مهدی یعقوبی؛ انتخابات اردیبهشت ۹۶ با تمام فراز و فرودش به پایان رسید و آقای روحانی با شعار همیشگی اش، تعامل با دنیا، عقل گرایی و خرد جمعی، توسعه گرایی و به روز شدن همراه با دنیا پیروز شدند.
و، اما در این میان مطالب گفتنی بسیاری است که میخواهم با آقای روحانی، همکاران آقای روحانی، رقبای آقای روحانی و مردم بگویم.
جناب آقای روحانی
تلاش وافر و کوشش صادقانه شما در مبارزات انتخاباتی را همگان دیدند، در مناظرهها که چگونه باعقل و تدبیر و رعایت اخلاق مسائل را بیان کردید. سفرهای انتخاباتی روزانه که به چند استان سفر کردید و سخنرانیهای آتشین و برنده تان را دیدیم که چگونه برای دفاع از کشور، از مردم از خودتان هزینه کردید و یک تنه مقابل جناح مقابل با تمام امکاناتش ایستادید و هیچ هراسی نداشتید.
خصوصا سخنان شما در جمع مردم مشهد رادیدیم که چگونه شوریدید.
واقعا چه شجاعانه و عالمانه تاختید.
سخنانتان را با صدای گرفته بارها و بارها گوش کردیم. قلبمان به درد آمد از اینکه به تنهایی مقابلشان ایستاده اید. مطمئنا همه دوستدارانتان این حس را داشتند و با غیرت و معرفت همیشگی شان حامیتان شدند که از شما دفاع کنند و شما را تنها نگذارند.
آری جناب رئیس جمهور، مردم برای حمایت از شما به صحنه آمدند، یکی با حضور در ستادهای شما، دیگری با پخش عکسهای تبلیغاتی تان، یکی با ذوق خود عکسی، آهنگی، متنی، شعری آماده ساخت و بر سایتها و شبکههای اجتماعی گذاشت تا در برابر صداوسیما تنها نباشید.. اینان روابط عمومی و ستاد تبلیغاتی شما بودند و پیام انتخابات را دست به دست به دوردسترین اقصی نقاط کشور ارسال کردند.
چه بر سر امید و آرزوی مردمی که پشت سر شما ایستاده بودند میآمد؟. اگر شما پیروز نمیشدید این ملتی که همراه شما معترض به رقیب بود و، چون شما مغضوب آنان، چه بر سرش میآمد؟
همه این مردم دردهای متفاوتی داشتند، یکی از معیشت مینالید و دیگری از تبعیض و دیگری از مشکلات و ناکارامدی و روابط حاکم در سیستم اداری و آن یک دغدغه اجتماعی و فرهنگی داشت، ولی همه امید و آرزوی مشترکی داشتند و این عامل وحدت و یکپارچگی آنان برای حمایت از شما مقابل رقیب بود و از شما که در واقع از خود حمایت کردند؛ و اینچنین بود که با شما همراه شدند برای نجات خود، برای نجات شما، برای نجات کشور.
اقای روحانی اکنون همه در یک کشتی نشسته ایم، اگر ناخدای ماهری باشید همه به ساحل و گرنه همه باهم غرق خواهیم شد. ما به شما اعتماد داریم، اما ملوانان شما هم باید کار آزموده و مورد اعتماد باشند. مبادا امید و آرزوی مردم به یاس و حسرت تبدیل شود.
در فرآیند مبارزات انتخاباتی از سه ناحیه مورد انتقاد و تهاجم بودید:
یک: وضعیت نامساعد اقتصادی و معیشتی
دو: سیستم ناکارآمد اداری، از بوروکراسی گرفته تا فساد اداری و عدم شایسته سالاری و...
سه: حواشی و ناکارآمدی برخی مدیران و نزدیکان
اگر این مشکلات و کاستیها را مرتفع سازید استمرار تفکر شما قعطی است وگرنه در سال ۱۴۰۰ دوباره به زحمت خواهیم افتاد و رقابت سخت، یا شاید هم شکست سختی خواهیم داشت.
سخنی با همکاران آقای روحانی:
در رقابتهای انتخاباتی دیدیم که رقیب به کجا هجوم میبرد. دقیقا به اقتصاد و مشکلات معیشتی که سالهاست دلسوزان دولت به آن تاکید دارند. اما مسئولان اقتصادی شاید چندان آنرا جدی نگرفته بودند.
عامل دیگری که مسیر حمله رقبا بود ناکارامدی شدید سیستم اداری و ضعف حوزه منابع انسانی دولت است که با نصب مدیران ناکارامد و اشاعه روابط بجای ضوابط عاملی بود برای تخریب. آقای روحانی به سربازانی نیاز دارد که برای بازکردن معبر پا در میدان مین بگذارند،
نه فرصت طلبان و عافیت طلبانی که حاضر نیستند از خود هزینه کنند و یا منافع خود را به تفکر اعتدال و اصلاحات ترجیح دهند که اگر چنین باشند خائن به این جریان فکری هستند.
عدهای خواسته چنین کردند و از مسائل کف جامعه به ایشان گزارش درست ارائه نکردند و واقعیتها را برای تصمیم درست به ایشان نگفتند و عدهای هم با کم کاری و بدکاری آب به آسیاب رقبب ریختند.
به نظر اکنون که فصل برداشت است، آقای روحانی باید، نه با داس، بلکه با بیل، علفهای هرز را تا سطوح استانی وجین کند و از ریشه درآورد وگرنه تمام محصول را آفت فرا میگیرد.
امروز باید به استمرار و فراگیری این تفکر بیندیشیم نه فقط پیروزی امروز هدفمان باشد.
و، اما مردم:
همانطور که دکتر روحانی هم در مبارزات انتخاباتی گفتند این انتخابات، انتخاب بین دو شخص نیست انتخاب بین دو تفکر است.
در انتخابات سال ۹۶ وارد عرصه شدیم و تلاش کردیم که تفکرخود نهادینه کنیم و اولین پیروز این انتخابات ما هستیم. این وحدت و یگانگی و این مبارزه جهت اصلاح امور باید حفظ شود و اگر عرصه را خالی نکنیم همیشه پیروز خواهیم بود و اگر ما پای در میدان نگذاریم دیگران جای ما را اشغال میکنند و برای ما تصمیم میگیرند. پس حضور در فرآیند تصمیم گیری تنها راه رسیدن به اهداف است. باید با تلاش برای احقاق حق خود همیشه منسجم و یکپارچه باشیم تا سرنوشتمان را تغییر بدهیم.
رقیب آقای روحانی
رقیبی که برای نابودی روحانی پا به عرصه گذاشت. هدف، شخص روحانی و تفکر روحانی بود. هرچند وانمود میکردند که برای کمک به اقشار محروم جامعه به دلیل ناکامی روحانی در رسیدن به این هدف تلاش میکنند، ولی هدف روحانی و تفکر و استمرار تفکر او بود.
مردم به به این علت به روحانی رای دادند که ایشان را برای احیای خواستههای فوق مناسبتر دیدند و این را از عملکرد و رفتار و شعارهای روحانی دریافته اند. هرچند مردم معتقد به احیای کامل موارد فوق توسط آقای روحانی نیستند بلکه اگر به بخشی از آن هم برسند راضی خواهند بود و گرنه هیچ عهدی با روحانی نبسته اند مگر به شرط احقاق خواسته هایشان.
پس بهتر است سیاسیون جامعه بجای تمرکز به مسائل عوام فریبانه ای، چون بهبود معیشت با افزایش یارانه و کارانه، به خواستههای دیگر مردم همچون، آزادی، عدالت اجتماعی، حقوق زنان، تعامل و مشارکت سازنده با دنیا، ایجاد وضعیت اقتصادی مناسب و پایدار برای ساختن آیندهای روشن توجه کنند تا مورد اقبال مردم واقع شوند.