تجربههای سخت و ماموریتهای خطرناکی را در هلالاحمر تجربه کرده است. با این حال شغلش را دوست دارد و از اینکه به مردم جامعه خدمتی کند، لذت میبرد. برای همین بود که بعد از بازنشستگی تمام پیشنهادات کاریاش را رد کرد و وارد هلالاحمر شد.
کاپیتان عباس گودرزی حالا ١١سال است که بالگردهای هلالاحمر را برای انجام ماموریتها و نجات مردم در شرایط سخت هدایت میکند. ماموریتهایی که به گفته خودش جزو سختترین و خطرناکترین ماموریتهای کاریاش بوده است.
کاپیتان گودرزی حالا در آخرین ماموریتش توانست جان ٩دانشآموز گرفتار در رودخانه را نجات دهد و با مهارتش این عملیات را آسانتر کرد. این امدادگر توانست بالگرد را میان دو رود هدایت کند که دانشآموزان به راحتی نجات پیدا کنند.
این مرد ٥٧ ساله در گفتوگو با شهروند از تجربیاتش در ماموریتهای هلالاحمر گفت:
چه ساعتی این حادثه به شما گزارش شد؟
ساعت ١٢ ظهر بود. من در ستاد هلالاحمر بودم که بچهها گفتند چنین اتفاقی رخ داده است. وقتی متوجه شدم که چند نوجوان گرفتار شدهاند و چشمانتظار کمک هستند، بلافاصله با بچههای امدادگر تمام تجهیزات را آماده کردیم و به محل رفتیم.
وقتی به آنجا رفتید، چه اتفاقی افتاد؟
میگفتند منطقه تماما در محاصره رودخانه است و نمیشود بالگرد را در آنجا مستقر کرد. تمام کارها را کرده بودیم تا در آن منطقه با جرثقیل، وینچ و سفره نجات بچهها را وارد بالگرد کنیم. اما وقتی به آن جا رسیدم، منطقه را که دیدم، متوجه شدم میتوانم بالگرد را روی خشکی تنظیم کنم. همین کار را هم انجام دادم که خدا را شکر نتیجهبخش بود و بچهها سریعتر و راحتتر کارشان را انجام دادند.
بالگرد را چطور روی آن خشکی فرود آوردید؟
یک چرخ آن را توانستم روی خشکی بگذارم. چرخ دیگر تقریبا روی هوا بود و روی هیچ چیز دیگری قرار نداشت.
چند وقت است که در هلالاحمر کار میکنید؟
از سال ٨٧ بود که بازنشسته شدم. چندین پیشنهاد کار داشتم با حقوقهای بالای ٣میلیون تومان، اما من همیشه دلم میخواست برای جامعه خدمت کنم. آن زمان حقوقی که از هلالاحمر به من میدادند، ٦٠٠هزار تومان بود. با این حال تمام پیشنهادات کار را رد کردم و وارد سازمان هلالاحمر شدم.
شغل قبلی شما چه بود؟
من نظامی بازنشسته هستم.
در این مدت ماموریتهای سخت دیگری هم داشتید؟
بله. تمام ماموریتهایی که ما در هلالاحمر میرویم، سخت است. من چندین سال در جبهه جنگ بودم. اما ماموریتهایی که در هلالاحمر داشتم، از آن سالهای جنگ هم سختتر بود. ما در فراز ١٤هزار پایی هم رفتهایم و بالای بلندترین کوهها ماموریت و عملیات انجام دادهایم، برای همین این مسأله برای من عادی بود و الان خیلی خوشحالم که این بچهها نجات پیدا کردند.