روزنامه جوان نوشت: اخیراً علی مطهری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس درباره ویدئویی که از یکی از بازیگران سینما و تلویزیون ایران بدون حجاب اسلامی در کشوری بیگانه در فضای مجازی دست به دست میشود مطلبی نوشتهاند که به دلیل ابهام در طرح مسئله و القای تلویحی یک اتهام علیه نظام اسلامی نیاز به توضیح دارد وای کاش ایشان این اندازه سهلانگارانه و مبهم دست به قلم نمیبردند.
نماینده محترم مردم تهران ظاهراً یک مفروض داشتهاند و بر اساس آن اقدام به نوشتن کردهاند، اما احتمالاً متوجه نبودهاند که طرح یک بعد از مسئله و رها کردن ابعاد دیگر آن میتواند در اذهان عمومی جامعه علیه نظام اسلامی ایجاد شبهه نماید. یادداشت ایشان این ذهنیت را ایجاد میکند که افرادی از داخل حکومت به شکل طراحی شده اقدام به تجسس رفتار سلبریتیها درباره حجاب در خارج از کشور میکنند، اما واضح است که برای هیچ کدام از دستگاههای اطلاعاتی داخل نظام چنین مأموریتی تعریف نشده است.
علی مطهری مینویسد: «درباره قضیه خانم ستاره اسکندری و بازیگرانی مانند ایشان که به خارج از کشور سفر میکنند باید یک اصل را ملاک قضاوت قرار داد و آن این است: اگر یک بازیگر زن در یک برنامه رسمی بینالمللی در خارج از کشور به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران شرکت میکند باید پوشش اسلامی را به نحو درست رعایت کند، اما اگر برای یک سفر شخصی یا خانوادگی به خارج از کشور رفته است مأمور نیستیم تجسس کنیم که آیا پوشش اسلامی را رعایت میکند یا نمیکند و اگر رعایت نکرد او را به ریاکاری و نفاق متهم کنیم زیرا منطق او این است که در داخل ایران قانون را رعایت میکنم و در خارج به هر دلیلی از جمله سهلانگاری یا همرنگ جماعت شدن رعایت نمیکنم، گرچه میدانم که درست و صلاح و حکم عقل و شرع آن است که در همه جا رعایت کنم و رفتار یگانه داشته باشم. اگر بازیگر زن یا مرد در یک سفر شخصی خارجی شعائر اسلامی را رعایت نکرد نباید به اشاعه آن بپردازیم، هرچند تذکر لازم است، اما اگر به عنوان نماینده ایران در یک برنامه رسمی بینالمللی این شعائر را زیر پا گذاشت باید مورد مواخذه قرار گیرد.»
به طور عادی برای خواننده یادداشت علی مطهری این تلقی ایجاد میشود که افراد یا نهادی از داخل نظام اسلامی مسئول تجسس درباره حجاب و فیلمبرداری از سلبریتیها در خارج از ایران هستند، اما ای کاش ایشان در یادداشت خود به این نکته اشاره میکردند که اولاً از درون نظام هنوز هیچ شخص دارای مسئولیت و حتی فرد شاخصی که منتسب به حاکمیت باشد بازیگر نامبرده را متهم به نفاق و دورویی یا چیزی شبیه این نکرده است و صرفاً در هر دو مورد پیش آمده یعنی کشف حجاب یک مجری چادری در کشور سوئیس و نیز مورد اخیر بیش و پیش از همه چهرههای ضدانقلاب، چون مسیح علینژاد علم اتهامزنی و فحاشی را بلند کردهاند.
پس همین مسئله اثبات میکند تجسسکنندگان و آنها که فیلمبرداری میکنند از میان عوامل ضدانقلاب هستند. کافی بود نماینده مردم تهران صرفاً به شعار و هشتگ معروف فردی، چون مسیح علینژاد در فضای مجازی «دوربین من اسلحه من» دقت میکردند تا یادداشت پخته تری بنویسند و اگر دقت میکردند متوجه میشدند افرادی که تشویق و تهییج برای فیلمبرداری تجسسگرایانه از افراد در معابر عمومی میکنند دقیقاً در میان کدام جریان قرار دارند.
وقتی مسیح علینژاد در داخل ایران پیادهنظام هرج و مرجطلب خود را تشویق به فیلمبرداری و تدوین و تقطیع و صحنهسازی خیابانی سازمانیافته کرده و اقدام به انتشار آن در فضای مجازی میکند چرا همین رویه را برای پیادهنظام خود در خارج از کشور تجویز نکند؟ بنابراین خوب بود قلم آقای علی مطهری هوشمندانهتر بر کاغذ مینشست تا به جای ضدانقلاب در این ماجرا نظام اسلامی متهم نشود. هر چند سؤالی که از ایشان به عنوان یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس و همفکران سیاسیشان که با لیست تدبیر و امید به مجلس راه یافتهاند مطرح است این است که تا به حال برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب چه اقدامات عملی مؤثری انجام گرفته است.