bato-adv
کد خبر: ۳۹۹۹۸

خلبان توپولف و مطبوعات بودار

طنر در رسانه‌ها
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۹ - ۰۸ بهمن ۱۳۸۸



فروش قبر در قم اینترنتی می شود!
حسین صافی

خبرآنلاین>خلبان توپولف و مطبوعات بودار

شهرام شکیبا
اوضاع و احوال کلاً عجیب است. مثلاً خلبان هواپیمای توپولف تا پیش از آتش‌سوزی هواپیما روس بود. چندان که خود رئیس سازمان هواپیمایی کشور گفته بود: «خلبان روسی شرکت‌ تابان باید مجازات شود.» اما اخبار تلویزیون یک خلبان ایرانی را نشان داد و با او گفت‌وگو هم کرد.

از طرفی وزیر راه هم در تلویزیون گفت که چون یک مسافر حالش بد بوده، خلبان به خاطر حس انسان‌دوستانه‌اش به‌ناچار هواپیما را در شرایط نامساعد فرود آورده و سانحه رخ داده است.

1- آموزش زبان فارسی در 10 دقیقه. بشتابید. با یک سانحه و اندکی جراحت و آتش‌سوزی، فارسی را مثل زبان مادری بیاموزید.
2- زن: سلام آقای خلبان.
خلبان: علیک‌سلام. شما چه‌طوری اومدین توی کابین؟
زن: با خونسردی و با استفاده از در کابین.
خلبان: خب امرتون؟‌
زن: من بچه‌م دستشویی داره.
خلبان:‌خب ببرین توالت هواپیما سرپاش بگیرین.
زن: آخه دستشویی پره. لذا خواهش می‌کنم طی یک عمل انسان‌دوستانه گازشو بگیرین مارو زودتر با هواپیما بکوبین زمین.
خلبان: چشم خواهر.
***
این تازه یک بخش از اوضاع و احوال عجیب است. در شرایطی که همه مردم مملکت درگیر قرار گرفتن در خوشه‌ها برای گرفتن اعانه و یارانه هستند، روزنامه‌های ورزشی شده مثل بولتن داخلی آزمایشگاه. هر روزنامه‌ای را باز می‌کنی، بحث داغ نمونه ادرار قهرمانان ملی و افتخارآفرینان ورزشی و تقویت‌کنندگان غرور میهنی مطرح است.

یکی می‌گوید فلانی جای فلانی نمونه آزمایشگاهی داده و یکی می‌گوید نخیر بنده دوپینگ نکرده‌ام و قس‌علی‌هذا. لذا متمنی است مسئولان ذی‌ربط هرچه سریع‌تر این مبحث بودار نمونه‌های آزمایشگاهی قهرمانان وزنه‌برداری را جمعش کنند.

ما تازه فهمیده‌ایم که بعد از بلند کردن وزنه و گرفتن مدال، باید به نمونه‌های آزمایشگاهی این ورزشکاران، دلاوران و نام‌آوران هم افتخار کنیم و درواقع حیثیت‌مان یک‌طوری به مثانه ایشان ارتباط پیدا می‌کند.

حالا ما هیچ، اقلاً جماعت روزنامه‌نگار یک فکری به حال قشر کارگر بکنند. فکر کنید بعد از یک روز سخت کاری چند بنده خدا می‌خواهند سر ساختمان غذا بخورند. یک روزنامه پهن می‌کنند که بشود سفره غذایشان. انصافاً با این تیترها و موضوعاتی که روی سفره هست، آبگوشت از گلوی آدم پایین می‌رود؟ 

روزنامه کیهان>آفتابه 
(گفت و شنود)
گفت: كروبي با اظهارات اخيرش بدجوري توي برجك فتنه گران زده.
گفتم: ضدانقلابيون داخلي و خارجي و راديوهاي بيگانه يكسره فحش و ناسزا نثارش مي كنند كه چرا وسط راه جا زدي؟!
گفت: بعضي از همين عوامل فتنه هم مي گويند كروبي داره فيلم بازي مي كنه.
گفتم: دل خودشون رو خوش مي كنند.
گفت: همين عده مي گويند؛ اعتراض ما به كروبي به خاطر خود اوست!
گفتم: مباشري كه از دست زورگويي هاي اربابش خسته شده بود و بعد از يك سال كار كردن حقوق و مواجب هم نگرفته بود، وقتي ارباب درون توالت رفته و آب مي خواست، يك آفتابه آب جوش به او داد و... ارباب كه جيليز و ويليزش در اومده بود او را دنبال مي كرد و فحش مي داد. اهل محل به ارباب گفتند مگه چيكار كرده؟ ارباب گفت؛ دل من براي خود او مي سوزد! و مباشر در حال فرار گفت؛اي فلان فلان شده، من مي دونم و خودت هم مي دوني كه كجات مي سوزه!!

روزنامه تهران امروز>گفت‌وگو با لوگوي تهران‌امروز
محمود فرجامی
يادداشت طنز قبلي در مورد اختصاص بودجه 10 ميليارد توماني از سوي مهرداد بذرپاش، رئيس سازمان ملي جوانان «براي نشان دادن سرخوردگي جوانان آمريکايي از دولت اوباما» بود که اصل خبر عينا از خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران نقل شده بود اما کل مطلب حذف شد. 

آن وقت در چنين شرايطي که مهرداد بذرپاش هم جزو خطوط قرمز قرار مي‌گيرد شما خواننده عزيز انتظار داريد من امروز راجع به کدام‌يک از اخبار داغ روز که همگي مربوط به اقتصاد ،دولت،بودجه و اينطور چيزهاست بنويسم؟ يا از همه مهم‌تر به اظهارات جناب رحيم مشايي بپردازيم؟! 

اينها را گفتم که بدانيد اگر امروز به سراغ لوگوي تهران‌امروز رفتيم و با اين زن معلوم‌الحال (که براي اولين بار نشريه پرتوي سخن حال آن را معلوم کرد) مصاحبه کرده‌ايم به خاطر اين است که دست و بال‌مان بسته است و هيچ منظور بد و غيراخلاقي‌اي نداريم. 

پيش از هر چيز ذکر اين نکته ضروري‌است که مصاحبه شونده در طول مصاحبه به طرز مشکوک (و البته مطلوبي!) خود را تکان مي‌داد و ترانه‌هاي ويژه‌اي مي‌خواند که براي رعايت حال خوانندگان روزنامه حذف شده‌اند. 

ما: اخيرا افشا شده است که شما در واقع يک لوگو نيستيد و زني در حال رقص هستيد. آيا قبول داريد؟
لوگوي تهران‌امروز: شک داشتي بلا؟
ما: خب شما روي روزنامه تهران‌امروز چه‌کار مي‌کنيد؟
لوگوي تهران‌امروز: من چمي‌دونم... برو اينو از اون بلاگرفته‌اي بپرس که منو گذاشت اون بالا... 

ما: ولي دوستان اين را تکذيب مي‌کنند. اخيرا آقاي خانجان‌زاده طراح لوگوي تهران‌امروز هم در مصاحبه‌اي گفته‌اند که تکنيک «شمره» باعث شده دوستان فکر کنند انحناهاي لوگو شکل دست و پاي زن است. 

لوگوي تهران‌امروز: چي مي‌گي تو اين وسط صحنه؟ صداتو نمي‌شنوم. شمره ديگه چيه؟ کوري مگه نمي‌بيني؟ اين دستمه اون پامه اين کمره...
ما: پس شما اتهام را قبول داريد؟
لوگوي تهران‌امروز: اتهام ديگه چيه عزيز؟
ما: اتهام يعني خطا، خلاف،‌جرم،‌جنايت... 

لوگوي تهران‌امروز:‌وا...‌زبونتو گاز بگير نکبتي... جرم چي‌چيه؟ جنايت کدومه؟...‌ آدم که نکشتم، از ديوار مردم که بالا نرفتم، اهل خشونت كه نيستم،‌در و همسايه آزاري که نکردم، هوو كه نبردم رو سر زن مردم،آبروي ناموس مردم رو که نبردم... نسناس... حرف دهنتو بفهم... 

ما: ولي حركات موزون هم عمل زشت و شنيعي مي‌باشد.
لوگوي تهران‌امروز: نخيرم... حالا تو بگو ايروبيک!
ما: در انتها پيامي نداريد؟
لوگوي تهران‌امروز: نه... ولي چرا دارم... دست دست دست آقايون مرخص...

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین