تهمینه میلانی کارگردان پر آوازه کشورمان كه به تازگی با فیلم " سوپراستار" فروش خوبی را در گیشه تجربه کرد، عضو هیات داوران مراسم جوایز آسیا و اقیانوسیه كه ۲۶ نوامبر در شهر گلد کست استرالیا برگزار شد بود. گفتگوی زیر در همین ارتباط و پیش از برگزاری مراسم انجام شده است.
- خانم میلانی در این حدود دو هفته كه در فستیوال به عنوان داور حضور داشتید فستیوال را چطور دیدید، گروه داوری چطور بود ، فیلمها در چه سطحی بودند و چه ویژگیهایی این فستیوال برای شما داشت؟
باید بگویم كه نکته بسیار جالبی كه در مورد داوران این فستیوال وجود داشت این بود كه داوران از شش کشور مختلف با پیش زمینه های مختلف فرهنگی آمده بودند. حتی سنین آنها هم با هم بسیار متفاوت بود و این کمک میکرد كه ما بتوانیم از جهات مختلف فیلمها را ببینیم یعنی گاهی راجع به یک فیلم مثلا یک نفر عاشقش بود و یک نفر دیگر کاملا ضدش بود. این باعث میشد كه بحثهای خیلی جالبی شکل بگیرد كه تو چرا دوست داری این فیلم را و تو چرا بدت می آید. نکته دیگری كه خیلی مهم بود این بود كه این گروه چقدر همگی متمدن بودند.
با وجود اینکه عقیده آنها با یکدیگر کاملا متفاوت بود ولی در کمال آرامش حرف یکدیگر را گوش میدادند حتی من یک مورد ندیدم كه کسی میان حرف دیگری بپرد . چیزی كه تقریبا در ایران غیر ممکن است. نکته دیگر در مورد خود فیلمها بود. ببینید ۳۷ تا از بهترین فیلمهای آسیا و اقیانوسیه را ما باید می دیدیم و قضاوت می کردیم.
تصور کنید كه چه شغل جالبی میتواند باشد دیدن تمامی این فیلمها و بحث و قضاوتشان. حتی به عنوان یک فیلمساز هم این یک موقعییت استثنایی برای دیدن مجموعه ای از فیلمهاست كه معمولا فرصت دیدنش پیش نمی آید. چون كه این فیلمها مانند فیلمهای آمریکایی یا اروپایی پخش گسترده نمیشوند که بشود دسترسی داشت. من شخصا می توانم بگویم كه هفت فیلم عالی در میان این فیلمها برای خودم انتخاب کردم .
آنقدر که فیلمها خوب و چالش برانگیز بودند. اتفاقا تعدادی از فیلمها كه من خیلی دوستشان داشتم اصلا انتخاب نشدند. یک فیلمی بود كه من خیلی دوستش داشتم و خیلی سعی کردم كه جایزه بگیرد، حتی تا مرز هم می رفت ولی باز بر می گشت حتی یک دیپلم افتخار هم نگرفت ولی خوب در نهایت تصمیم جمع اهمیت داشت.
- در میان این سی و هفت فیلم، از کشور ما دو فیلم "درباره الی" در چهار رشته و "چراغی در مه" در یک رشته نامزد دریافت جایزه بودند. با توجه به فیلمهایی که دیدید و آشنایی با دیدگاه سایر اعضا هیات داوران، چه صحبتهایی پیرامون این فیلمها شد و شما جایگاه سینمای ایران را در منطقه آسیا و اقیانوسیه چطور ارزیابی می کنید؟
"چراغی در مه" فیلمبرداری بسیار زیبایی داشت و آن فضای فیلم برایشان خیلی جذاب بود ولی خوب در کنار آن فیلمهای گردن کلفت دیگری حضور داشتند كه بسیار قوی کار کرده بودند.
در کل نماینده های خوبی ما داشتیم، "درباره الی" هم به نظر من خیلی فیلم قوی ای است، از هر نظر نگاه کنید فیلم، فیلم ممتازی است یعنی هم کارگردانی هم شجاعت در بیان هم این تبدیل آرامش به فاجعه كه هر انسانی در زندگی خودش تجربه میکند. بعد هم نگاه خیلی خوب آقای فرهادی. یعنی همه چیز فیلم به نظر من عالی بود.
مطلب دیگر اینکه اینها همیشه عادت به دیدن فقر و بدبختی در فیلمهای ایرانی دارند و دیدن طبقه متوسط برایشان جالب است. اینها به هر حال بچه های مدرنی هستند در این فیلم. بنابراین هم فیلم خوبی است هم به طبقه متوسط و مدرن اجتماع میپردازد. و من "درباره الی" را نماینده شایسته ای برای سینمای ایران میدانم.
- تعدادی از فیلمها در این فستیوال بودند مثلا از سینمای هند که خود کارگردان یا تهییه کننده ، فیلمشان را مشابه فیلمهای سینمای ایران می دانستند. یعنی مشبه فیلمهایی كه ما در ایران به نام فیلمهای فستیوالی میدانیم با تعاریف خاصی كه این دست فیلمها دارند. آیا به نظر شما ما با درباره الی درحال فاصله گرفتن از این سینما هستیم؟
بله به نظر من داریم این سینما را پشت سر میگذاریم. موفقیت فیلم آقای فرهادی نمونه بسیار خوبیست كه نشان میدهد ما داریم از این مرز ادای کیارستمی در آوردن میگذریم.چون کیارستمی در ذات خود خلق است، خودش است. ولی متاسفانه یک جریانی به وجود آمد كه شروع کردند صد فیلم شبیه فیلمهای کیارستمی بسازند.
ولی جریان جدید كه شروع کننده اش من و آقای مجیدی بودیم با "رنگ خدا" و "دو زن " ، فیلمهایی بودند كه هم در داخل خوب فروش کردند و هم در جشنوارهای جهانی درخشیدند. آقای فرهادی هم نمونه بسیار بسیار خوبی است كه هم سینما را به مفهوم ذات سینما در کارش میبینیم و هم فیلمش محتوا و کانسپت بسیار جذابی دارد.
- فکر میکنید كه محدودیت های تصویری كه در سینمای ایران وجود دارد و فقط ما كه با آن فرهنگ آشنا هستیم این را درک میکنیم تاثیری در برقراری ارتباط تماشاگر خارجی با فیلم دارد؟ مثلا در مورد "درباره الی" اگر دست کارگردان باز بود شاید ممکن بود طور دیگری این گروه را نشان دهد.
به نظر من واقعا تاثیر ندارد. من یادم میاید كه برای نمایش "افسانه آه" رفته بودم شیکاگو، در جلسه پرسش و پاسخ یک خانم ایرانی بلند شد و پرسید كه : "خانم میلانی شما وقتی كه نمیتوانید فیلم بسازید بدون حجاب برای چه وقت ما را میگیرید، آخر کدام زنی در خانه و تنهایی روسری سرش میکند كه شما اینجا نشان میدهید؟" ماجرا مربوط به ۲۰ سال پیش است.
بعد یک خانم آمریکایی بلند شد در جوابش و گفت: " مگر اینا روسری سرشان بود؟ ". برای اینست که آنقدر غرق موضوع میشوند كه به این جزییات توجه نمیکنند به خصوص اینکه آنقدر این کار را کارگردانهای ما یاد گرفته اند كه با ظرافت انجام دهند. حالا اگر شما بخواهید مو را از ماست بکشید خوب قضییه فرق میکند.
- دولت استرالیا خیلی به برگزاری این جوایز كه امسال سومین دوره برگزاری اش هم هست اهمیت میدهد و برنامه ریزی بسیار منسجمی دارند كه این مراسم جایگاهش در حد اسکار برای این منطقه بالا برود. شما اهمیت این جوایز را برای سینما منطقه و سینما ایران چطور ارزیابی میکنید؟
ببینید، واقعیت اینست كه ما یک فستیوال آسیا پاسیفیک دیگر هم داریم كه هر سال در یک کشور برگزار میشود. كه فیلم من هم یک سال كه فستیوال در تایوان بود هر سه جایزه اصلی را برد، یک مقداری این مساله برای کشورهای دیگر هنوز جا نیفتاده است. البته اینجا فقط جوایز را داریم ولی در آنجا نمایش فیلم هم به سبک جشنواره هست. من فکر میکنم هنوز کمی زمان لازم است كه این مساله جا بیفتد و اهمیت جهانیش را بدست آورد.
- فکر میکنید موفقیت در این مراسم چقدر میتواند تاثیر داشته باشد برای فیلمی مانند "درباره الی" برای راهیابی به مراسم اسکار؟
فیلمی مثل "درباره الی" به قول شما تا به حال هر جا رفته است بسیار موفق بوده است. چون فیلم بسیار خوب و با آبرو ایست. حتی فیلم "چراغی در مه" هم به نظر من فیلم با آبرویی است برای من این فیلم خیلی جالب بود. با اینکه زندگی ساده یک خانواده روستایی را نشان میداد ولی خیلی وفادار و با دید مثبت همه چیز را به تصویر کشیده بود. بعضی از فیلمها را میبینید كه متاسفانه برای دستیابی به موفقیت همه کاری میکنند. ولی در مورد اینکه چقدر موفقیت در این مراسم برای اسکار میتواند تاثیر گذار باشد، فکر نمیکنم زیاد تاثیری داشته باشد . ولی خوب موفقیت در خود این منطقه هم چیز کمی نیست.
- خوب در مورد خودتان بپرسم که آیا بعد از "سوپراستار" مشغول پروژه دیگری هستید ؟
یک فیلم توقیفی دارم به اسم "تسویه حساب" كه سه سال است كه واقعا کفش آهنین پوشیده ام و به دنبال پروانه نمایش میدوم. فکر میکنم كه کفش آهنینم دیگر پاره شد و هنوز هم متاسفانه موفق نشده ام. با اینکه به اکثر فیلمها پروانه دادند حتی به فیلم آقای حاتمی کیا هم پروانه دادند ولی به من نداده اند.
بعد هم یک فیلم جدید هست كه میخواهم بسازم به اسم ... ببینید خیلی مهم است این نکته كه میخواهم بگویم بخصوص به شما كه فیلمساز هستید. هدف من از فیلمساز شدن کمک به یک چالش اجتماعی است. یکی ممکن است بگوید كه من فیلم میسازم كه در دنیا جایزه بگیرم، یکی ممکن است بگوید كه من فیلم میسازم كه فقط بفروشد، هرچقدر بیشتر بهتر. ولی من فیلم می سازم برای طبقه متوسط اجتماعی کشور برای اینکه از مشکلاتی كه رنج میبرد طبقه متوسط جامعه از لحاظ فرهنگی، صحبت شود و یک چالشی ایجاد شود.
حال اگر در یک فستیوالی دو جایزه هم برد خوب چه بهتر. یعنی مثلا من "دو زن" را نساختم كه جایزه بگیرد ولی سی تا جایزه برد در سراسر دنیا. من این فیلم را ساختم برای دخترانی كه میخواهند درس بخوانند و خانوادهایشان نمیگذارند. خواستم این بحث به میان آید كه چرا نمیگذارید؟ درس خواندن كه از ابتدائی ترین حقوق یک انسان است! بر اساس همین دیدگاه میخواهم یک فیلم بسازم كه اصول تفکر و ایدولوژی در ایران را به چالش بکشم. به ویژه به جوانها بگویم كه این بدن و روح شما ارزش دارد، اینقدر راحت در اختیار هر کسی قرار ندهید. حتی اگر كه فشارهای امروز جامعه باعث شده است كه شما یک مقدار از آنطرف شوید.
- اسم فیلم چیست؟
"پرنسیب". یک واژه فرانسه است. این کلمه معادل فارسی ندارد. یعنی پرینسیپال. یعنی مجموعه اصول و رفتارهایی كه من به عنوان یک انسان به آنها اعتقاد دارم و رعایت میکنم .