احسان شریعتی، طی سخنانی از شرایطی که باعث میشود سخنرانی یک نماینده مجلس اجازه برگزاری نیابد انقاد کرد.
به گزارش ایسنا، احسان شریعتی در نشست «جنبش دانشجویی؛ بیم ها و امیدها» که به همت انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام(ره) ایلام برگزار شد، اظهار کرد: دانشگاه باید محیط آزاد تضارب آراء و حضور همهی سلایق فکری و سیاسی باشد و هیچگاه در هیچ نظامی پلیس حق دخالت در دانشگاه را ندارد.
وی ادامه داد: موضوعی که انجمن اسلامی پیشنهاد داده بیمها و امیدهای جنبش دانشجویی است، چندی پیش در مراسم روز جهانی فلسفه عنوان مشابهی داشت یعنی بیمها و امیدهای فلسفه،که اساتید درباره این دو موضوع یعنی بیم و امید صحبت کردند که چه سابقهای در عرفان دارد که از آن بهعنوان خوف و رجاء یاد شده است.
این مدرس فلسفه ادامه داد: خوف انواع دارد، خوف عافیت و خوف اجلال، یعنی از خدا میخواهیم عافیت و امنیت داشته باشیم اما خوف و ترسآگاهی و خشیت عمیقتری وجود دارد که در برابر هیبت الهی است که ما را دچار یک ترسآگاهی میکند، همچنان که فلسفه یعنی نوعی ترسآگاهی، بنابراین بیمها مهماند و دین و فلسفه با نوعی بیمآگاهی آغاز میشود.
شریعتی با بیان اینکه امیدها گاهی واهی هستند و گاهی به سرابهایی امید میبندیم که موجب ناامیدی میشوند، به وضعیت آرمانهای انقلاب از جهت تحقق آن اشاره کرد و گفت: در زمینه استقلال به این پیشرفت رسیدیم که با قدرت مستقلی امروز در منطقه و جهان سروکار داریم که در گذشته نبود.
شریعتی افزود: در گذشته خط از جای دیگری میآمد اما امروزه ایران یک قدرت بزرگ در منطقه است اما در زمینههای آزادی و عدالت متأسفانه ما هنوز به آن آرمانها نرسیدهایم، از عدالت به معنای حکومت عدل علوی جامعهی کنونی را ببینیم، کلانشهرهایی مانند تهران به دلیل تمرکزگرایی حکومت در کانون توجه هستند، آرمان انقلاب از بین بردن این تمرکزگراییها بود اما متأسفانه هنوز این مشکل وجود دارد و تضاد طبقاتی در شهرها بیداد میکند و مقایسهی وضعیت کنونی و آرمانهای دیروز در ذوق زننده است.
سخنران مراسم روز دانشجو در دانشگاه ایلام ادامه داد: تنها لعابی از شعائر اسلامی روی نظام اقتصادی اختلاسخیز ما وجود دارد که نشان میدهد ما هنوز به آرمانهای انقلاب اسلامی نرسیدهایم.
شریعتی با بیان اینکه در زمینهی آزادی خواستار نظامی بودیم که بیش از لیبرالیسم غربی بتواند حقوق بشر و شهروند را تضمین کند، گفت: ایدئولوژیای که پدران فکری ما شریعتیها و طالقانیها به ما آموخته بودند به این دلیل مورد اقبال قشر پیشگام آگاه و روشنفکر جامعه واقع شد که در رقابت بین ایدئولوژیها مدعی بود که از سوسیالیزم عادلانهتر و از لیبرالیسم آزادیخواهتر است.
وی ادامه داد: اما امروز میبینیم سطح بحثها در چه حد است، آیا اجازه دارند از بیرون دانشگاه وارد شوند؟ من در یک سخنرانی که در سیستان و بلوچستان داشتم خبرنگارها هم اجازهی ورود پیدا نکردند. یا در اخبار میشنویم به فلان نمایندهی مجلس اجازهی سخنرانی ندادهاند، یا دانشجویانی ستارهدار و اساتیدی تعلیق میشدند، همهی اینها دور از شأن و کرامتی است که در جهانبینی توحیدی سراغ داشتیم و مدعیاش بودیم.
وی با بیان اینکه روز دانشجو عید خون و پیام است و دانشگاه هنوز زنده است، تصریح کرد: دانشجو نماد عشق به آزادی و حقیقت است و تنها آگاهی کافی نیست، بلکه اراده نیز لازم است و این اراده یعنی شور و نشاطی که لازم است پشتوانهی آگاهی باشد.
وی بیمهای جنبش دانشجویی را اینگونه تشریح کرد: دانشجویان به دلیل ناکامیها و هزینههایی که در برابر دستاوردهای کم داشتهاند، مقداری محافظهکار و منزوی شدهاند و نسل جدید به دلیل گسست نسلی حافظهی تاریخی به آنها منتقل نشده و ممکن است آن حساسیت و مسئولیت که در نسلهای گذشته وجود داشت در ورودیهای جدید کم و کمتر شده باشد و نشانهی آن این است که در روز دانشجو امروزه برای ایجاد نشاط و رفع افسردگی جنگ شادی راه میاندازند یا دیدن مسابقهی فوتبال را به نشستهای دانشجویی ترجیح میدهند.
شریعتی در ادامه گفت: این مصادیق نشان میدهد ورودیهای جدید نهتنها غیرسیاسیتر بلکه کمتر به این موضوعات فکری، فرهنگی و اجتماعی علاقه نشان میدهند، بنابراین بیم اول انفعال دانشگاه بهعنوان نتیجهی سیاستهای غلط فرهنگی است.
وی دومین دغدغه و بیم را مسئله اجتماعی اعلام و تصریح کرد: پس از انقلاب دانشگاههای زیادی مانند دانشگاه آزاد در کشور ایجاد و فاصله دانشگاهیان و جامعه کمتر شد، بنابراین با توده عظیمتری بهعنوان دانشجو مواجه هستیم که مزیتها و معایبی دارد. یکی از این عیبها پایین آمدن کیفیت علمی و تخصصی در سطح دانشگاهها مخصوصاً دانشگاههای آزاد است.
شریعتی با بیان اینکه دانشگاه از نظر علمی، کیفی و تخصصی بالا برود از شاخصهای جهانی و پذیرفتهشدهی این نهاد علمی، پژوهشی و فرهنگی است، تصریح کرد: بنابراین جنبش دانشجویی ابتدا باید از خود دانشگاه دفاع کند، سومین بیم و دغدغه سیاسی این است که دانشجو میترسد از اینکه ستارهدار شود و دستاوردش کمتر از هزینهی صرف شده باشد، بنابراین دانشگاه باید بااحتیاط و سنجیده این خواسته را مطالبه کند که دانشگاه محیط آزادی و آزمون انواع سلایق و گرایشهای فکری و سیاسی است و باید به شکل مطلق آزاد باشد و وجود تنش در برخی برنامههای دانشجویی طبیعی است.
وی ادامه داد: خواست ما از مسئولان این است که فضای دانشگاه به خشونت کشیده نشود و باید تمام گرایشهای فکری در این نهاد فعالیت داشته باشند.
شریعتی دربارهی دغدغه فرهنگی خود برای دانشگاهها گفت: ما امروز دیگر در دوره ایدئولوژیها و انقلابها و آرمانهای کلان نیستیم، بلکه در دوران پساها و پایانها هستیم، دوران امروز دوران خرده گفتمانها و موضوعات مشخصی مثل محیطزیست، جنبش زنان، جنبش حقوق بشر، جنبش رسانهها، جنبش شمال و جنوب است که تکتک این موضوعات خرده جنبش ایجاد میکند و روشنفکری که بتواند ایدئولوگ حلال همهی مسائل باشد و پیامبرگونه عمل کند، نداریم، ولی هر دانشجو، هر عنصر آگاه مسئولیت دارد آن آرمانهای کلان را بهصورت ریز، مشخص و عینی پیگیری کند.
وی تصریح کرد: متفکران ما باید بتوانند به این مقتضیات بیندیشند و پاسخ دهند و ما باید حرفی در سطح جهانی داشته باشیم اما متأسفانه متفکر اساسی و بنیادین کم داریم که به مشکلات و مسائل ما به شکل بنیادین و تاریخی و فرهنگی و تمدنی اندیشیده باشد و وظیفهی دانشگاه این است که زمینهی این مهم را فراهم کند و بستری برای ایجاد این گفتمان و اندیشهی راهنما باشد، چراکه امروز از ایران بهعنوان پیشگام انقلاب معنوی و سر دهنده شعار عدالت و تعالی انتظار میرود برای این موضوعات برنامه داشته باشد و برخی آرمانهای آن محقق شود.
شریعتی گفت: در برابر این چهار بیم چهار امید داریم امید اول جامعهی جوان ماست که باید آسیبشناسی شود، چون جوان بنا به تعریف یعنی یک امکان تازه و تجربهی نو، جوان مثل نسلهای گذشته نیست که برخی شکستها موجب سرخوردگیاش شود جوان میخواهد از نو آغاز کند،چون جوان امروز اسیر مافیاهای ثروت و قدرت نشده و ذینفع نیست و خواستار تغییر است چون پاک و نیالوده به فساد است.
وی ادامه داد: دومین امید این است که فاصله دانشجو و مردم کمتر شده و جامعه دارای مشکلات معیشتی فراوانی است و این مشکلات به دانشگاه منتقل میشود، بهگونهای که اگر تمام دانشجویان منفعل شوند کارگری که در برابر ریختن عرق جبین کمترین دستمزد را میگیرد ساکت نخواهد نشست و امروز شاهد جنبش کارگران، معلمان، اتوبوسرانان و دیگر اصناف هستیم که اگر دانشگاه، دانشگاه صادق و امانتداری باشد به محل تبیین این اعتراضها و یافتن راهحلهایی برای آینده تبدیل میشود.
شریعتی سومین امید را در زمینه آزادیها عنوان کرد و گفت: از دوران اصلاحات خوشبختانه بعد از به محاق رفتن جامعه در دهه 60 جنبش آزادیخواهانه و شهروندی و مدنی در ایران هرروز پیش رفته و شاخصهای رشد جامعهی مدنی بر اساس آمار در ایران ارتقاء پیدا کرده است اما متأسفانه قوای سهگانه نمیتوانند این رشد را نشان دهند.
وی گفت: انتظار جنبش دانشجویی این است که آزادیهای شهروندی برقرار و عدالت علوی محقق شود و شاهد رفع اختلاس و مشکلات اقتصادی جامعه بهدوراز هر نوع شعارزدگی باشیم.