علی مفتح*؛ هنوز هم صحنه زیبای مهرداد کرم زاده قهرمان ایرانی پارالمپیک را یادم نمیرود که با همسر شاهزاده ویلیام انگلیسی بدون دست دادن، اما با ادبی اسلامی ایرانی تشکر کرده و مدال مسابقات را از ایشان دریافت کرد. امروز، اما اخبار «عکسهای جنجالی» آقای فغانی داور ایرانی حاضر در جام جهانی را دیدم و افسوس خوردم، اما بیشتر افسوس من برای واکنش ایشان به انتشار اخبار مربوطه بود. آن جایی که گفته اند: «اگر میخواهند حاشیه درست کنند همین الان بگویم که میروم... دست همسر و خانوادهام را میگیرم و میروم!»
چقدر راحت شده است حرف رفتن در این روزهای ایران من. از آقای فغانی عزیز تا سردار آزمون و دیگران، گویی غربت را به قربت ترجیح میدهیم. راحت قهر میکنیم از آن خاکی که مردان و زنانش در طول جنگ قهر الهی را به یک دنیایی که میخواست این مملکت را به چنگ بکشد نشان دادند. همان شهیدان و جانبازانی که با چنگ و دندان از این زمین دفاع کردند. آری! همانهایی که با دست خالی جلوی توپ دشمن میایستادند تا مبادا دروازههای خرمشهر به چنگال مهاجمین بیافتد. همانهایی که گوشهایشان سوت میکشید در برای آن همه شلیک خمپاره تا مگر دشمن جرات خطای دیگری را داشته باشد.
کم نیستند همین انسانهایی که مورد بی مهری هستند، اما به وطن بی مهری نمیکنند. آنهایی که روی زمینهای خاکی قصر شیرین ساقهای خود را جاگذاشتند تا من و تو بتوانیم بر روی چمن آرامش و امنیت قدم بزنیم. همانهایی که بی مهمات و بی کفش نظامی بهترین دیوار دفاعی را در بازی عشق درست کرده بودند. بازی عشق آنها عشق بازیشان بود... جان میباختند تا مگر خاک ببازیم...
هنوز هم در هر جای دنیا باشم از دست دادن با زنان نامحرم خودداری میکنم. این به معنای بی احترامی به آنها نیست. هربار که این اتفاق میافتد به آنها با احترام توضیح میدهم که هیچ تبعیضی در کار نیست، چون که اگر یک زن مسلمان ایرانی بود با زنان دیگر دست میداد. مردان با مردان مصافحه میکنند و زنان با زنان. حتی عذرخواهی هم میکنم و میگویم که امیدوارم باعث ناراحتی نشده باشم، اما این ارزشهای بنده است. آن جایی هم که با تعجب روبرو شوم توضیح میدهم که همان قدر که ارتباط بدنی میان مردان شما در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی محدود است، چون به عقیده ارزشهای جامعهی غربی حاکی از تمایلات همجنسبازی است، برای بنده هم همان قدر ارتباط بدنی میان مرد و زن تعجب برانگیز است.
به جز یک بار هیچ واکنش منفی دریافت نکردم! چرا که زمانی که توضیح منطقی در میان باشد هر انسانی قبول میکند و هر توضیح قانع کننده مورد قبول است ولو اگر باعث ناراحتی شود. نه تنها دختران مسیحی و یهودی بلکه حتی افراد بی دین هم به راحتی و بعد از توضیحی بسیار کوتاه پذیرفته اند چرا که تماس بدنی میان مرد و زن نامحرم مفهومی فراتر از دین و عقیده دارد.
یادم نمیرود دخترانی را که حتی لب به تحسین گشودند و از قدرت مسلمانان برای خودداری از هرگونه ارتباط که منجر به تحریک شود به من گفتند. یادم نمیرود افرادی را که با تعجب میپرسند: آیا میشود با همسر ارتباط داشت؟ و بعد از کمی خنده به آنها میگویم که همسران برای یکدیگر هستند. زمانی که در ادامه آیهی ۱۸۷ سوره بقره را میخوانم که «ایشان، یعنی زنان شما، همچون لباس (مایۀ شأن و منزلت و پوشش و آبرو و حیثیت) باشند شما را و شما نیز همچون لباس باشید ایشان را» با واکنشی همراه با تعجب از سوی دختران مواجه میشوم که به تحسین رابطهای پر از عشق و وفاداری در سایه این ارزشها میپردازند.
حتی آن دختر ارتودوکس مسیحی را هنوز هم به خاطر دارم که بعد از توضیح بنده تصمیم به عدم مصافحه با پسران گرفت و گفت: کزین پس تنها به دست تکان دادن بسنده خواهد کرد.
حتی اگر هم بگذریم از صحبتهای دینی و ارزشی، ورزشکاران و داوران باید در چارچوب قوانین کشور خود عمل کنند. این عزیزان از نظر حقوقی در کسوت نماینده جمهوری اسلامی ایران در صحنه بین المللی ظاهر میشوند. همان طور که سفیر جمهوری اسلامی بعد از خطایی در مقام سفارت نمیتواند به راحتی از کنار نقض قوانین عبور کند، از آقای فغانی هم انتظار میرود تا سعی در غذرخواهی برآیند.
بحث شخص در این جا مطرح نیست. ایشان حق دارند در خارج از کشور همان رفتاری را که از نظر قضاوت خودشان صحیح است برکار بگیرند. آن چه اینجا مطرح است حضور ایشان نه به عنوان «علیرضا فغانی» بلکه به عنوان داور انتخاب شده از کشور ایران است که مسئولیتی فراتر از مسئولیت شخصی را شامل میشود. اما از آن طرف هم امیدوارم که انشاالله کسی با ایشان برخورد بدی نداشته باشد چرا که آقای فغانی خود داور و قانون مدار هستند و همچنین افتخارات زیادی را برای ایران کسب کرده اند.
*دانشجوی رشته فلسفه دانشگاه لوون بلژیک