bato-adv
کد خبر: ۳۸۸۶۳۵
گفت‌وگو با دو خانواده قربانی حادثه مسجد ارگ در آستانه چهاردهمین سالگردش

بلاتکلیفی هولناک‌ترین آتش‌سوزی پایتخت

ساعت ٦ و ٢٠ دقیقه غروب پنجم محرم بود. مردم، درحال اقامه نماز مغرب و عشا بودند که صدای فریاد‌ها از مسجد ارگ در بازار تهران بلند شد؛ فریاد‌هایی که خبر از یک حادثه وحشتناک می‌داد. کم‌کم شعله‌های آتش از این مسجد بزرگ دیده شد و فریاد‌ها هر لحظه بیشتر از قبل می‌شد. چادر یکی از خانم‌ها آتش گرفته بود. چند مرد برای کمک به قسمت زنانه رفتند، اما فایده‌ای نداشت. آتش بود که از سقف بر سر نمازگزاران می‌بارید.
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۷ - ۰۹ بهمن ۱۳۹۷

بلاتکلیفی هولناک‌ترین آتش‌سوزی پایتخت

چهارده سال از هولناک‌ترین حادثه تهران می‌گذرد. آتشی که در آن غروب ایام محرم، ٧٨ زن و مرد نمازگزار را در مسجد ارگ سوزاند و خاکستر کرد. شعله‌ها به پیر و جوان و زن و مرد رحم نکرد و همه را در خود سوزاند. حالا بعد از گذشت سال‌ها از این حادثه وحشتناک، پرونده هنوز هم سرگردان و بلاتکلیف است. سرگردانی که خانواده قربانیان را گله‌مند و آن‌ها را از مشخص‌شدن تمام زوایای پنهان این ماجرا ناامید کرده است. خانواده‌هایی که هنوز هم خواسته‌هایشان را فریاد می‌زنند و از خالی‌بودن نام شهید بر روی عزیزانشان شکایت دارند. سال‌ها گذشته، اما آن‌ها پول دیه را هم به‌طور کامل دریافت نکرده‌اند و هنوز هم نمی‌دانند مقصر که بود و تکلیف این پرونده چه شد.

به گزارش شهروند، ساعت ٦ و ٢٠ دقیقه غروب پنجم محرم بود. مردم، درحال اقامه نماز مغرب و عشا بودند که صدای فریاد‌ها از مسجد ارگ در بازار تهران بلند شد؛ فریاد‌هایی که خبر از یک حادثه وحشتناک می‌داد. کم‌کم شعله‌های آتش از این مسجد بزرگ دیده شد و فریاد‌ها هر لحظه بیشتر از قبل می‌شد. چادر یکی از خانم‌ها آتش گرفته بود. چند مرد برای کمک به قسمت زنانه رفتند، اما فایده‌ای نداشت. آتش بود که از سقف بر سر نمازگزاران می‌بارید.

شعله‌ها به سقف برزنتی مسجد رسیده و آتش را بزرگتر و گسترده‌تر کرده بود. هرکس می‌خواست به نحوی خودش را نجات دهد، اما در‌ها باز نمی‌شد و تنها راه فرار چند پنجره کوچک بود. حتی مردمی که بیرون مسجد بودند هم کاری از دست‌شان برنمی‌آمد، همین شد تا پایتخت‌نشینان شاهد یک فاجعه بزرگ باشند. نیرو‌های آتش‌نشانی از چند ایستگاه با هشت خودروی آبپاش خودشان را به میدان ارگ رساندند و پس از چند ساعت تلاش آتش را مهار کردند، اما خاموش‌شدن شعله‌های وحشتناک این مسجد نتوانست به قربانیان کمکی کند. عده زیادی در آتش سوختند و عده‌ای هم زیر دست و پا و فشار جمعیت در راهروی خروجی مسجد خفه شدند. در همان دقایق نخست حادثه چند مصدومی که زیر دست و پا له شده و عده‌ای دیگر که سوخته بودند و هنوز نفس می‌کشیدند، توسط نیرو‌های امدادی و آتش‌نشانی به نزدیک‌ترین بیمارستان‌ها منتقل شدند، اما با وجود تلاش فراوان کادر درمانی، با توجه به شدت سوختگی و جراحات وارده در بیمارستان جان خود را از دست دادند. همین باعث شد تا آمار قربانیان به ٧٨ نفر برسد.

از همان زمان بازپرس دادسرا در محل هولناک‌ترین آتش‌سوزی پایتخت حاضر شد و بررسی‌هایش را آغاز کرد. تحقیقات نخست نشان می‌داد که علت حادثه ترکیدگی سیلندر گاز در طبقه دوم مسجد بوده است. در ادامه تحقیقات مشخص شد که سقف برزنت ٨٠٠ متری از سوی متولیان مسجد برای جلوگیری از نفوذ سرما به پارافین آغشته شده بود که همین موضوع باعث اشتعال بیشتر و سریع‌تر سقف شده، تا آتش از آسمان مسجد روی نمازگزاران فرود آید؛ بنابراین تحقیقات در رابطه با مشخص شدن مقصران این حادثه مرگبار آغاز شد. زمانی که تحقیقات برای شناسایی عاملان این حادثه آغاز شد، کارشناسان در بررسی‌ها و پیگیری‌های خود، هیأت امنای مسجد را ۴۰ درصد، هیأت امنای عزاداران را ۴۰‌درصد و نهاد‌های بالادستی و نظارت بر مساجد را ۲۰‌درصد در این حادثه مقصر اعلام کردند.

اما در طی این سال‌ها به دلیل بلاتکلیف بودن این پرونده و طولانی‌شدن روند رسیدگی، از تعداد ۹ مقصر، سه نفر از آن‌ها فوت کردند. آخرین رسیدگی به این پرونده در دادگاه تجدیدنظر بود، اما دادگاه تجدیدنظر، تحقیقات انجام‌شده درخصوص این حادثه را کافی ندانست و این پرونده، برای رفع نقص به دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شد. این‌بار بازپرس محسن مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران، رسیدگی به این پرونده را ادامه داد. مشخص‌نبودن تعداد دقیق قربانیان و مجروحان و نیز تعیین تکلیف مقصران این حادثه از درخواست‌هایی بوده که از سوی دادگاه تجدیدنظر در این پرونده مبهم تشخیص داده شده است.

بازپرس مدیر روستا هم با تکمیل تحقیقات در خصوص این پرونده تعداد قطعی جانباختگان این حادثه را ٧٨نفر و مجروحان را هم ٢٢نفر اعلام کرد.

میلیارد‌ها تومان هم جای پسرم را نمی‌گیرد

با این‌حال، خانواده‌ها حالا بعد از این همه سال، این‌بار با ناامیدی خواسته‌هایشان را مطرح می‌کنند. پدر مجید راهی که یکی از قربانیان جوان این حادثه هولناک بود، درحالی که از شهید محسوب‌نشدن پسرش بشدت ناراحت است، چنین می‌گوید: «پسرم ٢٣‌سال داشت. او لیسانس رشته حسابداری داشت و می‌خواست درسش را ادامه دهد. تنها پسرم و همه زندگی‌ام بود. او بشدت پسر باایمان و خوبی بود. برای خودش آرزو‌های زیادی داشت، اما به همین راحتی او را از دست دادیم. معلوم نیست بچه‌ام چقدر زجر کشیده و مرده است، اما هیچ‌کس درد ما را درک نمی‌کند. این‌که آدم جگرگوشه‌اش را از دست بدهد و حتی مقصر هم مشخص نشود، خیلی سخت و دردناک است. پسرم و بقیه قربانیان در حال عبادت بودند که این‌طور سخت جان دادند، اما نامشان را هم جزو فهرست شهدا محسوب نکردند و فقط اسم شهید روی آن‌ها گذاشتند. پرونده تا الان به هیچ نتیجه‌ای نرسیده و حتی پول دیه را هم کامل پرداخت نکرده‌اند، چون می‌گویند باید پرونده به سرانجام برسد. تنها ٢٠‌میلیون تومان به ما پرداخت کرده‌اند. با این‌حال، پول برای ما اهمیتی ندارد. به من دو‌میلیارد تومان هم پرداخت کنند جای تنها پسرم را نمی‌گیرد. من دکتر دندانساز هستم و احتیاج مالی ندارم. فقط می‌خواهم تکلیف پرونده مشخص شود و این‌که پسرم جزو فهرست شهدا باشد تا یاد و نامش همیشه زنده بماند.»

آرزو‌های پسرم خاکستر شد

اسعدی‌پور، پدر یکی دیگر از شهدای این حادثه مرگبار و تلخ است؛ پدری که در این سال‌ها غم دوری پسرش او را نابود کرده و گذشت زمان نتوانسته از غمش کم کند؛ هنوز هم با شنیدن نام پسرش اشک می‌ریزد و روز‌های اول این حادثه را در ذهنش تداعی می‌کند؛ پدری که از فراموش‌شدن یاد و نام این حادثه و شهدایش بشدت ناراحت است.

او هم در این‌باره به «شهروند» می‌گوید: «پسرم ٣٥‌سال داشت. مدرک لیسانسش را گرفته و داشت برای فوق لیسانس درس می‌خواند. ازدواج کرده بود و یک بچه هم داشت، اما این حادثه تمام آرزوهایش را تبدیل به خاکستر و ما را هم نابود کرد. این اتفاق زندگی خیلی‌ها را از هم پاشید؛ فاجعه‌ای که چندین خانواده را برای همیشه داغدار و نابود کرد، اما خیلی زود به دست فراموشی سپرده شد. نه پول دیه را دادند و نه نام قربانیان را جزو شهدا محسوب کردند. دیگر هیچ‌کس حتی سراغی از ما خانواده‌هایی که سال‌هاست داریم رنج می‌کشیم، نمی‌گیرد. نوه‌ام چندین‌سال است که بدون پدر بزرگ می‌شود و ما حتی نمی‌دانیم که پرونده به کجا رسید و چه کسی دقیقا مقصر بود. ما خانواده‌هایی هستیم که خیلی وقت است از یاد‌ها پاک شده‌ایم. دیگر به این پرونده اهمیتی نمی‌دهند و تکلیف آن را مشخص نمی‌کنند. کاش به همین راحتی مرگ این همه نمازگزار را فراموش نمی‌کردند و سراغی از ما می‌گرفتند.»

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین