نیکی لائودا؛ مردی که تصادف مرگبار را به بازی میگرفت
نیکی لائودا، قهرمان سه دوره فرمول یک در هفتاد سالگی درگذشت. او یکی از بزرگترین نامها در ورزشهای موتوری، یک تاجر موفق، خلبان و بنیانگذار دو خط هوایی بود.
به گزارش بی بی سی، آقای لائودا دو خط هوایی را راهاندازی کرد و در اواخر دهه ۱۹۶۰ هر چند وقت یک بار خودش هم هدایت هواپیما را به عهده میگرفت.
گذشته از اینها نیکی لائودا بیشتر به دلیل شجاعت و انعطافی شناخته میشود که پس از تصادف وحشتناک ۱۹۷۶ در گراندپری نورنبرگ (آلمان) از خودش نشان داد.
لائودا پیشتاز مسابقات آن سال بود و سال قبل از آن برای اولین بار قهرمان جهان شده بود. او دچار سوختگی درجه سه شد و سر و صورتش زخمهایی برداشت که اثر آنها تا آخر عمر باقی ماند. آقای لائودا در آن حادثه همچنین دچار مسمومیت ناشی از استنشاق گازهای سمی شد که به ریههایش آسیب رساند.
او تنها چهل روز پس از آن حادثه به پیست مسابقه برگشت و در گراندپری ایتالیا چهارم شد. لائودا در حالی آن مسابقه را تمام کرد که زخمهایش سر باز کرده بودند و کلاه ایمنیاش خونآلود بود. در پایان مسابقه که تلاش کرد کلاه ایمنیاش را بردارد، متوجه شد که کلاه به بانداژ سرش چسبیده است و مجبور شد یکی از آنها را پاره کند.
این یکی از شجاعانهترین رفتارها در تاریخ ورزش بود.
در آن زمان لائودا وانمود کرده بود که شرایط مناسبی دارد، اما بعدها در زندگینامهاش نوشت که جراحاتش در حدی بود که بسختی میتوانست رانندگی کند.
هانت (راست) با فاصلهای اندک نسبت به لائودا قهرمان فرمول یک ۱۹۷۶ جهان شد
او در "سفر به جهنم و بازگشت از آن" نوشت: "گاه و بیگاه گفته بودم که سریع و تمیز بر ترسهایم غلبه کردم. دروغ گفتم. اما احمقانه بود که با نشان دادن ترس، خودم را بازیچه رقیبان کنم. در مونتزا از ترس نمیتوانستم تکان بخورم. "
لائودا آن آخر هفته رانندگی کرد به این دلیل که فکر میکرد "بهترین چیز" برای سلامت جسمی و روانیاش است. او گفت: "باقی ماندن در تختخواب کارم را میساخت. "
آن تصادف پایانی بر پیست بدنام نورنبرگ بود. لائودا قبلا بارها اخطار کرده بود که این پیست برای فرمول یک بسیار خطرناک است. پیست در واقع ۳۰ کیلومتر جاده پر پیچ و خم در کوهستان آیفل بود و خدمات اورژانس در فاصلهای دور قرار داشت. لائودا گفته بود هر رانندهای که دچار تصادف جدی میشد باید با ریسک بالا در جایی بسیار خطرناک باقی میماند. حادثه اول اوت نشان داد که حق با او بود.
لائودا زخمهایی عمیق برای تمام عمر برداشت و گوش راستش را تقریبا به طور کامل از دست داد. او گفت: این حادثه اذیتش نکرده و اگر بقیه جور دیگری فکر میکنند، مشکل خودشان است.
رقابت نزدیک آن فصل فرمول یک، آغازی شد برای محبوبیت جهانی این رشته که تاکنون ادامه دارد. یک پیرنگ داستانی که میتوانست هرکسی را جذب خودش کند: رقابت یک راننده-مهندس اتریشی که به خاطر آرامشش شناخته میشد و برای فراری رانندگی میکرد با جیمز هانت، یک انگلیسی خوشتیپ و خوشگذران که راننده مکلارن بود.
تصادف لائودا و بازگشت سریع او به مسابقات فقط بر هیجان ماجرا افزوده بود.
قبل از مسابقه نهایی در ژاپن لائودا سه امتیاز پیش بود. روز مسابقه بارانی سیلآسا میبارید و لائودا با گفتن این که شرایط ایمن نیست، حاضر به مسابقه نبود.
لائودا گفت: در نتیجه آن تصادف، به "هراس" مبتلا شده بود، هرچند که بعدها از این تصمیم افسوس خورد. اعضای تیم فراری تلاش کردند او را متقاعد کنند مسابقه دهد، ولی لائودا قبول نکرد. هانت پشت فرمان نشست و با کسب رتبه سوم و یک امتیاز بالاتر از لائودا قهرمان شد.
هالیوود داستان رقابت این دو نفر را به تصویر کشید. گرچه در فیلم آنها به غلط دشمن همدیگر نشان داده شدند در حالی که در دنیای واقعی دوستانی نزدیک بودند. اتاق لائودا و هانت در ژاپن چسبیده به هم بود و صبح مسابقه در حالی که هانت در تختخوابش بود، لائودا در اتاق را باز کرد و فریاد کشید: "امروز، من قهرمان جهان میشوم. "
بقایای ماشین لائودا پس از تصادف وحشتناک ۱۹۷۶ در نورنبرگ آلمان
به دنبال از دست دادن قهرمانی سال ۱۹۷۶ در آخرین گام، لائودا در سال ۱۹۷۷ با وجود اختلاف با انزو فراری قهرمان شد. عدم حمایت کامل تیم پس از تصادف نورنبرگ بر رابطه مالک و راننده تیم سایه افکنده بود. لائودا سال ۱۹۷۷ فقط تا قطعی شدن قهرمانیاش در تیم ماند و در دو مسابقه نهایی شرکت نکرد.
او بلافاصله راهی تیم "برابام" شد، تیمی متعلق به برنی اکلستون که گرچه ظاهری زیبا داشت، اما موتورهای آلفا رومئوی آن توانایی رقابت در سطح اول فرمول یک را نداشتند.
او کم کم علاقهاش به فرمول یک را از دست داد و در فصل ۱۹۷۹ مشغول تمرین برای گراندپری کانادا بود که از ماشینش خارج شد و به اکلستون گفت که بازنشسته شده است: "از رانندگی دور یک دایره حوصلهام سر رفته. "
لائودا به اتریش برگشت و تمام وقت مشغول را انداختن خط هواییاش شد. اما بازنشستگی از فرمول یک فقط دو سال طول کشید و او با سه میلیون دلار حقوق به تیم مکلارن ملحق شد؛ حقوقی که با فاصله بیشترین دستمزد در ورزش تا آن زمان بود.
نیکی لائودا و آلن پروست، رانندههای مکلارن
لائودا در بازگشت سه مسابقه را برد، اما کمی بعد همتیمیاش او را به چالش کشیدند. فصل در حالی به پایان رسید که لائودا در پنج مسابقه اول شد و آلن پروست در هفت مسابقه. به دلیل بازنشستگی بود یا بدشانسی راننده فرانسوی، لائودا در پایان با نیم امتیاز برتری قهرمان شد؛ کمترین اختلاف در تاریخ مسابقات.
لائودا یک سال دیگر هم در تیم ماند و گرچه سال ۱۹۸۵ دیگر به عنوان بخت قهرمانی مطرح نبود، اما توانست در هلند اول شود. او قهرمانی پروست را در آن سال دید و در ۳۶ سالگی بازنشسته شد.
لائودا شخصیتی خاص داشت. مردی رک و منطقی بود، اما همواره طنزی در حرفهایش بود و ذهنی مستقل داشت.
لائودا سال ۲۰۰۳ خط هوایی نیکی را راه انداخت. او پیشتر (سال ۱۹۹۹) خط هوایی "لائودا ایر" را به خط هواپیمایی اتریش فروخته بود.
لائودا به عنوان مفسر ورزشی فرمول یک با شبکههای تلویزیونی همکاری میکرد تا این که در سپتامبر ۲۰۱۲ به عنوان مدیر غیرموظف تیم مرسدس انتخاب شد. او نقشی کلیدی در استخدام لوئیس همیلتون در اواخر همان فصل داشت.
لائودا در اواخر عمر با مشکلات جسمی متعددی دست و پنجه نرم میکرد؛ در اوت ۲۰۱۸ او مجبور به پیوند ریه شد.
لائودا قبل از آن هم دو بار پیوند کلیه کرده بود. دومین کلیه را دوست دخترش، برگیت وتزینگر در سال ۲۰۰۵ به او اهدا کرد؛ مهماندار سابق خط هوایی لائودا که سه سال بعد از اهدای کلیه با او ازدواج کرد.
او سرانجام در کنار همسر و فرزندان دوقلویش که سال ۲۰۰۹ به دنیا آمدند، درگذشت. لائودا سه فرزند هم از رابطههای قبلیاش داشت.