فرارو- ناآرامیهای اخیر دیماه وجود یک «شکاف فرهنگی» را نشان داد.
به گزارش فرارو، تحلیلگران، ناآرامیهای دیماه ایران را از جهات متعدد تحلیل کردند. شیرین هانتر، استاد دانشگاه جورج تاون آمریکا، طی یادداشتی در وبگ لوبلاگ، به جنبه فرهنگی این ناآرامیها پرداخت و نوشت: تجمعات (دیماه) شکافهای فرهنگی عمیق جامعه ایران را نشان داد.
به گفته هانتر، برخی از شکافها فرهنگی ایران به دوران پس از سقوط دولت ساسانی و گرایش ایرانیان به اسلام و برخی دیگر به دوران نوسازی ایران در اواخر قرن نوزدهم بازمیگردند. مهمترین شکاف، در مسئله جایگاه ایران و اسلام در هویت و فرهنگ ملی نهفته است. این دوگانگی پس از فتح ایران توسط اسلام شکل گرفت. اسلامیشدن ایران، فرهنگ و تمدن ایران را نابود نکرد. تمدن ایران به شکل اصلی یا به شکل اسلامی ادامه یافت.
در دوره حکومت صفویان، ایران شیعه شد و نوعی تلفیق بین ایرانیت و اسلامیت بوجود آمد. در نتیجه دوگانگی بین این دو از بین رفت. اما نوسازی، این به هم پیوستگی را از بین برد. در سرتاسر جهان غیراروپایی، مردم درباره علل انحطاط شان در مقابل اروپاییها و نقش فرهنگهای محلی سوال کردند. در جهان اسلام، برخی اسلام را مقصر انحاط معرفی کردند. بنابراین، نوسازان مسلمان، برای متوقف کردن انحطاط در کشورهایی مانند ایران و مصر، احیای فرهنگهای قبل از اسلام و غربیسازی را پیشنهاد کردند.
نوسازی ایران در دهههای 1930 و 1940 در دوره پهلوی اول، دوگانگی اسلامیت و ایرانیت را احیا کرد. شاه با برگزاری جشنهای 2500 ساله و تغییر تقویم از اسلامی به ایرانی، بر ایران باستان تاکید کرد. نوسازی همراه با سکولارسازی، باعث ایجاد یک دوگانگی فرهنگی در ایران شد.
بنا به ادعای این کارشناس، در در چند دهه اخیر در ایران این شکاف مجددا فعال شده و برخی از شعارهای ناآرامیهای دیماه این مسئله را نشان داده است.
شکاف دیگری که هانتر به آن اشاره میکند، شکاف میان سکولاریسم و راستدینی اسلامی است. این شکاف در مسائلی مانند حجاب زنان و اجازه ورود زنان به ورزشگاهها متجلی شده است.
هانتر معتقد است که این شکاف، تبعات اقتصادی هم دارد. به عنوان نمونه، گردشگری خارجی در ایران به دلیل برخی مسائل فرهنگی قابلیتهای محدودی دارد.
از دیدگاه هانتر، شکاف سوم، شکاف سنت و مدرنیته است. سنتگرایان میخواهند در عین حفظ ساختار سنتی جامعه، آن را به لحاظ علمی و اقتصادی مدرن کنند. امری که به گفته این کارشناس امکان پذیر نیست. زیرا مدرنسازی موفق، نیازمند درجهای از آزادی و رویکرد عاقلانه به علم است.
نزاع چپ و راست هم از جمله نزاعهایی است که هانتر معتقد است از سال 1930 به ایران صدمه زده است. به گفته هانتر این نزاع تا کنون ادامه دارد و کشمکشهای کنونی طیفهای سیاسی ایران، در واقع میراث این شکاف است. چپها به اندازه کافی به منافع ایران التزام ندارند و بر ایدئولوژی بیش از منافع ملی تاکید میکنند.
هانتر پس از تشریح شکافهای مزبور، اعلام کرد که استمرار این شکافها ممکن است برای ایران مضر باشد و تمام افراد درگیر در این شکافها باید یکدیگر را بپذیرند. در پایان، هانتر خاطرنشان کرد که با توجه به این شکافها، ایران حتی بدون داشتن دشمنان خارجی، در آینده مسیر دشواری خواهد داشت.