ایمان رنجکش؛ فضای مجازی و فعالیت در رسانههای اجتماعی در کنار دهها مزیت مختلف برای انجام تعاملات فردی و گروهی، بیرحمترین نوع سرخوردگی اجتماعی را هم در دل خود جای داده است. بطوریکه ممکن است حتی یک کلیک اشتباه به تباه شدن زندگی یک فرد و از دست رفتن اعتبار اجتماعی او منجر شود.
موضوعی که این روزها با فراگیری بیش از پیش فضای مجازی شاهدش هستیم که نوک پیکان این مهم بیشتر متوجه اهالی تلویزیون بوده است و برای مثال نمونههای آن میتوان به مجری جنجالی تلویزیون و اخیرا هم بازیگر سرشناس سینما اشاره کرد که با یک اشتباه، مهر باطلی بر سالها فعالیت حرفهای و زحمات خود در این عرصه زدند و آبرو و حیثیت خود در جامعه را به چالش کشاندند بطوریکه دیگر مردم آنها را با صفاتی که موجب سرشناسیشان شدهاست نمیشناسند و تا آخر از آنان با لکهای که ناخواسته به خود چسبانده اند یاد میکنند.
اما نکته قابل بحث درباره این مقوله، رفتار این افراد در مواجه با گزند رسانههای اجتماعی است به نوعی که در جامعه ایرانی پس از وقوع رخدادهایی همچون انتشار تصاویر خصوصی و متحیر شدن فرد مشهور و عموم جامعه از این اتفاق، بلافاصله شاهد انکار اصل واقعه از سوی فرد مورد توجه هستیم و بجای آنکه با یک عذرخواهی ساده و قبول کردن اشتباهات گذشته به تلطیف افکارعمومی بپردازد، بیشتر با وارونه جلوه دادن واقعه و القای حقیقتهای غیرقابل پذیرش، خود آتشی دیگر در شعله حواشی روشن میکند.
شاید خیلی بهتر میشد که فرد مورد توجه به بیان ریشه نقابی بپردازد که بر چهره میزده و سالها بواسطه دارا بودن تریبونهای مختلف در راستای اهدافی خاص تبلیغ میکرده است.
اهدافی که شاید فقط در مقابل آنتن تلویزیون بدان پایبند بوده و در خلوت خود هیچ اعتقادی به ظاهر و اهدافی که افکارعمومی را به سوی آن هدایت میکرده، نداشته است.
آسیب این نوع بهره برداری ابزاری برای رسیدن به اهداف خاص این است که در صورت ارتکاب اشتباهی از سوی آن فرد و زیرسوال رفتن اعمال او در گذشته، افکارعمومی آن اعمال را نه فقط برتابنده دوگانگی یک شخص بلکه یک تفکر و هدف پشت پرده میبینند.
اهدافی که گاها ریشه مقدسی دارند و دون شان است که برخی کج سلیقه برای اثبات آن در جامعه دست به دامن چنین رویکردهایی میشوند که جز ضربه زدن به باورهای اعتقادی و قلبی مردم، ماحصل دیگری در پی نخواهد داشت.