bato-adv
کد خبر: ۴۰۳۴۳۰
واکنش به ورود انتخاباتی قالیباف

روایت ناکامی ائتلاف‌های اصولگرایانه

محمدباقر قالیباف هفته گذشته با انتشار یک فایل ویدئویی نشان داد می‌خواهد آتش‌به‌اختیارانه مسیر خود را در انتخابات آتی از اصولگرایان جدا کند و منتظر جمنا و شورای وحدت و سایر بازی‌های ائتلافی اصولگرایان نیست؛ اما به نظر می‌رسد این چیزی نیست که اصولگرایان تمایل داشته باشند رخ بدهد.
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۱ - ۰۲ تير ۱۳۹۸

روایت ناکامی ائتلاف‌های اصولگرایانه

جبهه‌ای که فراتر و فراگیر از جمناست، اما نه نامش مشخص است و نه تفاوت‌هایش با جمنا و نه اینکه دقیقا چه کسانی عضو آن هستند. مشخص نیست اصلا اصولگرایان چه اصراری برای این جبهه‌بازی‌های یک‌بارمصرف در آستانه هر انتخابات دارند.

به گزارش شرق، یک‌باره و هیئتی‌وار اعلام می‌کنند یک جبهه یا ائتلاف اصولگرایانه تشکیل داده‌اند، بعد آن را به کناری می‌نهند و در آستانه انتخاباتی دیگر سراغ یک نام دیگر می‌روند. در واقع جبهه‌ها و ائتلاف‌های اصولگرایانه از بین نمی‌روند، بلکه در آستانه هر انتخاباتی، به جبهه و ائتلافی دیگر بدل می‌شوند که تنها تفاوتش با قبلی یک تغییر نام است، وگرنه آدم‌ها و کارکرد‌ها همان است که بود.

بلافاصله بعد از این که محمدباقر قالیباف در یک فراخوان ویدئویی از جوانان اصولگرا خواست آتش‌به‌اختیارانه خود را برای انتخابات آتی مجلس آماده کنند و برای بر‌هم‌زدن مناسبات فعلی با آدم‌های تکراری، آماده حضور در انتخابات شوند، حمیدرضا فولادگر، یکی از اعضای جبهه مردمی نیرو‌های انقلاب یا همان جمنا و عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس اعلام کرده است درحال‌حاضر حرکتی فراتر از جبهه نیرو‌های مردمی انقلاب اسلامی (جمنا) شروع شده است.

او بدون توضیح مشخصی گفته است تشکل‌های سنتی اصولگرا و تشکل‌های جدید انقلابی گردهم آمده و با همدیگر حرکت و کار می‌کنند، جلساتی هم در این راستا برگزار شده است. فولادگر دقیقا نگفته است مقصودش از تشکل‌های سنتی چیست و انقلابی‌ها کیستند؟ آیا مقصودش از سنتی‌ها جامعتین (جامعه روحانیت و مجمع مدرسین) و مؤتلفه است؟ انقلابی‌ها پس کیستند؟ آیا مقصودش از انقلابی‌ها جبهه پایداری و جریان قالیباف و احمدی‌نژادی‌ها هستند؟!

فولادگر گفته است جلسات این جبهه فراگیر چندی است که تشکیل شده؛ جبهه‌ای که فراتر از جمناست و افرادی مانند قالیباف و حدادعادل و بسیاری از نیرو‌های اصولگرا هم در آن حضور دارند. ممکن است اشاره فولادگر به «شورای وحدت» باشد. شورایی که گفته می‌شد با حضور چند نفر از سران یا چهره‌های اصلی جریان اصولگرایی در یک سال گذشته چراغ‌خاموش برگزار می‌شده، اما اصولا محتوا و برنامه‌هایش رسانه‌ای نمی‌شد. برخی از اصولگرایان می‌گفتند جمنا قرار است بازوی اجرائی شورای وحدت باشد؛ اما دست آخر با انتصاب آیت‌الله رئیسی به ریاست قوه قضائیه و خروج او از این شورا اعلام شد که جلسات آن هم تعطیل شده است.

محمدباقر قالیباف هفته گذشته با انتشار یک فایل ویدئویی نشان داد می‌خواهد آتش‌به‌اختیارانه مسیر خود را در انتخابات آتی از اصولگرایان جدا کند و منتظر جمنا و شورای وحدت و سایر بازی‌های ائتلافی اصولگرایان نیست؛ اما به نظر می‌رسد این چیزی نیست که اصولگرایان تمایل داشته باشند رخ بدهد.

آن‌ها غافلگیری خود را از این اقدام قالیباف مخفی می‌کنند تا جایی که فولادگر درباره اقدام قالیباف هم گفته است: «حرکت آقای قالیباف هماهنگ شده و اقدامی جدا از نیرو‌های اصولگرا و انقلابی نبوده است، البته ایشان به‌عنوان چهره باسابقه کار اجرائی می‌تواند جداگانه اقداماتی انجام دهد، ولی مشخصا بیانیه اخیر حرکتی موازی با جمنا و جریان اصولگرایی و نیرو‌های انقلابی نبوده است. آقای قالیباف با اصولگرایان هماهنگی‌های لازم را انجام داده و این بیانیه را صادر کرده است، موضوع مهمی که باید دنبال شود، فراهم‌شدن زمینه حضور نیرو‌های جوان در انتخابات است؛ البته این بدان معنا نیست که افراد باتجربه در مجلس شورای اسلامی حضور نداشته باشند».

قالیباف هفته گذشته کلید انتخابات مجلس را با یک فراخوان متفاوت زد تا رسما اعلام کند در مسیری جدا از یاران اصولگرایش وارد بازی قدرت خواهد شد. او می‌خواهد عِده و عُده خودش را با محوریت حزب پیشرفت و عدالت اسلامی و با جوانانی که تاکنون سهمی از فضای سیاست و قدرت نداشته‌اند، جمع آورد.

مشخص است که او بعد از مجلس چشم به انتخابات ریاست‌جمهوری دوخته و از حالا اعلام کرده که سفره خودش را از اصولگرایان جدا می‌کند. اصولگرایانی که در بزنگاه انتخابات او را به میدان بازی رقابت سیاسی می‌کشند، اما در لحظه حساس نهایی او را کنار می‌گذارند.

پیام ویدئویی قالیباف برخلاف ظاهر آن نه خطاب به جوانان اصولگرا یا حتی غیراصولگرا، بلکه در اصل خطاب به رأس تصمیم‌گیر جریان اصولگرایی است با این محتوا که او دیگر قرار نیست وارد بازی از پیش تعیین‌شده آن‌ها شود، حالا این اوست که می‌خواهد بازی‌چین شود و عزمش هم برای برد جزم است.

او دو سال پیش، بعد از کناررفتن به نفع رئیسی و بعد از باخت اصولگرایان در انتخابات ریاست‌جمهوری، نامه‌ای سرگشاده منتشر کرد و در آن از «نواصولگرایی» نام برد. او در آن نامه نوشته بود که امیدی به رأس جریان اصولگرایی نیست. بنا به گفته او این رأس دچار اختلال شده که نتیجه تصمیم‌هایش شکست انتخاباتی است. پس راهکار، به نوشته شهردار سابق تهران در آتش‌به‌اختیار عمل‌کردن جوانان اصولگراست.

به جز قالیباف چندی قبل بخشی از اصولگرایان حاشیه‌نشین‌تر و منتقد جریان اصلی هم اعلام کرده بودند که زیر بار تصمیماتی که در رأس این جریان گرفته می‌شود، نمی‌روند و برای انتخابات بعدی به صلاح و شیوه خود جلو خواهند رفت. حسن بیادی، دبیرکل جمعیت آبادگران و رئوفیان، دبیرکل حزب اسلامی ایران‌زمین، با چند نفر دیگر جبهه‌ای به نام «جبهه پیشرفت، رفاه و عدالت» راه‌اندازی کرده‌اند و احتمالا آن‌ها هم مانند قالیباف آتش‌به‌اختیارانه وارد بازی انتخابات آتی خواهند شد.

محمدجواد محمدی‌نوری، دبیر این جبهه، گفته بود: «هیچ وجه مشترکی با برادران اصولگرای جمنا نداشته و نداریم و میان ما فاصله وجود دارد؛ زیرا آن‌ها فرد‌محور بوده و اعتقادی به خرد جمعی ندارند. تصمیمات آن‌ها متعلق به جناح خاصی در حاکمیت است و از جای دیگر گرفته می‌شود و در آن‌ها فرهنگ سیاسی تحزب معنایی ندارد. عملکرد آن‌ها را در انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری دیدیم، آن‌ها حتی به مصوبات خودشان هم پایبند نیستند».

بیادی به‌تازگی به شرق هم گفته بود: «به نظر من یک شکاف عمیق بین گروه‌های واقعی اصولگرا و گروه‌های تمامیت‌خواه وجود دارد. متأسفانه گروه‌هایی وجود دارند که، چون به مبادی قدرت و ثروت متصل هستند، از طریق تمامیت‌خواهی اقدامات خود را پیش می‌برند. در انتخابات گذشته مجلس که فهرست اصولگرا‌ها رأی نیاورد، باید گفت که باند‌های متصل به قدرت و ثروت این فهرست‌ها را هدایت می‌کردند». این در حالی است که حزب مؤتلفه هم برای چندمین بار گفته در انتخابات مجلس آتی با فهرست حزبی خواهد آمد.

ناکامی در جمنا، بازی با یک نام جدید
نخستین‌بار دی ۹۶ بود که جبهه نیرو‌های مردمی انقلاب اعلام موجودیت کرد؛ مجموعه‌ای که مدعی بود قرار است چتری باشد گسترده بر سر اصولگرایان؛ چتری که البته از همان ابتدا فراگیری لازم را نداشت. جمنا را همان جماعت راه انداخت و با همان سازوکاری بود که ائتلاف بزرگ اصولگرایان را برای انتخابات مجلس دهم راهبری می‌کرد. شیوه انتقادات به هر دو هم یکی بود؛ از اینکه برخی چهره‌ها یا جریان‌ها دنبال سهم‌خواهی بودند.

به طور مشخص جریان‌هایی مانند جبهه پایداری و جریان‌های نزدیک به آن سهم بیشتری از وزن و پیشینه خود دریافت کردند. خود اصولگرایان اذعان کرده‌اند که وزن‌کشی‌ها منطقی نبود؛ یعنی برخی طیف‌های اصولگرا عملا نقشی را ایفا کردند که خیلی بیشتر از وزن‌شان بود. در نتیجه همین تصمیمات بود که برخی مانند حسن غفوری‌فرد در اعتراض به کنارماندن از فهرست نهایی اصولگرایان برای انتخابات مجلس به قهر از آن‌ها جدا شدند و با فهرستی دیگر وارد عرصه انتخابات شدند.

سخنگوی جامعه روحانیت مبارز هم بعدا گفت: ما در جامعه می‌دانستیم که این فهرست رأی نمی‌آورد؛ اما چاره‌ای جز تمکین از نظر جمنا نداشتیم. در انتخابات ریاست‌جمهوری هم وقتی قالیباف به نفع رئیسی کنار رفت، اعتراضات به‌ویژه از ناحیه حامیان قالیباف شروع شد. آ‌نها می‌گفتند که نظرسنجی‌ها حاکی از این بوده که قالیباف جلوتر از رئیسی بوده؛ اما، چون انتخابات نیاز به یک شوک داشت و رئیسی هم حاضر به کناره‌گیری نبود، در نهایت قالیباف با ایثار خود این شوک را ایجاد کرد. بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری هم محمدرضا باهنر، دبیرکل یک جبهه اصولگرایی دیگر هم که این روز‌ها تقریبا غیر‌فعال است (جبهه پیروان خط امام و رهبری) بار‌ها گفته که ساختار جمنا باید تغییر کند. در پی همه این انتقادات بود که بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری و موفق نبودن جمنا، شورای وحدت اصولگرایان با محوریت ابراهیم رئیسی آغاز‌به‌کار کرد؛ شورایی که بنا داشت با جذب همه احزاب همسو در جریان اصولگرایی از اختلافات کاسته و بر اشتراکات بیفزاید که البته با انتصاب ابراهیم رئیسی به‌عنوان رئیس قوه قضائیه آتش فعالیت شورای وحدت بیش‌از‌پیش فروکش کرد.

این روز‌ها و با نزدیک‌شدن به انتخابات ۹۸ بار دیگر نام شورای وحدت اصولگرایان به ریاست حداد‌عادل بر سر زبان‌ها افتاده است؛ شورایی بدون رئیسی، احتمالا مقصود فولادگر از جبهه‌ای فراگیرتر از جمنا همان شورای وحدت است که گفته می‌شود در حال تدوین ساز‌وکاری برای وحدت و ائتلاف و ارائه فهرست واحد در انتخابات پیش‌رو برای اصولگرایان است تا با ترکیب جدیدی از نیرو‌های انقلابی و ارزشی وارد انتخابات شوند؛ اگرچه در روز‌های ابتدایی نام برخی چهره‌ها مانند قالیباف، محسن رضایی و سعید جلیلی در جلسات این شورا مطرح بود؛ اما به نظر می‌رسد قالیباف با فراخوانی که به‌تازگی داد، عملا راه خود را از این شورا جدا کرده باشد؛ شورایی که به نظر می‌رسد شالوده اصلی آن را همان جمنایی‌ها تشکیل می‌دهند و حداد‌عادل هم نقش محوری در آن دارد. همان کسی که سخنگوی ائتلاف اصولگرایان در انتخابات مجلس دهم بود و نقشی تعیین‌کننده در خروجی فهرست انتخابات مجلس تهران در آن سال داشت. فهرستی که از ورود به مجلس بازماند و حاشیه و دلخوری زیادی هم به بار آورد.

نگاهی به برخی ائتلاف‌های گذشته اصولگرایان
جبهه مردمی نیرو‌های انقلاب، جمنا یا همان جبهه مردمی نیرو‌های انقلاب آخرین تشکل انتخاباتی به‌ثمر‌نشسته اصولگرایان بود که حرف و حدیث هم زیاد به دنبال داشت. اینکه نتوانسته جامع همه جریان‌های اصولگرایی شود یا فرایند انتخابات و حضور در آن دموکراتیک نبوده و برخی جریان‌ها دست بالاتری در آن داشته‌اند. شورای وحدت اصولگرایان، «شورای وحدت» آخرین ورژن ائتلافی اصولگرایان است که البته هنوز به ثمر ننشسته و خروجی‌ای نداشته است. گفته می‌شد علیرضا زاکانی به عنوان بازوی اجرائی این شورا وظیفه جمع‌کردن اصولگرایان را برعهده گرفته است و حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی، محمدباقر قالیباف، سعید جلیلی و محسن رضایی نقش محوری جلسات را بر عهده دارند. با خروج آیت‌الله رئیسی از این جبهه به نظر می‌رسد حدادعادل به شخصیت محوری آن تبدیل شده است.

جبهه پیروان خط امام و رهبری، جبهه پیروان خط امام و رهبری به تقلید از جریان نیرو‌های خط امام متعلق به جریان چپ مذهبی دهه ٦٠، در دهه ٨٠ و پس از روی کارآمدن دولت اصلاحات تشکیل شد. اصولگرایان در خلأ حضور در قدرت نیاز به هم‌گرایی داشتند و جبهه پیروان را با ریاست حبیب‌الله عسگراولادی تشکیل دادند. جبهه پیروان هیچ وقت در جریان اصولگرایی، به مرکز ثقل تبدیل نشد و همان میزان اثرگذاری‌اش هم وابسته به شخصیت دبیرکلش یعنی حبیب‌الله عسگراولادی بود. بعد از فوت او این سمت به محمدرضا باهنر رسید درحالی که جبهه پیروان خط امام و رهبری مدعی بزرگ‌ترین جبهه اصولگرایی با شمولیت ١٧ حزب و گروه اصولگراست، اما در بزنگاه‌های سیاسی هیچ وقت منشأ اثر نبوده است و اصولگرایان در آستانه هر انتخاباتی دست به دامان سازوکاری دیگر شده‌اند.

شورای هماهنگی نیرو‌های انقلاب، بعد از روی‌کار‌آمدن دولت اصلاحات و تحولات ناشی از به قدرت‌رسیدن اصلاح‌طلبان از سال ۱۳۷۹ فعالیت خود را آغاز کرد تا تحرکات سیاسی اصولگرایان را ساماندهی کند. این شورا در انتخابات شورای شهر دوم با تابلوی ائتلاف آبادگران ایران اسلامی وارد عرصه شد که اکثریت کرسی‌های شورا‌ها در اختیار اصولگرایان قرار گرفت و در انتخابات مجلس هفتم نیز در تهران با همین تابلو و در شهرستان‌ها با عناوینی همچون «آفتاب» و «سهند» وارد میدان شد که اکثریت کرسی‌های مجلس را به خود اختصاص داد. اما بزرگ‌ترین ناکامی شورای هماهنگی در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۴ رقم خورد که نتوانست به وحدت میان اصولگرایان منجر شود و آن‌ها در آن انتخابات با چند نامزد وارد عرصه شدند. ریاست این شورا با ناطق‌نوری بود که می‌خواست نقش زعیم اصولگرایان را ایفا کند و در پشت صحنه به سیاست‌ورزی بپردازد. اما مشخصا جامعه روحانیت مبارز که تا پیش از این محوریت انتخابات را برعهده داشت و ناطق هم عضوی از آن‌ها بود، چندان از این اتفاق خشنود نبود. اختلافات ناطق‌نوری و جامعه روحانیت مبارز هم از همان‌جا آغاز شد. ناکامی شورای هماهنگی در نهمین انتخابات ریاست‌جمهوری، باعث شد فعالیت شورا در سراسر کشور تعطیل اعلام شود.

جبهه متحد اصولگرایان، بعد از شکست شورای هماهنگی نیرو‌های انقلاب در انتخابات ریاست‌جمهوری ٨٤ و در آستانه انتخابات مجلس هشتم به پیشنهاد حبیب‌الله عسگراولادی و با دعوت محمود احمدی‌نژاد، جبهه متحد اصولگرایان شروع به فعالیت کرد. این جبهه متشکل از سه ضلع جبهه پیروان خط امام و رهبری، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و ائتلاف رایحه خوش خدمت بود.

منتقدان جبهه متحد اصولگرایان، همواره از دولتی‌بودن و انحصارطلبی آن انتقاد می‌کردند. جبهه متحد بار دیگر پیش از انتخابات مجلس نهم هم تشکیل شد. از یک سال پیش از آن، اقداماتی از سوی جامعه روحانیت مبارز تهران و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای تعیین سازوکاری برای ایجاد وحدت رویه در بین اصولگرایان در انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی صورت پذیرفت. نتیجه این اقدامات با محوریت آیت‌الله مهدوی‌کنی، دبیر کل جامعه روحانیت، به شکل‌گیری جبهه متحد با فرمول ۷+۸ منجر شد که در آن هفت نفر به عنوان کمیته داوری و هشت نفر به عنوان نمایندگان گروه‌های مختلف سیاسی در آن حضور داشتند تا از طریق جلسات این کمیته، فهرست انتخاباتی اصولگرایان در شهرستان‌های مختلف کشور تعیین شود. علی‌اکبر ولایتی سخنگوی این جبهه بود. تقریبا نزدیک به ٧٠ درصد فهرست این جبهه موفق به ورود به انتخابات مجلس نهم شد.

شکاف در جبهه این بار هم خودش را نشان داد و در فاصله زمانی دو ماه مانده به انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی و در حالی که اخبار خوشی از وحدت میان جریانات اصولگرایی از طرفین جبهه متحد و جبهه پایداری به گوش می‌رسید، به‌ناگاه انتشار فهرستی با عنوان جعلی نامزد‌های جبهه متحد اصولگرایان در شماره سی‌وهفتم نشریه ٩ دی متعلق به حمید رسایی، عضو جبهه پایداری، باعث شدت‌گرفتن شکاف دوباره میان اصولگرایان شد.

جبهه یکتا خردادماه ٨٤ با یاران و وزیران سابق احمدی‌نژاد رونمایی شد؛ مشخص بود که دورنمای آن تسخیر مجلس دهم است. همه آن‌هایی که میراث هشت سال گذشته را برای احمدی‌نژاد گذاشتند و به نام او ثبت کردند، دوباره پا به میدان گذاشتند؛ از حسینی، وزیر ارشاد احمدی‌نژاد که بعدا خودش عضو جبهه مردمی نیرو‌های انقلاب یا همان جمنا شد تا زاهدی و دانشجو وزیران علوم احمدی‌نژاد، حاجی‌بابایی، وزیر آموزش و پرورش، نجار وزیر کشورش، محمدعلی رامین، معاون مطبوعاتی‌اش، میرتاج‌الدینی، بذرپاش، زریبافان و خیلی‌های دیگر در این جمع حضور داشتند.

آن‌ها آن روز اصرار داشتند «یکتا» ارتباطی به احمدی‌نژاد ندارد. جبهه یکتا همه تلاشش را کرد تا در انتخابات مجلس گذشته سهمی از فهرست اصولگرایان ببرد. در تهران سهمی به آن‌ها نرسید، اما برخی اعضایش از شهرستان‌ها به مجلس راه یافتند. بسیاری از اعضای یکتا بعدا به جمنا پیوستند. مدت‌هاست از جبهه یکتا خبری نیست و اصولا گویا کاملا به محاق انحلال رفته است.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو