اسحاق جهانگیری نامزد انتخابات ریاست جمهوری گفت: کل درآمد کشور در دوران جنگ تحمیلی گاهی به ۷ میلیارد دلار می رسید ولی کشور خوب اداره می شد.
اسحاق جهانگیری امشب در برنامه تبلیغاتی خود در شبکه اول سیما با بیان اینکه در دوره اصلاحات گامهای بسیار بزرگی در کشور برداشته شد، گفت: برنامه سوم بهترین برنامه تاریخ ایران از نظر تدوین و اجرا بود. این برنامه در دولت اصلاحطلب سید محمد خاتمی نوشته شد و مجلس اصولگرای ناطقنوری آن را تصویب کرد. متاسفانه بعد از اصلاحات دوران جدیدی شروع شد که در آن مسیر توسعه کشور منحرف و سرمایههای انسانی و مادی کشور نابود شد. هفتصد میلیارد دلار منابع این کشوررا از بین بردند.
اهم سخنان اسحاق جهانگیری در این برنامه تلویزیونی را در زیر می خوانید:
- در زمان جنگ برنامه برای اداره کشورداشتن سخت بود گاهی ۷ میلیارد دلار درآمد کلی کشور بود باید دست مریزاد گفت به آنها که آن زمان کشور را اداره کردند ۴ میلیارد برای تقویت بنیه دفاعی بود با دو میلیارد دلار کشور را اداره میکردیم جایی ۱۲۰ میلیارد دلار داشتیم در یکسال.
- پس از جنگ امام ماموریتی به سران قوا داد تا یک اصولی برای توسعه کشور تدوین کنند. ما به عنوان کمیسیون برنامه و بودجه مجلس محور اصلی توسعه اول بودیم. درآن زمان برای اولین بار بحث شد که باید از منابع خارجی استفاده کنیم. خیلیها باور نمیکردند و آن را ضد انقلاب و عبور از انقلاب میدانستند. زمانی که قرار شد بحث مناطق به برنامه توسعه بیاید بحثهای جدی مطرح شد. بسیاری از دوستان انقلابی چپ که ما هم عضو آن طیف دسته بندی میشدیم مواضع گرفتتند که ایجاد چنین مراکز بازگشت از خیلی مسائل است و ایستادگی کمیسیون برنامه بودجه و کمک آیتالله هاشمی به عنوان رییس جمهور موجب استفاده از منابع خارجی شد و بسیاری کارخانهها ایجاد شد. زمانی میگفتند استفاده از منابع خارجی برای ایجاد نیروگاهها خوب است چرا که همه می دیدند وقتی شب به خانه می روند برق ندارند و اینجا باید از منابع خارجی استفاده کرد. ما هم می گفتیم جاهای دیگر همچون کارخانه لاستیک سازی، سیمان و فولاد که وارد میشود، خاموش شده و باید با جذب سرمایهگذاری این کارخانهها را فعال کد.
- بعد از مجلس سوم و در دولت دوم هاشمی به سمت استاندار اصفهان منصوب شدم. در آن زمان اصفهانی ها در مراکز مهم قدرت حضور داشتند. در آنجا یاد گرفتم که چگونه با گروههای سیاسی مختلف کار کنم و مشلاکت را حل و کار را پیش برد. از علما و مردم اصفهان آموختم که چگونه میتوان گامهای بلند برای توسعه کشور برداشت. بسیاری از طرحهایی بزرگ اصفهان یادگار آن دوران است. اخیرا که به عنوان معاون اول به این شهر سفر کردم، ورزشگاههایی را دیدم که در آن زمان کلنگ زده شده بود. یک سبک مدیریت یاد گرفتم که مسائل کشور را میتوان با گفتوگو و تفاهم بحران را به مسئله تبدیل و آن را حل کرد.
- روزی از اداره اطلاعات اصفهان خبر دادند که آیتالله منتظری قصد سفر به نحفآباد دارند. و موضوع خیلی عجیبی بود. ایشان از سال ۶۸ که از قائم مقامی برکنار شدن بودند تا آن سال حواشی مختالفی برایشان در قم و اصفهان و نجفآباد بوجود آمده بود. و حضور ایشان می تواند مشکل ساز باشد. به عنوان رییس شورای تامین جلسات گذاشتیم و عدهای گفتند راه را ببندیم و اجازه ورود به شهر را ندهیم و عده دیگر پیشنهادهای دیگری دادند. آخرش به جمع بندی رسیدیم که هیچ ممانعتی ایجاد نکنیم و با ایشان صحبت کنیم. ما از حضورش در نجف آباد استقبال کردیم روزاخر اعلام کردند میخواهد سخنرانی کند به فرماندار گفتم هرجا می خوهد اجازه این کار را بدهید. آن سخنرانی کم ترین حاشیه را برای جمهوری اسلامی نداشت و مردم را به تقوا و عشق به امام رضا دعوت کرد.
- در دوره اصلاحات کشور وارد دورهای جدید از توسعه قرار گرفت. برنامه سوم توسعه بهترین برنامه از نظر تدوین و از نظر عملکرد چه در قبل و چه بعد از انقلاب است. این برنامه موفق، نویسندهاش مجموعه دولت سیدمحمد خاتمی و تصویب کننده آن مجلسی بود که ریاست آن بر عهده ناطق نوری بود. فهم و عقلانیت این دو مجموعه را به این می رساند که هدف پیشرفت کشور است و برای این کار باید برنامهای تدوین و تصویب شود که بتواند در این خصوص کمک کند. تمام شاخصها در این برنامه مثبت بود و هنرمندان از فضای فرهنگی و هنری احاساس آرامش میکردند و مردم و جوانان در مباحث مشارکت و دانشگاه سرزنده شده بودند. آن دوران زمان شکوفا شدن صنعت بود و ۵ سال رشد صنعت دو رقمی بود. در آن زمان راهبرد توسعه صنعتی نوشتیم و آماده خیز صنعتی شدن را برداشتیم. حساب ذخیره ارزی درست کردیم که از فروش نفت برای روزهای مبادا ذخیره کنیم.
- در وزارت صنایع معادن مهم ترین کار این بود که گلوگاه های فساد را شنانسایی و برطرف کنیم. مدیر هرچند حزب الهی و متدین، وقتی پشت میزی مینشست و به او مهری میدادیم و میگفتیم بخش خصوصی مراجعه می کند، آن را بررسی و تائید کن تا برود. مهری بود به عنوان مهر عدم ساخت. هرکس میخواست وارداتی انجام دهد برای کسب مجوز واردات به وزارت خانه میآمد و بالاخر این کارشناس متدین ما میگفت که با هربار مهر زدن من چندصد میلیون تومان به قیمت آن زمان پول به جیب فلانی میرود و در عوض به من ۲۰۰ هزار تومان حقوق میدهند. یواش یواش هدیه میگرفت و سفر میرفت و اینگونه برخی از مدیران کشور آلوده میشدند. در یک تصمیم انقلابی و کارساز گفتیم واردات از مهر عدم ساخت نجات پیدا کند و صرفا با تعرفه انجام و هرکس میخواهد واردات کند باید تعرفه آن را به دولت بپردازد. برای تدوین تعرفهها همه ذینفعان دخالت داشتند و میلیاردها تومان به حساب دولت واریز می شد.
- در آن دوره جدیدی که از سال ۸۴ شروع شد من در کنار بودم و در هیچ مسئولیتی نبودم. برای اینکه از مردم فاصله نگیرم یک ماهنامهای به نام صنعت و توسعه ایجاد تا تجربیاتم را حتی به مدیرانی که از لحاظ سیاسی اختلافنظر داشتیم ارائه دهم تا مسیر به درستی طی شود. مسیر توسعه کشور منحرف و سرمایههای انسانی ومادی کشور نابود شد.۷۰۰ میلیارد سرمابه کشور معلوم نیست چگونه هزینه شد و اگر کسی از غصه بمیرد جای سرزشن نیست. مگر مردم چه بدی کرده بودند و ایران چه جرمی مرتکب دشد که با منابع و نیروهای انسانی آن این گونه برخورد شد. میدان مشترک نفتی ما با قطر تا سال ۸۴ به صورت مساوی برداشت میشد اما در سال ۹۲ آنها دو برابر ما برداشت میکردند و حق ملت را غارت می کردند.
- در یک مورد، ایران و قطر دارای منابع مشترک گازی هستند. ایران میگوید نصف این منبع برای ما و نصف آن برای شما. در سال ۸۴، مصرف دو کشور به صورت یکسان بود ولی در سال ۹۲ قطریها دو برابر از ایران بهرهبرداری داشتند. خوشبختانه امروز نه تنها مصرف ما مانند قطر نشده بلکه میزان بهرهبرداری ایران از این منابع بیشتر از قطر هم شده است.
- در آن دوران هشت ساله منابع ما را غارت کردند. قیمت ارز در ایران به ناگهان بالا رفت. پایین آوردن قیمت ارز ۲۲ میلیارد دلار ارز کشور را در دوبی فروختند تا قیمت دلار در ایران پایین بیاید. ۳۰ درصد این ارزها توسط یک صرافی صورت گرفت. در آن موقع جیب ایرانیها را میگشتند تا آن فرد بیش از ۵ هزار دلار بیشتر به خود به همراه نداشته باشد.
- در آن دوران هشت ساله، علاوه بر آوار اقتصادی در کشور یک آوار سیاسی در کشور هم ایجاد شد، کی فکر میکرد فرزندان انقلاب و رهبری روبروی هم قرار گیرند؟ متاسفانه این اتفاق رخ داد. گفتنش دردآور است و نگفتنش هم. مردم ایران به هوش باشید. تاریخ نباید این گونه تکرار شود.
- قیمت ارز و سکه در آن ایام ساعتی تغییر مییافت. سال ۸۴، قیمت دلار ۸۰۰ تومان بود ولی در سال ۹۲، حدود چهار هزار تومان بود. سکه ۸۰ هزار تومان بود ولی در سال ۹۲ یک میلیون و نیم تومان شده بود. کسانی که الان شعار میدهند و میگویند یکی، دو ساله میتوان بیکاری را حل کرد، چرا دیروز را فراموش کردهاند؟ آیا درآمدهای دو دولت یکسان بوده است؟ با ۱۲۰ هزار میلیارد درآمد ارزی، در آن هشت سال خالص اشتغال صفر بود. این هم یک نوع مدیریت است و باید تدریس شود. حداقل موجب عبرت درکشور میشود.
- ما وقتی کار را در دولت یازدهم آغاز کردیم باید آواربرداری میکردیم، من برای فهم مطلب میخواهم مثالی بزنم. پلاسکو سوخت. شاید من اولین نفری بودم که به شهردار زنگ زدم. ایشان گویا در خارج از شهر بودند. گفتم چه شد و ایشان گفتند که من رسیدم زنگ میزنم. پلاسکو در چند ساعت سوخت، در چند ثانیه فروریخت، در چند هفته آواربرداری شد و در چند سال ساخته میشود. وضعیت کشور نیز همین گونه است.
- خوشبختانه ماشین اقتصاد کشور از دره بیرون آمده ولی ماشین داغون شده است ما در مسیرتوسعه قرار گرفتهایم. موفق شدیم در این دوران تورم را از ۴۰ درصد به زیر ۱۰ بیاوریم. این برای همگان مشخص است و برای همین نیز است که کسی از تورم حرف نمیزند و نمیگوید در زمان کوتاهی این مشکل را حل میکنم. رئیس جمهور برای حل این وقت گذاشت و در هفته دو جلسه با حضور ایشان برگزار میشد. رونق شروع شده است.
- فکر نمیکردند برجام و توافقی حاصل شود ولی با انتخاب یک تیم قوی دیپلماتیک توافق هستهای صورت گرفت. رئیس جمهور دراین باره وقت گداشت. مقام معظم رهبری با هدایتها و حمایتهایشان کار را دست گرفتند و ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم. ایرانهراسی را به ایران دوستی تبدیل کردیم. به بهانه تحریم چه فسادهایی رخ نداد و چه منابعی هدر نرفت.
- دنیا عاشق کار کردن با ایران شدهاند و شاهد هجوم هیاتهای شرق و غرب به ایران هستیم، منابع خارجی در حال آمدن است، صادرات غیرنفتی ایران افزایش یافته است. در سال ۹۴و ۹۵، میزان صادرات غیرنفتی ما از واردات فزونی گرفته است که در تاریخ ایران بیسابقه است. قبلا نفت میفروختیم و کالا وارد میکردیم ولی الان کالای غیرنفتی صادر میکنیم و کالا وارد میکنیم.
- باید قدر مدیرانمان را بدانیم. نگذاریم مدیرانمان با تهمت از صحنه خارج شوند. چگونه به ناگهان خانه مسئولان را نشان میدهند. یکی از آنها، درخصوص خانه من بود که دروغ بود و خانه همسایهام را نشان دادند. بنده با شفافیت کامل و بالا از سوی مسئولان عالیرتبه موافق هستم. خانه همه مسئولان نشان داده شود.
- دولت آینده، دولت آینده و امید نام دارد. مهمترین مسئله امید است. باید ایجاد اشتغال شود. برنامههای بسیار دقیقی برای توسعه اشتغال وجود دارد. کارنامه من در ایجاد اشتغال بسیار درخشان است. در دوسال اخیر حدود ۶۴۰ هزار شغل ایحاد شده و با این کارنامه میتوان گفت شغل ایجاد میشود.