bato-adv
کد خبر: ۳۳۸۳۰۹

سکوت ٦ ساله دختر دبستانی شکست

دختر نوجوان پس از گذشت سال‌ها راز تجاوزهای سریالی سرویس مدرسه‌اش را فاش کرد.
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۴ - ۰۸ آذر ۱۳۹۶
افسردگی این دختربچه راز ٢‌سال شکنجه را فاش کرد
 
شهروند، دختر نوجوان پس از گذشت سال‌ها راز تجاوزهای سریالی سرویس مدرسه‌اش را فاش کرد.
 
این دختر که به‌ دلیل ٢‌سال تجاوز دچار افسردگی شده بود، درنهایت موضوع را با روانشناس خود در میان گذاشت. این درحالی است که راننده سرویس ٦٤ساله با رد این اتهام، مدعی شد که هیچ‌وقت به این دختر تجاوز نکرده است.
 
اواخر ‌سال گذشته بود که این پرونده پیش‌ روی پلیس قرار گرفت. مردی با مراجعه به پلیس در شکایتی به ماموران گفت که دختر نوجوانش مورد آزار و اذیت یک راننده سرویس قرار گرفته است. با اعلام این شکایت تحقیقات در این رابطه آغاز شد و ماموران پلیس به سراغ دختر نوجوان رفتند.
 
این دختر نیز با تأیید حرف‌های پدرش راز آزار و اذیت‌های چندین‌ساله را فاش کرد و گفت: «راننده سرویس مدرسه‌ام از كلاس سوم دبستان ‏بارها مرا به خانه‌اش برده و مورد آزار و اذیت قرار داده است، تا ٢ ‌سال یعنی از سن ١٠ تا ١٢سالگی. زمانی که کلاس پنجم بودم او راننده سرویسم بود و مرا آزار می‌داد. تا این‌که از آن مدرسه رفتم و او دیگر راننده من نبود. چون سن کمی داشتم و می‌ترسیدم، حرفی به کسی نمی‌زدم تا این‌که بالاخره تصمیم به شکایت گرفتم.»

ماموران پلیس با شنیدن اظهارات این دختر ١٦ساله، او را به پزشکی قانونی فرستادند و پزشکی قانونی نیز آثاری از تجاوز را تأیید کرد. بنابراین پرونده روی میز قضات دادگاه کیفری قرار گرفت و ‏راننده ٦٤ساله سرويس مدرسه به دادگاه ‏احضار شد.
 
اين مرد اما در بازجویی‌ها منکر تجاوز و آزار و اذیت شد و ادعا کرد که هیچ‌وقت به این دختر تجاوز نکرده است. صبح دیروز جلسه رسیدگی به این پرونده در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد.
 
در این جلسه که به ریاست قاضی اصغر عبداللهی برگزار شد، دختر نوجوان به هیأت قضائی گفت: «در مدت دو سالی که راننده سرویسم مرا مورد آزار و اذیت قرار می‌داد، پدر و مادرم اصلا از جریان خبر نداشتند و تصور می‌کردند که این راننده مرد خیلی خوبی است. به او اعتماد کامل داشتند. آن زمان خیلی بچه بودم و نمی‌توانستم زشتی کار این مرد را درک کنم. چندین‌بار مرا به خانه برد و آزارم داد. از ترسم به کسی حرفی نمی‌زدم. حتی یکی، دو بار تهدیدم کرد که اگر حرفی به کسی بزنم پدر و مادر و خودم را می‌کشد. برای همین چون می‌ترسیدم، حرفی نمی‌زدم تا این‌که دچار بیماری افسردگی شدم و مرا نزد روانشناس بردند. آن‌جا بود که به روانشناسم اعتماد کردم و موضوع را گفتم. روانشناس هم این موضوع را پدرم گفت و پدرم هم تصمیم به شکایت گرفت.»

در ادامه جلسه پدر این دختر نوجوان نیز به هیأت قضائی گفت: «من شنیده‌ام که این مرد به چند دانش‌آموز دیگر هم تجاوز کرده ولی خانواده آنها از ترس آبرویشان حاضر به شکایت نشده‌اند. من هم برای این‌که مانع کارهای این مرد شوم تصمیم به شکایت گرفتم.»

در ادامه متهم ٦٤ ساله در مقابل هیأت قضائی قرار گرفت. او باز هم جرم خود را انکار کرد و به قضات گفت: «چند سالی بود که راننده سرویس بودم. همه به من اعتماد داشتند. این دختر حرف‌هایش همه دروغ است. من فقط یک‌بار او را به خانه‌ام بردم و می‌خواستم به او کتاب هدیه بدهم. این دختر دچار بیماری روانی است و حرف‌هایش دروغ است. من هیچ تعرضی به او نکردم. آن یک‌بار هم چون این دختر درسش خوب بود، می‌خواستم به او جایزه بدهم. برای همین او را به خانه‌ام بردم و به او کتاب دادم.»
 
در پايان اين جلسه قضات دادگاه ‏وارد شور شدند. آنها پس از مشورت، شاکی و متهم را برای بررسی‌های دقیق‌تر به پزشکی قانونی فرستادند. ‏

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv