کد خبر: ۲۹۴۱۹۲

روایت سعید حجاریان از ۱۸ تیر و جنبش دانشجویی

سعید حجاریان درباره فعالیت‌های دانشجویی می‌گوید: شما به یک جریان لقب «جنبش» داده‌اید. گاهی این جنبش خمود است؛ جنبشی وجود ندارد و در حال حاضر نیز جنبشی وجود ندارد. دانشجویان می‌خواهند بروند دنبال کار، تحصیل و آینده؛ شرایط اجتماعی فرق دارد. این ارتباط‌‌های مجازی به جنبش دانشجویی بسیار ضربه زده است.

تاریخ انتشار: ۱۰:۴۲ - ۰۹ آبان ۱۳۹۵
سعید حجاریان درباره فعالیت‌های دانشجویی می‌گوید: شما به یک جریان لقب «جنبش» داده‌اید. گاهی این جنبش خمود است؛ جنبشی وجود ندارد و در حال حاضر نیز جنبشی وجود ندارد. دانشجویان می‌خواهند بروند دنبال کار، تحصیل و آینده؛ شرایط اجتماعی فرق دارد. این ارتباط‌‌های مجازی به جنبش دانشجویی بسیار ضربه زده است.

سعید حجاریان در گفتگویی با نشریه دانشجویی «سیاه مشق» درباره موضوعات مختلفی صحبت کرده و به روایت خاطرات خود از ماجرای ١٨ تیر و اختلافات بین تحکیم وحدت و جبهه مشارکت پرداخته است.

گزیده این گفتگو  را در ادامه می‌خوانید:

وقتی در صدر، محمود احمدی‌نژاد باشد، در رده‌‌های پایین هم صدرالدین شریعتی قدرت می‌‌گیرد. شریعتی هر کار که خواست در علامه انجام داد. جنبش دانشجویی کم‌وبیش تا سال ۸۸ فعال بود. از سال ۸۸ به بعد، دانشجویان عقب نشستند؛ اما در برخی دانشگاه‌ها مانند دانشگاه تهران، دانشجو‌ها کم‌وبیش فعال بودند. دانشجو‌ها ستاره‌دار شدند، بعضی زندان رفتند، بعضی از استادان را پاکسازی کردند و عده‌ای دیگر به دنبال فعالیت‌‌های شخصی خود رفتند. به همین دلیل فعالیت‌های دانشجویی مسکوت شد.

به خاطر دارم که شعار عبور از خاتمی را برای اولین‌بار دانشجویان بیان کردند. «عبور از خاتمی» از «ملی-مذهبی»‌ها شروع نشد. خاتمی نسبت به دانشگاهیان جبهه راست‌تری داشت و دانشگاه سمت و سوی چپ‌گرایی داشت. این شعار از دانشگاه آغاز شد. به یاد دارم که‌‌ همان موقع، جز اینکه شعار عبور از خاتمی سر دادند، عده‌ای از دانشگاهیان به دنبال جریان شش‌ میلیون امضا رفتند. آن عمل به دید بنده، تندروی بوده است که در‌‌ همان ‌زمان موضع خود را در مقابلش بیان کردم.

تحکیم و مشارکت جلسات متعددی داشتند. یک مشکل این بود که ما در آن زمان یک شاخه دانشجویی در دانشگاه داشتیم که حق خودمان می‌دانستیم؛ اما تحکیم با آن مسئله داشت. البته تعدادی از دانشجویان تحکیمی آمدند و با ما فعالیت کردند. مسئله دیگر، این بود که تحکیم بر این عقیده بود هر حزبی «دولت‌ساز» است و ما حزب «دولت‌ساخته». اعضای تحکیم ما را محافظه‌کار می‌‌دانستند. در جریان ۱۸تیر، من، مهندس سحابی و سایر دوستان، کمک کردیم تا غائله بخوابد. سر این داستان، بچه‌ها از ما گله داشتند؛ حتی از دکتر معین. عقیده داشتند آقای خاتمی کوتاه آمده است.

یکی از نقدهایی که بر اصلاحات در آن زمان داشتند، این بود که جریان اصلاحات می‌توانست واکنش بهتری نشان دهد. آقای خاتمی می‌توانست شخصا وارد کوی دانشگاه شود و نفس حضور رئیس‌جمهوری، می‌توانست شرایط را بهتر کند؛ چون در ۱۹ تیر دوباره به کوی حمله شد. آقایان سحابی و نوری حضور داشتند. زمانی‌که این اتفاقات رخ داد، ما بی‌خبر بودیم و بعد از اتفاق، باخبر شدیم. شبانه به کوی حمله کرده بودند. به خاطر دارم که دفتر آقای خاتمی بودم.

ما به عنوان حزب مشارکت، به دنبال فتح تحکیم نبودیم؛ یک بار، هدف، فتح تحکیم است و یک بار تعامل با تحکیم. ما به دنبال تعامل بودیم؛ نه فقط در تحکیم که در انجمن اسلامی معلمان، استادان و پزشکان نیز همین هدف را دنبال می‌کردیم. با مابقی تعامل راحت‌تر بود؛ اما تحکیم سختی‌‌های خود را داشت. البته این سختی برای ارتباط با تمامی انجمن‌‌ها نبود. ارتباط‌گیری با انجمن‌‌های تهران، علامه و شریف راحت‌تر بود؛ اما پلی‌تکنیک شرایط سخت‌تری داشت. البته ما می‌توانستیم در تحکیم انشقاق ایجاد کنیم. می‌شد دانشجویان تهران را علیه پلی‌تکنیک ترغیب کرد؛ اما نخواستیم. حتی در پلی‌تکنیک افرادی را داشتیم؛ اما در مقابل، بچه‌های تحکیم سعی داشتند در مشارکت انشقاق ایجاد کنند.

تحکیم زمانی برای انتخابات مجلس نامزد معرفی کرد و از آن اعلام پشیمانی کرد و به نوعی از خود انتقاد کرد؛ به‌‌خصوص بعد از تشکیل ادوار تحکیم وحدت بیشتر دیده می‌‌شد. ادوار تحکیم فی‌الواقع در سال ۸۳ سمت ریاست را بر تحکیم وحدت داشت. در زمان حال اگر ادوار باز هم قدرت بگیرد، باز هم ریاست خواهد کرد. حقیقت این است که بیشتر از نظر تحکیم، موضع ادوار مطرح بود. بنده قصد قضاوت ندارم، با‌این‌حال برای ما بهتر بود؛ چرا‌که ادوار گستردگی کمتری نسبت به تحکیم داشت و صحبت با آنها راحت‌تر بود.

شما به یک جریان لقب «جنبش» داده‌اید. گاهی این جنبش خمود است؛ جنبشی وجود ندارد و در حال حاضر نیز جنبشی وجود ندارد. دانشجویان می‌خواهند بروند دنبال کار، تحصیل و آینده؛ شرایط اجتماعی فرق دارد. این ارتباط‌‌های مجازی به جنبش دانشجویی بسیار ضربه زده است. این نوع ارتباطات فقط مناسب میتینگ‌های دهه هشتادی‌هاست که در پاساژ کوروش جمع شوند یا برای جنبش‌های غیرسیاسی مانند پاشایی تجمع کنند. روابط مجازی به درد فعالیت و کار جدی نمی‌خورد.

الان مصیبت مردم زیاد شده است. از بی‌آبی تا نان شب مردم و حقوق کارگر. دولت مجبور است به تنهایی پاسخ‌گوی اینها باشد. مابقی مطالبات را احزاب باید پاسخ دهند. احزاب هم که ممنوع‌هستند. قطعا باید صبوری کرد. خواسته‌ها در حال حاضر باید بیان مشکلات و رفعشان باشد.

پرطرفدارترین عناوین