فرارو- در فاصله دوسال به انتخابات مجلس یازدهم رئیس فراکسیون امید از استراتژی
جدیدی خبر داد. محمدرضا عارف در صحبتهای اخیر خود اعلام کرد که دیگر قصد
ائتلاف ندارند و قرار است زیر پرچم اصلاحطلبان صرفا فعالان این جریان حضور
داشته باشند. وی گفته است: «ما در انتخابات سال ۹۸ هم با پرچم اصلاح طلبانه وارد
می شویم یعنی ائتلاف نمی کنیم؛ به اندازه کافی هم نیرو داریم و با تعاملی
که با شورای نگهبان داریم و با تغییر نگرشی که در برخی از نهادهای حاکمیتی
نسبت به جریان اصلاحات به وجود آمده است انشاالله به این نتیجه برسیم که
تایید صلاحیتها روند عادی و قانونی را طی کند و همانند انتخابات شوراها با
تورم نیرو مواجه باشیم؛ خوشحال هم میشویم که تورم نیرو داشته باشیم. در
شورای شهر مشکل ما همین بود که به اندازه کافی با نیروهای واجد شرایط که
میتوانستند در لیست ما قرار بگیرند رو به رو بودیم بنابراین کمبود نیرو
نخواهیم داشت و طبیعتا میتوان این لیست را از سراسر کشور بر اساس راهبردی
که در آن زمان اعلام خواهد شد ببندیم. پیش بینی من این است که در ۹۸
ائتلافی در کار نخواهد بود ولی در عین حال شورا باید تشکیل شود و در مورد
این مساله تصمیم گیری کند.»
به گزارش فرارو؛ اما جدا از اینکه تا چه حد این استراتژی می تواند موفق باشد نکته قابل توجه زمان طرح این موضوع از سوی محمدرضا عارف است که به عقیده برخی می تواند نشانگر ابعاد مختلف حواشی این روزهای جریان اصلاحطلب باشد. حواشی که شاید بتوان یک طرف آن را کارگزارانی ها دانست و طرف دیگر را منتقدان عارف قرار داد.
زیرا این روزها محمدرضا عارف نه تنها شرایط مناسبی در مجلس شورای اسلامی ندارد بلکه مداوم از سوی فعالان سیاسی مورد انتقاد قرار میگیرد. عملکرد او در مجلس و شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان در انتخابت شورای شهر از موضوعاتی است که همچنان گریبانگیر وی است و منتقدان حاضر نیستند از آن بگذرند. از سوی دیگر اخبار و گمانهزنیها درباره انتخابات 1400 هم دلیل دیگری است که می توان جز فاکتورهایی دانست که محمدرضا عارف را بر آن داشته در خصوص عدم ائتلاف اعلام موضع کند.
با اینحال فارغ از همه اینها سوال اساسی این است که آیا این استراتژی موفق خواهد بود؟ در همین خصوص غلامرضا ظریفیان تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با فرارو عنوان کرد: «بحث ائتلاف از موضوعاتی است که زمان خاص خود را میطلبد و الان بسیار زود است که در این باره اظهار نظر شود. اما یک نکته مهم در اینباره وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد. در فضای فعالیتهای سیاسی طبیعتا باید مرز بندیهایی وجود داشته باشد و جناحها و احزاب نباید آنقدر به هم آمیخته شوند که اصولشان دچار ابهام شود.
وی ادامه داد: «فعالیت سیاسی باید به گونهای انجام شود جریانهای سیاسی بتوانند با حفظ اصول در کنار یکدیگر قرار گیرند در غیر این صورت اگر اصول بر هم ریخته شود، ماهیت جریانها و احزاب و تشکلها دستخوش تغییرات میشود و یا در بهترین حالت دچار ابهام میشود که می تواند برای آن جریان ایجاد مشکل کند. ماجرای ائتلاف هم به همن شکل است. یعنی ما در یک برهه زمانی به این نتیجه میرسیم که لازم است با جریان میانه رو اصولگرا و اعتدالگرایان ائتلاف کنیم و این کاملا رایج و عقلایی است.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «درست است که ائتلاف یک اقدام عقلایی و منطقی است اما نباید فراموش کرد که این تصمیم کاملا اقتضایی محسوب میشود. یعنی با توجه اقتضای زمان و شرایط تصمیم بر انجام یا عدم انجام آن می توان گرفت و الان هنوز مشخص نیست که ما در انتخابات مجلس با چه شرایطی مواجه میشویم. بنابراین لزومی هم ندارد از الان درباره آن اظهار نظر کنیم.»
در این خصوص محمد صادق جوادی حصار هم تا حدود زیادی با ظریفیان موافق است. این فعال سیاسی اصلاحطلب در گفتوگو با فرارو به بیان لزوم ائتلاف پرداخت و گفت: «ائتلاف باید به گونهای باشد که افراد برای عملکرد خود تضمین ارائه دهند و در پی آن هم به آنها بها داده شود چراکه در آن صورت میتوان به کارآمدی حتی دو جریان ناهمسو هم در یک ائتلاف مطمئن بود. من فکر میکنم با باور اطلاعات عارف، باید به تمایلات جریان رقیب هم توجه کرد. فراتر از آن باید با نیروهای میانهای که در شرایط مختلف میتوانیم با آنها ائتلاف کنیم گفتوگو داشته باشیم و میزان پایبندی آنهارا ارزیابی کنیم.»
نکته دیگری که جوادی حصار به آن اشاره کرد مسئله مخفی ماندن استراتژیهای انتخاباتی بود. او با تاکید بر اینکه لزومی ندارد از دوسال مانده به انتخابات درباره برنامه اصلاحطلبان صحبت شود گفت: «اگر درحال حاضر استراتژیهای جریان اصلاحطلبی را برای انتخابات آینده مطرح کنیم دست ما توسط جریان های دیگر خالی میشود. بنابراین توصیه میکنم این بارهم تصمیم نهایی را در آستانه انتخابات بگیریم. ضمن اینکه باید نیروهای اصلاح طلب را شناسایی کنیم و از آنها استفاده کنیم تا با کمبود نیرو در جریان اصلاحطلبی مواجه نشویم.باید در اشکال مختلف برنامه داشته باشیم. باید حتما راجع به لایه های اول و دوم جریان اصلاحطلبی برنامهریزی کنیم.»
البته نکتهای که درباره استراتژی انتخاباتی مطرح میشود این است که آیا به طور کلی آنچه عارف به آن اشاره دارد یک استراتژی است یا صرفا دیدگاه شخصی او. زیرا این همان مسئلهای بود که احمد شیرزاد هم به آن اشاره داشته است. او در این باره تاکید کرده است که اردوگاه اصلاح طلبان خیلی بزرگ است و چارچوب تنگی ندارد لذا هر فردی در این جریان می تواند نظرات خود را بیان کند. این به معنی برنامه ریزی و طرح و نقشه این جریان برای انتخابات بعدی نیست. اصولا برنامهریزیها برای انتخابات تا 6 ماه قبل از آن آغاز نمی شود و تعبیر صحبتهای کنونی به عنوان تاکتیک جریان اصلاحطلب منطقی نیست.»
اما با این حال ماجرای ائتلاف و عدم ائتلاف تنها موضوعی نبود که محمدرضا عارف در صحبتهای اخیر خود به آن اشاره کرده بود. او در لابهلای اظهاراتش به مسئله شورای نگهبان و ردصلاحیتها هم نیم نگاهی انداخته و معتقد بود که نگاه این نهاد نظارتی به اصلاحطلبان تغییر کرده است و این باعث میشود علاوه بر اینکه ردصلاحیت گسترده صورت نگیرد، بلکه با کمبود نیرو هم مواجه نشوند.
اما گویا درباره این موضوع اتفاق نظر وجود ندارد. زیرا غلامرضا ظریفیان در این باره تاکید کرد: «شاید آقای عارف اطلاعات خاصی دارند که بنده در جریان نیستم. به هرحال ایشان نماینده مجلس هستند و با توجه به ارتباطاتشان ممکن است از موضوعات مختلفی اطلاع داشته باشند اما به نظر من شواهد و قرائن اصلا گویای این مسئله نیست. البته ممکن است درفاصله زمانی باقی مانده به انتخابات مجلس برخی فاکتورها و معیارها کنار بروند اما این صرفا یک حدس و گمانه زنی است. بنابراین نمی توان از الان با خیال راحت به مسئله ردصلاحیتها نگاه کرد و به نظرم لازم است در این باره هم کمی صبور باشیم تا زمانش برسد.»
با همه این تفاسیر اظهارات اخیر عارف نه تنها می تواند تاحدودی تکلیف انتخابات مجلس را روشن کند بلکه نیم نگاهی هم به انتخابات 1400 داشته است. زیرا این روزها که برخی از طیفهای جریان اصلاحطلب معتقدند روحانی بعد از انتخابات چرخش محسوسی به راست داشته، گویا احتمال حمایت از علی لاریجانی در انتخابات 1400 که این روزها از سوی برخی رسانهها و فعالان سیاسی مطرح میشود، بخشی از جریان اصلاحطلب را دچار نگرانی کرده است که با وجود امثال اسحاق جهانگیری، بهتر است ائتلافی با اصولگرایان صورت نگیرد که تجربه روحانی تکرار نشود.