فارغ از برخی عملکردهای مورد انتقاد، جریان اصلاحات با سران شاخصش توانسته است در فضای سیاسی کشور چهرهای مقبول به خود بگیرد. این چهره مقبول دو دشمن اصلی دارد، یکی مخالفان تندروی داخلی که چند صدایی را بر نمیتابند و دیگری گروههای تندروی ضد نظام که معتقدند اصلاحطلبان نقشههای آنها را در تخریب چهره نظام ناکام میگذارند. اینک باید پرسید داستان هشتگ «براندازم» کدام گروه را خوشحالتر میکند؟
«من براندازم»؛ هشتگی که چند روز است در فضای مجازی میچرخد و بسیاری از رسانههای داخلی و خارجی از آن بهعنوان یکی از نشانههای عبور تودههای مردم از جریان اصلاحات سخن میگویند؛ جریانی که با چهرههایی مانند محمد خاتمی شناخته میشود.
سیدمحمدرضا متقی با این مقدمه در «وقایع اتفاقیه» نوشت: اساس این هشتگ نیز واکنشی به صحبتهای خاتمی بوده است؛ زمانی که در نامهای درباره حوادث و اعتراضات اخیر صراحتا بیان میکند که نباید راه اصلاح را بست و هیچ کدام ما راضی به رسیدن آسیب به نظام نیستیم و از آن دفاع میکنیم. این صحبت، خود باعث واکنشهای گسترده علیه این شخصیت سیاسی اصلاحطلب شد و برخی واژههای تندی مانند «استمرارطلب» را جایگزین اصطلاح «اصلاحطلب» کردند. خروجی کار هم آن شد که در فضای مجازی و مخصوصا شبکه اجتماعی توییتر، هشتگ «من براندازم» توانست رتبه بالایی را در رنکینگ به دست آورد.
اما در این میان دو سوال اصلی به ذهن میرسد. اول آنکه این افراد از شخصیتهای محوری اصلاحات چه انتظاری دارند؟ کسانی که هستندگی و بالندگی خود را در گروی اصلاحات و حفظ جمهوریاسلامی میدانند و نکته دیگر، آیا واقعا حجم گرایش به این هشتگ آنقدر زیاد بود که بتواند تا مرز ترند شدن پیش برود؟
سید محمدعلی ابطحی، از روحانیون نزدیک به سیدمحمد خاتمی، به هشتگ «من براندازم» واکنش نشان داد و نوشت: «اگر کسانی به انتظار خاتمی برای براندازی نشسته بودند، اشتباهی منتظر بودهاند. کاملا حق به جانب آنهاست که از اصلاحطلبها گذر کنند و مسیرشان را جدا کنند.»
درباره سوال دوم هم امیر رشیدی، یکی از فعالان حوزه آیتی که در توییتر شخصیتی شناختهشده است آماری جالب درباره این هشتگ منتشر کرد. براساس این آمار هشتگ براندازم طی دو هفته گذشته تعداد توییت: ۹۱۹۰۰، تعداد ریتوییت: ۷۱۴۰۰، تعداد ریپلای: ۴۲۰۰ را به خود اختصاص داده است. نکته مهم آنکه از هر ۱۰ حساب فعال بهطور متوسط ۵ حساب بات بوده، از ایران، اتریش، سوییس، سوئد، هلند، آلمان و کانادا بیشترین بحث را با این هشتگ داشتند.»
وی در ادامه نوشت: «نکته جالبی که من قبلا ندیده بودم در این مدل طوفان توییتریها مرجع شدن یک وبلاگ است نه سایت.»
رشیدی افزود: «نکته جالب این است که اکثر کسانی که بیشترین ریتوییت را گرفتند از مخالفان اصلاحات خارج از کشور هستند و در مقابل اکثر کسانی که بیشترین میزان کوت شدن رو گرفتند، خبرنگاران و حامیان اصلاحات داخل و خارج از کشور هستند.»
و درنهایت تصریح کرد: «اولین توییتها با این هشتگ از بریتانیا شروع شد (چهاردهم) ولی تقریبا ۷ روز (آخرین ساعات روز بیست و یکم) طول کشید تا از یکی دو توییت به یک طوفان تبدیل شود. بعد از آن تا آخرین ساعت روز بیست و سوم روند نزولی داشت. روز بیست و سوم اوج گرفت و ساعت ۳ عصر رکورد بیشترین توییت را داشت.»
چه کسانی پشت پرده هستند؟
فارغ از برخی عملکردهای مورد انتقاد، جریان اصلاحات با سران شاخصش توانسته است در فضای سیاسی کشور چهرهای مقبول به خود بگیرد. این چهره مقبول دو دشمن اصلی دارد، یکی مخالفان تندروی داخلی که چند صدایی را بر نمیتابند و دیگری گروههای تندروی ضد نظام که معتقدند اصلاحطلبان نقشههای آنها را در تخریب چهره نظام ناکام میگذارند. اینک باید پرسید داستان هشتگ «براندازم» کدام گروه را خوشحالتر میکند؟