حمید نجف؛ امروز قصد ندارم زیاد مصدع اوقات عزیزان شوم، میدانم که در این بازار آشفته سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همه درگیرید.
این روزها بعضی از سیاسیون و سرمایه داران و حتی رانتخواران درگیر کابینهاند، بعضی برای ماندن دست و پا میزنند و برخی برای آمدن، احزاب و گروههای سیاسی هم الحمد ا... هیچ سهمی نمیخواهند، این رفت و آمدها و لابیها هم صرفا برای احوال پرسی و تبریک به رئیس جمهور صورت میگیرد، شما زیاد جدی نگیرید.
بعضی از هنرمندان و سلبریتیها هم به خود مشغولند، دستهای در جستجوی برندهای جدید پوششی و آرایشی که خدایی نکرده از بقیه عقب نیفتند و گروهی هم به دنبال شناسایی و جذب هنرمندان آینده.
ورزشکاران هم در دنیای خود سرگرمند و به لطف برادران عزیز دلال مشغول عقد قرار داد و...
مردم هم همچنان در خود میلولند و به دنبال کسب روزی با خود درگیرند، مالک، مستاجر را تلکه میکند و کارفرما، کارگر را، ملت این روزها تقریبا دو دسته شدهاند، طبقه مرفه بیدرد و ضعیف بیغم، طبقه متوسطی نداریم اینکه میبینید اکثر کارشناسان اقتصادی از طبقه متوسط سخن میگویند بیشتر برای دلخوشی سیاسیون است شما باور نکنید.
اگر جایی هم دیدید که شخصی خود را جزو طبقه متوسط معرفی میکنه بهش شک کنید، این آدمها معمولا دو دسته هستند یا جزو طبقه اشرافی هستند و برای فرار مالیاتی و بیم قطع یارانه، خود را در این طبقه جا زدهاند یا اینکه جزو طبقه ضعیف هستند و برای کلاس گذاشتن و حفظ آبرو این خالی را میبندند.
به هر حال در این شهر فرهنگ همه به نوعی درگیرند، در گوشهای از شهر گوسفندی را قبل از ذبح آب میدهند و در طرفی دیگر گلوی دخترکی تشنه را در حین آب خوردن میفشارند و او را خفه میکنند.
در جایی پدر ناتنی به دختر هفت ساله خود، هفتاد بار تجاوز میکند و در گوشهای دیگر طفل معصومی قربانی افکار پلید پدر بزرگ خود میشود.
در جایی سارق بیوجدان کودک معصوم هشت ماهه را همراه با خودرو پدر میرباید و آن را در کناری دیگر رها میکند تا از گرما و تشنگی جان دهد و در سویی دیگر.... بماند.
رسانههای ما هم بعضا به جای انعکاس چالشها سرگرم رفع و رجوع مشکلات مالی خود و باج خواهی از برخی مدیران بیکفایت و سر پوش گذاشتن بر ناکارآمدی آنان هستند.
در این شهر آتناها و بنیتاها، کیمیا میشوند و ما همچنان سرگرم خودیم، فعلا برای ما منافع شخصی ارجحیت دارد، همچنان توصیه عمه، خاله و خانباجی ملاک عزل و نصبهای ماست.
ما به بیماری بدی گرفتار شدیم، یک بیماری واگیر دار که با سرعت زیادی در حال شیوع است.
این نوع بیماری که میکروب آن بعضا از طریق لقمه حرام به بدن سرایت میکند میتواند به سرعت روی سلولهای عاطفی مغز تاثیر بگذارد، بیمار پس از چند ماه از فردی متواضع و مهربان به انسانی پرخاشگر و حریص تبدیل میشود.
این بیماری گاهی افراد مسن با سنین بالای ۹۰ را هم تحت تاثیر قرار میدهد و به سادگی یک پیر مرد دوست داشتنی را به شیادی جنایتکار تبدیل میکند.
این بیماری به تدریج فرد را زامبی میکند اما زامبی از نوع ایرانی چراکه این بیماری تاثیری در ظاهر افراد ندارد فقط از باطن بیمار را مبتلا میکند.
یکی از نشانههای این بیماری این است که فرد زیر بار بیماری خود نمیرود و نسبت به پذیرش آن سرباز میزند.
آیا شما هنوز زامبی نشدهاید؟