فرارو- پرونده کنفرانسهای سهگانه مکه بسته شد. فصل مشترک این سه کنفرانس اقداماتی بر علیه جمهوری اسلامی ایران بود، از دعوت نکردن ایران به اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی تا انتشار بیانیه علیه ایران در دو کنفرانس دیگر. به نظر می رسد اقدامات برخی کشورهای عربی به ویژه عربستان در این کنفرانسها به تشدید تنشها در منطقه منجر شود.
به گزارش فرارو، اجلاس فوقالعاده سران کشورهای عضو اتحادیه عرب و نشست اضطراری رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس با صدور بیانیههایی ضد ایرانی، سیاست خارجی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران را محکوم کردند. عباس موسوی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان، از سوء استفاده عربستان سعودی از میزبانی این نشست برای موضعگیری علیه ایران انتقاد و بیانیههای سران و رهبران کشورهای عضو اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس را محکوم کرد.
روز جمعه، ١٠ خرداد، اجلاس فوقالعاده سران کشورهای عضو اتحادیه عرب به دعوت ملک سلمان، پادشاه عربستان سعودی و به منظور بررسی تحولات اخیر در منطقه به خصوص بحران در منطقه خلیج فارس در پی تحریم نفتی ایران تشکیل شده بود. در نشست مکه، رهبران اکثر کشورهای شرکتکننده در سخنرانیهای خود از مواضع عربستان سعودی علیه سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران حمایت کردند، اما رئیس جمهوری عراق خواستار تلاش برای حل اختلافات ایران و عربستان شد. پیش از اجلاس عالی کشورهای عضو اتحادیه عرب، نشست اضطراری سران و رهبران کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در مکه با انتقاد از حملات حوثیها در بیانیهای ضد ایرانی، اقدامات آمریکا علیه ایران را ستایش کردند.
علاوه بر اجلاس سران و رهبران کشورهای عضو اتحادیه عرب و عضو شورای همکاری خلیج فارس، عربستان سعودی همچنین میزبان اجلاس سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی بود.
ایران بر خلاف آداب معمول به اجلاس سران کشورهای اسلامی دعوت نشد که این مساله با
واکنش حسن روحانی همراه بود.
مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل بین الملل و استاد دانشگاه معتقد است هدف این سه کنفرانس مطرح کردن ایران به عنوان یک تهدید و منزوی کردن کشورمان است. به اعتقاد او هرچند سخنرانی رییس جمهور عراق برای ایران امتیاز است، اما سکوت کشورهای عربی و حضور امیر قطر در این کنفرانسها در تضاد با منافع ایران است و کارشناسان باید همه واقعیتها را باهم تحلیل کنند.
این استاد دانشگاه به
فرارو گفت: این سه کنفرانس نشاندهنده سیگنالهای بسیار قوی در جهت آماده شدن برای تغییرات بزرگ است. ما شاهد شکل گیری یک "رویداد گفتاری" یا parole event هستیم. ایران برای قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکا، یک تهدید نامتقارن در نظام بین الملل نیست. این حجم وسیع از نیروها و تحرکات در منطقه، از منظر اقتصادی، سیاسی و نظامی- امنیتی تنها متوجه ایران نیست؛ اگرچه در کانون آن قرار دارد.
مطهرنیا افزود: اکنون ایران به عنوان یک تهدید نامتعادل تلقی میشود و در ۴۰ سال اخیر، دانسته یا نادانسته، نوعی هم افزایی منطقهای و عملکردی در این امر وجود داشته است که خود ایران هم در آن نقش چشمگیری ایفا کرده است. ایران بعد از انقلاب با مفاهیم صدور انقلاب و سپس با مفاهیم کلان در نفی دیگر کشورهای منطقه و قدرتهای بزرگ در نظام بین الملل چهرهای تهدیدگونه برای نظم حاکم و نظام بین الملل و منطقه نشان داده است. حالا در این سپهر چالش برانگیز، ایران خواهان ایجاد فضایی برای "پیمان عدم تعرض" با کشورهای منطقه شده است. این در حالی است که رویداد گفتاری ایران به مثابه ایجاد فضای مناسب برای ایجاد یک روند رفتاری و کنش گفتمانی پیش میرود.
او ادامه داد: ایران به عنوان یک کشور با قدرت متوسط، تهدید قدرتهای بزرگ جهانی حتی در قالب تهدید نامتقارن نیست، اما باید تهدید آن در تئوری جنگ نامتعادل آنقدر برجسته شود و در فضای قدرت افکنی مجازی آن اندازه چشمیگر شود که به صورت یک تهدید برای نظم منطقهای ونظام بین الملل مطرح شود و در چارچوب یک رویداد گفتاری، ایران به عنوان یک تهدید بین المللی، در جهت هزینه بیشتر به تهران، معرفی شود.
این تحلیلگر مسائل بین الملل گفت: از نظر اقتصادی، تحریمهای کمر شکن، از نظر سیاسی، محاصره منطقهای، از نظر نظامی در چارچوب لشکرکشی ناوهای جنگی به خلیج فارس و از نظر امنیتی، بالا بردن بیشترین پوشش امنیتی منطقهای برای ایران و ارسال هواپیماهای رادار گریز و همچنین ارسال ۶۰ ماهواره توسط فالکون ۹ جهت ایجاد اینترنت جهانی در ماههای آینده، نشان دهنده آن است که وضعیت به سمت رویداد رفتاری و کنش گفتمانی به پیش میرود تا بتواند ایران را در مرکز ثقل توجه قرار دهد.
او افزود: این سه نشست از این جهت که توانسته کشورهای عربی را بعد از نشست ورشو در یک هفته پی آپی دور هم جمع کند و از آن جهت که نخست وزیر عراق تلاش کرده است با عدم امضای بیانیه در حالتی برزخ گونه در رابطه با ایران رفتار کند، بار دیگر ایران را در چارچوب تئوری جنگ نامتعادل مطرح میکند و ایران را تهدیدی برای نظم منطقهای نشان میدهد. علاوه بر اینها، شاهد المانهای پیرامونی هستیم. بستن حسابهای جعلی در جهت حمایت از تهران از سوی سیاستمداران کشورهای دیگر در راستای تلقین نوعی توازن قدرت نرم نشان میدهد آمریکا در ایجاد تئوری جنگ نامتعادل وارد عرصههای جدی عملیاتی شده است. عملیات رسانهای به سمت جنگ روانی گسیل پیدا کرده است و جنگ روانی به سمت عملیات میدانی میرود.
مطهرنیا در مورد اهداف کشورهای عربی به ویژه عربستان از برگزاری این کنفرانسها گفت: کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به دنبال انزوای ایران هستند. این انزوا زمانی شکل میگیرد که قدرت ایران به عنوان قدرت منطقهای موثر به قدرت تهدید کننده بین المللی تبدیل شود. عدم دعوت عربستان از ایران، توهینی به تهران در چارچوب کشورهای اسلامی است. از طرفی سکوت سایر کشورها نشانه رضا است و این موجب انزوای تهران میشود.
او افرود: از طرفی دیگر بحث ناتوی عربی و اتحاد اعراب علیه ایران مطرح است. دعوت عربستان از امیر قطر بعد از حمایتهای ایران از این کشور معنادار است. اگرچه رییس جمهور عراق از ایران حمایت میکند، اما در کنفرانس شرکت کرده است و سعی میکند نوعی بی طرفی اتخاذ کند. بعضی کارشناسان میگویند این به معنی شکست کنفرانس مکه است، اما شکست و پیروزی نسبی است. همانطور که سخنرانی رییس جمهور عراق برای ایران امتیاز محسوب میشود، اما شرکت امیر قطر و سایر کشورهای عربی در کفه دیگر ترازو قرار دارد.
این تحلیلگر مسائل بین المللی در پایان گفت: ما نمیتوانیم آرزواندیشانه و تقلیلگرایانه برخوردکنیم. اشتباه در تحلیل دادهها و ردگیری و الگو گیری از آنها میتواند اشتباه تصمیم گیری و تصمیم سازی را به وجود آورد؛ لذا باید قبول کرد سه کنفرانس در یک زمان کوتاه توسط عربستان، گردآوردن سران کشورهای عرب و مسلمان، عدم دعوت از تهران و تنها واکنش رییس جمهور عراق با وجود تلاشهایی که ظریف و عراقچی انجام داده اند، پیروزی مطلق نیست و همه این موارد باید مورد ارزیابی قرار گیرد تا بتوان به درستی عمل کرد. تحلیلگرانی که این نکات را نادیده میگیرند یا دچار اشتباه شدهاند یا نمیخواهند حقیقت را ببینند.