فرارو- با ادامه رشد شاخص کل بازار بورس در چهارمین روز پیاپی، حالا این بخش از بازار داراییها در ایران توانسته در شرایطی که کمتر چشمانداز مثبتی در اقتصاد ایران وجود دارد، خریداران را به سمت خود جذب کند. این بازار در حالی که توانسته سود خوبی را برای بخشهایی از سهامداران محقق کند، بدون نگرانی درباره چشمانداز آتی صنایع فلزی و پتروشیمی پیامی را به سرمایهگذاران ارسال میکند که در شرایط نوسانی سایر بازارهای دارایی، میتوان روی کسب سود از بازار بورس حساب ویژهای باز کرد. در عین حال، در این رویه کسب سود اقتصاد هم ضرر نمیبیند و سطح تورم هم بالاتر نخواهد رفت.
این اتفاق مثبت در حالی رقم خورده که بازیگران بازار بورس روز گذشته شاخص کل بورس را به عدد ۱۲۸ هزار واحد رساندند و امروز صبح نیز شاخص حدود 3700 واحد رشد داشته است. جالب است که سریال رکوردشکنیهای بورس و شاخص کل طبق تحلیل اغلب کارشناسان همچنان ادامه خواهد داشت و آزادسازی قیمتگذاری خودرو هم میتواند به رشد بیشتر بازار کمک کند. در این باره با حمید میرمعینی تحلیلگر ارشد مسائل مالی و کارشناس بازار بورس گفتگویی را ترتیب دادهایم که در ادامه در شش بخش مجزا تقدیم میشود.
چرا شاخص کل در سه روز ۱۲ هزار واحد رشد کرد؟
در این باره حمید میرمعینی کارشناس و تحلیلگر ارشد بازار بورس در خصوص وضعیت حاکم بر بازار بورس به فرارو گفت: «قاعدتا هنگام تحلیل بازار بورس برخی مولفهها از وزن بیشتری برخوردار هستند. در عین حال هر مولفه بسته به زمان و شرایط و اقتضائاتی که وجود دارد از وزن بیشتر یا کمتری برخوردار گردد. زمانی شاید تحریمها، تنگناهای بینالمللی و مسائل سیاسی اثرات بیشتر و وزن بالاتری را در تحلیلهای اقتصادی مالی به خود اختصاص میداد، گاهی شاخصهای عملکردی درون شرکتها اثر بالاتری داشته و زمانی هم شاخصهای اقتصادی وزن و اعتبار بالاتری در تحلیل وضع موجود بازار بورس دارند. در مقطع فعلی هم فعلا بازار بورس تحت تاثیر نوسانات نرخ ارز بوده و این عامل اثرگذاری بالایی روی میزان سودآوری شرکتهای صادرات محور حاضر در بازار بورس دارد. در این چند روزه (و شاید هم یک هفته اخیر) جز این مولفه، سایر موارد نقش چندانی در رشد تصاعدی شاخص کل و نیز بازدهی بالای سهام برخی از شرکتها نداشته است. در عین حال خوشبینیهایی که در بازار سرمایه به علت درآمدهای ارزی شرکتهای صادراتمحور وجود دارد را بایستی دلیل اصلی رشد شاخص در این روزها دانست. این خوشبینی که از تصویب احتمالی طرح ساماندهی بازار ارز در دولت ناشی میشود، دلیل اصلی رفتار خریداران برای تمایل پیدا کردن به خرید سهام شرکتهای صادرکننده پتروشیمی، فولاد و مواردی از این دست است. گویا با رونمایی از این بسته ارزی تا دوشنبه، چشمانداز سودآوری شرکتهای صادرات محور حاضر در بازار بورس باز هم بهتر خواهد شد؛ بنابراین رشد شاص کل در بازار بورس در اینروزها عمدتا ناشی از این مورد است.»
کدام بازارها رشد بهتری دارند؟
حمید میرمعینی تحلیلگر تکنیکال بازار بورس با اشاره به اثرات بسته ارزی جدید دولت روی تصمیمات آتی سهامداران به فرارو گفت: «بازار بیراهه نمیرود. از آنجا که مبنای ارزشگذاری در بازار بورس ایران و یا سایر بازارهای جهانی عمدتا چشمانداز نرخ سود است، ازینرو هر عاملی که باعث شود سود شرکتها افزایش یابد مولفه موثر آن حوزه در نظر گرفته میشود. در ایران هم در این مقطع، تصمیمگیری برای افزایش یا کاهش قیمت سهام مستقیما از عامل دلار و تاثیر آن روی سودآوری شرکتها تاثیر میپذیرد. بر این مبنا، سرمایهگذاری در شرکتهای صادراتمحور احتمالا همچنان سودآور خواهد بود چرا که با توجه به رشد قیمت ارز از سوی دولت و نیز داشتن منابع ارزی به نسبت متنوع و متنابه این شرکتها باز هم با افزایش درآمد روبرو میشوند. از آنجا که درآمدهای سالانه صنایع صادرات محور اعم از فلزات اساسی، بخش پتروشیمی، بخش معادن و نیز صنایع معدنی مستقیما در معرض قیمتگذاری در محدوده ۶ تا ۷ هزار تومان برای دلار از طریق بسته سیاست ارزی جدید دولت است، این بخشها احتمالا از جمله صنایعی هستند که سودآوریشان در بورس مستقیما به دلیل بسته جدید ارزی دولت روندی رو به رشد را سپری خواهد کرد. این شرکتها به لطف منابع ارزی وافر، احتمالا در آینده حتی علیرغم اعمال تحریمها، همچنان سودآوری بالایی خواهند داشت. یک نکته هم نباید فراموش شود. اینکه برخی به غلط شرایط فعلی بورس را حبابی میدانند که چنین نیست و بازار در حال حرکت بر مبنای تصمیمات درست است.»
این رشد تا چه زمانی ادامه پیدا میکند؟
دکتر میرمعینی با تحلیل شرایط حاکم بر بازار بورس در پاسخ به سوال فرارو گفت: «قطعا با اعمال تحریمها از سوی آمریکا ادامه صادرات محصولاتی مثل مواد پتروشیی، فلزات و مواد معدنی به مشکل میخورد ضمن اینکه نحوه نقل و انتقال ناشی از فروش محصولات صادراتی هم دچار محدودیت و مشکل میشود. این یعنی میزان فروش و تولید شرکتهای صادرات محور دچار مشکل خواهد شد. ولی از طرفی، چون نرخ تبدیل ارز به ریال از اهمیت بالاتری برای پیشبینی چشم انداز سود این شرکتها برخوردار است کاهش میزان فروش شرکتها احتمالا از این ناحیه جبران خواهد شد. بر این مبنا، چون بین نرخ ارزی که شرکتها در بودجه خود به ثبت رساندهاند با نرخی که دوباره افزایش یافته و اعمال شده، تفاوت وجود دارد و به همین دلیل هم هست که بازار سرمایه به پیشواز صنایع مذکور رفته است. در عین حال، شرکتهای صادرات محور، چون منابع ارزی زیادی از گذشته و نیز از محل فروش ۵ ماه ابتدایی سال به دست آوردهاند، پس همچنان از این ناحیه وضعیت خود را تقویت میکند. این مکانیسم (فروش منابع ارزی گذشته و عرضه دلار به بازار ارز) که بایستی با اجازه سهامداران به شرکت و هیئت مدیره به فروش برسند، قبلا به دلیل نرخهای پایین دلار چندان برای فروش و عرضه به صرفه نبود، اما حالا به صرفه بوده و اثر شدیدی روی سوداوری شرکتهای مذکور خواهد گذاشت. البته اثرگذاری این عامل روی سودآوری شرکت احتمالا نسبت مستقیمی با دوره تحریمها دارد، ولی حداقل برای یک دوره میتوان نقش این عامل را روی چشمانداز آتی شرکتهای مذکور فوقالعاده مثبت ارزیابی کرد. در آینده، اما با کاهش حجم صادرات شرکتها و نیز تعدیل نرخ ارز در بودجه سالانه، میتوان گفت: اثرگذاری نرخ ارز روی سوداوری شرکتها به میزان بسیار پایینتری برسد و تاثیر آن روی روند رو به رشد قیمت سهام شرکتها و رشد گسترده شاخص کل متوقف خواهد شد.»
چرا شاخص اینقدر رشد کرده است؟
«تصور من این است که رویه فعلی بورس در بخش صنایع فولادی و پتروشیمی بین ۵ تا ده روز ادامه خواهد داشت. در خصوص شاخص کل هم فکر میکنم در مقایسه با وضعیت بورس در سالهای گذشته، برجستگی عدد شاخص کل را نباید چندان در نظر گرفت. البته که رشد روزانه شاخص که بین ۳ تا ۴ هزار واحد بوده، به این دلیل است که واقعا شاخص بزرگ شده و بازدهی عمومی بازار سرمایه افزایش یافته است. به نوعی به ازای هر ۳ تا ۴ هزار واحد رشد در شاخص کل، بازار بورس بین ۲ تا ۳ درصد بازدهی داشته است. منتهی وقتی این برجستگی را با مبنای پایهای که نسبتا هم قدیمی است در نظر میگیریم، میبینیم که نباید خیلی به عدد شاخص توجه کرد چرا که شاخص برمبنای آن محاسبه میشود. یک چیز را هم نباید فراموش کرد که شرکتهای این بخش ارزش دارایی و سرمایهای بالایی داشته و یک جهش ۵ درصدی در دارایی ۳۳ هزار میلیارد تومانی آنها باعث خواهد شد تا بورس یک تکان واقعی بخورد.»
چرا بخشهای خودرو، فن آوری و خدمات بورس وضعیت خوبی ندارند؟
حمیدمیرمعینی با اشاره به اهمیت آزادسازی قیمت خودرو برای تقویت جایگاه خودروسازان در بازار بورس، به فرارو گفت: « آیتی از آنجا که بازاری خدماتی است کمترین تاثیرات را از افزایش تورم و نرخ ارز در بخش دارایی شرکتها به خود دیده است. از آنجا که شرکتهای خدمات رسان بخش آی تی و فن آوری داراییهای چندانی ندارند اساسا دارایی محور نیستند، تحت تاثیر دو عامل تورم و نرخ ارز چندان افزایش دارایی نداشتهاند. در عین حال نرخ به رغم رشد تورم، نرخ ارائه خدمات این شرکتها افزایش پیدا نکرده و انتظار معقولی هم در بازار برای افزایش نرخ خدمات این بخش وجود ندارد. در مجموع آن دسته عواملی که لازم است تا یک سهم مورد استقبال قرار گیرد، مثل افزایش ارزش سودآوری یک سهم و یا رشد ارزش جایگزینی داراییهای یک شرکت، بروز نکرده تا همچنان شاهد اقبال مناسب و یا بالا به سهام شرکتهای این بخش نباشیم. البته در میانمدت (افق یک ساله) ممکن است به دلیل رشد نرخ خدمات این شرکتها و گسترش تراکنش، شاهد اقبال دوباره به سهام این قبیل شرکتها باشیم. در بخش خودروها هم علیرغم داراییهایی بسیار زیاد خودروسازان و رشد تولید در فصل بهار، مورد توجه بازار نبوده و نیستند چرا که سودآوری آنها چندان چشمانداز مثبتی ندارد. دلیل این امر هم افزایش بهای تمام شده تولید به واسطه خرید مواد و قطعات داخلی و خارجی با قیمت بالاتر است. ضمن اینکه قیمت محصولات تولیدی این شرکتها همگام با رشد سطح عمومی قیمتها افزایش نیافته است. در اصل ممانعت دولت از افزایش قیمت خودرو باعث شده تا بین قیمت بازار و کارخانه خودروهای تولید داخل فاصله زیادی بیفتد و البته همه این رشد نصیب دلالان شود.
به تعریف دیگر، سهامداران این شرکتها باید منتظر باشند دولت با آزادسازی قیمت خودرو موافقت کند و زمینه حذف شورای رقابت از قیمتگذاری را حذف کند. این اتفاق اگر رخ دهد قطعا سهام خودرویی ها هم به دلیل بروز یکباره درآمد در صورتهای مالی شرکتهای خودروسازی سودآور شده و با اقبال بالایی مواجه خواهد شد. در غیراینصورت، خودروسازان متحمل زیان هنگفتی شده و به همین دلیل هم هست که خریداران کمتر به سمت این قبیل سهمها میآیند. البته پالسهای مثبتی در این زمینه به گوش میرسد که به زودی قیمتگذاری خودرو آزاد میشود که البته تنها راه حل این مسئله هم همین مورد است.»
سیاست دولت برای حمایت بازار سرمایه چه باشد؟
میرمعینی در پایان با اشاره به اهمیت سیاستگذاری درست دولت برای هدایت جریان نقدینگی به سمت بورس و رونق سرمایهگذاری در تولید نیز گفت: «در مجموع ریسک در بازار سرمایه نسبت به همیشه بیشتر شده (تحریمها، ریسکهای اقتصادی آتی و ..) منتهی دولت به عنوان بخشی که حدود مالکیت هفتاد درصد از سهام بازار را دارد، با توجه بیشتر به این بازار و افزودن بر جاذبه بازار حضور مردم و خریداران را در این بخش تقویت کند. موردی که میتواند در آینده بازده بازار را از سطح فعلی ریسک بالاتر ببرد. اگر همتی به خرج دهد و بازار بورس را به عنوان بازار اثرگذار در اقتصاد بپذیرد، میتواند بسیاری از پولهای سرگردان و هوشمند را از طریق بازار بورس به سمت بخشهای صنعتی و واحدهای تولیدی هدایت کند. در این راه دولت بایستی با حمایت از این بخش و افزودن بر جاذبههای حضور در بورس، به این بازار جهت انجام وظیفه اصلی خود که همانا جذب نقدینگی برای رشد تولید در کشور است کمک کند. هدف فعالان بازار و سرمایهگذاران این است که از سرمایه خود بازده کسب کنند و چه بهتر که این بازدهی به جای ایجاد سود از طریق اختلال در بازار مسکن، ارز و بازار خودرو، در بازار سرمایه حضور پیدا کرده و علاوه بر انتفاع فرد، چرخ واحدهای تولیدی را هم به چرخش وادار کند.»
و الا فرمول محاسبه شاخص و هیچکس نمی فهمه.
چند تا سهم شاخص ساز و مثبت میکنن تا شاخص بره بالا