اخبار ویژه جمهوری اسلامی
-تبديل شدن « بدحجابي » به « بي حجابي » از داخل خودروها به فروشگاه ها و اماكن عمومي هم كشيده شده است. در شمال شهر تهران زن هاي بي بندوبار بدون حجاب براي خريد به مغازه ها مراجعه مي كنند و بي تفاوتي ماموران آنها را براي ادامه اين اقدام گستاخ كرده است.
-از چهارمحال و بختياري خبر ميرسد 3 زنداني قاتل روز پنجشنبه از زندان مركزي اين استان فرار كردند . اين افراد با بريدن ميله هاي نمازخانه زندان از زندان مركزي اين استان فرار كردند. اين گزارش حاكيست جمعي از خانواده ها و اوليا دم مقتولان كه بوسيله اين قاتلان به قتل رسيده اند در مقابل استانداري اين استان تجمع كرده و خواستار دستگيري فوري و مجازات آنان شدند. دو هفته قبل نيز چند سارق مسلح با پوشيدن لباس هاي ماموران انتظامي به يكي از طلافروشي هاي شهركرد حمله كرده و پس از قتل طلافروش مقادير قابل توجهي از طلا و جواهرات اين طلافروشي را سرقت كرده و متواري شدند.
-بي توجهي برخي سازمان هاي دولتي به مساله حجاب نيز اين روزها به رواج پوشش هاي مبتذل دامن زده است . فستيوال تورهاي نوروزي كه به ارائه تورهاي نوروزي به مقصد كشورهاي مختلف مي پردازد و عصر چهارشنبه با تدارك ويژه اي در خيابان حجاب تهران آغاز به كار كرد با آهنگ هاي شاد و غربي خود به محلي براي تفريح و گذران وقت قشر مرفه جامعه تبديل شد. خبرنگار سايت جهان به عنوان شاهد عيني اين فستيوال نوشت : زنان حاضر در اين فستيوال با لباس هاي زننده و دور از شان جامعه اسلامي از جمله جلوه هاي ويژه اين فستيوال بودند! اين گزارش مي افزايد اين فستيوال با حمايت مستقيم سازمان ميراث فرهنگي برگزار شده و حتي يكي از معاونان اين سازمان نيز در مراسم افتتاحيه اين فستيوال شركت داشته است . خبرنگار جهان مي افزايد : انجام اعمال خلاف شئون اسلامي نمايش كليپ هاي مستهجن از برخي غرفه ها و هماهنگي چندين غرفه دار در نوع لباس ها و رنگ موها و آرايش هاي صورت و همچنين نوع پوشش مردان كه غالبا با كراوات همراه بود صحنه هاي بسيار زننده اي را به وجود آورده بود. بنابر همين گزارش مدير عامل شركت اكسپوكيش كه مجري اين فستيوال است در تشريح دلايل برگزاري چنين فستيوال مي گويد: «همين كه مردم به نيازهاي خود براي برنامه ريزي سفرهاي نوروزي دست يابند مهمترين خروجي اين فستيوال خواهد بود.»
اخبار ویژه کیهان
شيرين كاري فلسفي در بي بي سي (خبر ويژه)
«او يكي از معدود شاعران نامدار در ايران است كه پيوند عميقي بين شعر و فلسفه ايجاد كرده است. او معتقد است وضعيت ويژه فرهنگي در تاريخ ايران موجب شده شخصيت هنري خاصي به نام شاعر فيلسوف پديد آيد. او فلسفي مي انديشد و فلسفي مي سرايد.»
اشتباه نكنيد! اينها اوصاف ناصر خسرو يا بوعلي سينا و ملاهادي سبزواري و مولوي و خيام و... نيست، بلكه ولخرجي هاي صادق صبا رئيس بخش فارسي بي بي سي انگليس براي اسماعيل خويي تملق سراي گروهك هاي ضد انقلاب در خارج از كشور است. رئيس بخش فارسي بي بي سي درباره خويي همچنين نوشته است: او از نوجواني از بينش شعري برخوردار بود. بلوغ شعري و فكري خويي در دهه چهل، او را به شاعري مستقل و صاحب سبك و نامدار تبديل كرد... يك اتفاق ساده در لندن باعث شد كه با اولين عشق جدي زندگي اش آشنا شود. فرانكا دختري ايتاليايي بود. حاصل اين ازدواج يك پسر و يك دختر است اما اسماعيل خويي مي گويد شرايط زندگي در ايران به تدريج آنها را از هم جدا كرد. او بعدا با ركسانا دختر ابوالحسن صبا آشنا شد ولي اين ازدواج هم دوام نياورد ولي دو دختر حاصل آن است... او همچنان خود را يك سوسياليست مي داند. شعر او در خارج از كشور هرچه بيشتر رنگ سياسي به خود گرفت. خويي 25 سال است در لندن زندگي مي كند و شعر را وسيله اي براي رهايي مي داند.»
بي بي سي به روال هميشگي ترجيح داد واقعيت هاي مهم و آشكار درباره خويي را كتمان كند از جمله اينكه وي در طول چند دهه قبل و بعد از انقلاب اسير تذبذب سياسي و فرصت طلبي مداوم بوده به نحوي كه روزي از سازمان چريك هاي فدايي خلق سر در آورد، و پس از انقلاب ضمن مديحه سرايي براي سران گروهك منافقين، به حضور و همكاري وسيع با نشريه سلطنت طلبان چاپ لندن رو كرده است. اين در حالي است كه سروده هاي وي از لحاظ ادبي اساسا شعر تلقي نمي شود و حداكثر نظم هاي متملقانه اي است كه اصطلاحا «در مدح و ذم بادمجان»! گفته شده است.
نامبرده در محافل ضدانقلاب مقيم خارج به عنوان فردي فرصت طلب، بي ثبات و در عين حال جاه طلب شناخته مي شود. شهريورماه سال گذشته هادي خرسندي از عناصر ضدانقلاب مقيم لندن فاش كرد خويي به همراه هوشنگ وزيري سردبير سابق نشريه سلطنت طلبان، در اغفال يك دختر شاعره بي خبر از همه جا و هتك آبروي وي نقش داشته و باعث ناپديد و گم و گور شدن اين شاعره (مهناز- ح) شده است. براساس اين خبر و اخباري كه از سوي ديگر محافل ضدانقلاب منتشر شد خويي و وزيري ضمن سوءاستفاده اخلاقي، خانم «ح» را قرباني يك خانم ديگر در نشريه خود كرده بودند و كار به شكايت اين شاعره به دادگاه كشيده بود. پس از آن هم ماجرا به تهديد و تطميع اين خانم انجاميد و وي با گرفتن 8-7 هزار پوند، براي هميشه و بالاجبار از انظار ناپديد شد. خرسندي با اشاره به نقش خويي و وزيري در كانون نويسندگان در تبعيد تصريح كرد آنها اخلاق بي ثبات و ژله اي دارند.
به هرحال بايد به رئيس بخش فارسي بي بي سي به خاطر شيرين كاري اخير تبريك گفت. به نظر مي رسد سرودن شعرهاي آب دوغ خياري از سوي خويي و فحاشي عليه اسلام و انقلاب، شبكه قحطي زده بي بي سي را به صرافت انداخته تا جامه گشاد شاعر و فيلسوف را برتن اين مهره مافيايي بپوشاند. بالاخره وقتي بي بي سي خود را رسانه بي طرف! بخواند لابد اسماعيل خويي هم مي شود فيلسوف شاعر!
تاكتيك هاي پنهان جنگ نرم به روايت دو مقام سابق آمريكايي (خبر ويژه)
دو مقام سابق آمريكايي طي مقاله مشتركي در روزنامه وال استريت ژورنال به بررسي اين موضوع پرداختند كه «آمريكا چگونه مي تواند از اپوزيسيون در ايران حمايت كند و كدام برنامه مي تواند در تضعيف جمهوري اسلامي و برنامه اتمي آن موثر باشد».
جيمز كي گلسمن (معاون وزير امورخارجه در امور ديپلماسي عمومي در دولت بوش) و مايكل دوران (دستيار وزير دفاع دولت بوش در حوزه ديپلماسي عمومي) در اين مقاله تصريح مي كنند: موضوع ايران از احتمال بمب گذاري القاعده مهمتر است. اقدام نظامي يا سازش با رژيم ايران هيچ كدام براي مقابله يا تهديد ايران عملي نيست. راه حل سوم، به قدرت رسيدن دولتي ضعيف تر و كمتر متخاصم در ايران است. اين راه حل با حوادث پس از انتخابات، عملي تر به نظر مي رسد. با اين حال آمريكا و متحدانش از توجه جدي به اين موضوع شانه خالي كرده اند. سياستگذاران آمريكايي استدلال مي كنند حمايت آشكار از مخالفان به جمهوري اسلامي امكان مي دهد تا اعلام كند اپوزيسيون، ماموران آمريكا هستند. با اين احوال، آمريكا چگونه مي تواند از اپوزيسيون حمايت كند؟
دو مقام سابق آمريكايي در پاسخ سوال مذكور مي نويسند: كليد راهگشا براي رسيدن به هدف عمده سياسي يعني تغيير ماهيت رژيم، دادن پيام هايي استراتژيك است كه حرف و عمل را به هم بياميزد. هر كاري كه انجام مي دهيم، هر حرفي كه مي زنيم و هر كاري كه انجام نمي دهيم و هر حرفي كه نمي زنيم، بايد براي تحقق همين هدف تغيير هماهنگ شود. سياست مذكور 4 وظيفه جداگانه را در پيش دارد. هدف اول فراهم ساختن حمايت معنوي و آموزش براي انقلاب سبز است. در اين زمينه بايد طرف هاي سوم به جاي دولت آمريكا نقش اصلي را ايفا كنند. بايد به ياد مخالفان و اپوزيسيون آورد كه ديگران در اوكراين و گرجستان با طي همان مسيري كه آنها مي روند، موفق شده اند. به عنوان نمونه بايد گزارش هايي منتشر كنيم كه در اوكراين يا گرجستان، چه راه هايي كارآيي داشت. توضيحات سراني نظير واسلاو هاول از جمهوري چك را نقل كنيم. يا راهنماييهاي دگرگوني از طرق مسالمت آميز را نظير آنچه جين شارپ زير عنوان «از ديكتاتوري تا دموكراسي» منتشر كرد، منتشر كنيم يا اثر پيتر اكرمن با نام نيرويي قدرتمند تر. بايد مستندهاي موجود درباره انتقال قدرت در كشورهاي اروپاي شرقي را به زبان فارسي دوبله كنيم.
وال استريت ژورنال درباره توصيه هاي بعدي ادامه مي دهد: راه دوم تشديد تحريم هاي اقتصادي عليه ايران و نسبت دادن آن به جمهوري اسلامي و فساد اقتصادي است. ما بايد بگوييم مشكلات اقتصادي نتيجه مديريت بداقتصادي است همان گونه كه اپوزيسيون مشكلات اقتصادي را به سياست خارجي رژيم مرتبط مي كند. راه سوم، انجام اقدامات لازم براي افزايش تماس با ايران و افزايش تماس مخالفان با خارج است. برنامه هاي راديو فردا و تلويزيون ماهواره اي صداي آمريكا بايد به سرعت تقويت شود و انگليس را نيز به اقدام مشابه از طريق بي بي سي تشويق كنيم. ما بايد به مخالفان در كسب فناوري ارتباطي جديد كمك كنيم.
دو مقام آمريكايي سابق و فعال در حوزه افكار عمومي و جنگ نرم در پايان توصيه مي كنند: «بايد با اقدامات تبليغاتي و برخلاف تبليغات جمهوري اسلامي، اعلام كنيم اصلاح طلبان جريان مردمي و در خدمت كشورشان هستند. بايد اين تبليغات را كه آمريكا ضعيف شده و مي خواهد از طريق ايران، خود را از گرفتاري هاي خاورميانه خلاص كند، خنثي كنيم. بايد با ادعاي جمهوري اسلامي كه برنامه هسته اي موجب پيشرفت كشور مي شود و غرب دنبال عقب نگاه داشتن ايران است، مقابله كنيم. ما بايد افرادي را از داخل ايران به سمينارها دعوت كنيم كه حتماً با مخالفت رژيم مواجه خواهد شد و در آن صورت به افكارعمومي ايران بگوييم اين رژيم مستقر شماست كه مي خواهد شما را عقب نگه دارد.»
گفتني است جيمز گلسمن پيش از اين به هنگام حضور در پست معاونت وزارت خارجه آمريكا در امور ديپلماسي عمومي طي سخناني در موسسه واشنگتن در پيمان خاورنزديك گفته بود: مردم آمريكا، سياست خارجي ما را قبول ندارند و اعتماد نمي كنند. ما بايد دنبال راضي كردن مردم خود باشيم نه افكارعمومي جهان.
ركورد بيشترين زمان خواب توسط كروبي شكسته شد! (خبر ويژه)
«براي اولين بار بعد از انقلاب پل ارتباطي مان با سيستم براي حل مشكل زندانيان قطع مي باشد».
مهدي كروبي از عناصر بازي خورده و فعال در فتنه پس از انتخابات، در ديدار با همسر عليرضا بهشتي(عضو بازداشت شده ستاد موسوي) گفته است «در شرايطي قرار گرفته ايم كه براي اولين بار بعد از انقلاب پل ارتباطي مان با سيستم براي حل مشكل زندانيان قطع مي باشد و راه رايزني بسته است».
اين اظهارات در حالي بيان مي شود كه كروبي طي چند سال گذشته به ويژه در آستانه انتخابات اخير با افراطي ترين و بدسابقه ترين عناصر ضد انقلاب پيوند خورد و با وجود اعتراض برخي اعضاي حزب اعتماد ملي، اين حزب و ارگان مطبوعاتي آن را تبديل به پاتوق عناصر ساختارشكن و برانداز كرد. وي پس از انتخابات هم به جاي اين كه از ريزش گسترده رأي خود نسبت به 4 سال قبل عبرت بگيرد، تلاش كرد به سردسته آشوبگران تبديل شود و با انجام تحركات راديكال، حتي از موسوي هم سبقت بگيرد و دل عناصر ضد انقلاب را به دست آورد!
وي همچنين فراموش كرده كه با ساده لوحي تمام به آلت دست عناصر ساختارشكن تبديل شد و سرويس هاي اطلاعاتي بيگانه و منافقين قديمي هر اتهام و تخريبي را كه عليه جمهوري اسلامي ضروري مي دانستند، به واسطه او وارد كردند. كروبي ظاهراً از ياد برده ارتباط با سيستم و امكان رايزني مربوط به دوره اي بود كه آلوده به پول هاي حرام امثال شهرام جزايري نشده بود تا زير علم عناصر معاند و لجوجي سينه بزند كه خون به دل حضرت امام كردند. آن روزها آقاي كروبي تبديل به بلندگوي بي اختيار دستگاه هاي جاسوسي اسرائيل و آمريكا و انگليس نشده بود تا در عمل به معارضه با قانون اساسي و ولايت فقيه برخيزد و حيثيت خود را به حراج بگذارد.
آقاي كروبي به جاي فرار به جلو و نگراني از بسته شدن راه رايزني بهتر است فكري به حال خود بكند، بالاخره محبت دو چيز متضاد و متناقض كه در يك دل جمع نمي شود؛ يا محبت ملت ايران و جمهوري اسلامي يا طمع به حمايت آمريكا و انگليس و اسرائيل.
ظاهراً وي 8-7 ماه خواب بوده و تازه بيدار شده و فهميده چه خبط بزرگي كرده است. اغر به خير آقاي كروبي!
اخبار ویژه اعتماد