bato-adv
کد خبر: ۳۶۶۹۰۰

یک قاچاقچی: فروشنده‌های کلان مخدر خود مأموران زندان هستند!

"در چند مورد دستگيري، بارها مأموران را با رشوه 4‌يا 5‌ميليون توماني خريدم، ولي هيچ وقت حريف بسيجي‌ها نشدم. اين بار هم از طرف بسيجي‌ها شناسايي و دستگير شدم. شايد به خاطر اين باشد كه بسيجيان عاشق شهادتند."

تاریخ انتشار: ۱۰:۱۱ - ۲۰ تير ۱۳۹۷

روزنامه جوان با یکی از قاچاقچیان موادمخدر که توسط پلیس دستگیر شده است، مصاحبه کرد. متن این مصاحبه را می‌خوانید:

اتهامت چيست؟
فروش شيشه.

چند مي‌فروختي؟
گرمي 80‌هزار تومان مي‌خريدم و 90‌هزار تومان مي‌فروختم، اما هر بار از روي استرس پولي را كه مي‌گرفتم نمي‌شمردم. بعد متوجه مي‌شدم 5 هزار يا 10 هزار تومان كم است.

گراني دلار روي قيمت مواد تأثيري داشت؟
بله. شيشه گرمي 60‌هزار تومان بود كه شد 120‌هزار تومان دقيقاً دو برابر.

پس درآمد خوبي داشتي؟
متهم درجواب اين سؤال خنديد و گفت: «براي ما نه. چون پنج‌دست مي‌گشت تا به دست ما برسد. براي آنهايي خوب است كه شاخ‌هاي مافيا هستند و درآمدشان كلان است. كساني هستند كه با يك تلفن كلي كاسب مي‌شوند.

حرف از تلفن زدي، شنيده شده سيم كارت فروشندگان مواد با قيمت بالايي فروخته مي‌شود و آنها در فضاي مجازي به خريد و فروش مواد مشغولند؟
نه. اين كار در ايران انجام نمي‌شود، در ژاپن است كه سيم‌كارت قيمت خوبي دارد و خريد و فروش در فضاي مجازي انجام مي‌شود.

پس چطور فروشندگان با تلفن خريد و فروش مي‌كنند؟
مشتري وقتي به فروشنده زنگ مي‌زند اگر صداي خود فروشنده باشد حرف مي‌زند ولي اگر صدا برايش آشنا نباشد فوراً تماسش را قطع مي‌كند.

پس گراني سيم‌كارت بعضي فروشنده‌هاي مواد براي چيست؟
قيمت سيم‌ كارت آنها 200 تا 300ميليون است آن هم به خاطر اين است كه مشتري‌‌ها آنها را از روي صدا نمي‌شناسند و با واسطه هستند.

اين همه رد چاقو و خالكوبي روي صورت و گردنت براي چيست؟
براي قدرت‌نمايي. جاي چاقو ترسناك است پس بايد اراذل و اوباش اين شكلي باشند تا خوفناك به نظر برسند. همچنين جواب نامردي‌هايي است كه ديده‌ام. گاهي اوقات وقتي از دست نامردي دوست و آشنا به تنگ مي‌افتادم دست به چاقو مي‌شدم. خالكوبي هم براي ما ايرانيان عجيب است وگرنه امروزه اكثر فوتباليست‌ها و بازكنان مطرح جهان بدنشان خالكوبي است.

ما را ياد وحيد مرادي انداختي او رامي‌شناختي؟
چه كسي است وحيد را نشناسد. هم خودش هم قاتل و دور و بري‌هايش را مي‌شناسم. پيگير كارهاش بودم.

تا حالا چند بار دستگير شدي؟
دو بار به خاطر مواد دستگير شدم و يكبار چهار‌‌سال حبس كشيدم.

سپس متهم در جمع مأموران حاضر گفت: «حالا كه حرف از دستگيري شد بگذاريد دو واقعيت را بگويم. شايد به مزاج شما خوش نيايد ولي حقيقت دارد. دسته‌اي از فروشنده‌هاي كلان مواد‌مخدر خود مأموران زندان هستند! به همين دليل در زندان خيلي راحت مواد به دست زندانيان مي‌رسد و آنها مصرف مي‌كنند. ديگر اينكه در چند مورد دستگيري، بارها مأموران را با رشوه 4‌يا 5‌ميليون توماني خريدم، ولي هيچ وقت حريف بسيجي‌ها نشدم. اين بار هم از طرف بسيجي‌ها شناسايي و دستگير شدم. شايد به خاطر اين باشد كه بسيجيان عاشق شهادتند.»

راستي خودت مواد مصرف مي‌كني؟
نه. يكبار مسافري را سوار كردم كه مشتري موادمخدر بود. او گفت اولين بار است كسي را مي‌بينم كه خود فروشنده است ولي معتاد نيست!

bato-adv
مجله خواندنی ها