از ابتدای سال جاری تاکنون ٥ مورد آدمربایی در تهران اتفاق افتاده که با تلاش مأموران پلیس گروگانها به آغوش خانوادههای خود بازگشتند. این خبر را سردار حسین ساجدینیا، رئیسپلیس تهران بزرگ روز گذشته اعلام کرد. به گفته او در ٦ ماه نخست سال گذشته ١١ پرونده آدمربایی در تهران بزرگ تشکیل شده بود که در مقایسه با ٥ مورد گروگانگیری در سال جاری کاهش چشمگیری داشته است. رئیسپلیس تهران بزرگ ناکامی آدمربایان طی چند سال اخیر را یکی دیگر از موفقیتهای پلیس عنوان کرد: «در ٧سال گذشته موردی نبوده است که آدمربایی موجب قتل گروگان یا موفقیت گروگانگیر شده باشد.»
رئیس پلیس تهران بزرگ همچنین خبرهای دیگری هم درخصوص کاهش سایر جرايم داشت: «سرقت به عنف در ٦ ماه نخست امسال نسبت به همین مدت در سال گذشته کاهش ١١درصدی داشته، کاهش ٢١درصدی قتل، ٥٥درصدي آدمربایی و ٣٦درصدی شرارت نیز از دیگر آمارهای ٦ ماه نخست امسال بوده است.» اما این کاهش جرايم و موفقیت پلیس در کشف و ناکام گذاشتن تبهکاران به خاطر تلاش شبانهروزی و البته افزایش گشتهای پلیس در محلههای مختلف تهران است. ٣٨٤ محلهای که به گفته ساجدینیا به صورت همزمان و شبانهروزی از سوی پلیس در حال رصدشدن است و در صورت تأمین نیروی مورد نیاز ناجا در ٦ ماه دوم سال جاری این گشتها در محلههای مختلف تهران بیشتر هم میشود تا شهروندان تهرانی بیش از پیش احساس امنیت کنند و البته عرصه بر مجرمان و تبهکاران تنگ و تنگتر شود.
اما در میان جرايم مختلف، گروگانگیری یا همان آدمربایی با قرارگیری در ردیف جرايم خشن نقش بسزایی در القاي احساس ناامنی به جامعه دارد. جرمی که حالا به گفته سردار ساجدینیا در ٦ ماه نخست امسال نسبت به مدت مشابه در سال گذشته کاهش ٥٥درصدی داشته است. کاهشی که بیشک میتواند نشاندهنده توانمندی پلیس در کلانشهری چون تهران باشد. عملکرد بهموقع، سریع، رصد لحظهبهلحظه، اطمینان از سلامت گروگان، کنترل و نظارت بر اقدامات خانواده فرد گروگان گرفته شده، برخورد و درنهایت دستگیری آدمربایان فرآیند دقیق، سخت و حساس است که یک اشتباه یا خطاي محاسباتی کوچک میتواند عواقب بسیار دلخراش و جبرانناپذیری داشته باشد. به همین دلیل هم کشف و حلوفصل یک پرونده گروگانگیری و آزادی فرد یا افراد ربوده شده براي پلیس اهمیت ویژهای دارد. در ادامه مروری خواهیم داشت بر چند پرونده گروگانگیری.
سرقت کودک خردسال در بازار شهرقدس
بیستم خرداد سال جاری بود که خبر آدمربایی یک کودک خردسال در یکی از بازارهای شهرقدس به پلیس گزارش شد. با توجه به اهمیت موضوع دستورات ویژه برای پیگیری سریع پرونده صادر شد و تیمی مجرب از پلیس شهرستان قدس بررسی موضوع را به صورت ویژه آغاز كردند. مأموران پلیس با اعزام به محل سرقت این کودک سه سال و نیمه که در یکی از بازارهاي شلوغ این شهرستان در ساعت پرتردد روز تعطیل بود به صورت تخصصی همه اماکن و محلههای تردد را مورد بررسی قرار دادند و از دوربینهای مداربسته موجود در بازار بازبینی کردند. با بررسی دوربینهای مداربسته، فرد ناشناسی حدود ۲۵ ساله شناسایی شد که به صورت آشفته در بازار پرسه میزد، این فرد ناشناس سپس در نقطه خلوت بازار پس از اغفال کودک اقدام به ربایش طفل خردسال میکند.
مأموران با بررسی فیلمهای مسیر تردد فرد رباینده و فرد ربوده شده، آخرین مسیر تردد آدمربا و کودک را شناسایی کردند. با تحقیقات گسترده شبانهروزی و اقدامات تخصصی، مخفیگاه متهم شناسایی شد و پس از اطمینان از حضور آدمربا با هماهنگی لازم در یک اقدام ضربتی، مأموارن پلیس او را در مخفیگاهش دستگیر کردند. این آدمربا که به گفته مقامات انتظامی غرب استان تهران دارای اختلالات روانی است دو فقره سابقه کیفری آدمربایی «کودک خردسال» را در پرونده خود دارد، در اظهاراتش به پلیس گفت: «روز قبل از حادثه در حالیکه تنها در منزل بودم، تصمیم به قتل کودکی گرفتم و مبلغ ۴۰هزار تومان از خانوادهام سرقت کردم و در ساعت ۱۹ به بازار شهرقدس که محل شلوغی بود، آمدم و دیدم که طفل خردسالی در حال بازی است. با او ارتباط برقرار کردم و کودک را به ایستگاه مترو کلاهدوز تهران بردم که به دلیل شلوغی و ازدحام جمعیت ناگهان کودک گم شد.» با تلاش مأموران شهرستان قدس و با راهنمایی متهم دستگیر شده، همه محلهای تردد که دارای دوربین مداربسته بود، مورد بازبینی قرارگرفت و معلوم شد که کودک در ساعت همان شب از مترو کلاهدوز در حال خارج شدن است که با تحقیقات همهجانبه و حضور میدانی مأموران کودک ربوده شده، پیدا شد و صحیح و سالم به آغوش خانوادهاش برگشت.
آدمربایی معلم به همراه شاگردانش برای طلب ٦٠ میلیونی
پرونده آدمربایی بعدی مربوط به یک معلم است که با همکاری تعدادی از دانشآموزانش پسر یک فروشنده خودرو را برای تسویهحساب ٦٠ میلیونی ربوده بود. ماجرای این پرونده عجیب از ٢٤ مرداد سال ٩٤ و در پی مراجعه مردی به کلانتری پیشوا کلید خورد. این مرد که فروشنده خودرو بود، در اظهاراتش به پلیس مدعی شد که پسرش از سوی افراد ناشناس ربوده شده و آدمرباها برای آزادیاش ٣٠٠میلیون تومان پول خواستهاند.
تحقیقات پلیسی برای شناسایی آدمرباها آغاز شده بود که شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و مدعی شد سرکرده آدمرباها معلم پسرش است که به خاطر اختلافهای مالی گروگانگیری کرده است: «امروز معلم پسرم که از چندی پیش بر سر معامله خودرو، ٦٠میلیون تومان به او بدهکار شده بودم با من تماس گرفت و گفت پسرم را دزدیده و از من خواست طلبش را پس بدهم تا پسرم را آزاد کند.» با به دست آمدن این سرنخ، محلهای تردد گروگانگیر تحت تعقیب نامحسوس پلیس قرار گرفت و طولی نکشید که با کشف مخفیگاه او و چهار همدستش و محل نگهداری گروگان در باغی اطراف پایتخت، مرد گروگانگیر و چهار دانشآموز همدستش دستگیر شدند و پسر ١٨ ساله نیز آزاد شد. با دستگیری و اعتراف متهمان که از دانشآموزان معلم بودند، کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی در اختیار قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی قرار گرفت. قضات شعبه پس از شنیدن اظهارات آنها و شور، معلم و شاگردانش را با توجه به شرایط ویژه متهمان به ٦ ماه حبس -برای هر متهم- محکوم کردند.
دو پرونده آدمربایی در فروردین سال ٩٤
نخستين پرونده آدمربایی در سال ٩٤، ٢٣ فروردین کلید خورد. در اين روز مردي جوان كه برادرزن ١٠ ساله خود را در ازاي ٥٠٠ميليون تومان پول هنگام بازي در كوچه دزديده بود، در ٢٧ فروردين به همراه دو همدست ديگرش در عمليات نامحسوس پليس دستگير شد و كودك ١٠ ساله هم نجات يافت. در دومين پرونده نيز ٢٧ فروردين، زني جوان با همدستي شوهرش، پدربزرگ خود را دزديد تا اموال او را به نام خود بزند؛ اما او در سوم ارديبهشت دستگیر شد و گروگان ٩٠ ساله هم آزاد شد.
گروگانگیری پسر آهنفروش ثروتمند
سومین پرونده آدمربایی سال ٩٤ که سروصدای زیادی هم به پا کرد، ربودن پسر ١٤ ساله در ازاي پرداخت ٣ ميليارد تومان بود. پروندهای که از آن با نام آدمربایی ٣میلیارد تومانی یاد میشود. ٣ آدمربا كه با ربودن امیرحسین ١٤ ساله پسر يك آهنفروش درخواست ٣ ميليارد تومان پول براي آزادي او كرده بودند. درخواستی که البته با تلاش شبانهروزی مأموران پلیس هیچ وقت عملی نشد و آدمرباها با دستگيري از سوي پليس در انجام نقشه خود ناكام ماندند. اما رسيدگي به این پرونده آدمربايي در پايتخت، ساعت هشت صبح پنجم ارديبهشت ماه ٩٤ با مراجعه مردی به كلانتري ١١٢ ابوسعيد تهران آغاز شد. او در اظهاراتش به مأموران گفت كه پسر ١٤ سالهاش به نام اميرحسين هنگام مراجعه به مدرسه ربوده شده است.
با ثبت اظهارات شاكي، به سرعت پروندهاي با موضوع «آدمربايي» تشكيل شد و براي رسيدگي در اختيار اداره يازدهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت. پدر اميرحسين در ادامه شكايتش به تماس آدمربايان با تلفن همراهش و درخواست ميلياردي آنها براي آزادي پسرش پرده برداشت و به كارآگاهان گفت: «صبح روز حادثه ساعت ٣٠: ٠٦ سرويس مدرسه پسرم دنبالش آمده بود. اميرحسين هم از خانه خارج شد كه سوار سرويس شود اما يك ربع بعد راننده سرويس مدرسه زنگ خانه را زد و در كمال تعجب به من گفت كه چرا اميرحسين پايين نميآيد؟ من كه نگران شده بودم، بلافاصله به كوچه رفتم و دنبال اميرحسين گشتم؛ اما از او اثري نبود. داشتم دنبال اميرحسين ميگشتم كه حدود ساعت ٧ صبح، فرد ناشناسی با تلفن همراهم تماس گرفت و گفت كه اميرحسين را دزديدهاند و براي آزادي او ٣ ميليارد تومان پول ميخواهند.»
با ثبت اظهارات پدر امیرحسین به سرعت تيمي از كارآگاهان براي انجام تحقيقات ميداني به محل ربودهشدن كودك ١٤ ساله اعزام شدند اما هیچکس از ساکنان محل زندگی امیرحسین لحظه آدمربايي را نديده بود. همزمان تعدادي از كارآگاهان به مدرسه اميرحسين اعزام شدند كه در تحقيقات خود به سرنخهاي مهمي دست پيدا كردند. در تحقيقات مأموران مشخص شده بود كه چند روز قبل از آدمربايي، چند مرد ناشناس با خودروهاي مختلف پژو ٤٠٥ و سيتروئن در اطراف مدرسه پرسه میزدند و حتي از مسئولان مدرسه درباره زمان ورود و خروج دانشآموزان سوالاتي پرسيده بودند.
به اين ترتيب چهرهنگاري از متهمان در دستور كار مأموران قرار گرفت. شيوه آدمربايي نيز نشان ميداد كه متهمان به خوبي از وضعيت اقتصادي پدر گروگانشان باخبر بودند و با نقشهاي حساب شده پسر شاكي را كه در زمينه خريد و فروش آهنآلات فعاليت ميكند، ربوده بودند.
سرانجام با تحقيقات پليسي و رديابي شماره تماس آدمربايان مخفيگاه آنها در دهكده المپيك تهران شناسايي شد و عمليات دستگيري آنها آغاز شد. ساعت ١١ ظهر هفتم ارديبهشت و پس از آنكه مأموران از حضور گروگان در مخفيگاه متهمان اطمينان پيدا كردند، در عملياتي ضربتي به آدمربايان يورش برده و موفق به دستگيري ٣ آدمربا و نجات اميرحسين ١٤ساله شدند.