پوشش گسترده سبک خاص عزاداریهای مداحان در ایام عزاداری تاسوعا و عاشورا از سوی صداوسیما، با انتقاد مسیح مهاجری، مدیرمسئول روزنامه جمهوری اسلامی، مواجه شد.
مهاجری که در روزهای نخست ماه محرم یک بار دیگر در مقالهای خواسته بود به داد عزاداری سنتی برسند، در سرمقاله روز گذشته خود باز هم از مغفولماندن عزاداریهای سنتی گلایه کرده است.
او در این مقاله از به حاشیه راندهشدن وعاظ آگاه و باسواد و خالیشدن مساجد در مراسمهای عزاداری، انتقاد کرده بود. مهاجری در ادامه انتقادات خود، به این موضوع که مجالس عزا از مساجد به خانهها و تکیهها کشیده شده و به دست مداحانی افتاده که صرفا به ذکر اشعار سطحی میپردازند و درعینحال خطبه و وعظ هم میکنند، اعتراض کرده است.
مهاجری در بخشی از سرمقاله روز گذشته خود با عنوان «مانع دوقطبیشدن عزاداری حسینی شوید» نوشته است: «در خانه، به تلویزیون که نگاه میکنی، مداحان خاصی را با مضامینی که یا تکراری هستند یا سطحی و خارج از چارچوبهای هدفمند قیام عاشورا، درحال نوحهخوانی نشان میدهد، با عدهای از مردم که پیداست با اخلاص به محفل آنها آمدهاند؛ ولی در پایان نه چیزی گیر آنها میآید و نه بینندگان تلویزیون. سرگرمی خوبی است و البته برای بسیاری از بینندگان در موارد زیادی، این سؤال پیش میآید که بعضی از مستمعان این مداحان چرا با شنیدن کلمات و عبارات معمولی و خالی از محتوای معنوی یا حماسی، به هوا میپرند و دستها و سرهایشان را به علامت شوریدگی به همدیگر مشغول میکنند! تلویزیون البته گاهی نوحههای سنتی بامحتوا و تکوتوک سخنرانیهای قابلاستفاده هم دارد، اما در مقایسه با ظرفیت رسانه ملی و نیازی که جامعه دارد، بسیار اندک است».
در ادامه این سرمقاله، به هیأتهای عزاداری، حسینیهها و تکیههایی اشاره شده که به باور مهاجری، از دو نقص عمده رنج میبرند؛ یکی از آنها کمبود مداحان سنتی و دیگری کمبود خطیب یا واعظ باسواد و صاحب حرفهای نو است.
مهاجری در ادامه مینویسد: «پدیده جدید و ناخوشایندی که درحال شکلگرفتن است، این است که در محافل عزاداری خیابانی و خانهای و تکیهای، واعظ و خطیب درحال حذفشدن است و همه چیز به مداحان ختم میشود. مداحان البته اگر حد خود را رعایت کنند و به پیروی از مداحان سنتی اشعار پرمغز بخوانند و از روضه مقاتل تجاوز نکنند و به خواب و خیال و دروغ و تهمت متوسل نشوند و هوس سخنرانی هم نکنند، خوب است؛ ولی متأسفانه بسیاری از آنها حد خود را نمیشناسند و مرتکب اینهمه میشوند و شعور را فدای شوری میکنند که فقط در همان محفل عزا با مخاطبان آنها همراه است و از آنجا که خارج میشوند با آنها خداحافظی میکنند».
مهاجری در ادامه مطلب خود مینویسد: «محافل عزاداری بهشدت به سوی سطحیشدن و فاصلهگرفتن از محتوا در حرکت هستند. نسل جدید مداحان نیز به این پدیده بهشدت دامن میزنند و با ورود به عالم وعظ و خطابه، درعینحال که از محتوای دین بیخبرند، تلاش میکنند جای واعظان و خطبا را بگیرند. آنها دخالت در سیاست و تعیین تکلیف برای مسئولان نظام و دولت را نیز به وظایف خود اضافه کردهاند».
مهاجری در سرمقاله خود همچنین با بیان اینکه هم مداحی و هم منبر هر دو باید با سیاست همراه باشند، اما هیچکدام حق ندارند به سیاستبازی آلوده شوند، مینویسد: «برای تلویزیون اکنون رقیبی جدی ظهور کرده که فضای مجازی است.... متأسفانه تلویزیون از رقبای خود بسیار عقب افتاده و با روشی که در پیش گرفته هر روز بیشتر عقب میافتد؛ به این مضمون که یک مداح جوان با تکاندادن خود و به تکان درآوردن مستمعین میخواند و نام آن را مداحی برای امام حسین(ع) گذاشته توجه کنید: «من با تو هماهنگم/ بیعشق تو من لنگم»، حالا این مضمون را کنار مضمونی که در اجتماع عظیم سینهزنان حسینی در بعضی از شهرهای قدیمی و دینی خوانده شد و در فضای مجازی دستبهدست گشت و در همان روزهای اول چند میلیون نفر آن را دیدند و شنیدند مقایسه کنید؛ مضمونی که برادرکشیهای مسلمانان در جهان اسلام و میداندارشدن مفتیهای وابسته به دربارها را زیر سؤال میبرد و عوامل انحراف قاتلان شهدای کربلا را افشا میکند. از این مقایسه قطعا به این نتیجه خواهید رسید که چه بخواهیم و چه نخواهیم عزاداری هم درحال دوقطبیشدن است، پدیدهای که در حال تبدیلشدن به یک تهدید است و باید هرچه زودتر چارهای برای مقابله با این تهدید اندیشید».
موج انتقادها
دلنگرانی مسیح مهاجری از بهخرافهکشیدهشدن مجالس عزای امام حسین(ع) و تقلیل مدایح به اشعار سطحی را که هیچکدام بیانگر دلایل و اهداف امام حسین(ع) نیست- خیلی پیشتر در دهههای ٤٠ و ٥٠، از شریعتی تا آیتالله مطهری گفتهاند.
بااینحال، پررنگشدن مداحان با ورود سبک جدید مداحی به آفتی بدل شده که حتی رسانه ملی هم بهجای تقبیح آن به استقبالش میرود و با تریبونبخشیدن به آنان، در حال رسمیتبخشیدن به این تیپ هستند. حالا نوبت جوانترها شده که در منابر خود یا برای تبلیغ یک کاندیدا نوحهسرایی میکنند و بر سینه میزنند یا انتقادات خود را از سیاست خارجی دولت از بلندگوهای خود فریاد میزنند.
این موضوع البته پیشتر هم مورد انتقاد همین بزرگان واقع شده بود. چه مسیح مهاجری در افطاری ناطقنوری در رمضان سال ٩٤ بار دیگر از این موضوع انتقاد کرده بود. او همان سال در مراسم بزرگداشت شهدای هفتم تیر و شهید عباسعلی ناطقنوری در حوزه علمیه امامحسن مجتبی(ع) لواسان باز هم تأکید کرده بود که «کشور ما جمهوری اسلامی است و نه جمهوری مداحان». او همچنین از توهینهای برخی مداحان به هاشمیرفسنجانی و ناطقنوری هم انتقاد کرده بود.
باوجود این اعتراضها اما صداوسیما در عزاداریهای محرم استقبال خوبی از مداحیهای سبک جدید دارد. این رسانه در خلال همین عزاداریها به سراغ منصور ارضی رفت و گفتوگویی از او را در برنامه بیتعارف بخش خبری ٢٠:٣٠ جمعه هفدهم مهرماه پخش کرد. مصاحبهای که بخشی از آن در فضای مجازی به عنوان «امام حسین هم فحش میداد» بازتاب زیادی داشت. منصور اگرچه عینا این عبارت را به کار نبرده بود، اما توضیحش در مصاحبه گویای این صحبت بود.
وقتی مجری از او پرسید: «میگویند انتقادات حاجمنصور گاهی آنقدر شدید است که میتوان گفت انتقاد نیست، ناسزاست»، منصور ارضی هم در پاسخ گفت: «ما سیاست را از آقامون یاد گرفتیم... ولی یه جایی میرسد که حضرت میگوید یابن الدعیه، خب از امام حسین ایراد بگیرید چرا از من ایراد میگیرید؟! یک وقت من یک چیزایی هم میگویم، تازه چیزی هم ما نمیگوییم، چرا آنها هرچی دلشان میخواهد میگویند، میگویند به ما نباید چیزی بگویید».
غروی: مداحان امپراتوری به راه انداختهاند
این صحبتها در محافل عزای امام حسین با واکنشهای متعددی روبهرو شد. مجید انصاری، معاون حقوقی رئیسجمهور، از ارضی خواست که بابت اظهاراتش از مردم عذرخواهی کند. این انتقادها اگرچه بیشتر از محافل اصلاحطلب شنیده میشد، دیروز اما سیدمحمد غروی، از اعضای جامعه مدرسین قم، تشکل روحانیت سنتی اصولگرایان، زبان به گلایه گشود.
او در گفتوگو با سایت انتخاب با تأکید بر اینکه «این حرف غلطی است که امام هم فحش میداد؛ ائمه حتی برای حرفدرشتزدن هم حد و حدودی قائل بودند»، گفت: «نباید بدعملی و بدزبانی خود را با نسبتدادن به ائمه توجیه کنیم و آن را دینی جلوه دهیم».
غروی به صداوسیما هم انتقاد کرد و گفت: «پخش این برنامه را از رسانه ملی نمیپسندم و رسانه ملی باید این بیانات را اصلاح کند». او تأکید کرد: «باید به آقایان مداح تذکر داد و آقایان هم باید توجه کنند؛ هرچند تاکنون توجهی به تذکرها نداشتهاند و امپراتوری برای خود به راه انداختهاند».
علی مطهری هم در همان روزهای سوگواری برای امام حسین، در گفتوگویی که با خانه ملت داشت، دراینباره گفته بود: «به نظر من مداحان باید از مراجع رسمی یعنی مراجع مرتبط با روحانیت مجوز کار بگیرند. حتما باید دورههای آموزشی را طی کنند و برای کار خود مجوز داشته باشند. اینطور نباشد که در هر مسجدی و هر محفلی، هرکس که دلش خواست پشت بلندگو قرار گیرد و شروع کند به نوحهخواندن و گاهی هم با آهنگهای سخیف مناسب با مجالس لهو و لعب. مطلب دیگر اینکه حجم برنامههای مداحی در کشور بیش از اندازه لازم است و مداحی تا حد زیادی جای سخنرانی و تحلیل وقایع و بیان معارف اسلامی را گرفته است و به همین جهت تأثیر بسیاری از مجالس مذهبی ما کم شده و کمتر اثر آن را در رفتار و کردار مردم میبینیم، چون بیشتر به پوسته و ظاهر پرداختهایم و از هسته و محتوای اسلام غافل ماندهایم».
به نظر میرسد گستره حضور مداحان و غلبه آنها بر مجالس وعظ و بحث، موضوعی است که دیگر بر ناظران و تحلیلگران سیاسی و اجتماعی پوشیده نیست.
خطری که منجر به گسترش سطحینگری شده و نگاه عمقی به دین را کاهش میدهد. باید دید تذکراتی که داده شده یا میشود، تا چه اندازه محل توجه قرار خواهد گرفت.
یا یک نمونه دیگرش یک مشت بازیگر که در جشن های من درآوردی پشت تریبون فقط از جایزه های بین المللی و اسکار هایی که گرفتند صحبت می کنند و حرف سیاسی و جهت دار نمی زنند
در این چند روزه عزاداری بعنوان مارش عزا و هم آهنگی با مداحی انواع آهنگهای خوانندگان زنده و مرده اونور آب رو شنیدیم