فرارو- امیر هاشمی مقدم؛ دوباره نوروز شد و خیل گردشگران ایرانی به سوی ترکیه سرازیر میشوند. بر پایه تورهایی که در یکی از سایتهای لحظه آخری معرفی شده، ۷۲ تور نوروزی برای استانبول تنها از تهران و در همان سایت معرفی شده (یعنی شمار تورهایی که از شهرهای دیگر هستند یا از تهران بوده، اما در سایت یادشده ثبت نکردهاند بسیار بیشتر از اینهاست). بهای تورها بسته به تعداد روز، تاریخ رفت و برگشت، درجه هتل، هواپیمایی و...، از ۲ میلیون و ۳۹۰ هزار تومان است تا ۲۰ میلیون تومان.
اما نکته جالب و عجیب اینست که در همان وبسایت، ۱۱۰ تور نوروزی برای آنتالیا بود که یعنی یک و نیم برابر تورهای استانبول. بهای تورهای آنتالیا هم از ۳ میلیون و ۴۹۰ هزار تومان است تا ۳۶ میلیون تومان.
یکی از دلایل گرانتر بودن تورهای آنتالیا به نسبت استانبول، غیرمستقیم بودن پروازهای تهران به آنتالیاست. آنتالیا بهعنوان مقصدی بدنام برای مسئولان ایرانی شناخته میشود و همین است که چند سال پیش بر پایه شماری عکس از گردشگران در سواحل این شهر و البته بدون بررسی و ارزیابی پیامدهایی که دارد، دستور داده شد که دیگر پرواز مستقیمی از تهران به آنتالیا نباید باشد و حتی نباید شرکتهای گردشگری برای آنتالیا تبلیغ کرده یا تور ببرند.
در این باره باید به چند نکته اشاره کرد:
نخست اینکه ایرانیان در این چند دهه تبدیل به ملتی شدهاند که بیشترین استراتژیهای مقاومت را در برابر برنامهها و سیاستهای حکومت در پیش میگیرند. «استراتژی مقاومت» (Resistance strategy) مفهومی است که اکنون بسیار مورد توجه اندیشمندان علوم انسانی، همچون انسانشناسان قرار گرفته است؛ شیوههای عمدتا غیرخشونتآمیزی که مردمان برای سرپیچی از دستوراتی که نمیپسندند، در پیش میگیرند؛ بنابراین در پی تداوم تقاضای مردم برای سفر به آنتالیا، شرکتهای گردشگری به جای آنتالیا، روی نامهای دیگری «همچون آنالیا»، «سواحل مدیترانه»، «جنوب ترکیه» و... متمرکز شدند، اما بسیاری از گردشگران که این تورها را خریداری کرده بودند، بر پایه توافقی نانوشته با آژانسهای گردشگری، سر از آنتالیا در میآوردند. البته پس از مدتی، ممنوعیت فروش و تبلیغ تورهای آنتالیا برداشته یا نادیده گرفته شد.
اما داستان پروازهای آنتالیا هم شنیدنی است. پرواز مستقیم به این شهر ممنوع بود؛ بنابراین هواپیماییها و دفاتر گردشگری هم به جای پرواز مستقیم، یا از پروازهای غیرمستقیم استفاده میکنند و یا مسافران را ابتدا به شهرهایی همچون آدانا، دنیزلی، ازمیر، بدروم و... برده و سپس از آنجا با اتوبوس به آنتالیا میرسانند. البته برخی از این شهرها هم مغضوب مسئولین ما شده و برای نمونه، پروازهای بدروم، کوش آداسی، مارماریس و... هم برای مدتی یا برای همیشه ممنوع شد.
حتی با برخی پروازها هم برخورد شد. برای نمونه در خرداد ۱۳۸۵، پرواز شماره ۸۵۷ فرودگاه امام به آنکارا، همین که در فرودگاه آنکارا به زمین نشست، بلافاصله بلند شده و مسافران ایرانی را به آنتالیا برد؛ چیزی که «پرواز قاچاق آنتالیا» نام گرفت. برخورد با متولیان آن پرواز هم نتوانست جلوی سفر ایرانیان به آنتالیا را بگیرد و ایرانیان همچنان جزو مشتریان پر و پا قرص آنتالیا هستند.
دوم اینکه از دلایل اصلی ممنوعیت پرواز مستقیم آنتالیا و تبلیغ تورهای آن، برداشتی است که آنتالیا را مقصدی غیراخلاقی میداند. اگرچه بسیاری از گردشگران را میتوان در سواحل این کشور در حال شنا یا حمام آفتاب دید، اما نکته مهم اینجاست که تقریبا همه گردشگران ایرانی به صورت خانوادگی به آنتالیا میروند و بنابراین خودشان مرزها و محدودیتها را تا آنجا که لازم بدانند، رعایت میکنند.
همچنانکه بسیاری از ایرانیان را هم میتوان دید که با پوشش رایج در ایران (مثلا زنانی که آرایش دارند، اما روسری و مانتویشان را هم در بر دارند) در آنجا هم به گشت و گذار میپردازند. گمان نمیکنم مسئولین ایرانی باور کنند که با خانمهای چادری در آنتالیا هم مصاحبه کردهام.
سوم اینکه این کار نه تنها هزینه گردشگران را بسیار بالا میبرد، بلکه خطرات جانی (همچون فرود آمدن هواپیما در فرودگاههای کوچک نظامی در شهرهای اطراف آنتالیا یا رفتن راه چند ساعته میان آنتالیا تا شهرهای فرودگاهی با اتوبوس و...) نیز آنها را تهدید میکند.
ایران جزو کشورهایی است که بیشترین سنگاندازیها را جلوی پای گردشگران خارجیاش دارد (که یکی از آخرینهایش، تصویب قانون زورگویانه دریافت عوارض خروج از کشور به مبلغ غیرمنطقی و بالا از هر مسافر است)؛ در حالیکه جایگزینهای داخلی برای آنها ندارد و از قضا میداند یکی از دلایل سفر به کشورهای همسایه، محدودیتهای بعضا غیرمنطقی در داخل کشور است. همچنانکه دشوار و گران کردن سفر به مقاصدی همچون آنتالیا، بدروم و... نیز در این راستا میگنجد.
احتمالا در آن زمان مسئولین امیدوار بودند با این بخشنامه یک شبه، سفر ایرانیان به آنتالیا متوقف شده و یا دستکم آنچنان کاهش یابد که دیگر به شمار نیاید. اما یکصد و ده تور نوروزیای که تنها در یک وبسایت از آژانسهای شهر تهران ثبت شده، به خوبی گویای میزان کامیابی این بخشنامه یک شبه است.
پس از چهار دهه سیاستهای شکستخورده فرهنگی، دیر یا زود مسئولین باید در شیوه نگاهشان به موضوعات و تصمیمهایی که برای مردم میگیرند، تجدید نظر کرده و بپذیرند که دانشهایی همچون انسانشناسی، جامعهشناسی، گردشگری و همچنین روشهای ارزیابی پیامدهای فرهنگی/ اجتماعی، اقتصادی و... (پیش از اجرای برنامهها و سیاستها)، چیزی فراتر از مدارک صرف دانشگاهی است؛ همچنانکه با وجود تجربیات گذشته خودمان و دیگران، نیازی نیست همه راهها را از ابتدا دوباره خودمان برویم.