این موج بهراهافتاده فوتبال بسیاری از فوتبالیستها را نیز تحتتأثیر قرار داد؛ از جمله حسین ماهینی، سروش رفیعی و ... که مجبور شدند به مدت دو سال به تیمهای نظامی بروند و فوتبال خود را ادامه دهند. مورد دوم، اما فراگیرتر از اولی بود؛ اعتراض دایی به سوتهای محسن قهرمانی در دیدار با سپاهان در اصفهان. قضیه کارتبهکارتی که دایی مطرح کرد، خیلیها را زیر آب برد؛ محرومیت محسن قهرمانی و عکاس و بدنساز راهآهن اتفاقاتی بود که با افشای دایی درباره این پرونده رخ داد. با صحبتهای جدید دایی باید دید اینبار در صورت بررسی فسادهای قدیمی فوتبال در سال ۸۹، چه کسانی محکوم خواهند شد؟
بعد از شکست سایپا مقابل پرسپولیس در ورزشگاه آزادی، ظاهرا نباید اتفاق عجیبوغریبی رخ میداد، اما فردای این مسابقه، جنجال بزرگی به راه افتاد که تا امروز ادامه دارد. ماجرا از این قرار بود که یک سایت منتسب به باشگاه پرسپولیس خبر داد علی دایی با دریافت ۳۵۰ میلیون تومان از این باشگاه، به طور کامل طلب قدیمی خود را دریافت کرده است.
به گزارش شرق، دایی که از این خبر برآشفته بود، دست به افشاگری دوبارهای زد و علیه صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان و بسیاری از مسائل مبهم سال ۸۹ در فوتبال ایران صحبت کرد.
دایی در نشست خبری پیش از دیدار با سپاهان اصفهان در اظهارنظری از نهادهای امنیتی و اطلاعاتی خواست تا با ورود به پروندههای مشکوک فوتبال، جلوی فسادهای رخداده را بگیرند: «من نهتنها از کمیته اخلاق، بلکه از قوه قضائیه محترم، نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه میخواهم به مسائلی که در این فوتبال هست، ورود کنند.
من خوشحال میشوم نهادهای نظارتی ورود کنند و نهتنها حساب من، بلکه حساب نزدیکانم را رصد کنند و ببینند چه پولهایی و از کجا به حسابمان ریخته میشود. ببینند یک کارمند ساده چطور پول به حساب خودش و نزدیکانش واریز میشود. از خدایم است که به این مسائل رسیدگی شود. از کمیته اخلاق میخواهم که به همه مسائل ورود کند تا برسند به کسانی که مسائل دیگری را رقم زدهاند. ببینند چه کسانی در سال ۸۹ مبالغ میلیاردی روغننباتی در شرکت پیشکسوتان داشتند و چه بحثهای میلیاردی در روغننباتی وجود داشت و چه دستهایی در کار بود و به بحث الایدیهای آن زمان ورود کنند. در مورد بحث بلیتفروشی و بلیتهایی که به شرکت تبلیغات محیطی تحویل میشد، به کجاها فروخته میشد و پولش کجاها رفته است. در بحث بازیهای خارج از خانه چه بلیتهای تقلبیای که چاپ شد و به فروش رفت».
ماجرای روغننباتی
علی دایی، سرمربی سایپا، در این نشست خبری بار دیگر کدهایی داد و از چندین پرونده فساد مالی در فوتبال ایران پرده برداشت که جای بررسی دارد. اولین صحبت دایی مربوط به فسادهای صندوق پیشکسوتان است که او مدعی شده در این شرکت پولهای میلیاردی با خریدوفروش روغنهای نباتی جابهجا شده و الایدیهایی نیز خریداری شده که هیچوقت بررسی نشد.
برای روشنشدن کدهایی که دایی داده، باید به ۹ سال پیش رجوع شود؛ جایی که او به خزانهدار وقت فدراسیون فوتبال میتازد و عملکردهای بحثبرانگیز او را زیر سؤال میبرد؛ دایی در صحبتهای تازهاش فقط به کلیگویی اشاره میکند، ولی برای روشنشدن بیشتر موضوع باید به مطلبی که روزنامه گل در تاریخ ۲۷ مهر ۱۳۸۹ با تیتر «تغییر مشکوک خزانهدار فوتبال» نوشت، پرداخت؛ روزنامه گل بحث روغننباتیها و البته الایدیهایی را که دایی این روزها مطرح میکند اینطور توضیح میدهد: محمدتقی خزایی که یکی از مدیران بسیار نزدیک به علیآبادی بود و همراه با رئیس قبلی سازمان تربیتبدنی وارد دستگاه ورزش کشور شد، چند ماه پیش از مدیرعاملی صندوق حمایت از پیشکسوتان و قهرمانان کنار گذاشته شد و جای خود را به سیدرضا عاصمی، مدیر جوان و مورد اعتماد علی سعیدلو داد، اما پس از این جابهجایی، خزایی تا اوایل همین هفته صندلی خزانهداری فدراسیون مهم فوتبال را در اختیار داشت و حتی برای تماشای بازی ایران مقابل برزیل در جایگاه ویژه ورزشگاه شیخ زاید شهر ابوظبی پشتسر سعیدلو و علیآبادی نشست.
به نظر میرسد اگر برنامهای ازپیشتعیینشده برای اخراج خزایی میان مدیران ارشد فدراسیون فوتبال مطرح بود، چند روز پیش از مجمع عمومی بین سایر اعضای رأیدهنده رسوخ میکرد و قاعدتا به گوش رسانهها هم میرسید. بااینحال تغییر گازانبری خزانهدار میتواند به کنفرانس مطبوعاتی سه هفته پیش دکتر عاصمی هم مرتبط باشد که طی آن بهشدت برخی موارد مبهم دوره مدیریتی خزایی در صندوق حمایت مورد اشاره و حمله قرار گرفت؛ مسائلی مثل پرونده میلیاردی روغننباتی و یا معامله شش میلیاردتومانی LED بازیهای کشورهای اسلامی که اکنون در کنجی خاک میخورد! در کنار این نشانهها، به حضور پررنگ محمدتقی خزایی در پرونده شکایت علی دایی از فدراسیون فوتبال میرسیم که بارها چهره این مدیر مالی را روی آنتن شبکههای مختلف تلویزیون فرستاد.
در همان مقطع، عدهای از مدیران ردهبالای فوتبال، تقصیر خروج یکی از اسناد مالی قرارداد دایی را که در برنامه نود هم افشا شد به گردن خزایی انداختند و او را به بیدقتی در حفظ اسناد ارزشمند و محرمانه مالی متهم کردند. بنابراین میتوان دو ماجرای فوق (پروندههای صندوق و شکایت دایی از فدراسیون) را پیشزمینههایی برای عزل خزانهدار در میانه راه دوره چهارسالهاش قلمداد کرد، اما مثلث احتمالات و زمینههای خلع خزایی به پرونده تبلیغات محیطی در لیگ هشتم برمیگردد؛ جایی که طبق گفته مقامات آگاه در سازمان لیگ حرفهای، هنوز نزدیک به دو میلیارد تومان از تعهد صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان به سازمان لیگ محقق نشده و مدیران فوتبال در سازمان تربیتبدنی و همچنین صداوسیما دنبال گرفتن حق وصولنشده خود هستند.
یکی از مدیران سازمان لیگ که تمایلی به انتشار نامش ندارد، در این رابطه میگوید: «هنوز نزدیک به دو میلیارد تومان از قرارداد دو فصل پیش تبلیغات دور زمین لیگ را نگرفتهایم و این در حالی است که مطالبات لیگ نهم به طور تماموکمال به حساب سازمان لیگ واریز شده است و هیچ طلبی از دفتر نمایندگی صداوسیما در تبلیغات محیطی فوتبال باقی نمانده! این موضوع کملطفی و شاید ضعف مدیران قبلی را میرساند که هنوز نتوانستهاند پول تعهدشده لیگ هشتم را بپردازند».
صحبتهایی که دایی در تازهترین کنفرانس خبریاش مطرح کرده، اگرچه مربوط به این روزها نیست، ولی به نظر میرسد او از اینکه چنین پروندههایی مغفول مانده شاکی است؛ پروندههایی که در سال ۸۹ در رسانهها واکنشهای مختلفی را در پی داشت. در همان سال، سیدرضا عاصمی که بعد از برکناری محمدتقی خزایی بهعنوان رئیس صندوق حمایت از پیشکسوتان منصوب شده بود، در گفتوگویی با خبرگزاری ایسنا در مهرماه ۱۳۸۹ ابهامات مربوط به روغن نباتی و الایدیهای خریداریشده را به ضرر هنگفت به فدراسیون فوتبال ربط داد و گفت: «حدود هفت میلیارد تومان مطالبات مالی وصولنشده داریم؛ بهعنوانمثال از سال ۸۶ در معامله روغننباتی حدود یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان ضرر کردهایم. همچنین متأسفانه بازیهای کشورهای اسلامی برگزار نشد. خرید LED به مبلغ شش میلیارد تومان رقم کلانی است. ما به زحمت تعهداتمان را انجام دادیم. البته بخش عمدهای از قرارداد پرداخت شده بود. اکنون ۱۲ کانتینر با بار LED در مجموعه ورزشی آزادی هست که برخی از آنها حتی به درد نمیخورد».
ابهام در تبلیغات محیطی
ابهام دیگری که علی دایی در نشست خبری مطرح کرد، برمیگردد به تبلیغات محیطی سازمان لیگ و خسارتی که این سازمان به شرکت تحت قرارداد خود از جیب فوتبال پرداخت کرد. به نظر میرسد اشاره موردنظر علی دایی علاوهبر اتفاقات سال ۸۹ به داستان اخیری که در این زمینه رخ داد هم برمیگردد؛ ماجرا از این قرار بود که سازمان لیگ فدراسیون فوتبال خسارت باورنکردنی ۶۹ میلیاردتومانی به مجری تبلیغات محیطی محکوم شد که ۲۳ میلیارد آن مربوط به سال اول این قرارداد است. در سال دوم نیز همان اشتباهات (عدم تعهد سازمان لیگ نسبت به قرارداد با این شرکت) تکرار شد تا مبلغ ۴۶ میلیارد تومان دیگر شرکت کانون ایراننوین بتواند خسارت بگیرد.
هیچوقت این خسارت بزرگ به فوتبال ایران بررسی نشد که چطور ۶۹ میلیارد تومان که حق باشگاههای ایرانی است از بین رفت. گفتنی است شرکت فناپ بعد از ایراننوین با سازمان لیگ قراردادی دوساله به امضا رساند که فصل گذشته قرارداد سال دوم این شرکت فسخ شد تا طرح واگذاری تبلیغات محیطی فوتبال به سازمان لیگ واگذار شود.
بخش دیگری از اعتراض دایی درباره بلیتفروشیهای تقلبی و خارج از مسائل قانونی در لیگ برتر است. بعد از تساوی پرسپولیس مقابل ذوبآهن در اصفهان نیز سعید آذری، مدیرعامل ذوبیها، نسبت به فروش بلیتها در ورزشگاه فولادشهر اعتراض شدیدی داشت و در صفحه اینستاگرام و بعد در مصاحبهای وعده داد شنبه اسناد بلیتفروشی در این مسابقه را منتشر خواهد کرد. این اعتراضات، اما شاید از سوی دایی پایان ماجرا نباشد، چراکه شهریار فوتبال ایران پیشتر هم صحبتهای مهمی را مطرح کرد که جنجال بزرگی را در فوتبال ایران به راه انداخت و حتی یقه تیم خودش را هم گرفته بود. علی دایی زمانی که سرمربی پرسپولیس بود، بار نخست بعد از شکست ۲ بر یک در اهواز مقابل فولاد خوزستان درباره حضور غیرقانونی بازیکنان فوتبال در زمین به دلیل کارتهای جعلی پایانخدمت جنجال عجیبی به راه انداخت.
این موج بهراهافتاده فوتبال بسیاری از فوتبالیستها را نیز تحتتأثیر قرار داد؛ از جمله حسین ماهینی، سروش رفیعی و ... که مجبور شدند به مدت دو سال به تیمهای نظامی بروند و فوتبال خود را ادامه دهند. مورد دوم، اما فراگیرتر از اولی بود؛ اعتراض دایی به سوتهای محسن قهرمانی در دیدار با سپاهان در اصفهان. قضیه کارتبهکارتی که دایی مطرح کرد، خیلیها را زیر آب برد؛ محرومیت محسن قهرمانی و عکاس و بدنساز راهآهن اتفاقاتی بود که با افشای دایی درباره این پرونده رخ داد. با صحبتهای جدید دایی باید دید اینبار در صورت بررسی فسادهای قدیمی فوتبال در سال ۸۹، چه کسانی محکوم خواهند شد؟