bato-adv
کد خبر: ۴۰۰۷۶۱

ابر‌های سیاه داعش در شرق

بقایای گروه‌های تروریستی در جنوب آسیا خطرآفرین شده‌اند
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۹ - ۰۷ خرداد ۱۳۹۸
ابر‌های سیاه داعش در شرق
یکی از مباحث مهم مورد بحث در محافل کارشناسی دنیا، پدیده بازتولید تروریسم پس از افول امپراتوری تروریستی داعش است. آنچه که اکنون جهان با آن روبروست، مساله بازگشت تروریست‌ها به موطن خود و مهم‌تر از آن خیل زن و بچه‌های تروریست‌هایی است که در طول این پنج سال به عشق خلافت پوشالی داعش به سرزمین‌های عراق و شام سفر کرده اند یا اساسا در این سرزمین‌ها با تروریست‌های خارجی ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده‌اند.

به گزارش روزنامه جام جم، فضای مستعد جنوب و جنوب شرق آسیا از سده‌های گذشته، مستعد حضور گروه‌های افراطی با ایدئولوژی وهابی‌گری بوده است. در حقیقت مساله تبعیض دینی و نژادی و نیز سرکوب هرگونه جنبش استقلال طلبانه مسلمانان به همراه جنایات وحشیانه هلندی‌ها و اسپانیایی‌ها به اسم مسیحیت و در مخالفت با مسلمانان، باعث شد خیلی زود مرام تروریستی در این منطقه جایگاهی هر چند کوچک (به نسبت جمعیت)، اما محکم و متداوم بیابد.

درخت نامیمون
رفت و آمد بسیار آسان تروریست‌ها میان کشور‌های جنوب شرق آسیا، نوعی به رسمیت شناخته شدن پشت پرده و غیررسمی گروه‌های تروریستی از سوی دول این کشورها، مراوده راحت تروریست‌ها با مردم محلی و در انتها زمینه‌های بسیار مساعد سرازیر شدن کمک‌های سعودی در قالب ده‌ها موسسه خیریه صوری تاسیس شده در این منطقه و البته مدارس علوم دینی وهابی که در گوشه و کنار این منطقه پهناور سربازان آینده تروریسم را از میان روستاییان فقیر تربیت می‌کردند آن چیزی بود که این منطقه را به بهشت تروریست‌ها تبدیل می‌کرد.

میوه‌های این درخت نامیمون، اما دو دهه بعد به بار نشست، بمب‌گذاری در ساحل بالی با بیش از ۲۲۰ کشته در سال ۲۰۰۲ آغاز راهی طولانی بود که تروریست‌ها برای این منطقه رقم می‌زدند. طرح‌های هواپیماربایی سریالی در فیلیپین، بمبگذاری‌های متعدد در اندونزی، طرح‌ریزی اقدام‌های ترور برنامه‌ریزی شده در مالزی، ارسال پول به دیگر شبکه‌های تروریستی در دنیا از طریق فضای اقتصادی سنگاپور و دامن زدن به آتش جدایی طلبان مسلمان جنوب تایلند و قاچاق سلاح از طریق این کشور نیز از جمله اقدامات بعدی تروریست‌ها در این منطقه به‌شمار می‌رود.

گرچه با اجماع دولت‌های منطقه بالاخره توان تروریست‌ها محدودتر و تب و تاب‌شان به سردی گرایید، اما با ظهور داعش در ۲۰۱۵، خون تازه‌ای در رگ گروه‌های تروریستی در این منطقه جاری شد.

برند جذاب داعش
واقعیت آن است که برند بسیار جذاب داعش به همراه دم و دستگاه عظیم دولتی خود که در سرزمین‌های پهناور تحت اشغال راه انداخته بود، آن قدر تروریست‌های جنوب شرقی را به وجد آورد که موجب انشعاب گروه‌های قدیمی تروریستی به نفع داعش در این منطقه شود، تا آنجا که حتی پدر و پسر برای پیوستن به داعش یا ادامه بیعت با القاعده مقابل یکدیگر ایستادند! (دو پسر ابوبکر بشیر رهبر و پدر معنوی گروه‌های متحد داعش در منطقه صراحتا مقابل پدر ایستادند تا جایی که پسر‌ها برای گروه‌های تکفیری مخالف داعش در سوریه نیرو اعزام می‌کردند و ابوبکر بشیر گردان‌های مالایی برای داعش تربیت و ارسال می‌کرد!) در سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸ که پایان خلافت داعش اعلام شد، متحدین داعش در جنوب شرق آسیا هر یکه‌تازی‌ای که توانستند انجام دادند، اما با پایان خلافت داعش، فصل جدیدی از تروریسم در جنوب و جنوب‌شرق آسیا آغاز شد.

بنا به شواهد، تمامی جنوب و جنوب شرق آسیایی‌های حاضر در سوریه و عراق که به نفع داعش در آنجا حضور پیدا کرده بودند، ذیل گردان «الارخبیل» (نام قدیمی و عربی شرق دور) به فرماندهی چند عضو رده بالا و نخبه اندونزیایی سازماندهی شده بودند؛ گماشتن یک نیروی بومی به فرماندهی این افراد منجر به پدیدار شدن خلق و خوی مخصوص جنوب شرقی‌ها درباره مساله تروریسم بود، یعنی سرسختی و فدا کردن همه چیز در راه عقیده! در فصل جدید، که فصل بازگشت تروریست‌ها و دیپورت آنان به کشورهایشان بود، صد‌ها خانواده تروریست وارد جنوب و جنوب شرق آسیا شدند، اکنون، اما آن‌ها آموزش‌دیده شده بودند و به علت مصائبی که در راه آرمان جهادیشان دیده بودند، سخت دل‌آزرده و مستعد انتقام بودند.

تروریسم خانوادگی
این‌بار نیز تساهل دولتی و سهولت در رفت و آمد میان کشور‌ها به کمک تروریست‌ها آمد و وضعیتی بی نظیر را در دنیا رقم زد: انجام عملیات‌های تروریستی به شکل سلولی و منقطع از فرماندهی کل، هدف قرار دادن مسیحیان به‌عنوان معلول شکست‌های داعش و ظهور پدیده تروریسم خانوادگی!

شاید برای اولین بار بود که دنیا مشاهده می‌کرد دو خانواده تروریست به همراه دختر و پسر خردسال و نوجوان خود به شکل جمعی دست به انجام عملیات بزند؛ این عملیات که توسط دو خانواده اندونزیایی در سورابایای اندونزی انجام شد علیه چهار کلیسا صورت گرفت؛ مادر و دختر‌ها در یک کلیسا، پدر و یک پسر در یک کلیسا و دو پسر نوجوان خانواده در کلیسای دیگری به شکل انتحاری خود را منفجر کردند. تحقیقات نشان می‌داد که عاملین این عملیات دو خانواده داعشی بودند که سه ماه پیش، از سوریه به اندونزی بازگشته بودند و این عملیات‌ها از هیچ اتاق‌فرماندهی‌ای هدایت نمی‌شد.

این تنها اقدامی از این دست نبود، دو ماه پیش از حادثه تروریستی سریلانکا، در جزیره جولوی فیلیپین نیز یک زوج اندونزیایی در یک عملیات انتحاری در یک کلیسا و در وسط مراسم مذهبی کلیسا خود را منفجر کردند. این حادثه که ۲۱ کشته را در بر داشت گرچه از سوی گروه ابوسیاف که متحد داعش در فیلیپین است صورت گرفت، اما با هیچ یک از اتاق‌های فرماندهی داعش در غرب آسیا هماهنگی صورت نگرفته بود.

سومین این اقدام‌های انتحاری نیز در سریلانکا رخ داد. اکنون و پس از گذشت چند هفته از این بمب‌گذاری بی‌سابقه در این کشور، کارشناسان امنیتی تصریح کرده‌اند که این عملیات با توجه به اطلاعات به‌دست آمده، با هماهنگی اتاق‌های فکر و عملیاتی داعش در غرب آسیا نبوده است.

آنچه اکنون جهان با آن روبه‌روست، محصول اهمال همه دولت‌های بی‌تفاوت به آنچه در سوریه و عراق اتفاق افتاد و نیز محصول خباثت‌های اروپا و آمریکایی‌ها در عدم کمک به جبهه مقاومت و در موارد بسیاری کمک‌های علنی و غیرعلنی به تروریست‌هاست؛ چه این‌که یکی از مسؤولان بلندپایه اندونزی اخیرا اذعان داشت که اگر در سوریه و در کنار محور واقعی ضد تروریسم می‌جنگیدیم اکنون شاهد این هزینه‌ها برای امنیت داخلی خود نبودیم.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین