جلو آینه میایستیم و سعی میکنیم رنگ و طرح لباسهایمان را ست کنیم، بیآنکه در این لحظات به این مسأله فکر کنیم که این لباسها به چه سرنوشتی دچار میشوند. حتی وقتی از مغازهای به فروشگاه دیگر سر میزنیم تا لباسی را تهیه کنیم، تنها چیزی که به آن فکر نمیکنیم سرنوشت این لباسهاست، اگرچه وقتی از تعدادی از آنها خسته شدیم به دو راهحل بیشتر فکر نمیکنیم؛ دورریختن و دادن به فردی نیازمند.
به گزارش شهروند، کنار اینها، اما به این نمیاندیشیم که این لباسها تا چه حد میتوانند برای زمین خطرناک باشند. البته شاید برای همین است که پوشاک با الیاف طبیعی محبوبیت بیشتری نسبت به گذشته یافتهاند تا جایی که برای دستیابی به جنبههای اجتماعی خطر مُد و پوشاک و همزمان تحقق توسعه پایدار، نظریه «مد آرام» به جای مد سریع و موضوع «مد زیست پایدار» مطرح شده است.
دغدغهمندهای بیاطلاع
«مد چه ارتباطی به محیطزیست دارد؟!» امید با چشمانی متعجب این سوال را مطرح میکند و کلاه سوییشرت نارنجیاش را روی سرش میکشد: «چرا همهچیز را میخواهید سخت کنید؟ مُد روز بودن تنها دلخوشیمان است حالا برای محیطزیست این را هم نداشته باشیم؟» امید مثل عدهای همسنوسالهایش به مُد اهمیت میدهد و دوست دارد نوع پوششش، مد روز باشد: «لباسهایی که هرازچندگاهی همهگیر میشوند و بیشتر نوجوانان و جوانان از آن استقبال میکنند، البته در کنار برندها همیشه فیکها هم هستند تا در کنار کسانی که تمکن مالی دارند افراد دیگر هم بتوانند شبیه آن برندها را بپوشند.» ملیکا هم دغدغه لباس دارد و تمام کالکشنهای برندهای موردعلاقهاش را دنبال میکند. «خیلی از جوانان در مورد اینکه چه برندی میپوشند با هم کلکل میکنند.»
وقتی صحبت از برندهای ایرانی به میان میآید میگوید: «برندهای ایرانی راه درازی در پیش دارند. مُد در ایران چندسالی است که مطرح شده و فاصله زیادی با آنچه در جهان مطرح است، دارد.» سمیرا، اما از کمد پر لباسهای روی هم تلنبار شده، گلایه دارد. اگرچه هزینهها هم به جای خود، مسألهساز هستند. «من دو فرزند در برهه سنی نوجوانی و جوانی دارم که هر روز چیزی را میبینند و میخرند. بخشی از لباسها را میبخشم، اما بهواقع بعضی از لباسها به درد کسی نمیخورد و مجبورم دور بریزم. هرچند همیشه عذابوجدان میگیرم.» سمیرا کیسههای خرید روزانهاش را در دستهایش جابهجا میکند و از شنیدن تأثیر منفی صنعت مُد بر محیطزیست تعجب میکند: «هیچوقت به محیطزیست فکر نکردهام. اینکه لباس و مُد هم با محیطزیست در ارتباط باشد.»، اما دغدغه سامان از جنس دیگری است. او ١٠سالی میشود که فروشنده است و بیشتر فعالیتش در عرصه پوشاک تُرک بوده است: «مُد و پوشاک یکی از صنعتهای پرسود، اقتصاد امروز جهان است بهطوری که در پرسه تولید و مصرف پوشاک افراد زیادی دست دارند و هرکدام به نسبت خودشان از منفعت آن بهرهمند میشوند.
مُد بیشتر برای اقشار مرفه جامعه است. اگرچه تولیدات داخلی به مدت کوتاهی از اصل کپیبرداری میکنند و سایر طبقات میتوانند از این تولیدات استفاده کنند.» سامان همانطور که قفسههای لباس را مرتب میکند، میگوید: «بله پوشاک وقتی از چرخه خارج میشود نمیتوان آن را بازیافت کرد و این دغدغه جدید برندهای مشهور شده. اگرچه در پروسه تولید هم تهدیدی بر محیطزیست است، اما فکر میکنم این تهدید در ایران کمتر باشد.»
وارداتیها جولاندار آلودگیها
در صنعت مُد، پارچههایی متنوع تولید و استفاده میشود. این صنعت به سرعت تغییر میکند و مشتریان به مصرف بیشتر در زمانی کوتاه تشویق میشوند. تولیدکنندگان برای بالابردنِ مصرف، محصولاتی کوتاهمدت وارد بازار میکنند که مشتری مجبور به خرید دوباره شود. میترا کاکاوند، طراح مد و لباس دراینباره به «شهروند» میگوید: «بیشتر مشکلاتی که در زباله شدن و مخاطرات محیطزیستی پوشاک شاهدیم به البسهای وارداتی برمیگردد، چون در شرایط فعلی صنعت پوشاک ایران حال خوبی ندارد چه در بخش ریسندگی، چه طراحی و چه تولید.» این طراح مد و لباس میگوید: «یکی از ویژگیهایی که در میان ایرانیان میتوان دید این است که اغلب آنها بیشترین بهره را از اسباب و وسایلی که در اختیار دارند، ببرند.
لباس هم جزو این مقوله است. درواقع پوشاک در ایران بهاین ترتیب است که بعد از تولید و استفاده بهینه از آن وارد بازار دستدو میشود.» بخش مهمی از موادشیمیایی که در تولید پارچه به کار میرود در آنها باقی میماند و بر سلامت پوست تأثیر میگذارد و مازاد آن هم به صورت پساب از کارخانهها دفع میشود و این درحالی است که تحقیقات نشان میدهند که حداقل از ٨هزار ماده شیمیایی در موادخام تولید پارچه، ۲۵% از آفت کشها برای تولید پنبه غیرارگانیک استفاده میشود و این موضوع آسیبهای غیرقابل جبرانی به مردم و محیط زیست وارد میکند.
گزارشهای کارشناسان حکایت از این دارد که دوسوم از مقدار کربن منتشر شده در محیط از پوشاک خریداری شده برجای مانده است. کاکاوند میگوید: «در حقیقت بعید میدانم لباس تولیدات ایران ضربهای به محیطزیست بزند. در وهله نخست باید گفت: تولید پوشاک ایران حالش خوب نیست و این درحالی است که بیشتر تولیدات ایرانی پارچههای نخی بوده و مواد پلاستیکی کمترین استفاده را در تولید پوشاک ایران دارند.» این طراح مد و لباس میگوید: «شاید صنعت پوشاک ایران در درصدهای پایین تأثیر منفی بر محیطزیست داشته باشد، اما صنایعی همچون فرشبافی بخصوص فرشهای ماشینی هم میتوانند در رده متهمان آسیبرسانی به محیطزیست باشند. موکت هم جزو آنهاست، چون پسماند و ضایعات بالایی دارد.»
مواد و الیاف طبیعی گزینههای خوبیاند
بیشک روزگاری اصلا به ذهن بشر خطور نمیکرد که رنگ، مدل و شکل ظاهر لباسی که به تن میکند تا این حد اهمیت بیابد و برای جا نماندن از مُد سایتها را بالا و پایین کند تا متوجه شود در این فصل چه رنگ و چه طرحی مُد است. همچنین این مسأله به دغدغه بخشی از جمعیت جهانی بدل شود و عدهای را به این فکر بیندازد که میتوان از این دغدغه بالاترین سودآوری را داشت. البته حالا رقابت این دغدغه با سودآوری بالاتر سبب شده مقوله تهدیدهای زیستمحیطی این صنعت زنگهای خطر را به صدا دربیاورند. پرهام جعفری، فعال محیطزیست دراینباره به «شهروند» میگوید: «یکی از خصوصیات بارز صنعت پوشاک ایران فعالیت کارگاهی و محلی است و هنوز راه طولانیای تا صنعتی شدن دارد. یکی از ویژگیهای تولیدات محلی و کارگاهی تولید در تیراژ پایینتر است که میتواند در مسائل محیطزیستی یک مزیت محسوب شود، درحالی که همین تیراژ کم آلودگیهای محیطزیستی بیشتری دارد.»
جعفری پروسه رنگریزی را هم متاثر بر محیطزیست میداند و میگوید: «بخش رنگریزی پارچه برای تولید پوشاک بخشی است که نمیتوان آن را حذف کرد و این درحالی است که آلودگیهای مختص به خود را دارد. اگرچه میتوان با جایگزین کردن مواد دوستدار طبیعت در این بخش بهجای موادشیمیایی مورد استفاده، تأثیر آن را به حداقل رساند.» البته تعدادی از برندهای مشهور جهان تولیداتی در راستای دوستداری طبیعت دارند که درنهایت بازیافت شده هستند یا در طبیعت جذب میشوند، اما با این حال زور این تعداد به برندهای بیشماری که به این مقوله نپرداختهاند، نمیرسد.
این فعال محیطزیست، فرهنگ مصرفگرایی را هم تاثیرگذار میداند و میگوید: «متاسفانه ما برای هر مناسبتی نخستین اقدام را خرید کردن میدانیم که درنهایت به تولید پسماند بیشتر منتهی میشود؛ پسماندی که در بیشتر مواقع توانایی یا امکان بازیافت آنها وجود ندارد و باید شاهد آثار مخرب آنها بر محیطزیست باشیم.» جعفری الیاف طبیعی را راهچاره صنعت پوشاک میداند و میگوید: «یکی از اشکالاتی که در چرخه صنعت پوشاک وجود دارد.
استفاده نکردن یا بهره حداقلی از الیاف طبیعی است و به همینمنظور ما در مرحله بازیافت کاری از پیش نمیبریم. اگرچه در بازیافت هم هنوز ما نتوانستهایم امکانات بازیافت الیاف طبیعی را فراهم کنیم.»