رامبد جوان گفت: ما بسیاری از چهرههای موفق تلویزیون را مایوس و خسته کردهایم، بسیاریشان را راندهایم و دیگر انگیزه کار ندارند. مثلا رضا عطاران بهعنوان یک سریالساز موفق تلویزیون چرا نباید در این رسانه باشد؟
رامبد جوان که این روزها پنجمین فصل «خندوانه»، را روی آنتن دارد در گفت و گویی از دلایل و چرایی ادامه ساخت این برنامه گفته است.
به گزارش همشهری، او علاوه بر شرح جزییات برنامه سازی در تلویزیون و تاکید چند باره سختیهای این مسیر، به شایعاتی در خصوص اسپانسرهای مالی و میزان دستمزدهای «خندوانه» پاسخ داد. او همچنین یاد و نام رضا عطاران را به عنوان یکی از موفقترین سریال سازان تلویزیون در حوزه طنز، زنده کرد. در ادامه بخشهایی از صحبتهای او را میخوانید.
بازیگر خوبی نیستم!
من اصولا همیشه با خودم اینطور قرار گذاشتهام که منتظر نمیشوم تا برای کاری خبرم کنند؛ به همین دلیل است که فاز بازیگریام را کمرنگ کردهام؛ چون اصولا بازیگر خیلی خوبی نیستم و برای آنکه پیشنهاد بازی بدهند باید مدام منتظر بمانی، بعد افسرده شوی؛ دوست داری به همه ناسزا بگویی و اخلاقهای بد پیدا میکنی و حالت بد میشود (خنده).
برای اینکه مدام منتظر نمانم شروع کردم برای خودم کاردرستکردن؛ مثلا اینکه کارگردان بشوم و پروژه راه بیندازم. با این روحیهای که داشتم، یکی از آیتمهایی که به آن فکر میکردم، ساختن یک شوی تلویزیونی بود و برای اینکه فرمولهای آن را پیدا کنم، خیلی درباره شوهای فرنگی تحقیق کردم که ساختار مشخصی دارند. ما هم سعی کردیم برنامه را خیلی استاندارد برگزار کنیم؛ مثلا حتما باید یک گروه موسیقی در استودیو حضور داشته باشد و تماشاگر احساس کند در این مکان، موسیقی با او ارتباط لحظهای برقرار میکند؛ یا یک نفر به عنوان آدم اصلی همهچیز را بگرداند که اینجا رامبد است؛ کسی دیگر باید حرف مردم را بزند، پارازیت بیندازد، غر بزند و حتی خود پروژه را مسخره کند که نیماست. ضمنا برنامه حتما به تماشاگر حاضر در استودیو نیاز دارد تا تماشاگر داخل خانه احساس کند خودش در استودیو حضور دارد. خیلی جالب است که بارها در نظرات خواندهام: «تماشاگری که در استودیو نشستهای! شما نماینده مایی»! انگار مجلس است! و این خیلی جذاب است؛ کمدین و مهمان، موضوعات روز جامعه، گفتگو و... میخواهد. اگر بشود باید تصاویری از بیرون و خیابان و مردم هم داشت تا مردم احساس نکنند آنجا جزیرهای دورافتاده از جهان است بلکه با خودشان بگویند که این برنامه به میان ما هم میآید. همه این آیتمها را کنار هم گذاشتیم که استاندارد باشد و بعد به این فکر کردیم که کیفیت را چگونه ایجاد کنیم، چه حرفهای بزنیم و چگونه بزنیم. تمام اینها را به دست آوردیم.
شفاف سازی مالی «خندوانه»
تلویزیون پول میگیرد و ما فقط دستمزدمان را از شبکه میگیریم. وقتی کسی برای تلویزیون اسپانسر جذب میکند، تلویزیون ۱۰درصد آورده میدهد ولی همین را هم به خندوانه نمیدهند؛ چون معتقد هستند که این برنامه نیازی ندارد و اسپانسر برایش فراوان است. اگر از بیرون هم کسی بهعنوان رابط برای خندوانه اسپانسر بیاورد، باز هم ۱۰درصد را نمیدهند. ما فقط برآوردمان را ارائه میدهیم و آنها هم مانند همه برنامههای تلویزیونی همین مبلغ را تکهتکه میکنند و با زور و یقهگیری پرداخت میکنند؛ درحالیکه اسپانسر پول زیادی به تلویزیون میدهد. ما فقط بودجه کارمان را میگیریم؛ همین! هیچ پول اضافهتری وجود ندارد.
چون برند خندوانه متعلق به تلویزیون است؛ حتی من نمیتوانم با آن تیشرت بزنم و بفروشم یا کافهای به نام خندوانه بزنم. جالب است که تعداد زیادی کافه، سوپرمارکت و میوهفروشی به نام خندوانه وجود دارد که کارشان را انجام میدهند و تلویزیون یقه آنها را نمیگیرد، چون وقتی برای این کارها ندارد ولی ما طبق قوانین تلویزیون چنین اجازهای نداریم. شبکه، پول را از اسپانسر میگیرد و برآوردمان را پرداخت میکند. رقم ما هم شاید کمی گرانتر از برنامههای متداول اینچنینی باشد؛ چون برنامه ما ترکیبیاست. البته سریالها چندین برابر ما دریافت میکنند.
تا بهحال در این برنامه مقدار زیادی از جیب خودمان هم خرج کردهایم؛ مثلا اگر هفتهشتاد (۷۸۰) نبود باید یکسری از جوایز را از جیب خودمان میدادیم! باور میکنید جایزه مسابقه پرتاب صدمیلیونی را که ایرانسل باید میداد، به دلیل دعوای آقای... از تلویزیون با ایرانسل و خروج ایرانسل از کل برنامههای تلویزیون، خودمان دادیم؟ حتی تلویزیون هم متقبل نشد! خیلی جاها از جیبمان خرج کردهایم فقط به این دلیل که برنامه سرپا باشد.
خندوانه پولساز هست ولی برای تلویزیون، نه ما. ما دستمزدمان را میگیریم. بدیهیاست کسی مثل من بعد از ۲۷ سال کار بهعنوان طراح، کارگردان، مجری، سرپرست تیم ایدهپردازی و... نباید دستمزدش کم باشد. خندوانه برنامه موفقی هم هست؛ پس باید از برنامه و این تیم مراقبت کرد.
وقتی همه چیز واقعی است
همه کارهای ما خیلی شفاف است؛ از دعوت مهمانان داخل استودیو گرفته تا مهمانانی که قرار است با آنها معاشرت کنیم و مخاطب، حال خوبی پیدا کند. اصولا همه چیز در خندوانه واقعیاست؛ یعنی اگر میگوییم که مخاطبان برای حضور در استودیو در اپلیکیشن ثبتنام کنند، واقعا مخاطبان را از میان آنها انتخاب میکنیم و اجازه نمیدهیم پسرخاله و دخترخاله فلانی، مهمان به برنامه بیاورد. همین باعث شده است که مخاطب هم به ما و چیزی که میگوییم اعتماد کند.
در دعوت مهمانها هم سعی میکنیم سراغ خیلی از حوزهها برویم و محدودیت خاصی نداشته باشیم. اصولا قرار است آدمهایی را جلوی دوربین بیاوریم که مردم از معاشرت متفاوت ما با آنها لذت ببرند؛ یعنی مخاطب میداند که حتی اگر یک گیاهشناس یا متخصص طب سنتی هم به برنامه میآید، قرار است حرف تکراری نشنود و شاهد یک گفتوگوی جذاب باشد. همین نگاه هم باعث شده است که مهمانان با روی باز دعوت خندوانه را بپذیرند.
تلویزیون برنامهسازان موفق را رانده است
ما بسیاری از چهرههای موفق تلویزیون را مایوس و خسته کردهایم، بسیاریشان را راندهایم و دیگر انگیزه کار ندارند. مثلا رضا عطاران بهعنوان یک سریالساز موفق تلویزیون چرا نباید در این رسانه باشد؟! مهران مدیری که اینهمه سال نبوده و «دورهمی» نشان داد تفاوت بین بودن و نبودنش بسیار زیاد است، چرا باید اینهمه سال غایب باشد؟ بیژن بیرنگ چرا نباید با آرامش و راحتی کار کند؟ و خیلیهای دیگر.