دوران نفت به سر نیامده؛ اما پایان دوران نفت ارزان قطعا فرارسیدهاست. اکنون دیگر نفت بشکهای 300 دلار یک افسانه نیست و کارشناسان، بانکدارها و نظامیان باید خود را برای این وضعیت جدید آماده کنند.
روزنامه لیبراسیون در تحلیلی از اوضاع جهانی بازار نفت نوشته است؛ دنیا روزبهروز تشنه نفت میشود و این مشکل رو به افزایش است. مصرف فزاینده جهانی و تنشهای ژئوپلیتیک، باعث افزایش باورنکردنی قیمت نفت شدهاند. این وضعیت هم پیامدهایی مثبت دارد و هم تبعات منفی را همراه خویش به بار میآورد. آنهایی که نگاهی خوشبینانه نسبت به این وضعیت دارند، تصور میکنند که تکنولوژی و پول بهدستآمده از نفت گران باعث خواهد شد ذخایر جدیدی کشف شوند. اما عدهای دیگر بر این اعتقادند که با وجود تکنولوژی هم تا دو دهه دیگر دوران نفت به سر خواهد آمد و جهان وضعیت نوینی را به خود خواهد گرفت. آنها حتی پا را از این هم فراتر گذاشته و احتمال میدهند که تا یک دهه دیگر نفت به پایان عمر خود برسد.
این روزنامه فرانسوی در ادامه مینویسد؛ قبل از پایان دوران طلای سیاه، جهان بهشدت در معرض دگرگونیهای بنیادین قرار خواهد گرفت؛ زیرا تا آن زمان کشورهای تشنه نفت بیکار نخواهند نشست و در مقابل این واقعه شوم دستهای خود را به علامت تسلیم بالا نخواهند برد.
در آن وضعیت بغرنج ـ پایان دوران نفت ـ دیگر چه کسی دغدغه ملتهای آسیبپذیر را دارد، ملتهایی که قربانی قیمت سرسامآور نفت میشوند. در آن دوران ـ به استثنای دانشمندان، اقتصاددانها، مردمشناسان و فعالان محیط زیستی ـ چه کسی از افزایش قیمت نفت نگران میشود؟ مطمئنا سیاستمداران از این وضعیت نگران نمیشوند. با این وجود از کنفرانس استکهلم در سال 1972 مباحث مربوط به محیط زیست اشاعه یافتهاست و دولتها این واقعیت را پذیرفتهاند که از وابستگی سیارهای نسبت به یکدیگر برخوردارند.
در سال 1992 کنفرانس ریودوژانیروی سازمان ملل متحد در مورد محیط زیست و توسعه باعث شد مسیر برای تصویب کنوانسیونهای همچون کنوانسیون مربوط به آبوهوا هموار شود.
و سرانجام در اجلاس سران کشورها در ژوهانسبورگ در سال 2002، "توسعه اجتماعی" بهعنوان شاهکلید توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفت. با اینحال هیچ پیشرفتی برای نیل به چنین اهدافی صورت نگرفت. در مورد این مسائل مهم، زیاد صحبت میشود اما از عمل خبری نیست. نفت نیز به زودی پایان میپذیرد اما پیامد مهم آن این است که زندگی روزمره شرایط بغرنجتری به خود خواهد گرفت.
تبعات مثبت افزایش قیمت نفت امروز هیچکس دغدغه مصرف بهینه را ندارد. هیچکس در این اندیشه نیست تا منابع انرژی را کمتر مورد استفاده قرار دهد. با وجود میل فراوان به انرژیهای خاص که از ضایعات کمتری نیز برخوردار هستند، تا سال 2030 این نوع از انرژیها تنها دو درصد از مصرف جهانی را شامل خواهند شد. با این وجود کشورهایی همچون چین، برزیل، هند و کشورهای اروپایی خود را برای مواجهه با وضعیت جدید آماده میکنند.
لیبراسیون در ادامه تحلیلش از اوضاع نفت در جهان، به عدم توجه کشورهای دنیا به استفاده بیرویه از منابع انرژی انتقاد کرده و رشد بیحد وحصر مصرفگرایی را غیرعقلانی دانستهاست.
افزایش قیمت نفت؛ فرصتی گرانبها شوک نفتی که امروز در سرآغاز آن هستیم باید سیاستمداران جاهطلب را برای همکاری با یکدیگر متقاعد کند. اما چنین رویکردی نه در فرانسه، نه در اروپا و نه در هیچ جای دیگری مشاهده نمیشود. تبعات پایان پذیرفتن منابع نفتی بسیار خشن خواهد بود؛ اما سیاستمداران گویی تمایلی برای شنیدن این هشدارها ندارند. با این وجود، توسعه پایدار مستلزم این است که وضعیت جهانی رفاه و توجه به محیطزیست و انسانی کردن اقتصاد مورد توجه اساسی قرار گیرد.
هر سیاستمداری بهراحتی و بدون لکنت زبان میتواند توسعه پایدار را تعریف کند:"توسعه پایدار، گونهای از توسعه محسوب میشود که امکانی فراهم میکند تا نیازهای نسلهای فعلی بدون اینکه ظرفیتهای نسلهای بعدی را در معرض خطر قرار دهد، برآورده شوند."
با این حال، هرکسی پایداری را از دیدگاه خود تعریف میکند. اگر امروز اقدامی نکنیم، فردا قیمت نفت با طلا برابر خواهد شد و روزی هم استخراج آن غیرممکن خواهد شد و آبوهوا نیز بیشتر از گذشته گرم خواهد شد. پس امروز افزایش قیمت نفت فرصتی گرانبها برای تصمیمگیری است: یا عزمی راسخ برای تغییر جهان داریم یا با بیتوجهی نسبت به این مقوله باید خود را برای آیندهای سخت آماده کنیم. پس زندهباد نفت گران!