یادداشت دریافتی- محمود محبی*؛ مفهوم منافع ملی از آن واژه هایی است که به رغم جایگاه محوریاش در فهم و شناختِ سیاست خارجی، از مبهم ترین و مناقشه انگیزترین مفاهیم سیاست بینالملل است. میتوان گفت مهم ترین انگیزها و ارزش ها، عالی ترین اهداف و حیاتی ترین نیازهای یک کشور را که به کنش ها و رفتارهای آن در عرصه بینالمللی شکل میدهد و آن را هدایت میکند، منافع ملی میگویند.
با این تعریف کلی، می توان دید که منافع ملی چه مفهوم گسترده ای است. به همین جهت است که هر جناح و گروهی، اقدامات خود را در جهت منافع ملی تبیین می کند. متاسفانه در ایران بر روی واژه منافع ملی، کارِ کمیِ دقیقی انجام نشده و همیشه در حد مفهوم باقی مانده است. شاخص های آن نیز مشخص نشده است و به ابعاد گوناگون آن پرداخته نشده است.
با این حال باید توجه داشت که مفاهیم در علوم انسانی ثابت و لایتغیر نیستند. بسته به اوضاع جهان، آن ها نیز معنی خود را تغییر می دهند. مثلا تا چند دهه پیش استقلال اقتصادی (به عنوان فاکتوری که یک کشور بتواند تمام نیازهای خود را بدون کمک از سایر کشورها برطرف نماید) یکی از اهداف مهم حکومت ها بود، و حال با جهانی شدنِ اقتصاد و بوجود آمدن شرکت های چندملیتی، دیگر استقلال آن معنای سابق خود را از دست داده و حتی در بسیاری از مواقع، همکاری جای آن را گرفته و واژه ی استقلال اقتصادی به حاشیه رانده شده است.
متاسفانه در ایران به علت عقب ماندگی علوم انسانی به طور عام و علوم سیاسی به طور خاص، واژه منافع ملی برای ما مبهم است. هنوز این واژه مهم، در حد همان دعواهای جناحی باقی مانده و نتوانسته است که به جایگاه فراجناحی و ملی خود صعود کند.
به عبارتی نتوانستیم این واژه را از مجادلات گروهی خارج کرده و در موردش ملی بیندیشیم. نظریه پردازان مختلف نیز دلایل گوناگون ارائه داده اند که محل بحث در این جا نیست.
با تمام این مشکلات که در سر راه تعریف منافع ملی و دستیابی به آن است، اما بازهم شاخص هایی وجود دارد که کاملا قابل لمس است و دیگر همه بر سرش توافق دارند. نمونه اش همین دریافت اسکار آقای فرهادی.
از هر منظر که به منافع ملی بنگریم، کاندید شدن این اثر فاخر هنری در اسکار، انصراف عوامل و بازیگران فیلم از شرکت در مراسم و بیانیه آن ها، و در نهایت افتخار برنده شدن این فیلم در اسکار، حتی انتخاب نمایندگانی که آقای فرهادی برگزیده بود، همه و همه در راستای منافع ملی بود.
او به لحاظ سیاست خارجی بهترین پاسخ را به سیاست های نژادپرستانه رییس جمهور آمریکا داد و عدم حضور اصغر فرهادی و سایر عوامل فیلم، تاثیری بسزا بر میلیون ها یبننده در سراسر جهان، مسئولین برگزار کننده اسکار، کارگردانان و بازیگران مطرح جهان گذاشت و همه با هم سیاست های نژادپرستانه ترامپ را بشدت محکوم کردند.
جمهوری اسلامی چقدر باید هزینه انجام می داد، چقدر زمان می گذاشت، چقدر تلاش می کرد تا اعتراضش اینگونه به جهانیان برسد؟ و اصغر فرهادی تنها با یک فیلم تمام این کارها را کرد (اسمش را بگذارید قدرت نرم).
حتی انتخاب های او برای دریافت این جایزه نیز، چیزی جز اقتدار قدرت ایران نیست. او نشسته و با خود اندیشیده که از آن همه ایرانی موفق در آمریکا، چه کسی را انتخاب کند. افرادی را انتخاب کرده که نام آن ها نیز برای ایران افتخاریست بزرگ. او هنرمندیست ماهر! تمام تصمیماتش، هنرمندانه در راستای منافع ملی است.
مسئولین ما باید بدانند که دنیا در حال تحول است. منافع ملی تنها با قدرت نظامی، اقتصادی، امنیت مرزها و... تامین نمی شود. البته این ها موارد اساسی هستند و باید باشند، اما بعد از تامین آن ها نباید در همان سطح متوقف ماند. باید ادامه داد به سایر زوایای منافع ملی نیز پرداخت.
باید دانست که در دنیای فعلی، می توان بدون ادعاهای جنجالی و هزینه ساز، با زبان هنر و دوستی به اهداف رسید. دنیا نیز به حدی از عقلانیت رسیده که معنای هنر را درک می کند و زبان آن را می فهمد. باید با زبان فرهادی و فرهادی ها با دنیا سخن بگوییم.
باید "اصغر فرهادی ها" را که می توانند این گونه با دنیا سخن بگویند و از منافع کشورمان دفاع کنند نماینده شایسته خود بدانیم و بیش تر ارج بنهیم.
در انتها می ماند دلواپسان داخلی که از همان ابتدا بر اصغر فرهای، فیلم و فیلم نامه اش و هم چنین مضمون بیانیه انصرافش تاختند و احتمالا بعد از این پیروزی بزرگ نیز تبریکی نخواهند گفت! اینها را نمی توان افرادی مخالف با منافع ملی نامید، بلکه اینها افرادی هستند که به علت همان عقب ماندگی علوم انسانی و عدم تعریف روشن واژه منافع ملی، درک درستی از شرایط حال ندارند. دوست دارند منافع ملی تامین شود، اما روش را نمی دانند.
با این حال تعدادشان زیاد نیست. این را می توان از فضای شبکه های اجتماعی فهمید. این فضاها که چند سالیست در ایران، با کمی تساهل، به مثابه حوزه ی عمومی (به معنای هابرماسی آن) عمل می کند، باعث شده کنشگران تا حدودی خارج از نظارت حکومت به بیان نظرات خود بپردازند. به همین جهت همزمان با دریافت اسکار توسط فروشنده، شادی و غرورِایرانیان، شبکه های اجتماعی را در برگرفت.
*کارشناس ارشد علوم سیاسی