سید هادی خامنه ای در بخش دیگری گفت: به عقیده من که خط امام را صد درصد قبول دارم امام خمینی تعامل را قبول داشت ولی نه به صورت مطلق، بلکه مشروط. سیاستمداران امروز هم اینگونه عمل میکنند ولی شرط آن را در زمان لازم مطرح میکنند.
دبیر کل مجمع نیروهای خط امام در گفتوگو با مجله نسیم بیداری درباره اعدامهای دهه ۶۰ توضیحاتی را ارائه کرد.
به گزارش روزنامه ایران، «سیدهادی خامنهای معتقد است خط امام ایستادن بر سر عقایدی است که همان خط اسلام است و در قالب انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی تجلی یافته است. دبیر کل مجمع نیروهای خط امام در گفتوگو با مجله نسیم بیداری با تأیید این که پذیرش اشتباه هم یکی از ویژگیهای خط امام است، افزود: من تا به حال ندیدم که کسی صد درصد به اشتباهش اعتراف کند ولی البته اگر کسی بتواند در بعضی موارد به اشتباهش اعتراف کند یک امتیاز است. خود امام در مورد ملیگراها این را گفته که ما اشتباه کردیم.
وی درباره تغییر نظر افراد هم گفت: دور از ذهن نیست اگر بگوییم که حتی مواضع امام هم در سال ۹۰ میتواند متفاوت با سال ۶۰ باشد، نه از این جهت که ایشان از اصولش دست میکشید اما متناسب با شرایط، مواضع نیز میتواند دچار تغییر شوند. برای این ادعا نشانههایی نیز هست. آن زمان که شعار جنگ جنگ تا پیروزی مطرح بود، امام معتقد بود جنگ جنگ تا رفع فتنه در جهان! اما مدتی بعد از آن قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و این کار را به نوشیدن جام زهر تشبیه کرد، پس با وجودی که پذیرش قطعنامه برای ایشان کار سختی بود اما قبول کرد.
سید هادی خامنه ای در بخش دیگری گفت: به عقیده من که خط امام را صد درصد قبول دارم امام خمینی تعامل را قبول داشت ولی نه به صورت مطلق، بلکه مشروط. سیاستمداران امروز هم اینگونه عمل میکنند ولی شرط آن را در زمان لازم مطرح میکنند. مثلاً در ابتدا میگویند آزادی اما بعد که زمان عمل فرا میرسد به تدریج محدودیتها آغاز میشود. در همهجای دنیا همین طور است.
وی ادامه داد: در مورد اعدامهایی که بعد از انقلاب اتفاق افتاده، باید گفت در زمان خلفای بعد از پیغمبر(ص) هم اتفاق افتاد. حضرت امیر هم بعضی انحرافات را در برخی کارگزاران دید و آنها را از کار برکنار کرد. بعد از انقلاب هم برخی گروهکها مسائلی به وجود آوردند که بسیار غیر عادی بود. نخست ترورهایی که صورت گرفت شرایط را امنیتی کرد. سال ۶۰ شرایط بسیار بدی بود، هر روز خبر ترور میآمد. آن هم ترورهای کور. شرایط سخت بود و شخصیتهای درجه اول هم در خطر بودند و بسیاری افراد مثل آقای هاشمی، خامنهای و موسوی اردبیلی تا برسد به آقای رجایی، باهنر و... مورد ترور قرار گرفتند. اینها باعث شد که شرایط جامعه از حالت عادی بیرون بیاید و دچار هرج و مرج بشود. ممکن است افرادی هم بر اساس احساسات اشتباهاتی هم بکنند ولی امامی که من سراغ دارم در همان سالهای ۶۲-۶۱ حتی نسبت به تعزیر، حساسیت داشت؛ به طوری که وقتی پیش ایشان از تعزیر سخن گفتند ایشان حرف گوینده را قطع کرد و گفت: نگویید تعزیر، بگویید جنایت! خب چنین امامی را میشود متهم کرد که حقوق بشر را قبول ندارد؟
دبیرکل مجمع نیروهای خط امام افزود: در یکی از سالهای ۶۲-۶۱ آقای فهیم کرمانی از طرف امام، مأمور بازدید از زندانها شده بود و در نتیجه گزارشهایی خدمت امام آورد که حاکی از شکایت و انتقاد زندانیان از وضع زندان و مسئولان زندان مثل آقای لاجوردی بود. امام برای رسیدگی به این مسأله، سران قوا را دعوت کرد. با تماس حاج احمدآقا من هم رفتم. امام بسیار ناراحت و گرفته بود از این ماجرا و سکوت بر جلسه حاکم بود تا جایی که آقای هاشمی سکوت را شکست و بعد گزارش را مقابل ایشان خواندند و تا کلمه تعزیر را آقای فهیم به کار برد، امام حرفش را قطع کرد و گفت نگویید تعزیر، بگویید جنایت! چنین دیدگاهی واقعاً مهم است! از همین رو نمیشود بسیاری از اتفاقات رخ داده را به امام، آن هم با چنین نگرشی نسبت داد. بعد از مدتی به ما اطلاع دادند که امام، من و آقایان سیدمحمود دعایی و دکتر هادی را خواستند. امام از مشکلات زندانیان گفتند و از ما خواستند که گزارشهایی برای ایشان ببریم.