May 22 2024 - چهارشنبه ۰۲ خرداد ۱۴۰۳
- RSS
- |
- قیمت خودرو
- |
- عضویت در خبرنامه
- |
- پیوندها و آگهی ها
- |
- آرشیو
- |
- تماس با ما
- |
- درباره ما
- |
- تبلیغات
- |
- استخدام
دهم آذر ماه، سالروز شهادت آیتالله سیدحسن مدرس یادآور مجاهدتهای این روحانی فقیه در مجلس شورای ملی رضاخانی است. دورانی که مبارزات علیه سیستم استبدادی رضاشاه بصورت علنی امکانپذیر نبوده و مدرس سعی داشت با استفاده از اختیارات نمایندگی مجلس شورای ملی در جهت کنترل سلطنت شاه و حفظ استقلال کشورمان برآید.
امروز 72 سال از شهادت مرحوم مدرس میگذرد و این روز به نام روز مجلس نامگذاری شده است تا مستقل بودن، مردمی بودن و آزاده بودن را به نمایندگان ما گوشزد کند. در همین راستا، نظرات و دیدگاههای حمیدرضا ترقی عضو ارشد حزب موتلفهی اسلامی را در خصوص نقش و جایگاه مجلس جویا شدیم.
- جایگاه مجلس را در اندیشه حضرت امام (ره) چطور ارزیابی میکنید؟
حضرت امام خمینی (ُس) مجلس را در راس امور میدانستند و بر اساس آنچه از سخنان ایشان میشود استنباط کرد مجلس به عنوان یک قوهی مستقل مورد نظر حضرت امام (س) بوده که باید دولت را راه ببرد و هدایت دولت از وظایف مهم دولت است. طبیعتا بر اساس این نگاه با توجه به اینکه حق انحلال مجلس برای هیچ مقامی در نظر گرفته نشده، تجلی اعمال حق حاکمیت مردم در نظام سیاسی کشور است.
بر اساس موضعگیریهایی که حضرت امام نسبت به مجلس داشتند، نشان میدهد که حضرت امام مجلس را مرکزی برای مهندسی افکار عمومی جامعه، مرکزی برای قانونگذاری و مرکزی برای حفظ ارامش کشور و مرکزی برای اظهارنظر مردمی نسبت به همه مسایل کشور و نظام میدانستند و بر این اساس با توجه به مکانیزمهایی که برای مصوبات مجلس در نظر گرفتند که این مصوبات از کانال شورای نگهبان بگذرد، در واقع حضرت امام س) قوانین را بر اساس اسلام میپسندیدند و تاکیدشان این بود که مجلس، باید در قانونگذاری کشور، دولت و همه دستگاههای اجرایی را به سمت قوانین اسلامی و الهی سوق دهد.
بنابراین بر اساس این نگاه به نظر میرسد مجلس در اندیشه حضرت امام از جایگاه بسیار بالایی برخوردار بوده و حفظ این جایگاه هم به عهده نمایندگان مجلس است و هم به عهدهی مردم که در انتخاب نمایندگان دقت لازم را اعمال کنند.
- کارکرد نظارتی مجلس چه اهمیتی و تاثیری در تحقق رکن جمهوریت دارد؟
دامنه نظارت مجلس در واقع به حق نظارتی برمیگردد که در ساختار قدرت به مردم داده شده و مردم از طریق نمایندگان خود در مجلس نظارت بر عملکرد اجرایی کشور را دنبال میکنند و حق مالکیت مردم در این رابطه یعنی نظارت بر اجرا توسط نمایندگان باید اعمال شود و چنانچه نمایندگان مکانیزمهای لازم را برای نظارت بر حسن اجرای قانون نداشته باشند و یا نسبت به اجرای قانون بیتفاوت باشند و پیگیری لازم را نداشته باشند در واقع اینجا حق مردم را ضایع کردهاند. بر این اساس به نظر میرسد وظیفهی نظارتی مجلس وظیفهی مهمی است و نقش تعیینکننده دارد که شاید مهمتر از خود قانونگذاری است.
متاسفانه مجلسهای ما عمدتا گرفتار تورم قانونگذاری شده و وظیفهی نظارتیشان تحت تاثیر قانونگذاری قرار گرفته، به همین خاطر به نظر میرسد باید در برنامه مجلس و شیوه مدیریت آن اصلاحاتی صورت بگیرد که بتواند مجلس را به سمت نظارت بیشتر سوق دهد و این نظارت تضمینکننده اجرای قوانینی باشد که میخواهد مشکلات مردم را در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی حل کند.
- فکر میکنید قوه مقننه چه نقشی در تثبیت دو رکن جمهوریت و اسلامیت نظام به عنوان ارکان اصلی نظام جمهوری اسلامی دارد؟
قوه مقننه خود تجلی این دو رکن است. چون هم اعمال حق حاکمیت مردم را عملیاتی میکند، هم قوانین در بعد اجرا از کانال شورای نگهبان میگذرند و هم سلامت نظام را تضمین میکند. بنابراین نفس انجام وظایف درست توسط نمایندگان مجلس و عمل به وظایفی که در حوزهی اختیارات قوهی مقننه برای آنها در قانون اساسی ذکر شده، تضمین کننده دو رکن جمهوریت و اسلامیت نظام است و چنانچه مجلس به سمت عدول از اسلام و قانون اساسی حرکت کند – مثل مجلس ششم که تعداد مصوبات مغایر با شرع آن بسیار زیاد بود و شورای نگهبان آنها را رد میکرد – این نوع مجالس طبیعتا برای کشور مشکلساز میشوند و نمیتوانند از آن دو رکن به نحو درستی پاسداری کنند.
قسمی که در قانون برای نمایندگان ذکر شده کاملا وظیفهی نمایندگان را در این رابطه مشخص کرده که هم باید از مردم حمایت کنند، صدای مردم باشند و مشکلات مردم را در قانونگذاری حل و فصل کنند، هم باید ناظر بر اجرا توسط دستگاه اجرایی کشور باشند.
- در بحث رکن جمهوریت نظام، فکر میکنید بر اساس اندیشه امام (ره) و آموزههای قرآنی، رای مردم چه نقشی میتواند در ساختار جامعه مورد تایید اسلام داشته باشد و در اندیشه سیاسی حضرت امام رکن جمهوریت و حضور مردم در عرصههای اجتماعی از چه جایگاهی برخوردار بوده است؟
امام همیشه تاکیدشان این بود که رای مردم میزان است ولی این رای باید مبتنی بر اسلام و مبانی اسلامی باشد. ایشان شرطی را برای حضور مردم، مشارکت مردم و آرای مردم قایل بودند و آن شریط نگاه اسلامی به همه مسایل و انتخابها بود. بنابراین حضرت امام هم به وضوح به همان مردمسالاری دینی که امروز به عنوان یک تئوری در کشور مطرح است معتقد بودند و اعتقاد داشتند تا مردم بر اساس مبانی دینی و اسلامی نماینده را انتخاب نکنند و نامزدهای خود را به مجلس نفرستند، نمیشود انتظار تصویب قوانین اسلامی را داشت. لذا حضور مردم و نقش مردم از مهمترین موضوعاتی اذست که مورد توجه حضرت امام بوده ولی با این شرط که این رای و این حضور در چارچوب اسلام و مقید به رعایت ارزشهای دینی و اسلامی باشد.
- به نظر شما دقیقا مقصود حضرت امام از طرح بحث جمهوری به عنوان فرم حکومت اسلامی مورد نظر ایشان چه بوده است؟
طبیعتا آنچه که مورد نظر حضرت امام بوده، این است که شکل و پوسته حکومت ما بر اساس جمهوریت که ساختار مورد قبول همه دنیا هست باشد اما محتوای این نظام، قوانین، برنامهها، سیاستها و اهداف آینده این نظام جمهوری مبتنی بر اسلام باشد. بنابراین اینجا مردم هستند که رای میدهند ولی رای آنها باید تضمینکنندهی آرمانهای اسلامی و اهداف حکومت اسلامی باشد.
- ارزیابی شما از تفاوت عملکرد مجالس هشتگانهی شورای اسلامی پس از انقلاب چیست؟
مجالس اول و دوم ما تقریبا ملیگرایی بیشتری داشت چرا که مجلس اول ما در قانون اساسی مجلس شورای ملی بود و قانون اساسی هنوز آن را به عنوان مجلس شورای اسلامی اصلاح نکرده بود. بنابراین عناصری که در آن مجلس انتخاب شدند عمدتا عناصر ملی بودند و مبنای اسلامی خیلی در گزینش آنها مطرح بود. مجلس دوم در این زمینه تغییراتی کرد و گرایش به سمت اسلامی شدن و انتخاب عناصر به مبنای اسلام بر اساس سفارشات حضرت امام افزایش پیدا کرد.
لذا دستاوردهای مناسبی هم داشت. البته مجلس هم علیرغم همه ملیگرا بودنش به عدم کفایت بنیصدر رای داد و این از دستاوردهای مهم آن بود. در مجلس دوم این روند اسلامیتر شدن را در کشور کاملا مشاهده کردیم.
در مجلس سوم که جریان چپ و اصلاحطلب حاکم بر آن بود، تعارضات جدی بین مجلس و دولت آقای هاشمی پدید آمد و این تعارضات و درگیریها موجب شد پیشرفت کشور در بعد سازندگی قدری دچار مشکل شود.
مجلس چهارم مجلسی بود که به لحاظ فکری یکدستتر بود و عناصر اصولگرا در آن بیشتر بودند و روانتر همراه با دولت حرکت کرد و توانست به فعالیتهای دولت در سازندگی و رسیدن به اقتصاد باز و توسعهی اقتصادی سرعت دهد.
مجلس پنجم هم ترکیبی بود از اقلیت کارگزاران و اکثریت اصولگرایان؛ این مجلس سال اول را با دولت هاشمی کار کرد و لایحهی فقرزدایی وارد این مجلس شد. این مجلس توانست جلوی افزایش گرانی و نرخها را که میخواست در حد 4 – 3 برابر انجام شود بگیرد و به دنبال آن دولت آقای خاتمی روی کار آمد که باز این مجلس ضمن همکاری با دولت آقای خاتمی نسبت به کنترل دولت اصلاحات در مسیر اصلاحات مورد نظر مقام معظم رهبری نقش بسیار مهمی را ایفا کرد. این دوره از مجلس از دورههای پرتحرک و تقریبا خبرساز مجلس بود.
دوره ششم که کلا مجلس بر اساس سیاستهای دولت آقای خاتمی به دست اصلاحطلبان افتاد، تقریبا به مجلس تبدیل شد که جنبه اپوزیسیون داشت، مخالف سیاستهای کلان نظام بود و با اقداماتی نظیر تحصن، نامهنگاری خدمت مقام معظم رهبری و بعضی موضعگیریها موجب شد انرژی مجلس که باید در جهت تثبیت و تقویت نظام صرف شود، صرف مقابله با نظام، تضعیف نظام و حتی طمع بیگانگان شود و این مجلس در واقع به سمت تصویب لوایح و قوانینی رفت که عمدتا با اسلام و قانون اساسی مغایرت داشت و به دنبال افزایش قدرت اصلاحطلبان در کشور و حذف معیارهای ارزشی در انتخابات و سکولاریزه کردن کشور بود.
به دنبال آن مجلس هفتم را داشتیم که این مجلس دوباره مسیر انقلاب را به سمت مسیر خط امام و رهبری برگرداند و با ایجاد آرامش در کشور، فضای سیاسی کشور را اصلاح کرد و یک دورهی چهار سالهی کاملا آرام از نظر سیاسی را در کشور داشتیم و این مجلس توانست با انجام وظایف نظارتی و ارتقای دیوان محاسبات، برنامهها و وظایفش به حدی که بتواند تفریغ بودجه را به روز برساند و همچنین نگاه ویژهای که به اقشار ضعیف و محروم جامعه داشت، توانست فشارها را از روی مردم کاهش بدهد و با همکاری با دولت زمینهی خدمت بیشتر به مردم را بعد از یک دوره فترت در بیتوجهی به مسایل اقتصادی در دولت اصلاحات، را فراهم کرد و توانست در این دوره مشکلات مردم را حل کند.
تداوم همین مسیر را ما در مجلس هشتم داریم، با این تفاوت که نقد این مجلس نسبت به عملکرد دولت آقای احمدینژاد بیشتر از دولت قبلی است و نقد درون گفتمانیاش بیشتر شده و دقتها برای نظارت و کنترل عملکرد دولت بر اساس همان پایهای که در مجلس هفتم ریخته شده افزایش چشمگیری پیدا کرده است.
- فکر میکنید به طور کلی مجلس شورای با توجه به وظایفی که برای آن برشمرده شده و ویژگیهایی که در نظام جمهوری اسلامی چه نقشی میتواند در بحرانهای سیاسی و اقتصادی داخلی ایفا کند؟
تنها قوهای که تریبوناش برای مهندسی افکار عمومی جامعه باز است، مجلس است و این تریبون باز مجلس خود نشاندهنده توجه ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی به مردم و نمایندگان مردم است که میتوانند در همه مسایل وارد شوند و پیرامون همه موضوعات کشور حرف بزنند، موضعگیری کنند و مردم هم از عملکرد، موضعگیریها و نقطهنظراتی که نمایندگان و موکلینشان در مجلس مطرح میکنند به صورت آنلاین مطلع باشند.
این ویژگی به طور طبیعی موجب میشود که مجلس در مهندسی افکار عمومی جامعه و مقابله با بحرانها از پتانسیل قوی و بالایی برخوردار باشد. چه جمع نمایندگان در مجلس و چه توزیع این نمایندگان در سطح کشور. وقتی 290 نماینده با یک ایده و اندیشه و بر اساس یک مهندسی به سطح کشور بروند و آنجا بین موکلین خود حرف بزنند، صحبت کنند و موضعگیری کنند میتوانند هم در کاهش و هم در افزایش بحرانهای سیاسی، نقش مهمی را ایفا کنند.
حضور این نمایندگان در مجامع گوناگون، چه اجرایی و چه مردمی ظرفیت بسیار بالایی را برای تاثیرگذاری بر مسایل جاری سیاسی کشور پدید میآورد که اگر اینها درست مدیریت و هدایت شود طبیعتا مجلس هم میتواند در آرامش کشور نقش مهمی ایفا کند و هم در بحران ایجاد کردن و در سلب آرامش از جامعه. بنابراین در هر دو بعد نقش مجلس بسیار مهم و حساس است و چه در مسایل داخلی و چه مسایل خارجی، موضعگیریهای جمعی و کلی نمایندگان مجلس و نطقهای قبل از دستور آنها موجی از مواضع سیاسی را در کشور پدید میآورد که میتواند برای عموم جامعه و موکلین آنها جهتدهنده باشد.
- در مسایل بینالمللی، چه در بعد دفاع از کشور و چه در بعد دفاع از اسلام در دنیا، مجلس شورای اسلامی ایران میتواند تاثیرگذار باشد و به نظر شما وجههی بینالمللی این نوع مجالس به اندازه کافی تقویت شده است؟
در این رابطه هم مکانیزمهای تاثیرگذاری مجلس خوشبختانه رو به افزایش است. اجلاس مجالس آسیای، مجالس کشورهای اسلامی و اتحادیهای که برای این کار تشکیل دادند موجب شده که نمایندگان مجلس بتوانند در مسایل بینالمللی حضوری فعال و مشارکتی با کشورهای اسلامی و آسیایی داشته باشند و با پیگیری مواضع مناسب در این کنفرانسهای بینالمجالس نسبت به وقایعی که در دنیا میگذرد، دفاع از حقوق مسلمانها و حمایت از مستضعفین جهان به ویژه مردم مظلوم فلسطین، لبنان، عراق، افغانستان، یمن و ... موضعگیریهای مناسبی را داشته باشند و از طرف دیگر با تشکیل گروههای دوستی بین ایران و کشورهای مختلف که اعضای آن را نمایندگان مجلس تشکیل میدهند روابط مردمی بین مجالس ایران و دیگر کشورها را استحکام میبخشند که خود این به طور طبیعی تاثیرات مناسبی دارد و میتواند پیام انقلاب اسلامی و نظام اسلامی ما را به سراسر دنیا، مجالس کشورهای دیگر و نمایندگان مردم در سراسر دنیا منتقل کند.
بر همین اساس به نظر میرسد با توجه به اینکه مجلس نقش مهمی در تصویب قراردادهای بینالمللی و توافقات بین ایران و دیگر کشورها دارد و هر رابطهای بین ایران و دیگر کشورها، توافقاتش باید بر اساس مصوبات مجلس صورت بگیرد نقش مجلس در تنظیم این روابط، پررنگ کردن و کمرنگ کردن بعضی از این روابط و جهتدهی به دولت برای نحوهی ارتباطش با کشورهای دنیا و سطح این ارتباطات بسیار مهم و تاثیرگذار است.
البته این منوط به این است که نمایندگان دقت لازم را در رابطه با قراردادهایی که بین ایران و دیگر کشورها بسته میشود داشته باشند، نگاهشان به این نوع قراردادها نگاه کاملا کارشناسانه باشد و سرسری به آن نگاه نکنند ولی در مجموع این امکانات و ظرفیتها به مجلس داده شده که بتواند در مسایل بینالمللی از مکانیزمهای مختلفی که دارد چه از تریبون بارش و چه از تماسهایی که رئیس مجلس میتواند با روسای مجالس کشورهای مختلف بگیرد و چه از تریبون بازش و چه از تماسهایی که ریس مجلس میتواند با روسای مجالس کشورهای مختلف بگیرد و چه از اعزام هیاتهای نمایندگی استفاده لازم را برای تاثیرگذاری به مسایل بینالمللی کند.
- حضرت امام (ره) میگفتند «اگر مجلس کارآمد باشد و نمایندگانی مثل مدرس وجود داشته باشند. اعتقاد من به جایگاه و شان مجلس صد چندان میشد.» تحلیل شما از این فرموده حضرت امام چیست؟ و با توجه به تحلیل و ارزیابی شما از از مجالش هشتگانه: آیا ما واقعا نمایندگانی از جنس مدرس داشتیم و آیا نمایندگان توانستهاند جایگاه و شان مجلس را حفظ کنند؟
مقایسه شرایط دوران مرحوم مدرس با شرایط کنونی شاید امکانپذیر نباشد. مدرس نمایندهی مردمی بود که در یک مجلس تحت تاثیر رضاشاه میخواست کار کند و تلاشش این بود که بر اساس قانون اساسی رژیم گذشته از ظرفیت مجلس برای کنترل شاه و جلوگیری از تجاور و سلطه بیگانگان استفاده کند و استقلال کشور را در برابر بیگانگان حفظ کند. آنچه که میشود ما به عنوان ویژگیهای اصلی مرحوم مدرس در نظر بگیریم در درجه اول شجاعت مدرس در بیان حقایق بود. دوم تلاش مدرس برای حفظ استقلال کشور و مقابله با هر گونه دخالت بیگانگان در مسایل کشور بود.
سومین ویژگی مدرس، تلاش در جهت جلوگیری از عملکرد مجریان برخلاف قوانین مصوب بود. مدرس در برابر بیقانونی و عدول از قانون توسط مجریان با شجاعت و شهامت میایستاد. نکتهی دیگر اینکه مدرس از نمایندگانی که وکیلالدوله بودند و درست تابع رضاشاه و دولت بودند و حق موکلین خود را در نظارت، بیدار بودن و هوشیار بودن نسبت به تحولات کشور از بین میبردند و ضایع میکردند موضع داشت و این ویژگی دیگر مرحوم مدرس بود.
نهایتا اینکه در پیگیری حق و دفاع از استقلال کشور از هیچکس جز خدا نمیترسید و این ویژگیها در تعدادی از نمایندگان مجلس ما طی این هشت دوره وجود داشته و اینگونه نیست که ما عناصری با این خصوصیات و ویژگیها نداشته باشیم یا کم داشته باشیم. نمایندگان متعددی طی این دورهها با بعضی از این ویژگیها و مختصات داشتیم که طبیعتا عملکرد آنها میتواند الگو و سرمشق برای دیگر نمایندگان مجلس قرار گیرد.