bato-adv
کد خبر: ۳۵۶۲۲۲
لزوم ایجاد منطقه آزاد فرهنگی برای گردشگران

«فیل در پرایدِ» گردشگری ایران!

نباید شگفت‌زده شد که در نوروز امسال، بیش از 350 هزار گردشگر ایرانی تنها به ترکیه رفته و بیش از هشتصد میلیون دلار (یعنی به نرخ الان –و نه نرخ الان- 4.800.000.000.000 تومان) در آنجا خرج کرده‌اند. و بسیاری هم در دیگر کشورهای همسایه چنین پولی را هزینه کرده‌اند. و بسیاری هم در گذشته چنین کاری کرده‌اند. و بسیاری هم در آینده چنین کاری خواهند کرد.
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۴ - ۲۸ فروردين ۱۳۹۷

فرارو- امیر هاشمی مقدم؛ همین که نوروز می‌شود، همراه با موج گردشگران ایرانی به ترکیه، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، دوبی، کردستان عراق و...، موج انتقادات از این حجم سفرها نیز آغاز می‌گردد. یکی شاکی است که چرا این حجم سرمایه از کشور بیرون می‌رود؟ یکی ناراحت است که چرا این میزان گردشگر به شهرها و مقاصد داخلی کشور سفر نمی‌کنند؟ یکی هم نگران است که کشورهای همسایه از سود به دست آمده از این همه گردشگر ایرانی، علیه منافع خود ایران استفاده می‌کند. مردم از یکسو شاکی‌اند، مسئولین هم که الحمدالله همیشه شاکی‌اند.

مسئولین عموما با سنگ‌اندازی تلاش می‌کنند تا مردم را از رفتن به کشورهای خارجی باز دارند. نمونه‌اش همین عوارض خروج از کشور که به لطف دولت اعتدال، سه برابر شد تا در این زمینه هم در دنیا کم‌نظیر باشیم. از سوی دیگر، دستگاه‌های رسمی مدام به جنبه‌های منفی سفرهای خارجی اشاره دارند، بدون اینکه جایگزینی داشته باشد.

حکایت وضعیت گردشگری ایران، همان حکایت «فیل و پراید» دکتر محمد فاضلی است (که شاید شما هم یکی از سه میلیون نفری باشید که فایل صوتی‌اش را شنیده است). مسئولان ایرانی همیشه از کارشناسان می‌خواهند یک فیل سالم را سوار پراید کنند؛ بدون اینکه در نظر بگیرند که پراید، نه توان کشیدن چنین وزنی را دارد و نه جای سوار کردن فیل را. اما مسئولان روی کاغذ نقاشی یک فیل سوار بر پراید را می‌کشند و با نگاه عاقل اندر سفیه، به کارشناسان می‌گویند که می‌شود، اما شما بلد نیستید. این تمثیل فیل و پراید را در بسیاری از زمینه‌ها در کشورمان می‌توان به کار برد. مسئولین نه تنها امکاناتی در اختیار نمی‌گذارند، بلکه یکسره محدودیتها را بیشتر می‌کنند. آنگاه انتظار توسعه در همه زمینه‌ها و جایگاه نخست در منطقه را از کارشناسان دارند.

گردشگری هم از این قاعده بیرون نیست. اگر از ضعف زیرساختهای گردشگری‌مان بگذریم، چالشهای گذران اوقات در ایران را نمی‌توان نادیده گرفت. مسئولین کشورمان هنوز گمان می‌کنند گردشگری می‌تواند تک‌جاذبه‌ای باشد. یعنی مثلا اینکه اصفهان آثار تاریخی زیادی دارد، بنابراین برای کشاندن گردشگران کافی است. در حالی‌که سالها است مطالعات نشان می‌دهد گردشگران به جاهایی کشش بیشتر دارند که تنوع جاذبه بیشتری داشته باشد.

اگر استانبول جزو مقاصد پر طرفدار است، از آن رو است که هم جاذبه‌های تاریخی دارد، هم بازاری است بزرگ برای خرید پوشاک، هم تور کشتی‌اش در بین گردشگران هوادار دارد، هم کنسرت خوانندگان لس‌آنجلسی‌اش خیلی از ایرانیان را به خود می‌کشاند، هم شب‌نشینی در کافه‌هایش، هم اجراهای زنده موسیقی در خیابان استقلالش و هم ده‌ها جاذبه دیگر. بنابراین یک ایرانی وقتی به این کشور می‌رود، با یک تیر چند نشان می‌زند. اسفناک و فاجعه‌بار اینکه بسیاری از ایرانیان برای مصرف فرهنگ ایرانی، به ترکیه و دیگر کشورها می‌روند.

انصافا کدام یک از این جاذبه‌ها را ایرانیان می‌توانند در کشور خودشان بیابند؟ اینکه همه کافه‌ها باید پیش از ساعت 12 شب تعطیل کنند؟ اینکه در کشوری که شمال و جنوبش دریاست، اجازه برگزاری یک تور کشتی نمی‌دهند؟ اینکه موسیقی خیابانی در آن اجازه اجرا ندارد؟ اینکه کنسرت کنسرت خوانندگان سنتی‌اش هم لغو می‌شود؟ مسئولین ما، کلیپ کنسرتی که مجوز داشت و در نوروز در برازجان برگزار می‌شد، اما یک روحانی جوان آنرا بر هم زد دیده‌اند؟ بی‌گمان دیده‌اند؛ وگرنه در نمازجمعه از وی و این رفتارش قدردانی نمی‌شد.

بنابراین نباید شگفت‌زده شد که در نوروز امسال، بیش از 350 هزار گردشگر ایرانی تنها به ترکیه رفته و بیش از هشتصد میلیون دلار (یعنی به نرخ الان –و نه نرخ الان- 4.800.000.000.000 تومان) در آنجا خرج کرده‌اند. و بسیاری هم در دیگر کشورهای همسایه چنین پولی را هزینه کرده‌اند. و بسیاری هم در گذشته چنین کاری کرده‌اند. و بسیاری هم در آینده چنین کاری خواهند کرد.

خیلی از مسئولین ما می‌گویند هدف، وسیله را توجیه می‌کند. الان این وسط هدف چیست دقیقا؟ اینکه در چنین شرایط اقتصادی، این همه ارز از کشور بیرون برده و در کشورهای همسایه هزینه کنند؟ کشورهایی که برخی‌شان همچون امارات در دشمنی با ایران از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند؟ اگر هدف حفظ کردن ظاهر اسلامی باشد هم، گردشگرانی که بیرون از ایران می‌روند، محدودیتها را بیشتر می‌توانند پشت سر بگذارند. اما اگر در ایران بودند، می‌شد هم ظاهر اسلامی را حفظ کرد و هم بدون محدودیتهایی که از تفسیر قرائتهای خشک بیرون آمده، اجازه داد شهروندان از ابتدایی‌ترین شیوه‌های اوقات فراغت لذت ببرند.

حتی در این زمینه می‌توان به پیشنهاد سردار علایی جامه عمل پوشاند: جزایر سه‌گانه خلیج فارس را تبدیل به جزایر گردشگری کرد تا هم تهدیدهای امنیتی و ادعاهای فرامرزی‌اش از بین برود، هم سرمایه‌داران ایرانی که در امارات و... سرمایه‌گذاری کرده‌اند را همراه با تضمین، دعوت به همکاری نمود. نکته‌ای که به پیشنهاد سردار می‌توان افزود، منطقه آزاد فرهنگی اعلام کردن این جزایر است؛ آن هم برای گردشگران ایرانی. چه ایرادی دارد خوانندگان لس‌آنجلسی‌ای که مضامین سیاسی و غیراخلاقی نمی‌خوانند (که بیشترشان اینگونه‌اند)، به جای استانبول و آنتالیا و ایروان و باکو، به کشور خودمان بکشانیم و از خروج میلیاردها دلار ارز پیشگیری نماییم؟

اگر مسئولین واقعا دنبال راهکار برای برون‌رفت از این مشکل‌اند، اگر واقعا می‌خواهند گردشگری داخلی‌مان تکانی بخورد، اگر دوست دارند جلوی خروج میلیاردها دلار ارز را بگیرند، اگر می‌خواهند چیزی از عزت و غرور ایرانی باقی بماند، بهتر است منطقی بیندیشند و از تجربه‌های جهانی درس بگیرند.

اما اگر همچنان پافشاری بر نادیده گرفتن تجربیات جهانی در همه زمینه‌ها –ار جمله گردشگری- دارند، بنابراین منطقا باید بپذیرند که نباید دستاورهای جهانی هم داشته باشند. اینکه ما بخواهیم راهی که دیگران رفته‌اند را نرویم، اما دستاوردهایی که دیگران به دست آورده‌اند را به دست بیاوریم، غیرعقلانی است.

نه من و نه هیچ کارشناس دیگری نمی‌تواند مسئولین را به انجام این کارهای ساده و پیش پا افتاده مجبور کند. به قول دکتر فاضلی در همان فایل صوتی «فیل و پراید»، مسائل اجتماعی در ایران آنچنان آشکار و واضح شده‌اند که دیگر حتی نیاز به فهم آنها توسط کارشناسان نیست (و همچون همین مشکل گردشگری، خیلی از مردم کوچه و خیابان بهتر از نگارنده آنرا می‌فهمند و بیان می‌کنند). اما به‌عنوان کارشناس انسان‌شناسی گردشگری می‌توانم هشدار بدهم که اگر حفظ پوسته و ظاهر مهمتر از نتایج و پیامدها است، همین شیوه کنونی را ادامه بدهید. ولی تا کی و کجا؟ والله اعلم!

مجله خواندنی ها
مجله فرارو