bato-adv

جهان عرب، ملت ترک و هویت ایرانی!

در هفته پیش، نخستین «همایش گفت و گوهای ایران و جهان عرب» در کشورمان برگزار شد. در کنار ارزش و اهمیت چنین همایشهایی که می‌تواند مایه هم‌اندیشی و نزدیکی کشورمان با کشورهای دیگر شود، در جهتی دیگر نیز درخور توجه است.
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۲ - ۱۰ بهمن ۱۳۹۵
فرارو- امیر هاشمی مقدم؛ در هفته پیش، نخستین «همایش گفت و گوهای ایران و جهان عرب» در کشورمان برگزار شد. در کنار ارزش و اهمیت چنین همایش هایی که می‌تواند مایه هم‌اندیشی و نزدیکی کشورمان با کشورهای دیگر شود، در جهتی دیگر نیز درخور توجه است.

جهان اسلام به‌طور تاریخی دارای سه زبان برجسته بود: عربی که زبان دین و دانش بود؛ فارسی که زبان فرهنگ و ادب به شمار می‌رفت و ترکی که زبان نظامی بود. از این میان، زبان فارسی که هم از نظر اهمیت و هم از نظر بالندگی و تعداد آثار تولیدشده، دومین زبان دنیای اسلام بود، بیش از دیگر زبانها مورد بی‌توجهی قرار گرفته است. همچنین در دهه‌های اخیر، نقش این زبان در هویت ملی و یکپارچگی سرزمینی کمتر دیدگاه‌های رسمی را به خود جلب کرد. این را می‌توان با جایگاه دو زبان دیگر سنحید تا بحث، روشن‌تر شود.

جهان عرب (کشورهایی که زبان عربی در آنجا رسمی است)، 23 کشور را در بر می‌گیرند. این کشورها اگرچه درون خود ناسازگاری های بسیاری دارند، اما در برابر کشورهای دیگر، از یکدیگر دفاع می‌کنند. بر همین پایه، بیش از هفتاد سال است که «اتحادیه کشورهای عرب» را بنیاد نهاده‌اند؛ در پارلمان برخی‌شان، کمیسیون «امور عربی» دارند؛ مدام نامی ساختگی برای خلیج همیشه فارس به کار می‌برند؛ خواهان پیوستن جزایر ایرانی خلیج فارس به امارات متحده عربی‌اند؛ خواهان جداسازی خوزستان (یا آنچه خودشان «دولت العربی الاحواز» می‌نامند) از ایران‌اند و همین دو هفته پیش در قاهره برای همین کار گرد هم آمده بودند؛ در جنگ میان ایران و عراق، به جز سوریه، بقیه‌شان با همه توان پشت سر عراق صف‌آرایی کردند؛ از حضور ایران در کشورهایی همچون عراق، سوریه، لبنان و یمن بسیار ناخرسندند؛ وزیر امور خارجه مصر می‌گوید: «به خاطر حفظ امنیت ملی عربی، همکاری با ایران را نمی‌پذیریم» و... . این کشورها عموما خود را با نام «جهان عرب» شناسانده و شناخته می‌شوند و به جز برخی، بقیه‌شان میانه خوبی با ایران ندارند.

از سوی دیگر، کشورهایی که زبان بیشتر مردمانش از خانواده زبان های ترکی است نیز شورای همکاری کشورهای ترک (Türk Kenseyi/Şurası) را در سال 2009 برپا کردند که تاکنون چهار کشور ترکیه، جمهوری آذربایجان، قزاقستان و قرقیزستان به آن پیوسته‌اند و از دو کشور ترکمنستان و ازبکستان نیز به‌عنوان کشورهایی یاد می‌شود که شاید در آینده به آن بپیوندند.

«ملت ترک» (Türk milleti) اصطلاحی است که بسیاری از شهروندان این کشورها و حتی شهروندان ترک کشورهای دیگر نیز، برای اشاره به خود به کار می‌برند که بیشتر انگیزه‌شان از کاربرد این اصطلاح، تاکید بر هم‌ریشه و یکی بودن‌شان است. همین است که رسانه‌های ترکیه و جمهوری آذربایجان مدام به بزرگ‌نمایی مسائل آذری/ترکهای ایران می‌پردازند؛ ترکیه‌ای‌ها به‌خاطر فشاری که دولت چین به ترکهای اویغور چین وارد می‌کند، به سفارت چین و گردشگران چینی حمله می‌کنند؛ وارد جنگ با یونان می‌شوند تا از حقوق ترکهای قبرس دفاع کنند؛ با روسیه به دلیل درگیری با چچنی‌ها مجادله می‌کنند و... .

اما در این میان، ایران بیش از سایر کشورها بر مفهوم «امت اسلامی» تاکید دارد و بسیاری از مسئولین، ملی‌گرایی ایرانی را مغایر آموزه‌های اسلام می‌دانند.

بی‌گمان یکی از درخشان‌ترین دوره‌های تاریخی ایران، دوره‌ای بود که هویت دینی و اسلامی بر سراسر سرزمینهای اسلامی چیرگی داشت. همان زمان که ابن بطوطه، ناصرخسرو، مولانا و بسیاری دیگری از شرق تا غرب همین سرزمینها را در می‌نوردیدند و آنچه در این میان اهمیت داشت، همان هویت دینی‌شان بود. اگر چیرگی این هویت دینی همچنان دنباله می‌یافت، اکنون بسیاری از این چالشها فراروی جهان اسلام و سرزمین‌مان ایران نبود.

این در حالی است که در همان زمان که بیشتر کشورهای مسلمان کنونی وجود نداشتند و حتی نام کنونی‌شان در هیچ کجا یک بار هم به کار نرفته بود، ایرانیان هویت ملی‌شان را حفظ کرده بودند. اما از سده نوزدهم که مفهوم ملی‌گرایی در اروپا و سپس دیگر کشورها رواج یافت، مفهوم امت اسلامی کم کم کنار گذاشته شد. تا آنجا که عثمانی‌ها به‌عنوان آخرین خلافت اسلامی هم جای‌شان را به یکی از ملی‌گراترین جنبش‌ها در جهان دادند.

همین است که در برابر نام تاریخی و دو هزار و پانصد ساله «خلیج فارس»، در حالی که اعراب حدود پنجاه سال است به تحریک انگلستان از نام دروغین دیگری استفاده می‌کنند، برخی از مسئولین ما پیشنهاد نام «خلیج اسلامی» را می‌دهند و عده‌ای هم بدون در نظر گرفتن واقعیات و شرایط کنونی، همچنان تنها به بهانه «امت‌گرایی» بدون مولفه‌های هویت ملی، بر آن پافشاری می‌کنند.

در حالی‌که این پیشنهاد از سوی هیچیک از کشورهای عربی پذیرفته نشده و آنان همچنان نه به‌واسطه واقعیات تاریخی، بلکه بر پایه دلارهای نفتی‌شان تلاش دارند تا واقعیات تاریخی را دگرگون و تجریف سازند. شگفت‌انگیز است ما از کسانی انتظار داریم نام میانه‌ای برای این خلیج همیشه فارس بپذیرند که حتی نام تاریخی دریای بین هندوستان و شبه جزیره عربستان که پیامبر اسلام نیز آنرا «بحرالاخضر» نامیده بود، دگرگون کرده و «دریای عرب» نهاده‌اند و هر اندیشمند ایرانی –منظور همان ایران بزرگ فرهنگی است- که به زبان عربی کتابی نوشته را، دانشمند عرب می‌نامند. باید پذیرفت که این نام های تاریخی، میراث چندهزار ساله ما است و کسی نمی‌تواند آنها را بر اساس ایدئولوژی‌هایش حاتم‌بخشی کرده و با دشمنان به مذاکره بنشیند.

در برابر هویت‌سازی دیگران، ما مفهومی داریم به نام «ایران بزرگ فرهنگی». ویژگی برجسته این نام و مفهوم این است که نه قوم‌گرایانه است، نه در پی تحریف وافعیت های تاریخی است؛ ایران بزرگ فرهنگی پهنه ای پهناور از غرب چین تا حوزه بالکان که اقوام، زبان ها، ادیان و مذاهب گوناگونی در آن نقش آفرینی کرده، خود را به آن و آنرا به خود متعلق می دانسته اند. هرچند زبان فارسی روزگاری عامل پیوند مردمان و اقوام این سرزمین ها بود.

شعرا و چکامه‌سرایان از بالکان (همچون نعیم فراشری آلبانیایی)، عثمانی (که به جز بسیاری از شعرا و ادیبان و مورخان درباری، بسیاری سلاطین عثمانی یا دیوان شعر فارسی داشتند و یا به فارسی شعر می‌سرودند)، جمهوری آذربایجان (همچون نظامی و خاقانی)، ایران کنونی، افغانستان (که ناصر خسرو، رابعه بلخی، مسعود سعد سلمان و... قطره‌ای از دریای چکامه‌سرایان فارسی‌اش هستند)، پاکستان (همچون اقبال لاهوری)، هندوستان (که چندین سده زبان ادب و دربار بود)، بنگلادش (که به قول حافظ: «شکرشکن شوند همه طوطیان هند/ زین قند پارسی که به بنگاله می‌رود»، آنگونه که پروفسور وانگ ایدن می‌گوید، بر اساس سفرنامه‌ای چینی متعلق به سده پانزدهم میلادی، همه بنگلادشی‌ها در آن دوره به فارسی سخن می‌گفتند، آنگونه که دکتر شهیدالله، بزرگترین زبان‌شناس بنگلادش می‌گوید، حدود ده هزار واژه فارسی در زبان بنگلادشی امروزین یافت می‌شود و آنگونه که دکتر محمد ابوهاشم بنگلادشی می‌گوید، بسیاری از کتابهای تاریخ و ادبیات بنگلادش به زبان فارسی است و برای همین، این زبان تا پایه دکترا در بسیاری از دانشگاه‌های این کشور آموزش داده می‌شود)، سریلانکا (که ابن بطوطه عرب، در سفرنامه‌اش می‌گوید تنها زبان فارسی بود که توانست ارتباط وی با پادشاه این کشور را برقرار سازد)، مالزی (برای نمونه بر سنگ گور حسام‌الدین در روستای سامودرا، اشعاری از سعدی به فارسی نوشته شده است)، اندونزی (حدود 350 واژه فارسی در زبان اندونزیایی شناسایی شده است)، چین (که ابن بطوطه از ملوانان چینی یاد می‌کند که اشعار سعدی را به فارسی می‌خواندند. شهرهای ختن و کاشغر در شرق این کشور در ادبیات ما بیشتر شناخته شده‌اند.

در طول تاریخ هم با وجودی که بیشتر ساکنان این شهرها که در استان سین‌کیانگ در شرق چین قرار گرفته‌اند، همین ترکهای اویغور امروزی بودند، اما بسیاری منابع تاریخی و ادبی‌شان به فارسی بود. اکنون نیز یکی از شهرستانهای همان استان سین‌کیانگ، به نام «تاشکورگان تاجیک»، باشندگانش همچنان تاجیک هستند)، قزاقستان (مردمان تاجیک چمکت و طراز در جنوب این کشور)، قرقیزستان (که دره فرغانه‌اش از مراکز شعر و ادب فارسی بود و همچنان، مردمان تاجیک این کشور اکنون تنها در همین دره زندگی می‌کنند و بر اساس دانشنامه حسین کراسایف، چهل درصد واژگان کنونی قرقیزستان ریشه فارسی دارند)، ازبکستان (که شعرای فارسی‌سرای بسیاری از سمرقند، بخارا، خوارزم و تاشکندش می‌شناختیم و همچنان بیشتر باشندگان این شهرها به فارسی تاجیکی سخن می‌گویند)، تاجیکستان (که اکنون دولتمردان و مردمانش بیشترین تعصب را روی زبان فارسی/تاجیکی، تمدن کهن ایران و خاندانهایی همچون هخامنشیان و ساسانیان دارند) و... .

همین است که برخلاف آنچه بسیاری از مردم دنیا و حتی خود ایرانیان می‌پندارند، بر پایه نتایج پژوهشی که دو سال پیش در روزنامه واشنگتن پست (لینک مطلب در پایان همین نوشتار است) منتشر شد، اکنون زبان فارسی در 29 کشور دنیا گویشور دارد و از این جهت، جایگاه ششم را در بین زبانهای سراسر دنیا به خود اختصاص داده است (هرچند بخش عمده‌ای از این کشورها، اروپایی و امریکایی‌اند که زبان فارسی در آنها پیشینه‌ای ندارد و تنها به‌واسطه مهاجرتهای گسترده چند دهه اخیر، شمارشان بسیار فزونی یافته است).

به هر روی سخن بر سر جدایی‌طلبی از هویت اسلامی در ایران نیست؛ چرا که بر پایه پندار برخی از امت‌گرایان، هر کسی سخن از هویت ایرانی بزند یعنی مخالف هویت اسلامی است. این مغلطه تنها یک ابزار است برای ترساندن و در تنگنا قرار دادن هویت ملی کشورمان. اما در جهانی که هویت‌های ملی‌گرایانه و حتی قوم‌گرایانه روز به روز برجسته‌تر می‌شود، نمی‌توان خلاف جهت آب شنا کرد و آب را به آسیاب دشمن ریخت. این راه حقیقتا به ناکجا آباد می‌رود.

پاکستان آموزش زبان فارسی را چند دهه است به کناری نهاده و عربستان با گشودن مدارس دینی به زبان عربی، متحد اصلی پاکستان شده است؛ دولت افغانستان به عربستان برای ساخت دانشگاه و مرکز آموزش علوم دینی و... چراغ سبز نشان می‌دهد؛ گروه‌ها و دپارتمان های آموزش زبان فارسی در بنگلادش، پس از اینکه بارها از بنیاد سعدی و... درخواست فرستادن کتاب های آموزش زبان فارسی می‌کنند و نتیجه نمی‌گیرند، یکی یکی جای‌شان را به گروه‌ها و دپارتمان های زبان عربی می‌دهند که از سوی کشورهای عرب به شدت پشتیبانی می‌شوند؛ فارس‌زبانان آسیای میانه پس از ناامیدی از ایران، چشم امیدشان به سوی تاجیکستان گرویده؛ اما خود تاجیکستان پس از سالها تلاش برای برقراری پیوندش با هویت ایرانی و نهایتاً ناامیدی از ایران کنونی، به دامان عربستان در غلتید و... .

البته آگاهی درباره ایران بزرگ فرهنگی روز به روز دارد بیشتر می‌شود. تا آنچه که اکنون بسیاری از اندیشمندان افغانستان به درستی به این نکته اشاره می‌کنند که ایران کنونی، تنها بخشی از ایران بزرگ فرهنگی بوده است. تاجیکستان هم مدام نقش مردمان تاجیک در شکوفایی و باروری ایران بزرگ فرهنگی را یادآوری می‌کند. سخنرانی رئیس‌جمهور کشورمان در جشن نوروز 1393 در تاجیکستان که به «ایران بزرگ فرهنگی» و تفاوتش با ایران سیاسی کنونی پرداخت، نقطه عطف ارزشمندی در این زمینه به شمار می‌آید.

شگفت‌انگیز است که برخی از مخالفان برجسته شدن هویت ایرانی، رد پای استعمارگران را در همه جا و از جمله هویت‌گرایی ایرانی و تاریخ ایران باستان می‌یابند، اما حذف زبان فارسی که در شبه قاره هند (هندوستان، پاکستان، بنگلادش و...) به دست انگلیس انجام شد و در تنگنا قرار دادن زبان فارسی در آسیای میانه که روسیه/شوروی بنیانش را نهاد، نمی‌بینند و واکنشی به آن ندارند. شگفت‌انگیزتر آنکه مدام دم از عمق استراتژیک می‌زنیم، در حالی‌که کافی است به عمق استراتژیک طبیعی و تاریخی‌مان نیم‌نگاهی داشته باشیم.

بی‌گمان اکنون که غربی‌ها و به‌ویژه دولت تازه امریکا، تلاش هرچه بیشتری می‌کنند برای فشار وارد کردن بر ایران، تقویت شبکه‌های تاریخی و هویتی‌مان در منطقه می‌تواند خوابی که برای منزوی کردن‌مان دیده‌اند را آشفته کند. شاید برای تقویت ایران بزرگ فرهنگی، به کار گرفتن چند راهکار توسط مسئولین فرهنگی و مردم کشورمان، کارساز باشد:

مسئولین فرهنگی ایران، بایسته است بازاندیشی و بازبینی‌ای در برنامه‌های فرهنگی داخلی و خارجی‌شان داشته و نیم‌نگاهی به مفهوم ایران بزرگ فرهنگی داشته باشند. همچنین بپذیرند تقویت هویت ملی به معنای تضعیف هویت دینی ایرانیان نیست.

همچنین ایرانیان امروزی (یعنی کسانی که در جغرافیای امروزی ایران می‌زیند) با مطالعه تاریخ و افزایش دانسته‌های‌شان درباره ایران بزرگ فرهنگی، دریابند ایران کنونی، بخشی از ایران بزرگ فرهنگی گذشته بوده که مرکز آن اگرچه عمدتاً در ایران کنونی قرار داشته، اما بسیاری اوقات در عراق (همچون در دوره ساسانیان)، افغانستان (همچون غزنویان و تیموریان)، ترکمنستان (همچون دوره‌هایی از اشکانیان و سلجوقیان)، ازبکستان (همچون دوره سامانیان) و... قرار داشته است. بر همین اساس محدوده نگاه‌شان را به مفهوم ایران و ایرانی، کمی گسترده‌تر کنند. در همین زمینه بایسته است نگاه تحقیرآمیزی که بسیاری از ایرانیان به اعراب، افغانستانی‌ها، پاکستانی‌ها و... دارند، بازنگری و اصلاخ گردد.

همچنین بپذیریم همه اقوام و مذاهب در شکوفایی ایران بزرگ فرهنگی نقش داشته‌اند و ایران، به همه آنها تعلق دارد نه یک گروه خاص. همانگونه که اکنون همه اقوام و مذاهب باید دوباره تلاش کنند برای زنده نگاه داشتن ایران بزرگ فرهنگی.


ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۰۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۱
به نظر من ما باید با همکاری افغانستان شورای فارس تشکیل دهیم
123
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۵۶ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۱
دوست عزیز منظور شما از هویت ایرانی خلاصه کردن ایران در هخامنش و خلیج فارس است و کنار گزاشتن هر آنچه به اسلام و اعراب و ترک ربط دارد وگر نه چگونه است که غزنویان و سلجوقیان تیموریان افشاریان و صفویان و بساری دیگر که هزاران سال بودند را به حساب نیاورد و چگونه آنهایی که این سلسله ها به آنان مربوط می شود اگر ادعای شما را می کردند و می گفتند این سرزمین اجداد ماست چه؟. نویسنده محترم اگر ما اسلام و اعراب و ترک را به قول شما از تاریخ و فرهنگ خود حذف کنیم دیگر چیزی برای عرضه نخواهیم داشت. باید واقع بین بود و اینقدر بر طبل تفرقه نکوبید .با حمله تحقیر و افکار فاشیستی راه به جایی نمی بریم و اگر غیر این بود باید با چندین دهه تحقیر همسایگان و اقوام به جایی می رسیدیم لطفا چاپ کنید فهمیدن این برای همه مردم کشور مهم است اتحاد رمز پیروزی است .یاحق
ایرانی ترک
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۱۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۱
بنظرم اگر به زبانهای رایج دیگر در ایران نیز توجه کنید یک کشور قدرتمندتر از حال می توان داشت
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۰۶ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۱
خیلی کارا رو الان نمیشه کرد! چون مسئولیت الان ما........ خودتون میدانید دیگه......!
اهوازی
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۱۸ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۱
در ایران کنونی همه چیز متولی دارد به غیر از خود ایران.
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۴۱
ناشناس
Germany
۱۳:۱۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
زبان فارسی برساخته ایرانیان و تورانیان و سغدی هاست و ربطی به نژادی ندارد. همانطور که عربی ربطی به اعراب بادیه نشین ندارد و برساخته ایرانیان سریانی ها ارامی زبانان و غیره است. هنوز هم چنین است. اتفاقا کسانی می توانند یک زبان را ارتقا دهند که ان زبان، زبان دومشان است. زبان هایی که قدرت تولید فرهنگ ندارند از بین می روند. ساده بگویم: زبان وسیله ساخت هویت است و نه هویت. دلیل اشتراکات فرهنگی ایرانیان و تورک ها و اعراب همین تداخلات بین فرهنگی است. گرنه برای حل مشکلات روزمره یک کلاس یک ماه به هر زبان کافی است تا شما بتوانید خرید کنید یا کارهای ساده کنید. و در اخر: مردم ایران اگر به اروپا و امریکا بروند تازه متوجه میشوند نژادپرستی چیست
بینا
Iran, Islamic Republic of
۰۰:۳۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۱
این به اصطلاح چهان عرب را ما ایرانیها پر توقع کردیم وگر نه پولهای بی زبانی که دولت ایران برای این عربها هزینه میکند اگر امریکا یاروسیه هزینه کرده بود به هر سازی عربها سما میکردن اما افسوس
بهادری
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۱۹ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
تموم حرفهای تو دلم که طریقه بیانش رو نمی دونستم نوشتی دمت گرم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
نوشتار بسیار خوبیه. شوربختانه همانگونه که استاد جواد طباطبایی گفته در ایران کنونی همه چیز متولی دارد به غیر از خود ایران
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
هر چند هيتلر مرده ولي تفكر فاشيستي هنوز زنده است. دنبال حذف و نابودي و تهاجم به فرهنگها و زبانهاي ديگر نبايستي بود.كه منجر به گارد گيري و دفاع ميشود و شما فكر نميكنيد شرايط كنوني نتيجه همين تفكر است؟؟؟؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۷:۰۴ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
شما مطمئنی همین مقاله را خوندی؟
چطور همچین چیزی برداشت کردی از مقاله ای که همه صحبتش اتحاد و همدلی بود!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۳۴ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
پس باید خودمان به دست خودمان فرهنگ و هویتمان را از بین ببریم تا تهمت فاشیست بودن به ما نزنند.
بعضی ها از روشنفکری مزمن رنج می برند.
سعید مسلمان
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۴ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
برادر مهربان وقتی مسولین حکومتی و خیلی از زعمای قوم در ایران با هویت ایرانی به جنگ بر خواسته اند و نقش کلیدی گذشته ایران فرهنگی بقول شما را از کتب درسی حذف میکنند چه انتظاری از بقیه دارید کدام از نامهایی که به خیابان های فقط پایتخت گذشته اید از کل جمعیت 80 میلیونی 100 نفر هم نمی شناسندشان ولی از کذاشتن نام مصدق کورش و هزاراننفر دیگر ابا دارید مطمن باشید مردم ایران در سخت ترین شرایط هویت ملی خودرا حفظ میکنند و میدانند حکومتها میایند و میروند و هزاران سال است ایران وجود دارد و به هویت خود افتخار میکند
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۷ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
آفرین بر این قلم.
داود
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۰۵ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
خلیج اسلامی!!!!

واقعا متاسفم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
در خصوص زبان لازم است این نکته را آشکار و واضح ابراز داشت که: همانطوریکه در جهان هیچ زبانی مقدس نیست هیچ زبانی هم از زبانی دیگر بهتر و برتر نیست.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۳۴ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
بهتر یا برترش را نمیدانم. ولی انچه که مشخص است این که شهد شیرین فارسی را هیچ زبان دیگری ندارد.
ایرانی
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
پاینده ایران
ناشناس
-
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
دست مریزاد
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۳۹ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
شما لطفا با اين نظرات خام و مطالعه نشده دامن به تفرقه بين اقوام نزنيد در ضمن لطفا اطلاعات تاريخي خود را بصورت علمي و بر اساس نتايج تحقيقات معتبر باستان شناسي و جغرافيايي و تاريخي تكميل نماييد و سپس از فرهنگ و اهميت زبان و اولويت بندي حرف بزنيد. اگر خود را مفتخر به اين فرمايشاهاتان مي دانيد شما هم شوراي فارس تشكيل دهيد اگر مي توانيد!!! بزرگي و بزرگ طبعي ار حرف و خود برتر بيني بدست نمي آيد.
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
عالی بود
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۰۶ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
عالی بود مرسی
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۱۷ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
درود بر شما. مقاله ی بسیار آموزنده ای بود
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۳۴ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
آقا جان مشکل اصلی مملکت اینه که هیچ کی سرجاش نیست... اینهمه آسیب و مشکل داریم اینهم یکی از همون اونها... راستش امیدی هم به بهبودش نیست
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۴۱ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
برای مسلمان بودن لازم نیست عرب باشیم
اردبیلی
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۲۹ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
عالی بود پاینده و سرافراز ایران! و یادمون باشه حداقل همین اتحاد رو از عربا یاد بگیریم
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۸:۳۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
آفرین بر شما ، کو گوش شنوا
كاوه
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
يك دنيا سپاس ... عالي نوشتي ... همه دارند از اين سرزمين تيكه اي را ميكنند و ما در خواب غفلتيم ... اول اساطير و دانشمندان مان را دزديدند .. بعد هنر ها و مراسم مان را به نام خودشان در يونسكو ثبت كردند يا در جهان پخش كردند ... حالا هم خود ملت و اقوام و دلهاي مردم ما را ... اي كاش مسِولان به فكر باشند و اي كاش خود ما هم بدانيم و بفهميم كه تك تك ما هم مسِوليم ...
احسان
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۱۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
اگرزبان فارسی را به خاطر امت اسلامی مورد بی توجهی قرار دهیم یقینا کشور را از دست خواهیم داد .
زیرا زبان و کشور باعث ترویج اسلام خواهد شد .
مقاله زیبایی بود
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۱۷ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
لینکو کسی ندیده؟گویا پائین متن باید میبوده باشد..
مهرداد احمدی ورامینی
United States
۱۹:۲۵ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
عنوان مطلب :
آیا افغانستان و تاجیکستان در پایان تاریخ به ایران می پیوندند ؟

متن مطلب :
چندی پیش به کتابی برخوردم که در آن نویسنده مدعی بود که اکنون و در این برهه از تاریخ که ما هستیم تاریخ به آغاز خود بازگشته است و کشورهای چین و هند و ایران که پایه گزاران تمدن بشری هستند مجددا قدرتمند شده اند .

نمی دانم شما تا چه حد با نظرات این نویسنده موافق هستید اما بنده معتقدم نه تنها این نظردرست است بلکه اگر درست هم نبود جا داشت همه ما سعی کنیم که درست از آب درآید .

امروزه چین یکی از پنج کشور برتر جهان است و جایگاه تاریخی خود ، و حتی بیش از جایگاه تاریخی خود ، را کسب کرده است .

هند نیز از همه لحاظ جزو ده کشور بزرگ جهان محسوب می شود وجایگاهش در جهان روز به روز در حال بهبود است .

ایران نیز جزو بیست کشور اول جهان از همه لحاظ می باشد . شاید جایگاه ایران و اینکه اولین تمدن محوری و بزرگ تاریخ ، یعنی تمدن ایران هخامنشی ، از آن ِ آن می باشد و سومین تمدن بزرگ و محوری تاریخ ، یعنی تمدن اسلام و ایران ، زاده سعی و تلاش ایرانیان می باشد حقش این نباشد که جزو بیست کشور اول جهان باشد بلکه بهتر است حداقل جزو ده کشور اول جهان از همه لحاظ باشد .

برای اینکه ایران جزو ده کشور اول جهان باشد نیازمند به امکانات مادی و معنوی بسیار بیشتری است .

اگر دو کشور افغانستان و تاجیکستان با ایران که در واقع مادر آنهاست متحد شوند ایران می تواند جایگاهی که همان قرار گرفتن در جمع ده کشور اول جهان است بیابد . البته این تنها به نفع ایران نیست بلکه افغانستان و تاجیکستان هم که از نظر اقتصادی وضعیت خوبی ندارند می توانند ضمن اتحاد با ایران از درآمدهای نفتی ایران بهرمند شوند و از این فقر و نداری به درآیند . ضمن اینکه این دو کشور به آبهای آزاد راه ندارند و در واقع در بن بست قرار گرفته اند و با اتحاد با ایران می توانند از این حالت بن بستی بدرآیند . علاوه بر اینکه افغانستان که از وجود طالبان رنج می برد می تواند با اتکا به ارتش مسلمان و هم زبان ایران از نا امنی و طالبان نجات یابد و نیز این اتحاد می تواند مردم افغانستان را ازین پریشان فکری و تذبذب نجات دهد ( آنچه از مطالعه مردم افغانستان حاصلم شده این است که از لحاظ فکری دچار تذبذب هستند و آرامش فکری ندارند و این هم ناشی از جنگهای خانمانسوز خانگی است و البته شاید دور ماندن از اصل خویش نیز موثر باشد ).

این اتحاد در این برهه از تاریخ که در واقع پایان تاریخ است به نفع هر سه کشور می باشد و موجب ارتقای جایگاه آنان در جهان می شود . البته ممکن است در هر سه کشور مخالفانی با این طرح وجود داشته باشند اما اگر همه آنها با دور اندیشی و به دور از تعصب قومی فکر کنند تصدیق می کنند این کار به نفع همگان است . به قول گاندی برای رسیدن به جایی که تاکنون نرسیدیم باید از راهی رفت که تا کنون نرفتیم و این راه ، راه اتحاد و توافق بر سر مشترکات و دوری از عوامل تفرقه است .

ضمنا در پایان نظر شما را به نکته ای جلب می کنیم و آن این است که یک کشور نمی تواند به تنهایی تمدن ساز شود بلکه مجموع چند کشور باید با همیاری یکدیگر تمدن ساز شوند چون تمدن سازی احتیاج به خوداتکایی فرهنگی دارد و خود اتکایی فرهنگی هم زمانی رخ می دهد که تنوع فرهنگی موجود باشد البته تنوع فرهنگی باید مدیریت شود آنهم مدیریتی توام با مدارا .

بنابراین ایران هم برای تمدن ساز شدن باید به تنوع فرهنگی و خوداتکایی فرهنگی برسد و برای این امر نیز بهتر است با سه کشور افغانستان و تاجیکستان و آذربایجان یکی شود . اما آیا این کشورها هم تمایل دارند با ایران یکی شوند چیزی است که خود باید به آن پاسخگو باشند .
کرد کرمانشاه
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۱۴ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
مطلب خوبی بود گرچه در دنیای امروز امکانپذیر نیست. اما به نظر من تشکیل یک اتحادیه اقتصادی که تمام مرزهای ایران باستان از افغانستان و تاجیکستان تا آذربایجان و کردها و اعراب سوریه و عراق و لبنان میتونه منطقی تر باشه.
مهزیار مهرآذین
United States
۱۹:۳۱ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
خدا رحمت کند دکتر حسن حبیبی را که در این وانفسای بی اعتنایی به هویت ایرانی ، بنیاد ایرانشناسی را تاسیس کرد .
گرچه صفت میهن دوستی در ما ایرانیان نسبت به کشورهای اروپایی ضعیف تر است برای همین هم آنها آنقدر جلو رفتند و ما واماندیم .
امیدوارم روزی برسد که تمام سرزمین هایی که از ایران جدا شدند دوباره به مام میهن بازگردند و ایران عزیز عظمت سابقش را به دست آورد .
شهرام
Iran, Islamic Republic of
۱۹:۴۴ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
آنقدر قشنگ ودرست با وضع فعلی ما و دنیا نگاشته شده بود کیف کردم آفرین به امید توجه مسءولین کشور
ارشین
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۱۹ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
شما با قلم فرسایی خود ایران رو به فارس گرایی تقلیل دادید که نشان دهنده بی اطلاعی شما از تاریخ گذشته است ، شما همچنان که میفرمائید یکی که عربی نوشته دلیل عرب بودن آن ن میشود پس این نظریه بر اینکه یکی فارسی نوشته پس دلیل ایرانی بودن آن نمیشود؟ این همه نژادپرست نباشید دنبال مفاهیم انسانی بین انسانها باشید هر زبان یک دنیای جدید
علی
Canada
۲۰:۲۰ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
نویسنده می خواهد به گردانندگان سیستم بگوید فرهنگ کوروش و داریوش را در کشور بزرگ و تبلیغ و روی ان سرمایه گذاری کنید تا دیگر فرهنگای غیر فارسها به حاشیه برود. اقا دیر از خواب بیدار شده ای .زمان این را نشان خواهد داد
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۲۹ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
ای کاش روزی برسه که کل کشورهایی که یه پیشینه و تاریخی به ایران دارند . به ایران افتخار کنند. نه مثل الان.......
تورج نصر
United States
۲۱:۱۸ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
یکی از کارهایی که بهتر است صورت بگیرد تاسیس شبکه تلوزیونی ویژه همه فارسی زبانان جهان است اینکار به نزدیکی بیشتر ایران فرهنگی کمک می کند .
اميد
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۲۲ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
جايگاه ايراندوستي در كشور و سرزمين من خيلي وقت است كه تضعيف شده است، سپاس از اين مقاله كه گفتني ها را گفت به جاي بسياري از كساني كه بايد بكوشند و سر در كار ديگري دارند
ناشناس
India
۲۲:۵۳ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
من برای یکی از خانه های فرهنگ ایران در خارج از ایران کار می کردم و تدریس زبان فارسی داشتم . به دلیل عدم فرستادن پول از بنیاد سعدی به مدت هشت ماه و پرداخت حقوق مدرسان اون مرکز از بودجه خانه فرهنگ حسابدار اونجا به مدیرش نامه نوشت که توان پرداخت حقوق رو نداره و دچار کسری بودجه شده . نامه نگاریهاشون هم با بنیاد سعدی بی جواب مونده بود اینه که در کمال تاسف کلاسهای سطوح بالاتر فارسی رو تعطیل کردند و برای سطح اول هم به دلیل صرف جویی در هزینه ها از کارمندان محلی که فارسی بلد بودند استفاده کردند . خواهش می کنم منتشر بفرمایید تا مسئولین بنیاد سعدی شاید این مطلب رو بخوانند .
اورموی
Iran, Islamic Republic of
۲۲:۵۹ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
من نژادم کرده ،بخاطر سکونت در اورمیه زبان مادریم ترکیست و بزیان رسمی کشور عزیزم که باداشتن همه اقوام ونژادهایش زیباست تکلم میکنم وهرسه زبان را دوست دارم وبه همه اقوام ونژادها احترام قائلم .درنهایت به یک جمله از پروفسور حسابی میبالم وآن اینکه ایکاش بجای همزبانی همدلی کنیم که همدلی بهترین است زنده وپاینده کشور ایران ودرود به همه انسانهای آزاده،از هر نژاد وقوم و دین ومذهب که باشند کافیه انسان باشند.
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین