نمازهای جمعه، سال هاست که رونق سابق را ندارند و این در حالی است که هم جمعیت ایران در ۴ دهه گذشته، ۲ برابر شده و هم تبلیغات دینی با استفاده از تمام ظرفیتهای جامعه، توسعه بینظیری یافته است. بنابراین در یک محاسبه ساده، باید حضور بیش از پیش مردم در نمازهای جمعه را شاهد باشیم و حال آنکه چنین نیست.
«عصرایران» با این مقدمه نوشت: در این مجال اندک، البته نمیخواهیم به تمام ابعاد این موضوع بپردازیم. آنچه مورد بحث است، رویکردهایی است که در بسیاری از خطبههای نماز جمعه وجود دارد که تا اصلاح نشود، اوضاع به همین شکل خواهد بود.
اگر در اوایل انقلاب، مردم در خطبههای مرحوم آیتالله طالقانی و سپس در خطابههای پر شور و شعور آیتالله خامنهای و مرحوم آیتالله هاشمی، تصویری از خود میدیدند و پژواک صدایشان را میشنیدند، امروز بسیاری از خطیبان، بر خلاف اسلاف خود از متن جامعه فاصله گرفتهاند و در فضایی انتزاعی سخن میگویند.
به خطبههای برخی از آقایان بنگرید که صرفا در فضایی شعارگونه برگزار میشود و مردم، هیچگاه زندگی و زمانه خود را در آن نمیبینند. حتی یک بار در یکی از شهرها، وقتی تعدادی کارگر که ماهها حقوقشان را نگرفته بودند در نماز جمعه شرکت کرده بودند تا از امام جمعه برای احقاق حقشان استمداد کنند، امام جمعه پشت تریبون گفت که به من ربطی ندارد! و بدین ترتیب کارگران ناامید، مصلی را ترک کردند و امام جمعه نیز به آنان که ناامیدانه در حال ترک مصلی بودند، به سادگی گفت: خوش آمدید!
از صدر اسلام تا کنون خطبههای نماز جمعه، هیچگاه جای توهین نبوده است ولی برخی خطیبان جمعه، گاه به خود حق میدهند به بخشهایی از مردم توهین کنند و حرفهایی بزنند که حتی در کوچه و بازار هم نباید گفت چه رسد به تریبون نماز جمعه. مثلا بعد از انتخابات ریاست جمهوری که در جریان رقابتهای آن، حامیان آقای روحانی از دستبندهای پارچهای سبز و بنفش استفاده میکردند، یکی از خطیبان جمعه استفاده از دستبند سبز و بنفش را مانند پرچم روسپيگري بر در خانههاي روسپيهاي دوران جاهليت دانسته و گفته هر که این کار را میکند، باید به بیعفتی شناخته شود!
همچنین نماز جمعه، هرگز با تهمتفکنی سنخیت ندارد ولی گاه میبینیم برخی خطبا که اتفاقا در ابتدای خطبهها، خود و مردم را به رعایت تقوا دعوت میکنند، تریبون نماز جمعه را محل تهمتزدن قرار میدهند. نمونهاش را در هفتههای اخیر میتوان دید که برخی از آقایان، در سخنانی خلاف واقع مدعی شدهاند که دولت میخواهد در مدارس، آموزشهای همجنسگرایی و خودارضایی به دانشآموزان ارائه کند! و حال آنکه چنین موضوعی از بیخ و بن دروغ و ناسازگار با عقل است.
موضوع دیگری که مردم را از مصلاهای نماز جمعه دور میکند، تکصدایی سیاسی در بسیاری از تریبونهای نماز جمعه است. نماز جمعه، متعلق به همه مسلمین است ولی برخی رویکردها، این جایگاه بیبدیل را از مقام فراجناحیاش به تریبون یک جناح خاص تنزل داده است بدان حد که حتی سخنرانانی که برای پیش از خطبهها دعوت میشوند نیز عموما از یک جناح هستند.
این در حالی است که مردم دارای گرایشهای سیاسی متعددی هستند و باید بتوانند از تریبونی که متعلق به بیتالمال است، به نسبت وزنشان بهرهمند شوند نه اینکه بین دیدگاههای خود و آنچه در خطبهها گفته میشود، نتوانند هیچ ارتباطی برقرار کنند.
اگر بناست که نماز جمعه به جایگاه اصلیاش در اسلام و انقلاب بازگردد، چارهای جز اصلاح برخی رفتارها و گفتارها نیست. مردم ایران، عمدتا متدین هستند و بسیاریشان نیز دوست دارند از ثواب نماز جمعه برخوردار شوند ولی وقتی میبینند خطبهها شعاری، جناحی و بعضا توهینآمیز است و گاه از آن تهمتهایی به گوش میرسد که با هیچ حساب و کتابی در شأن نیست، چگونه میتوان از آنها انتظار حضور داشت؟
البته باید بر سبیل انصاف گفت که ائمه جمعه متقی و دانشور نیز کم نیستند که اتفاقا نمازهایشان نیز پر رونق است اما متأسفانه، به علل سیاسی و جناحی، صدای برخی دیگر که کمتر تقوای کلامی را رعایت میکنند، رساتر است. این، بزرگترین آسیب به نماز جمعه است؛ آسیبی که نه از جانب دشمنان دین که از سوی برخی از ائمه جمعه متوجه نماز جمعه است.