کرد که منجر به برخی شکایت‌ها شده است.
 
گاندو؛ جزئی که از کل بزرگتر است!

جیسون رضاییان و همسرش پس از بازگشت به آمریکا در ضیافت انجمن روزنامه‌نگاران کاخ سفید (WHCA)

۳- شتابزدگی عامل گاف‌های گاندو؟
از همان قسمت‌های اولیه گاندو یکی از ایراد‌های منتقدان، گاف‌هایی بود که در اکثر قسمت‌های سریال شاهد آن بودیم. از نحوه تعقیب و گریز ماموران و جاسوسان گرفته تا شخصیت‌پردازی کم‌مایه و احمق جلوه دادن جاسوسان و جعل هویت استرالیایی با انگشترعقیق بزرگ، گاف بزرگ سیاسی و تاریخی درباره جانشینی ابومصعب زرقاوی پس مرگ بن‌لادن و ...! این‌ها و بی‌دقتی‌های فراوان دیگر پس پایان هر قسمت سریال سوژه طنز در فضای مجازی می‌شد. هر چند در تولید پرژه‌های بزرگی از این دست اشتباهات ساختاری تا حدی قابل اغماض هستد، اما چوب خط گاف‌های گاندو در همان نیمه‌های سریال پر شده بود! برخی منتقدان این حجم از سهیل‌گیری سازندگان گاندو را تحت تاثیر عوامل سیاسی می‌دانند و بر این باورند که این سهل‌انگاری تحت تاثیر شتابزدگی عوامل سریال برای بیان برخی موضع‌گیری‌ها در لایه‌های پنهان داستان است.

واکنش روحانی به صدا و سیما چه خواهد بود؟
تذکر جلسه ۱۹ تیر هیات دولت به رییس صدا و سیما که از سوی واعظی اعلام شد، یادآور ماجرای برنامه جنجالی چراغ در دی ماه سال ۷۷ است که در آن برنامه روح‌الله حسینیان اتهاماتی را علیه وزارت اطلاعات در پرونده قتل‌های زنجیره‌ای مطرح کرد و سید محمد خاتمی مانع از حضور رییس صدا و سیما در جلسه هیات دولت شد. اما حالا باید دید بعد از حدود بیست سال از آن ماجرا آیا حسن روحانی در موقعیتی است که از رییس سازمان صدا و سیما بازخواست کند یا این که ترجیح می‌دهد به رشته توییت‌های حسام‌الدین آشنا و گلایه و تذکر مقامات دولتش اکتفا کند؟ آیا روحانی مانند موارد مشابه به گزینه مصلحت‌اندیشی در برابر سایر گزینه‌ها اقبال بیشتری نشان می‌دهد؟ یا این بار بر خلاف مشی شش ساله‌اش رفتار می کند؟
 
از زمان نمایش آخرین قست گاندو واکنش احتمالی رییس جمهور به صدا و سیما دستمایه گمانه‌زنی‌ها و شایعات متعددی در بین موافقان و مخالفان گاندو شده‌ تا جایی که یکی از خبرگزاری‌های منتقد حسن روحانی مدعی اعمال محدودیت دولت در بودجه صدا و سیما شد، ادعایی که علی ربیعی در قالب توییتی کنایه‌آمیز آن را تکذیب کرد. اما ساعاتی پس از توییت سخنگوی دولت دوباره یکی از روزنامه‌های منتقد روحانی عدم تخصیص بودجه سه ماهه دوم صدا و سیما را ناشی از عصبانیت رییس جمهور از سریال گاندو دانست. دولت تاکنون واکنش رسمی به این ادعا نشان نداده است.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو