حسن روحاني در جلسه معرفي استانداران جديد، به زنجان که رسيد، زبان به ستايش آيتالله شبيريزنجاني باز کرد و گفت: «زنجان معادن بسيار خوب و مردم بسيار شريفي دارد. همه مردم ايران به خاندان رسالت و به اباعبداللهالحسين(ع) علاقهمند هستند و برخي از استانها در زمينه ابراز اين علاقهمندي در روزهاي خاص خيلي نمونه هستند. زنجان يکي از اين استانهاست. عشقي که زنجانيها به خاندان رسالت، به اباعبداللهالحسين(ع) و به قمر بنيهاشم(ع) دارند، ستودني است و علماي بزرگي هم از زنجان برخاستهاند که يکي از ايشان مرجع بزرگوار آيتالله شبيريزنجاني هستند. آيتالله شبيريزنجاني يکي از مراجع بزرگ کشور و يکي از مدرسين بسيار عاليمقام حوزههاي علميه هستند. اين چهره بسيار اثرگذار در حوزه علميه، همواره يکي از استادان بسيار سطحبالاي حوزه و معروف بود و الان هم معروف است. ايشان در علم رجال يک تخصص خاص و ويژهاي دارد و واقعا سرآمد است. در فقه، اصول و در ساير امور هم سرآمد هستند. الحمدلله اين افتخار را هم اين استان بزرگ در حوزه علميه دارد».
به گزارش شرق، البته اين گريز از زنجان به تعريف از آيتالله شبيريزنجاني از سوي حسن روحاني نميتوانست نسبت به آنچه در هفتههاي گذشته بر آيتالله گذشته، بيارتباط باشد.
اگرچه در اين ايام، چهرههاي مختلف حوزوي و البته مراجع و آيات سرشناسي از حريم آيتالله شبيري در برابر نامه شيخ محمد يزدي دفاع کردند، اما تقدير از شخصيت آيتالله، از سوي بالاترين مقام اجرائي کشور که خود عضوي از بدنه روحانيت است، بالاترين نوع دفاع از حريم مرجعيت در برابر آنچه روي داده محسوب ميشود.
در حقيقت دفاع يک عضو جامعه روحانيت مبارز است از مرجعي که به گواه حوزويان چهرهاي مستقل دارد، اما عموما شاگردان معروف او اين روزها در جريان اصلاحطلبي شناخته ميشوند. هرچند حسن روحاني هم با وجود عضويتش در جامعه روحانيت، دستکم از انتخابات رياستجمهوري 92 به اينسو علقه فکري با بدنه اين جريان نداشته باشد، زيرا جامعه روحانيت در انتخابات رياستجمهوري 92 بهجاي حمايت از حسن روحاني، از علياکبر ولايتي حمايت کرد و در انتخابات 96 هم باز بهجاي روحاني، از سيدابراهيم رئيسي دفاع کرد.
بااينحال بعد از انتخابات 96، اعضاي جامعه روحانيت، به ديدار حسن روحاني رفتند و قرارشان بود که جلساتشان با روحاني ادامه پيدا کند که تا به حال گزارشي يا خبري از برگزاري احتمالي اين جلسات بيرون نيامده است.
با اينکه سوگيريهاي سياسي جامعتين متفاوت از سوگيريهاي انتخاباتي حسن روحاني بوده است، اما در ماجراي آيتالله شبيري، خيلي از آيات و چهرههاي حوزوي به دفاع از شبيري پرداختند و اگرچه جامعه مدرسين هم اعلام کرد که آن نامه نظر شخصي محمد يزدي بوده است، اما در همان بيانيه انتقادات زيادي را به نقادان محمد يزدي مطرح کرده بودند.
حالا يکي از همان بدنه سنتي، اما در بالاترين جايگاه بيآنکه اشاره مستقيم به موضوع نامه يزدي داشته باشد، از شبيري حمايت ميکند.
همه اين واکنشها، حمايتها و نقدها به دليل حضور آيتالله شبيريزنجاني در منزل عبدالله نوري و جمعي از شاگردانش بود. قصه از جايي شروع شد که عبدالله نوري در سفرش به قم، از آيتالله دعوت ميکند تا وقتي به تهران آمد به منزل او هم سري بزند.
آيتالله چند روز پيش به تهران آمد. عبدالله نوري از او دعوت کرد تا در منزلش حضور پيدا کند و همين بهانهاي ميشود که نوري از ديگر شاگردان آيتالله هم بخواهد در منزل او گردهم جمع شوند؛ از غلامحسين کرباسچي تا سيدمحمد خاتمي. تصوير ديدار سيدمحمد خاتمي و آيتالله شبيري، شيخ محمد يزدي را بهقدري برآشفت که زبان به نقد مرجعيت باز کرد. همين کافي بود تا موجي از شاگردان و البته چهرههاي حوزه که شبيري را مرجعي مستقل ميدانند، در نقد محمد يزدي سخن بگويند و بعد از آن هم گروهگروه به بيت آيتالله گسيل شوند و گويي با او بيعت کنند. در رأس همه، حضور آيتالله جواديآملي و نماينده آيتالله سيستاني در قم در بيت آقاي شبيري بود.
احمد علمالهدي اما درباره ماجراي حضور آيتالله شبيري در منزل عبدالله نوري گفته بود: «قضيهاي اتفاق افتاد بدون تصميم و اراده آيتالله شبيري، خانواده آيتالله شبيري نسبتي دارند با خانواده آقاي عبدالله نوري، ميهماني عادي فاميلي بوده که اهل منزل و خانواده از آيتالله شبيري خواهش کردند در میهماني شرکت کنند، ايشان بهخاطر ملاقات با رهبري از قم به تهران ميآيند و خانواده ميگويند در میهماني شرکت کنيد و ايشان در ميهماني شرکت ميکنند. آقاي نوري به دليل ارتباط با آدمهاي اينچنيني، از موقعيت استفاده و با آيتالله شبيري ديدار ميکنند و عکس برميدارند و آن را منتشر ميکنند تا براي تطهير خود بين متدينان و نهادهاي انقلابي از آن استفاده کنند. نامه آيتالله يزدي نامهاي بجا بود، با تذکر به آيتالله شبيري آمده و بهکلي فتنه را بههم ميزند؛ نامه بسيار محترمانه است، جملهاي که نشان دهد به آيتالله شبيري اهانت شده وجود ندارد و درباره آلودگي آن افراد تذکر داده شده است؛ اگر ملاقات در خانه آيتالله شبيري يا يکي از اين افراد انجام ميشد، قضيه مسئلهدار بود، اما اين ديدار در مجلس میهماني عاطفي انجام شده و بعد از آن حسابشده شروع به شانتاژ عليه آيتالله يزدي کردند».
غلامحسين کرباسچي اما درباره آن میهماني و ديدار به ايرناپلاس گفته بود: «جمعي از شاگردان آيتاللهالعظمي شبيري که مسئوليت اجرائي داشتند، مباحث فقهي و تفسيري خود را مثل بقيه آقايان که هر چندوقت يکبار خدمت ايشان يا در گذشته خدمت آيتالله منتظري يا ساير استادان ميرسيدند، مطرح کردند. آيتالله شبيري به مناسبتي در تهران بودند. آقاي نوري جمعي از شاگردان قديم و علاقهمندان آيتالله شبيري، از جمله آقاي خاتمي را به شام دعوت کرد. ما همه که سالها قبل شاگردان ايشان بوديم، حضور داشتيم. اين جلسه براي بار دوم يا سوم بود که در اين سالها تکرار ميشد.
آيتالله شبيري اصلا اهل بحث سياسي نيست و در اين جلسه هم بحث سياسي و تشکيلاتي مطرح نشد، بلکه در مورد يکسري مسائل علمي بحث شد. افرادي که اين مرجع تقليد را ميشناسند، ميدانند مصاحبت با آيتالله شبيريزنجاني به دليل خوشصحبتبودن و داشتن اطلاعات گسترده در علم رجال، تاريخ و ساير مباحث، چقدر لذتبخش است».
حالا اما روحاني هم به جمع حاميان آيتالله پيوسته تا نشان دهد از قرائتي در حوزه دفاع ميکند که پايبند به استقلال حوزه از حاکميت است.