سیامک داودی؛ بر اکثریت افراد جامعه واقعیتی ملموس قابل اثبات است که تعداد پزشک متخصص خصوصا در بعضی از تخصصها مانند قلب یا ارتوپدی به نسبت نیاز مردم کم است لذا دولت یا سیستم قانونگذاری ناچار است اصطلاحا ناز این افراد را بخرد مثال واضح برای آن این است که بعضا وزرای محترم بهداشت یا نمایندههای محترم پزشک مجلس صراحتا در سخنان خود ناخواسته بر جامعه منت گذاشته و با اعتماد به نفسی بی نظیرمی فرمایند آری اگر من همان امور مطب یا کلینیکم یا .. را پیگیری میکردم بسی درآمدم بیشتر از وزارت یا نمایندگی مجلس یا. بود.
کشور ما اکنون در زمینه تربیت مهندس، حقوقدان، اقتصاد دان و .... بسیار موفق عمل کرده و اکنون شاهدیم که میانگین درآمد این افراد به نسبت سایر همترازان علمی به استثناء پزشکان متخصص، دندانپزشک یا ... در حدی معقول است، اما درآمد پزشکان متخصص اکثرا تفاوتی معنی دار و کم نظیر حتی درقیاس با اکثر کشورهای جهان به نسبت سایر همترازان علمی مثلا یک دکتری پرستاری یا میکروبیولوژی نشان میدهد. البته باید اذعان کرد اگر این عزیزان متخصص ایده جدید یا نوآوری در زمینه امور پزشکی را داشتند شاید این درآمدها قابل توجیه میبود، ولی در فرض مخالف آن این درآمدها جز دسترسی صنفی خاص به جایگاه رانتی قابل توجیه نیست.
استمرار رانت برای گروههای خاص میتواند ناشی از ارائه اطلاعات نادرست به قانونگذاران به صورت عمدی یا غیر عمدی بر اساس شرایط ویژه یا بعضا تحمیلی باشد. اکنون سوال این است که آیا رانتی خاص برای استمرار کمبود پزشک متخصص در کشور وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوال باید دید که آیا واقعا بودجه یا امکانات لازم برای افزایش تربیت پزشک متخصص موجود نیست یا قضیه چیز دیگریست؟
این امر قابل اثبات است که استعداد نیروی انسانی و زمینه لازم برای افزایش پزشک متخصص یا دندانپزشک یا .. در کشور وجود دارد و فراوانند پزشکان عمومی که حاضرند هزینه لازم برای کسب تخصص را از جیب مبارک بپردازند همچنین فراوانند خانوادههای مرفهی که حاضرند هزینه متخصص شدن فرزندانشان را در داخل کشور بپردازند تا شاهد رنج دوری از فرزندانشان در خارج از کشور نباشند یا فرضا میشود که پرستاران محترم یا تکنسینهای اتاق عمل را که شاغلند و تجربه عملی کار را دارند به سرعت تبدیل به پزشکان متخصص حتی با پرداخت هزینه لازم توسط خودشان نمودیک نمونه موفق درصحت این مثال تجربه قبلی تبدیل بهداشت کاران دهان و دندان به دندانپزشک است.
اما احتمال دارد نگرانی از افزایش رقیب کاری که در مشاغل غیر حاکمیتی واضح و قابل اثبات است به نفع گروهی نباشد تا پزشک متخصص در مملکت فزونی یابد، شاید هم به این دلیل که متخصصان مدیریت در راس امور وزارت بهداشت نیستند و بدنه اصلی مدیریت در این وزارت در دست پزشکان متخصص است تا به تبع آن بعضا فرد یا افرادی در آن وزارت بخواهند از افزایش پزشک متخصص با بهانههای متنوع توجیهی جلوگیری کنند.
در نتیجه نیکوست از نظرات کارشناسی پزشکان متخصص در امور مدیریتی استفاده کرد، اما سپردن سیاستگذاری در این زمینه به افراد ذینفع مانند این است که برای نظرخواهی در مورد نام خلیج فارس فقط از ساکنین محترم عرب حاشیه خلیج فارس استفاده کنیم.
اکنون هم در طرح تحول سلامت به وضوح مشاهده میکنیم که بیشترین پرداختی با دلایل بهینه، منطقی و منصفانه در اختیار پزشکان متخصص است، چون اگر اینگونه نباشد فلان پزشک متخصص که کمبود آن در جامعه ملموس است اکثرا حاضر نخواهند بود وقت خود را دربیمارستانهای دولتی به جای مطب شخصی یا بیمارستان خصوصی تلف نماید در نتیجه طرح تحول قابلیت اجرایی مناسب را نخواهد داشت.
این منطق مورد اشاره قسمتی از راستی است، چون اگر همه راستیها بیان شود متخصصان علم اقتصاد یا مدیریت خواهند گفت: آیا بهتر نبود این سیاست همزمان باشد با این پند که به جای ماهی دادن اصلح است ماهیگیری را آموزش داد یعنی کافی است قسمتی از بودجه طرح تحول فقط به افزایش پزشک متخصص حتی با اعزام به خارج عملی شود تا با افزایش ضربتی پزشک متخصص مشکلات مردم در نقاط دور افتاده کشور براحتی حل شود قطعا بدون افزایش ضربتی پزشک متخصص تمامی راهکارها مقطعی و کوتاه مدت با اعتقاد به از این ستون به آن ستون فرجی است خواهد بود.
فرضا چرا نباید در یک خیابان پرتردد از شهری دور افتاده چندین تابلوی پزشک متخصص قلب یا ارتوپد نداشته باشیم تا در یک بازار رقابتی پزشکان ناچار شوند در منازل افراد حضور یابند تا نیازمندان به خدماتشان را با هزینه معقول ویزیت نمایند همچنین با وجود اینکه در زمینههای مختلف فنی و مهندسی یا علوم انسانی پیشرفتهای چشمگیری در کشور داشته ایم آیا دلیل معقولی در عدم افزایش ضربتی پزشک متخصص وجود دارد؟ اگر هم هست چرا از امکانات کشور یا افراد متخصص یا نمایندههای محترم مجلس برای رفع این چالش سریعا استفاده نمیشود؟
نقل است از بزرگان اگر عالمی چالشی قابل حل که به ضرر مردم است را ببیند و در آن زمینه سکوت کند شیطان بی زبان است و اگر همان عالم به خاطر منافع شخصی یا صنفی و گروهیش در جهت استمرار این درآمدها با برجسته کردن قسمتی خاص از راستی هاو نگفتن همه واقعیتها کوشیده و آن را توجیه کند در اصل عالم نیست بلکه ظالم است.
انشالله با افزایش پزشک متخصص در کشور از محل قسمتی از بودجه طرح تحول یا پرداخت هزینه آن توسط پزشکان عمومی داوطلب و با سایر راهکارهای ارائه شده با نظر متخصصان مدیریت یا اقتصاد یا .... کمبود پزشک متخصص در اسرع وقت در کشور حل شده و درآمد ماهانه یک پزشک متخصص به جز در مواردی که آن پزشک ایدهای جدید در رفع مناسب فلان بیماری را ابداع میکند حداقل تفاوت معنیدار با وزیر یک مملکت یا دکترهای متخصص در سایر رشتهها را نداشته باشد.