
ایشان بعد از فوت پدر توجه خوبی داشتند، پیام ارزشمندی دادند، نماز ایشان را خواندند و مجلس ختم گرفتند و درست این بود که ما برای تشکر خدمت ایشان برویم و بعد از آن هم چند جلسه برای موضوعات مختلف رفتم و در حاشیه آن گزارشی درباره شهر، شهرداری و شورا دادهام.
محسن هاشمیرفسنجانی، رئیس شورای شهر تهران، دقیقا یک سال و یک ماه است که در اين سمت مسئولیت دارد. او که دوم آبان امسال 57ساله میشود، در انتخابات شورای شهر سال 96 با یک رأی رکوردشکن (یکمیلیونو 756هزارو 86 رأی) بهعنوان نفر اول انتخابات برگزیده شد و به شورای شهر تهران در خیابان بهشت راه یافت و پس از آن نیز با رأی اکثریت اعضای شورا، به سمت ریاست شورای شهر انتخاب شد و روی صندلیای نشست که 13 سال در اختیار مهدی چمران بود (از اردیبهشت 82 تا شهریور 92 و از شهریور 93 تا مرداد 96).
محسن هاشمی چند روز پیش میهمان «شرق» بود و به پرسشهایی درباره عملکرد مدیریت شهری در یک سال اخیر و همچنین وضعیت شهرداری تهران در گذشته و آینده پاسخ داد. در این مصاحبه، از او درباره احتمال شهردارشدنش و همچنین تمایل خودش دراینباره نیز پرسیدیم.
قضیه شهردارشدن شما به کجا میرسد؛ منتفی است؟
بخشی از اصلاحطلبان فکر میکنند این کار ممکن است باعث ازهمپاشیدگی شورا شود. هنوز هم همین مطرح میشود. برای ریاست شورا جایگزین هست، اما بنا بود کسی نرود تا این موضوع باب نشود. این قضیه هم مثل حجاب بانوان است، اگر شل کنند دیگر نمیشود کنترلش کرد! اما بخش دیگری از شورا با این نظر موافق نیستند و دیدگاه دیگری دارند.
البته اگر قضیه را اعتقادی ببینید، خدا تابهحال نخواسته ما شهردار شویم (با خنده) و البته در این شرایط، شهردارشدن هم ریسک بالایی دارد و در شرایط امروز که تهران با ابرچالشهای متعددی مواجه است، هرکسی مسئولیت بپذیرد، موفقیت برایش دشوارتر از گذشته است.
فعلا که توپ رفتن شهردار را به زمین وزارت کشور انداختهاید.
ما فعلا نامهای برای وزارت کشور فرستادهایم و منتظر اقدام آنها هستیم. هفته گذشته نیز نامهای به علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، فرستادم و منتظر جواب هستیم تا بخواهیم آقای افشانی بماند.
اگر آقای افشانی رفتنی شد، به گزینههای جوان برای شهردار آینده فکر کردهاید!؟
ما دنبال کسی میگردیم که دلش جوان باشد (باخنده). همه در ذهنشان فکر کردهاند، اما چون بنا داریم تا آخرین لحظه روی ماندن شهردارمان بمانیم، حرفش را نمیزنیم تا موقعیت شهردار تضعیف نشود.
اگر شما شهردار نشوید، افق بلندمدتترتان چیست؟ جدی آیا سودای پاستور یا بهشت را دارید، یا رفتن از بهشت به پاستور!؟
نه؛ اما در جامعه اینطور جا افتاده که هرکسی شهردار یا معروف شود، میخواهد رئیسجمهور شود. این موضوع نادرست است و نمیتوان اینطور تصور کرد.
ارتباطات شما با مقام معظم رهبری از منظر خانوادگی و اجرائی بهعنوان رئیس شورا میتواند تأثیر زیادی در تقویت این شائبه داشته باشد؟
در مقام رئیس شورای شهر بهتر است با همه ارکان نظام ارتباط داشته باشیم و داریم و در همین حد باید با از دفتر مقام معظم رهبری تا نهادها و سه قوه در ارتباط باشیم تا کار شهر پیش برود. ولی آنچه شما میگویید، ارتباط خیلی ویژهای با مقام معظم رهبری ندارم و براساس وظیفه چند بار به دیدار ایشان رفتهام که آنهم مرتبط با مسائل فوت پدر بوده است. ایشان بعد از فوت پدر توجه خوبی داشتند، پیام ارزشمندی دادند، نماز ایشان را خواندند و مجلس ختم گرفتند و درست این بود که ما برای تشکر خدمت ایشان برویم و بعد از آن هم چند جلسه برای موضوعات مختلف رفتم و در حاشیه آن گزارشی درباره شهر، شهرداری و شورا دادهام.
چرا بعد از یک سال دیدار شورا با مقام معظم رهبری انجام نشده؟
ما درخواست را از ابتدا دادیم، اما هنوز موافقت نشده است. حتما این دیدار برای ما اثرات مثبت زیادی دارد و اگر اعضای شورا نظرات ایشان را مستقیم از خودشان بشنوند و ارتباط بگیرند، حتما مؤثرتر است.
گفته میشود با وجود ورود ابتدایی شورای پنجم در مدیریت هزینههای شهرداری برای مراسم اربعین، حساسیتهایی وجود دارد؛ این موضوع صحت دارد؟
برداشت جامعه با برداشتی که ما از اربعین در هزینهها داریم، فرق میکند. موضوع اربعین و هزینههای آن تصمیم نظام است که به وزارت کشور ابلاغ شده است. رئیس ستاد اربعین وزارت کشور است و برای هر دستگاه وظیفهای تعیین کرده و به شهرداری تهران هم وظایفی قانونی محول کرده است. موضوع اربعین ابعاد فرهنگی، عبادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی دارد و در این میان، شهرداری تهران هم وظیفه خدمترسانی دارد. در گذشته روی این موضوع افراط وجود داشت؛ اما ما بنا داریم ضمن کمک به برگزاری این مناسبت، از هزینههای غیرضروری و تبلیغاتی جلوگیری شود.
این موضوع در سالهای گذشته محل جابهجایی ردیفها بوده و بارها رقم نهایی هزینه با رقم مصوب اعلامی تفاوتی فاحش داشت!
در گذشته برای یک مأموریت چندمیلیارد تومان هزینه را میگذاشتند و این رفتار با انجام وظایف قانونی فرق دارد. حساسیت شورا هم به دلیل همین رفتارهای گذشته است و برخی میگویند باید قطع شود. در عراق هم دو نوع سیاست هست؛ زمانی لباس رفتگری میپوشیدند و بعد میگفتند کل نظافت کربلا با شهرداری تهران است. حالا ممکن که نظافتی هم نباشد اما فیلم آن جلوتر منتشر میشود. سیاست دیگر هم این است که چند خیابان کربلا را به شهرداری تهران میدهند و میخواهیم برای ثوابش آنجا کاری کنیم. اما نظر من این است که نباید بهگونهای برخورد شود که انگار عراقیها نمیتوانند نظافت شهرشان را انجام دهند و اگر ما نباشیم فلان و بهمان میشود. اقدامات باید بدون تبلیغ و لوگو و کاملا بینام باشد.
اعتراض به هزینهها برای اربعین، اعتراض به اصل حرکت نبود، بلکه اعتراض به هزینههایی به نام اربعین با اهداف دیگر ازجمله برنامههای انتخاباتی بود که در شورای چهارم بارها در این زمینه تذکر داده شد.
ما دیگر از این کارها نمیکنیم. در بودجه ٩٧ کدی جداگانه برای اربعین داریم که حدود دوونیممیلیارد تومان است که با توجه به افزایش قیمت اکثر اقلام این رقم میتواند بیشتر شود و به همین خاطر شهرداری لایحهای را به شورا آورده تا مجوز بگیرد. نظر شورا این بود که شهردار با استفاده از ردیفهای ١٦ و ١٧ یا مبالغ در اختیار شهردار، مشکل را حل کند اما شهردار برای اینکه به چيزي متهم نشود، لایحه را آورده است. حالا تصمیم درباره این لایحه با شوراست.
این مبلغ در گذشته چند میلیارد تومان بود؟
در گذشته خیلی بیش از این بوده و علاوه بر آن هزینه پنهان نیز وجود داشته است اما برای سال ٩٦ کمتر از 9 میلیارد هزینه شده است و فکر میکنم امسال کمتر نیز بشود. آن زمان تبلیغات وسیعی میکردند و اگر روی ١٤٠٠ عمود بین نجف تا کربلا تبلیغ نصب کند، هزینه زیادی دارد. ولی اکنون اعلام شده که هر فردی در هر قالب و سطحی میخواهد به کربلا برود، برایش خدمت افتخاری فرض میشود و حق مأموریت نمیگیرد. یکی از مسائلی که در بازدید سال قبل گفته شد، همین بود که عدهای از کارگران خدماتی میگفتند حقالزحمه خدماتشان چه میشود.
در یکسالگی شورا هستیم، درحالیکه شورای پنجم برخلاف انتظار مردم و شعارهای اولیه وارد تحقیقوتفحص از دوران شهرداران قبلی تهران نشدند و خبری هم فعلا نیست، چرا؟
من اینطور فکر نمیکنم.
همین که بعد از یک سال هنوز حتی وارد یک حسابرسی نشدید و از سال ٩٢ حسابرسی معطل مانده و خبری از تحقیقوتفحص نیست، نمیتواند ملاک باشد؟
حسابرسیها تأخیر ندارد و مناقصه حسابرسیها را منعقد کردهایم. روند بررسی و تهیه حسابرسی زمانبر است.
یعنی بعد از یک سال نباید به نتیجه میرسید؟ اگر دوره قبل بود بارها به آنها خرده میگرفتیم که چرا حسابرسیها تأخیر دارد!
این را باید از آقای الویری، رئیس کمیسیون برنامهوبودجه شورا بپرسید. اما علت تأخیر شاید بهنتیجهنرسیدن پاسخ دستگاههای اجرائی باشد. البته یک دلیل مهم دیگر هم جابهجایی مدیران است و اینکه مدیران جدید نمیتوانند یا نمیخواهند گزارشها را پاسخ دهند و مهمتر اینکه انگیزه پاسخگویی ندارند و همین باعث تأخیر میشود. البته من قبول دارم که پیگیریها در کمیسیون برنامهوبودجه میتواند مؤثرتر باشد.
شما در بازدید خط ٦ پیمانکار را متهم به گروکشی کردید و از عملکردشان راضی نبودید، این یعنی شما میدانید آنجا چه خبر است. حالا بگویید آنجا واقعا چه خبر است؟
چون خود راهانداز مترو بودهام، میگویم که مترو را نمیتوان در همه بخشها یکنواخت پیش برد و روشی اشتباه است و باید مرحله به مرحله و بهصورت فازی خط را تکمیل و راهاندازی کرد. ایراد من هم به پیمانکاران نبود، به مدیریت مترو بود. در دوره آقای قالیباف پول به گستردگی هفتاد کیلومتر در سه خط مترو پخش شد اما درست توزیع نشد تا بتوان در بخشهایی مسافرگیری شود؛ پیشرفت خط ٦ با ٤٥ درصد و خط ٧ با 49 درصد و فرودگاه در حد ٧٠ درصد بود اما هیچکدام آماده مسافرگیری نبودند. این روش اشتباه، در دوره آقایان نجفی و افشانی هم ادامه پیدا کرد. در میان پیمانکاران هم آنهایی که در اولویت بودند، خوشحال نشدند و غرغر کردند و رفتن من از جلسه برای مصاحبه اینگونه به نظر آمد که من با عصبانیت از جلسه بیرون رفتهام. درعینحال برنامه بازدید شهردار را برعکس گذاشته بودند و بهجای اولویت بازدید، بخشی را که قرار نبود راهاندازی شود، در برنامه گذاشتند و شهردار برای بازدید بخش اصلی فرصت کافی نداشت و من خودم بازدید کردم. در دوره قالیباف، شهردار سابق، همه امور مترو را تمام میکرد تا مسئولیت تجهیز با دولت باشد.
در خط ٦ و ٧ هم همین کار را کردند و وانمود میشد که مترو روی ٩٥ درصد تحویل شده؛ درحالیکه مترو روی ٤٥ درصد است. امروز هم مشکل متروی تهران همین است که پیمانکاران بزرگ با ارتباطات خودشان، وقتی نقدینگی تزریق میشود، سهمشان را برمیدارند اما بخشی را برای بهرهبرداری تحویل نمیدهند. شهرداری به این حوزه اشراف ندارد و لازم بود بنده تذکر بدهم. این واکنش من حاصل یک حس است که از سالها تجربه در مترو باقی مانده است.
قرار است با بانک شهر که طلبکار است و پروژهها را متوقف کرده چه کنید؟
هیئتمدیره بانک شهر قبلا با پیگیری آقای قالیباف انتخاب میشد اما در دوره جدید فردی نیست که مناسب باشد و همه روی آن اجماع کنند و اختلاف و سهمخواهی در میان سهامداران به وجود آمد. هنوز هم از ١٦نفری که شهرداری معرفی کرده، بانک مرکزی پنج نفر را تأیید کرده و این افراد هم شرط گذاشتهاند که «به شرط مدیرعاملشدن، عضو هیئتمدیره شوند». این ضعف اصلاحطلبان است که هنوز نتوانستهاند هیئتمدیره بانک را انتخاب کنند.
در شرایط فعلي که بانک شهر در همه پروژهها و بخشهای شهرداری سهمی دارد، با این بانک چه خواهد شد!؟
آقای سرپرست فعلی همکاری خوبی دارد.
بله ولی پروژههای مترو را خوابانده است؟
بانک شهر قرارداد تأمین اعتبار با پیمانکار منعقد کرده و شهرداری هم تضمین کرده که پولها را نقد یا غیرنقد پرداخت کند و آن ماجرای فروش شهروند هم در همین راستا بود. در این میان هم املاک بدون سند زیادی در اختیار بانک شهر است که نمیتواند نقد کند و همین باعث مشکل شده است.
بانک شهر با این شرایط مالی و طلب 20هزارمیلیاردی تبدیل به یک مشکل بزرگ برای شهرداری شده است!
اگر هرچه زودتر هیئتمدیره بانک شهر تعیین شود، مشکل حل خواهد شد.
با آن توضیح شما از هیئتمدیره این امید را دارید که همکاری کنند!؟
به نحوه مدیریت شهردار بستگی دارد.
پس اگر نتواند مثل حالا پروژهها همینطور روی زمین میماند؟
در سالهای اخیر بانک شهر همه جا وام نداده و بیشتر در مترو و گهگاه برای پوشش حقوق کارکنان کمک میکرده است و البته به نظر میتواند هنوز برای شهر مفید و کمکیار باشد. بعضا کارکنان شهرداری در بانک شهر سهام داشتند اما از زمانی كه بانک به بورس رفت و این سهام با مشکل سهام همکار شهرداری تهران مواجه شد، سهم شهرداری تهران از هیئتمدیره کمتر و تسلط شهرداری تهران روی بانک هم کم شد. بنابراين باید با انگیزه و با پیگیری و جذابسازی برای کارکنان سهامدار از اکثر کارکنان امضای محضری بگیرد تا قدرت سهام شهرداری دوباره بالا برود و بتوانند نظارت بیشتری کنند. درباره بانک شهر باید با حساسیت و حمایت جلو برویم تا از این دوران بگذرد.
برخی میگویند اصولگرایان با بانک شهر در حال تضعیف شهرداری این دوره هستند و بانک شهر میتواند پاشنهآشیل اصلاحطلبان شود!
من اینطور فکر نمیکنم و هر اتفاقی در بانک شهر و حمایت از پروژههای شهرداری صورت بگیرد، از بیمدیریتی خودمان است. باید در شهرداری دست از منفعتگرایی برداریم و عملگرایی را پیشه کنیم.
در دیدار با سردار عبداللهی، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، درباره کارگزاری یاس و بدهیهای متقابل توافق شد؟
یاس دیگر وجود ندارد. بگویید بنیاد تعاون، ارتباط ما هم با بنیاد تعاون سپاه است! تعاملی بوده و طلبی وجود دارد و آنها به تعهداتشان عمل نکردهاند. تعاملات مالی و اجرائی بوده که در جریان آن املاکی هم ردوبدل شده است. ما روی این تعاملات و اهمیت پیگیری رسانهای کار كرديم تا شهرداری هم حساس شود و پیگیری کند و این اتفاق افتاد.
سؤال من این است که سر چه چیز توافق کردند؟
توافقی نشده. هنوز در حال بررسی و مذاکره هستند ولی قرارگاه خاتمالانبیا در ادامه اجرای بعضی از طرحها فعال شده است.
حتما برای همین تفاهم هم قولی داده شده!
نه. قولی نیست؛ به نظرم شهرداری با تفاهم به جای تقابل میتواند مسائل را حل کند.
شما در مدیریت جلسات شورا و همینطور در ارتباط با اعضا و حتی خبرنگاران با لحن شوخی مطالبتان را بیان میکنید، حرفهایتان چقدر جدی است چقدر شوخی؟
اکثر شوخیهای من جدی است. اصلا خیلی حرفها را نمیتوان جدی گفت. بار منفی حرفها وقتی با شوخی ميگوييم، گرفته میشود و کسی ناراحت نمیشود. اگر هم کسی ناراحت شد، میتوان با توجه به اینکه شوخی بود عبور کرد. این ویژگی را آیتالله هاشمی هم داشتند؛ بعضا با شوخی رفتار میکردند.
قبول دارید که از نگاه مردم در این یک سال شهرداری و شورای دور پنجم موفق نبودهاند؟
از نگاه من شورا موفق بوده اما تبلور کار شورا در شهرداری است. شهرداران انتخابی هنوز آن حسی را که قبل از انتخابات ایجاد شد محقق نکردند. این به این معنی نیست که کاری نشده بلکه آنطور که انتظار داشتند، اقدام نشده. آقایان نجفی و افشانی در نگهداشت شهر موفق بودهاند و حقوقها بهموقع است اما مردم تغییراتی میخواستند که اجرائی نشد و پیگیریهایی بهخصوص در موضوع فساد میخواستند که آن هم تحقق نیافت. مقداری هم فضای بیثباتی وجود دارد. اصلاحات با ایدههای مناسبی آمده اما با واقعگرایی و عملگرایی باید مسلطتر عمل کند. شورا توانسته فضای مثبت کار را فراهم کند و در مدت کوتاهی به مسائل شهر مسلط شده است.
یکی از انتقادات به شورا این بود که جریان اصلاحات بهجای اینکه دنبال کارکردن باشد، دنبال چیدن افراد خود در سمتهای مختلف بوده، قبول دارید؟
قبول دارم و این واقعیت دارد؛ اما مسئله این است که در چارچوب یک فعالیت همافزا و مشترک نیست تا بتوانند کار را پیش ببرند و همگن نیستند و اثر مناسبی ندارد.
قبول دارید که قالیباف با چند معاون خود شهر را اداره کرد و راز موفقیتش مدیرانش بود؟
شهردار تیمی میخواهد که به حرفش گوش دهند. این شرایط حتی برای مقام معظم رهبری هم هست که تیم اجرائی دولت نمیتواند منویات ایشان را اجرائی کند. در شهرداری هم آقای افشانی برای برداشتن و گذاشتن مدیرانش تحت فشار است و همیشه به او میگویند «بهجای اینکه نیروهای قالیباف را بردارید، نیروهای نجفی را برمیدارید».
جریانی که مثلا اکثر سازمان شهرداری را در اختیار دارد و به همراه شهردار باید پاسخگوی عملکرد باشد و شاید حرف دل شهردار همین باشد که من نمیتوانم کار کنم؛ چون اکثر معاونان و مدیرانم را خودم انتخاب نکردم. البته پرکاری شهردار هم مهم است و شهر بهاینصورت با شهردار هماهنگ میشود. شهردار باید از پنج صبح حضور داشته باشد و خود در میدان باشد.
با فرض شهردارشدنتان، اولویتتان برای شهر چیست؟ مثلا همان جابهجایی و تغییرات را که گفتید آقای افشانی برایش تحت فشار است، میتوانید اعمال کنید؟ قدرتش را دارید؟
من تمایلی برای شهردارشدن ندارم و به ثبات مدیریت اعتقاد دارم؛ اما به نظرم تعدیل از بالا برای کوچکسازی و چابکسازی شهرداری لازم است و تعداد معاونتها تقریبا باید نصف شود. آنوقت مدیریت شهر آسانتر میشود. وقتی تعداد پستهای مدیریتی زیاد است، درگیریهای شهردار هم بیشتر است؛ زیرا این مدیران همافزا نیستند و تعارض مدیریتی با هم دارند.
یکی از نقدهایی که به شیوه مدیریت شما در شورای شهر میشود، این است که گفته میشود از جریان آزاد اطلاعات از سوی رئیس شورا به اعضا و مردم به نظر هراس دارید و از این لحاظ بین دوره شما با دوره گذشته تفاوت هست.
اینطور نیست که آقای چمران دسترسی به اطلاعات ویژهای داشته.
اما بارها اعضای شورا علنی اعلام میکردند که آقای چمران گزارشها را نگه میدارد یا به کمیسیونها نمیدهد!
گزارشهای بازرسی عمدتا محرمانه میآید و به دبیرخانه محرمانه و بعد کمیسیونها و اعضا داده میشود و چون مهر محرمانه دارد، قابل کپی نیست. گزارشها ردهبندیهای مختلف محرمانه، خیلی محرمانه، سری و فوق سری دارد و امکان دارد به ایشان گزارشی بالاتر از محرمانه رسیده باشد. به من تاکنون گزارش بالاتر از محرمانه نرسیده و من فکر نمیکنم شهرداری جایی باشد که گزارش بالاتر از محرمانه به آن برسد. گزارشها عمدتا محرمانه است و اگر سری یا فوقسری باشد، با خودشان میآورند و نشان میدهند و برمیگردانند و قابل نگهداری نیست.
در پایان دوره چهارم گفته شد که بسیاری از اطلاعات از شورا خارج شده است
نه، اینطور نیست. چیزی از شورا خارج نشده. درعینحال توجه کنید که گزارشهای سازمان بازرسی کل کشور گزارشهای متقن و نهایی نیستند. بخش را بررسی میکند و گزارش را تهیه و ایراداتی را بیرون میآورد و برای ما میفرستد. ما این اطلاعات را موظفیم برای شهرداری بفرستیم و پاسخ بگیریم. شهرداری هم روی همین نامه بازرسی نامه میزند و پاسخ را از دستگاه مربوطه میگیرد و ما هم پاسخ را برای بازرسی کل کشور میفرستیم و دوباره روی آن نظر میدهد و بههمیندلیل بهنتیجهرسیدن گزارشهای سازمان بازرسی کل کشور خیلی طول میکشد. مثلا برخی گزارشها برای چند سال قبل هستند که هنوز نتیجه قطعی ندارند.
گزارش املاک نجومی هم در همین مرحله از دفتر شهردار سابق بیرون درز کرد؟ همانجا کپی شده بود!؟
قانونا نباید کپی شود و اصل نامه باید برود؛ ولی در همان دفتر شهردار امکان کپی برای ثبت اسناد هست. افرادی در مسیر اداری گزارش هستند که میبینند؛ ولی مسئله این است که این گزارش هنوز نهایی نشده و هنوز به حکم نرسیده است.
پس معتقدید که آقای چمران بهعنوان رئیس شورا ممیزی نداشته است؟
این را نمیتوانم قطعی بگویم. ممکن است وزارت اطلاعات درباره عضوی از شورا تذکری داشته باشد. نمایندهشان میآید تذکر را به من میدهد و من منتقل میکنم، ممکن است به خود آن عضو منتقل کند؛ یا اتفاقی در شهر در حال وقوع است؛ برای اینکه پیشگیری کنند، به ما اعلام میکنند. مثلا در گذشته قراردادی با سوئیس برای خرید واگن در حال امضا بود که بازرسی کل کشور غیرقانونیبودن آن را اعلام کرد و جلوی آن را گرفتند. مثلا درباره خودسوزی یا گوشبری مواردی بوده که اغلب سیستمهای امنیتی به ما تذکرهایی را میدهند و به ما منتقل میکنند.
این موارد که انتقالشان منطقی است. سؤال من درباره گزارشهایی بود که حداقل باید به اعضای کمیسیونها منتقل شود؛ اما به دلیل دیگری جز قوانین شورا و با مصلحتانديشی رئیس شورا منتقل نمیشود!
تابهحال چنین مواردی نداشتیم.