فرارو- ماجرای خانههای خالی در تهران این روزها بازهم خبرساز شده، ابتدای هفته و در برنامه تلویزیونی پایش مطرح شد که سلاطین آپارتمان در تهران دارای ۷۰۰ و ۲۵۰۰ واحد مسکونی در نقاط مختلف هستند، این در حالی است که به گفته پروین پور کارشناس اقتصاد مسکن فردی در تهران دارای ۱۰ هزار خانه خالی است و قیمت مسکن در تهران را او و امثالهم با در اختیار داشتن تعداد زیادی واحد مسکونی تعیین میکنند.
به گزارش فرارو، سال هاست که کارشناسان تنها راه حل کنترل قیمت مسکن را اجرایی شدن سامانه ملی املا ک. و اسکان میدانند، اما دولتهای مختلف هر کدام بنا به دلایلی از عملی کردن این مسئله شانه خالی کرده اند، این در حالی است که با توجه به وضعیت امروز بازار مسکن، راه اندازی این سامانه ضروری است، اما عباس فرهادیه مدیرکل دفتر سرمایهگذاری و اقتصاد مسکن وزارت راه و شهرسازی راهاندازی سامانه املاک و اسکان را برای سال ۹۹ اجرایی دانسته است.
از سویی صدیف بدری سخنگوی کمیسیون عمران مجلس، با اشاره به فعالیت سلاطین مسکن در کلانشهرها، گفت: «وجود ابرمالکان در شهرهایی مانند تهران نشأت گرفته از نبود نظارت و خلاء سیستمهای یکپارچه اطلاعاتی است و افراد در این وضعیت اقدام به خرید گسترده مسکن و خالی نگه داشتن آنها برای کسب سود بیشتر میکنند.»
وی افزود: «وزارت راه و شهرسازی در شرایط کنونی عزم جدی برای اجرای قانون مالیات بر خانههای خالی را ندارد، از این رو اگر اقدامی در چند سال اخیر صورت میگرفت، ما امروز شاهد وجود ابرمالکان در کشور نبودیم.»
حلقه مفقوده برای مبارزه با سلاطین مسکن افشین پروین پور کارشناس اقتصاد مسکن در
گفتگو با فرارو با بیان اینکه برای برخورد با سلاطین مسکن ابزار قانونی لازم در اختیار دولت قرار دارد، اظهار داشت: «در سال ۹۴ دولت وزارت راه و شهرسازی را مکلف کرد با راه اندازی سامانه ملی املاک و اسکان، یک بانک جامع اطلاعاتی از املاک کشور تهیه کند، اما تا به امروز این موضوع در حد حرف باقی مانده است.»
وی افزود: «در حال حاضر قوانین و راهکارهای لازم و همچنین تجربه جهانی برای کنترل بازار مسکن و جاوگیری از سوداگری در این بازار وجود دارد، اما دولت عزم و اراده لازم را برای انجام این کار ندارد، نتیجه نیز این میشود که سلاطین مسکن قیمت خانه و ملک را در تهران تعیین میکنند.»
این کارشناس مسکن گفت: «فردی وجود دارد که مالک بیش از ۱۰ هزار خانه خالی در تهران است، این فرد یک شبه تصمیم میگیرد، هر متر را خانه را یک میلیون تومان در یک محل تهران گران کند، با توجه به تعداد ملکی که این فرد در اختیار دارد، به راحتی این کار را میکند و دولت نیز کاری به این فرد ندارد.»
پروین پور با تاکید بر اینکه اگر سامانه ملی املام و اسکان به عنوان یک سامانه جامع اطلاعاتی در دسترس بود، وضعیت مسکن آشفته و رها شده نبود، اضافه کرد: «از طریق این سامانه میتوان تعداد کل املاک موجود در کشور، مالکان آنها، تعداد معاملههای انجام شده و همچنین طرفین آن را به راحتی در اختیار داشت و بر اساس آنها اقدام کرد.»
بیشتر بخوانید:
کنترل قیمت مسکن با ابزار مالیالتی
وی افزود: «سلاطین مسکن با توجه به تعداد زیادی که خانه دارند، پایه قیمتی را تعیین کرده و با معامله بین خود، رونق کاذب ایجاد کرده و قیمتها را بالا میبرند، این در حالی است که در هیچ کجا دنیای این طور نیست و دولتها با استفاده از ابزار مالیاتی قیمت مسکن را کنترل میکنند.»
این کارشناس مسکن تصریح کرد: «به طور مثال اگر فردی یک خانه را در کشور اروپایی به قیمت ۷۰۰ میلیون تومان خریداری کرده و بعد از دو ماه آن خانه را ۷۵۰ میلیون تومان بفروشد، دولت با استفاده از مالیات بر عایدی سرمایه بیش از ۹۵ درصد از ۵۰ میلیون تومان سود آن فرد را به عنوان مالیات میگیرد، بر این اساس دیگر کسی با این شرایط از خرید وفروش ملک برای خود کاسبی ایجاد نمیکند.»
پروین پور افزود: «اما در کشور بیش از ۷۰ درصد تقاضا برای مسکن سرمایهای است، یعنی افراد برای کسب سود خانه میخرند، آن را خالی نگه میدارند و به نوعی احتکار کرده تا قیمت آن بالا رود و بعد آن را بفروشند، این در حالی است تنها ۳۰ درصد تقاضا مصرفی و مربوط به کسانی است که واقعا به مسکن نیاز دارند.»
به گفته وی، دولت به راحتی میتواند با اجرایی کردن سامانه ملی املاک و اسکان چنین وضعیتی را کنترل کند، اما به دلیل نبودن عزم در دولت، این وضعیت به حال خود رها شده و سلاطین مسکن برای خود در تهران و کلان شهر قیمت تعیین میکنند.»
وجود حتی یک خانه خالی در تهران بی معنیست
این کارشناس اقتصاد مسکن با اشاره به اینکه در حال حاضر بیش از ۵۰۰ هزار خانه خالی در تهران وجود دارد که در اختیار سلاطین آپارتمان است، گفت: «کسانیکه که میگویند این عدد طبیعی است، مغرضانه حرف میزنند، ما یک مفهومی داریم به اسم نرخ طبیعی خانههای خالی که اگر شروط تعادل در عرضه و تقاضا، قیمت مناسب و منطقی مسکن و نبود سوداگری در بازار مسکن وجود داشته باشد، این نرخ بین ۵ تا ۷ درصد برای تقاضای واقعی است.»
پروین پور گفت: «اما در تهران این سه شرط هیچ کدام وجود ندارد، تقاضا بر عرضه برتری دارد، قیمتها سربه فلک کشیده و نجومی اند و سوداگری در بازار مسکن نیز در در حد اعلایش است، بنابراین در چنین وضعیتی وجود یک خانه خالی در تهران نیز حتی زیاد است ودولت باید با استفاده از ابزار مالیاتی این واحدها را وارد چرخه عرضه کند تا قیمتها شکسته شود.»
وی ادامه داد: «دولت باید با اجرای سیاستهایی همچون مالیات بر خانههای خالی و یا عایدی بر سرمایه هر چه زودتر بازار مسکن را کنترل کند، در غیر این صورت ادامه چنین وضعیتی میتواند عواقبت بسیار جبران ناپذیری به دنبال خود داشته باشد.»