خبرآنلاین نوشت: وقتی برجام مورد توافق ایران و ۵+۱ قرار گرفت، آرایش فضای سیاسی داخل کشور تغییر کرد و عرصه انتخابات مجلس عملا به میدان رقابت برجامیان و نابرجامیان بدل شد. امروز نیز وقتی آمریکا از برجام کنار رفت و به ادای تعهداتش پشت پا زد، دو دیدگاه در عرصه سیاسی کشور به طرح دیدگاه میپردازند.
موافقان دولت میگویند «با برجام، قطعنامههای سازمان ملل ملغی و سایه جنگ از سر کشور دور شد. امروز اجماع جهانی علیه ایران شکست و آمریکا تنها و منزوی است ضمن آنکه مردم نیز متوجه غیرقابل اعتماد بودن آمریکا شدند»، اما در مقابل منتقدان دولت به خسارتهای امضای برجام اشاره میکنند و معتقدند «امتیاز بزرگی دادیم، اما چیزی عایدمان نشد».
حسین اللهکرم معتقد است اقدامات ضدایرانی آمریکا بر آرایش فضای سیاسی کشور تأثیر دارد بنابراین باید اقدامات متقابل انجام داد تا جلوی اثرات منفی آن را گرفت.
مشروح این گفتگو با حسین الله کرم را در ادامه بخوانید:
بعد خروج ترامپ از برجام و اعمال بخش اول تحریمها علیه ایران، اتاق اقدام در وزارت خارجه آمریکا تشکیل شد، آیا این وضعیت بر مناسبات سیاسی داخل کشور تأثیر میگذارد؟
تأثیر تشکیل گروه اقدام میتواند در مسئله داخلی ایران براساس مقابله به مثل تأثیر بگذارد. یعنی ایران هم در وزارت خارجه گروه اقدام علیه منافع آمریکا تشکیل دهد. عدم شکل گیری چنین گروهی میتواند تأثیر سوء داشته باشد یعنی گروههای مخالف دولت دوازدهم بی عملی را به دولت نسبت دهند و بگویند همانند زمانی که آمریکاییها در وزارت خزانه داری اتاق جنگ علیه ایران تشکیل دادند، دولت آقای روحانی در مقابل تشکیل گروه اقدام در وزارت خارجه دولت ترامپ نیز بی تفاوت عمل کرد و این بی عملی از سوی دولت میتواند جبران ناپذیر باشد. در واقع منتقدان دولت میتوانند با این استدلال دولت و عملکرد آن را زیر سئوال ببرند.
جناحهای سیاسی باید چه کنند، آیا این فشارها و جنگ اقتصادی آمریکا بر رقابتهای سیاسی داخل کشور هم سایه خواهد انداخت؟
سیاست خارجی و سیاست داخلی دو روی یک سکه هستند و بر روی هم اثر خواهند داشت، ممکن است اثرها کوتاه مدت یا بلندمدت باشد. به نظر میرسد که فشار اقتصادی، جنگ روانی و تشکیل گروه اقدام میتواند در مناسبات داخلی ما اثر بگذارد و مقابله با جنگ اقتصادی را سختتر کند. همچنین موجب فاصله و شکاف بین نیروهای داخلی شود. مگر اینکه نیروهای داخلی در مقابل هر کنش، واکنش لازم را نشان دهند؛ این واکنشها میتواند ایجاد وحدت کند.
الان فاصله اصولگراها و اصلاح طلبان در مسئله اقدامات ضدایرانی آمریاک خیلی از هم زیاد است یا خیلی به هم نزدیک است؟
اساسا اصلاح طلبان دنبال مذاکره و ترمیم پل تخریب شده توسط ترامپ هستند، این درحالی است که اصولگراها ظاهرا به دنبال این هستند که این پل هرگز ساخته نشود و این پل تخریب شده به همین شکل باقی بماند بنابراین فاصله تقریبا زیاد است، مگر اینکه هر دو طرف براساس واقعیات واکنش مشخص و در حد و اندازه لازم را در مقابل کنشهای دشمن نشان دهند. واکنش در مقابل کنش است یعنی وقتی آمریکا گروه اقدام علیه ایران را تشکیل میدهند ایران هم باید گروه اقدام علیه آمریکا تشکیل دهد این موجب نزدیکی دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب میشود. نه اینکه جریان اصلاح طلب دنبال مذاکره باشد و برخی نیروهای آن جریان نامه حمایت از مذاکره با آمریکا بنویسند و امضا کنند. این مسائل موجب دامن زدن شکاف میشود.
در اوضاع کنونی صحبت از اتحادملی، موضوعی آرمانی است یا واقعیت؟
اتحادملی یک نیاز و اجبار است. راهی جز این نیست مگر آنکه یک بخشی از این جریان تحت تأثیر نفوذ غرب باشد و در پازل آنها بازی کند که آنها باید از صفحه شطرنج ایران کنار گذاشته شوند.
منظور کنار گذاشتن نیروهایی است که دنبال مذاکره با آمریکا هستند؟
آنهایی که حاضر به مقابله به مثل نیستند، باید کنار گذاشته شوند.
انتقادی هم به بخشی از جریان اصولگرا وارد است و آن اینکه در اوج جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران، مطالبات مردمی را تشویق و تشدید میکند، آیا به نظر شما این انتقاد وارد است؟
شاید بخشهایی از جریان اصولگرا دست به این کار میزدند یا آنکه تلاش میکردند این وضعیت را مورد بهره برداری قرار دهند، اما بلافاصله در همان دی ماه سال ۹۶ متوجه شدند که این حرکتهای خیابانی به طور دو لبه عمل میکند. به نظرم میآید که آنها این رویکرد را رها کردند.
شما گفتید که اصلاح طلبان باید برای حرکت به سمت اتحاد ملی واکنش مناسب و لازم را به اقدامات ضدایرانی آمریکا بدهند، اصولگراها باید چه کار کنند که به سمت اتحاد ملی قدم بردارند؟
بحث واکنش در حد لازم و نه حتی مطلوب میتواند گام اولیه به سمت حفظ منافع ملی برداشته شود و در مرحله بعد گام مقابله به مثل مطلوب ایجاد شود. در اینجا نقشها باز تولید و بازتوزیع میشود و جریانات و گروهها نقشهای جدیدی پیدا میکنند و به نظرم در آن وضع است که به سمت وحدت ملی پیش میرویم.