bato-adv
کد خبر: ۳۵۲۶۴

دولت آبادي: ديگر نمي توانم مرگ رفقايم را باور کنم

تاریخ انتشار: ۰۹:۵۸ - ۲۸ آبان ۱۳۸۸


پيکر مهدي سحابي صبح روز گذشته از مقابل منزل اين مترجم، نقاش، مجسمه ساز، داستان نويس و روزنامه نگار به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) تشييع شد.
 
در مراسم تشييع پيکر سحابي که پس از درگذشت در پاريس، به تهران منتقل شد، جواد مجابي- شاعر و منتقد- شعر «اي مرغ سحر چو اين شب تار» را خواند و گفت؛ «دهخدا هنرمند را به عنوان شمع مرده در اين شعر آورده است؛ شمع مرده که هرگاه از او ياد مي شود، افروخته و زنده مي شود. با ديدن کارهاي يک هنرمند، او دوباره در ذهن و حافظه عمومي مردم زنده مي شود.»
 
مجابي در ادامه گفت؛ «سحابي براي بسياري از مردم ايران به عنوان يک رمان نويس، نقاش، مجسمه ساز، مترجم بزرگ و روزنامه نگار آشناست. براي بسياري از ما، يک روشنفکر فرهنگي است. روشنفکر فرهنگي کسي است که علاوه بر کار تخصصي اش، در سرنوشت جمعي مملکت خود موثر است و براي جهت دادن به فکرهاي نو و گشودن راه هايي تازه براي مردم کوشش مي کند.»
 
او در ادامه گفت؛ «سحابي چه در دوران روزنامه نگاري و چه در عرصه ترجمه با انتخاب دقيق آثار، آنچه را ما نمي توانستيم به وسيله ساير نويسندگان و هنرمندان ايراني به مردم بگوييم، با آثارش گفت و آنها را گسترش داد و عرضه کرد.»
 
ليلي گلستان - مترجم و منتقد هنري- هم در سخناني گفت؛ «وقتي خبر رفتن سحابي را به من دادند، فکر کردم مگر ممکن است آدمي که اينقدر مثبت است و خوشبين و خوش اخلاق و اينقدر براي متحول شدن کار کرده است، رفته باشد؟،»
 
او در ادامه گفت؛ «سحابي هرکاري که کرد، درست بود و از ته دل به آن دل مي بست. در رونمايي کتابم گفت گلستان کارگر است و راست گفت. ما هر دو از يک جنس بوديم. اصلاً فقدان مهدي سحابي را هيچ کس نمي تواند پر کند. در فرهنگ و هنرهاي تجسمي، جاي او خالي است. کاري که براي پروست انجام داد، کار عظيمي بود. در زماني که هيچ کس جرات نمي کرد به اين کتاب نزديک شود، او همت داشت و آن را ترجمه کرد.»
 
گلستان همچنين گفت؛ «سحابي بسياري از نويسندگان از جمله سلين، سيلونه، استاندال، فلوبر و نويسندگان جديد ايتاليايي را براي اولين بار معرفي کرد. هيچ کس نمي تواند جايش را بگيرد. ما دوست بسيار عزيزي را از دست داده ايم.»
 
محمود دولت آبادي - داستان نويس- هم با اظهار تاثر از درگذشت مهدي سحابي گفت؛ «نمي توانم حرف بزنم. بايد بگويم خيلي خوب بود که من زياد با او نزديک نبودم، که اگر بيش از اين نزديک مي بودم، بيش از اين خرد مي شدم. ايست اين آدم را نمي توانم باور کنم. من ديگر نمي توانم مرگ رفقايم را باور کنم.»
 
دولت آبادي همچنين گفت؛ «بديهي ترين و قطعي ترين امري که انسان با آن بايد عادي برخورد کند که مرگ است، نمي دانم چرا براي من اينقدر دارد عجيب مي شود. مگر ممکن است آن قامت استوار و شخصيت نجيب و مهربان ناگهان خبرش به ما برسد؟ بله، من چه آدم خوشبختي هستم که زياد با او رفيق نبودم؛ وگرنه بيشتر از اين خرد مي شدم.» 

همچنين ابراهيم حقيقي گرافيست در سخناني گفت؛ «سحابي با ديگران يگانه از عشق مي سرود. من کاري به اين ندارم که مهدي سحابي مترجم توانمندي بود، که بود. نقاش بزرگي بود، که بود و مجسمه ساز مدرنيستي بود، که بود يا عکاس و طراح گرافيک. او انسان شريف و دوست مهرباني بود و افتخار مي کنم که ما را به دوستي اش پذيرفته بود.»

بابک احمدي نويسنده و پژوهشگر هم گفت؛ «مهدي سحابي اينجاست. سلام مهدي، ما هيچ وقت با تو خداحافظي نمي کنيم. همچنان عزيزي، دل مان نمي خواست اين گونه برگردي؛ آن هم در روزهايي که آگاهي ها متحول شده است. او در دگرگون کردن آگاهي نسل جوان نقش بسزايي داشته است؛ با انتخاب کتاب ها براي ترجمه . حالا تو بايد مي بودي و مي ديدي.» هادي سحابي برادر مهدي سحابي و فريده سحابي از بستگان او نيز در اين مراسم سخنراني کردند.

همچنين محمدابراهيم جعفري - هنرمند نقاش- شعري را براي مهدي سحابي خواند و عباس مشهدي ديگر هنرمند نقاش حاضر در مراسم نيز سخنراني کرد. 

در اين مراسم افرادي همچون علي اصغر حداد، محسن ابراهيم، داريوش شايگان، غلامحسين سالمي، عنايت سميعي، حسين صفاري دوست، کامران فاني، سيروس علي نژاد، علي محمد حق شناس، عباس مخبر، نصرالله کسراييان، اصغر مهدي زادگان، عليرضا رئيس دانا، عليرضا رمضاني، محمد زهرايي و تعداد ديگري از اهالي فرهنگ و هنر حضور داشتند. مراسم ترحيم سحابي نيز از ساعت 10 تا 30/11 روز جمعه (29 آبان ماه) در مسجد حجت ابن الحسن(ع) واقع در خيابان سهروردي شمالي برگزار خواهد شد.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین