bato-adv
کد خبر: ۲۸۸۷۰۱

ماجرای رد صلاحیت هاشمی از زبان دخترش

تاریخ انتشار: ۰۸:۵۲ - ۲۰ شهريور ۱۳۹۵
فاطمه هاشمي، عضو شوراي مركزي حزب اعتدال و توسعه در گفت‌وگو با اعتماد از حواشي زندگي خانواده آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني و اينكه واكنش خانواده به رد صلاحيت پدر انقلابي‌شان در سال ٩٢ چه بوده، چرايي و علت رد صلاحيت پدر، اتمام حجتش با فرزندانش در اوج حوادث ٨٨، سكوت در برابر حكم پسر و واكنش بزرگ خانواده بر مواضعي كه گاه از سوي فرزندانش جنجالي مي‌شود، مي‌گويد. محورهاي اين گفت‌وگو علاوه بر ذكر اين حواشي، راه پيش روي حزب اعتدال و توسعه و چگونگي همراهي با اصلاح‌طلبان در انتخابات آينده و حمايت بي‌چون‌و‌چرا و تاكيد بر تكرار پيروزي انتخابات ٩٢ براي جريان اعتدالي و اصلاح‌طلبي با پيروزي مجدد حسن روحاني و نبود رقيب براي اين گزينه مطلوب است.
 
آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني به عنوان يكي از اركان اصلي و تاثيرگذار انقلاب اسلامي همراه هميشگي امام خميني (ره) و رهبري در اين مسير پرفراز و نشيب است... البته در اين مسير سختي‌هاي فراواني كشيد، از شكنجه و زندان تا تخريب و اتهام اما هيچ گاه نه دچار لغزش شده و نه از مواضع انقلابي كوتاه آمد. حتي در مقاطعي بنابر مصلحت‌ها از خانواده خود هم براي انقلاب به نوعي عبور كرد. فاطمه، فرزند ارشد خانواده كه در اوج فعاليت‌هاي انقلابي و در شرايط زنداني بودن پدر متولد شده نيز بر اين موضوع صحه مي‌گذارد.
 
براي گفت‌وگو با رييس بنياد امور بيماري‌هاي خاص برسر پروژه در حال ساخت مركز ملي سرطان ايران رفتيم تا از آخرين فعاليت‌هاي اجتماعي، سياسي‌اش با خبر شويم. او اين روزها مشغول رتق و فتق امور اين مركز بزرگ درماني است. فاطمه هاشمي از پيشرفت ساخت اين مركز مي‌گويد كه اين پروژه با ٥١هزار متر زيربنا تمام نيازهاي يك بيمار سرطاني براي درمان، پيشگيري، تشخيص و تحقيقات را تامين مي‌كند و در حال حاضر شش ماه از موعد قرارداد دوساله براي اتمام آن گذشته و اينكه پروژه با ٦٠٠ ميليارد تومان هزينه و با كمك مردم در حال پيشرفت است. او مي‌گويد كه در اين مركز قرار است هزينه درماني بيماران نيازمند رايگان باشد.
 
در ادامه مشروح گفت‌وگوي فاطمه هاشمي با اعتمادآنلاين را مي‌خوانيد.

شما عضو ارشد حزب اعتدال و توسعه هستيد، به نظر شما گفتمان اعتدالي كه اين روزها و در فعاليت‌هاي سياسي مطرح مي‌شود با چه شكل و شمايلي به عرصه آمد وآيا فقط كاركرد انتخاباتي دارد؟
 
اين گفتمان موضوع جديدي نيست و آيات قرآني هم به آن اشاره و تاكيد داشته و با انقلاب و بعد از روي كار آمدن دولت آقاي هاشمي‌رفسنجاني اين رويه در تفكر و كابينه متنوع او شكل اجرايي‌تر به خود گرفت و اين موضوع تا زمان شكل‌گيري دولت اصلاحات ادامه داشت كه البته بعد از آن با تندروي‌هايي كه انجام شد اين گفتمان نيز ادامه پيدا نكرد. بعد از اتمام اين دوره (اصلاحات)، اصولگرايان سر كار آمدند كه دوباره تندروي‌هاي اين جريان موجب گسترش اعمال و فعاليت‌هاي خيلي بدي در كشور شد و مردم هم از اين رويه خسته شدند، بر همين اساس بعد از اين دوران بود كه دوباره فصل گفتمان اعتدال آغاز شد.
 
يكسري افراد و حتي خود اصلاح‌طلبان هم از اين تندروي‌ها خسته و به سمت اعتدال گرايش پيدا كردند كه نتيجه آن را در انتخاب حسن روحاني در سال ٩٢ مي‌بينيم.
 
مجموعه گفتمان اعتدال به مفهوم واقعي به كدام گفتمان نزديك‌تر است؛ اصلاح‌طلبي يا اصولگرايي؟
 
به هيچ كدام نزديك نيست. اعتدال طيف گسترده‌اي از افراد معتدل هر دو جريان است.
گمان مي‌كنيد در جريان اصولگرا ليدري وجود دارد كه داعيه‌دار پرچم اعتدال باشد؟
خير وجود ندارد. در اصلاح‌طلبان هم چنين ليدري نداريم و بيشتر تفكر اعتدالي را در آقاي هاشمي‌رفسنجاني مي‌بينم با گوش دادن به سخنراني‌ها و خاطراتش مي‌توان در تمام مراحل زندگي‌اش اعتدال را به عينه و وضوح مشاهده كرد. در انتخابات اخير هم همه حول محور ايشان حركت كردند.
 
يعني معتقديد گفتمان اعتدال خودش يك جريان سياسي جدا است؟
 
خودش يك جريان سياسي و مذهبي است و از ابتداي انقلاب هم شاهد اين رويه بوديم. اگر واقعا بر اين اساس نگاه كنيم دين هم تاكيد بر اعتدال دارد و هميشه مخالف تندروي بوده است.
 
اين گفتمان تا چه اندازه در پياده‌سازي اعتدال در سطح جامعه موفق بوده است؟
 
اگر بخواهيم ٣٧ سال انقلاب را در نظر بگيريم در حدود ٣٠ الي ٤٠ درصد موفق بوده و با ديدن اعضاي كابينه دولت سازندگي، روند اعتدال مشاهده مي‌شد و البته در سطح زندگي مردم هم تا حدودي اين رويه با توجه به موقعيت بعد از جنگ و مشكلات و بحران‌هايي كه وجود داشت، ديده مي‌شد و همين تفكراتي كه خودش را الان نشان مي‌دهد آن موقع هم بود منتها در آن زمان فضاي مجازي و خبري بدين شكل وجود نداشت و كمتر انعكاس پيدا مي‌كرد.
 
نمي خواهم اسم ببرم اما همين جريان اصلاح‌طلب به عنوان نمونه مخالف دستگاه ويديو بود و در حمله به سفارت امريكا هم مواضع اصلاح‌طلبان ديده مي‌شد اين‌طور نبود كه اين جريان از ابتدا ميانه‌رو باشند. اينها جا عوض مي‌كنند تفكر عوض نمي‌كنند اما اعتداليون از ابتدا تاكنون ثابت هستند و ماندند.
 
تئوريسين‌هاي هر دو جريان بر اين باورند كه مرزبندي جريان اصلاح‌طلب و اصولگرا در اولويت دادن به مفاهيم است؛ جريان اصولگرا به مباني ارزشي و حاكميتي نسبت به حقوق مردم اهميت بيشتري مي‌دهد و جريان اصلاح‌طلب آزادي‌هاي تصريح شده در قانون اساسي و حقوق مردم را در اولويت قرار مي‌دهد براي جريان اعتدال كدام يك در اولويت قرار دارد؟
 
 بايد گفت كه در دولت آقاي خاتمي هم شاهد تندروي‌هاي زياد بوديم. اصلاح‌طلبان هم زماني كه سر كار آمدند اين گونه نبودند نمي‌خواهم از افراد نام ببرم... اما در همان روزهاي ابتدايي شكل‌گيري انقلاب، آغاز تندروي‌ها را در جريان چپ آن زمان و اصلاح‌طلبان امروزي شاهد بوديم. چپ‌ها خيلي تندروتراز اصولگراها بودند. اگر امروز چپ مي‌گويد مذاكره با امريكا، در آن زمان اعتقادي خلاف اين را داشت، حتي اصولگراها بيشتر مذاكره با اين كشور را مطرح مي‌كردند.
منظور اين هست كه برخي از افراد حاضر در طيف اصولگرا بيشتر دنبال مباحث ارزشي هستند اما لايه‌هايي از اصلاح‌طلبان شعار مردم و اولويت قرار دادن آنها را در برنامه دارند.
 
شعار هم در يك مقطعي دادند و قبلش اين گونه نبود و از نظر من در اجرايي شدن اولويت‌هاي‌شان موفق هم نبودند. موفقيت را يك طيفي دارند و نمي‌توان موفقيت يا عدم‌موفقيت را صد در صد دانست اما اصلاح‌طلبان به آن چيزي كه مي‌خواستند نرسيدند. در نهايت اتفاقي كه در دولت اصلاحات افتاد منجر به اين شد كه اصولگراهاي تندرو بر سر كار آمدند. اگر موفق بودند نبايد شاهد روي كار آمدن اصولگرايان تندرو مي‌بوديم.
 
فكر نمي‌كنيد اصلاح‌طلبان در آن زمان موانع زيادي بر سر راه داشتند؟
 
البته گاهي اوقات اصلاح‌طلبان هم موانع ايجاد مي‌كردند. نمي‌خواهم اسم ببرم. ديگر نبايد به گذشته كار داشته باشيم، اكنون اتفاق خوبي كه افتاده اين است كه معتدلين هر دو جريان برسر كار آمدند و نبايد ديگر به فكر انشقاق اين دو بود و وحدت و اتحاد را بايد بيشتر از هرموضوعي سرلوحه كار قرار دهيم.
 
مي‌توان موفقيت به دست آمده در شرايط كنوني را به حساب شخص آقاي هاشمي گذاشت كه معتدلين هر دو جريان به يك سمت به نام اعتدال كشيده شده‌اند؟
 
تا حدود زيادي بله. شايد در برهه‌هايي از زمان اين مسائل نبود اما در دوره‌هايي كه اين اتفاق افتاد خودش را نشان داد. از اينكه ايشان، پدر من هستند سخت است بگويم اما به عنوان فردي كه به فعاليت‌هاي سياسي و اجتماعي مشغول بوده اين تغييرات را مي‌بينم.
 
آقاي هاشمي هم خودشان به اين موضوع قايل هستند كه تلاش‌هاي‌شان بر سر گفتمان اعتدال نتيجه بخش بوده است؟
 
در زمان رياست‌جمهوري ايشان عده‌اي طرح تمديد دوران رياست‌جمهوري را مطرح و خواستار حضور آقاي هاشمي بر مسند رياست قوه مجريه بودند اما خود ايشان مخالفت‌شان را صريحا اعلام كردند و گفتند كه شايد برخي كارها و پروژه‌ها بعد از من ادامه پيدا نكند چه بسا كه ادامه هم نيافت. ايشان در هر صورت معتقد بودند كه من تفكري را در كشور مطرح كردم گرچه مخالفاني دارم اما در آينده همه به اين سمت خواهند آمد.
 
شما حسن روحاني را شبيه‌ترين سياستمدار به هاشمي‌رفسنجاني مي‌دانيد؟
 
از هيچ نظري ايشان شبيه به آيت‌الله هاشمي نيستند. عده‌اي از اين نظر شبيه مي‌گويند كه تفكراتي كه ايشان براي سازندگي و اعتدال دارد به آقاي هاشمي نزديك است اما خيلي تفاوت‌هاي زيادي با همديگر دارند. صبري كه پدر در برابر همه‌چيز دارد هيچ شخصي ندارد. در ميان همه هجمه‌ها و تخريب‌هايي كه در دوران انقلاب عليه او ايجاد مي‌شد هيچ‌وقت از تريبون‌هاي در اختيار براي دفاع از خود استفاده نكرد. اما مسوولان اصلا تحمل نقد و تخريب‌ها را ندارند و از تريبون‌هاي رسمي به دفاع از خود مي‌پردازند. مثلا ايشان صد درصد معتقد است كه مهدي به ناحق زندان است اما موضع‌گيري پدر را مي‌بينيد؟! ايشان مي‌گويد كه بايد قانوني عمل كرد.
 
آيت‌الله هاشمي‌رفسنجاني هميشه براي انقلاب از زمان شكل‌گيري تا تثبيت و اكنون حفظ آن از خانواده خود گذشت كرده‌اند و انقلاب و نظام را در اولويت قرار دادند؛ تا چه اندازه به اين موضوع باور داريد؟
 
آيت‌الله هميشه و در طول زندگي همه‌چيز و خانواده‌اش را در چارچوب انقلاب مي‌دانند.
 
شما به اين رويه پدر اعتراضي نمي‌كنيد؟
 
خير ما اين گونه بزرگ شده‌ايم. قبل از انقلاب به ما مي‌گفتند من فقط پدر شما نيستم و پدر همه فرزندان ايرانم و فقط نبايد به فكر شما باشم. ما اين گونه بزرگ شده‌ايم. براي ما و حتي فرزندان‌مان اين موضوعات عادي شده است. پدرم هميشه معتقد بوده كه هرفردي مي‌خواهد كار بزرگ كند، سختي‌هاي بزرگي پيش راهش هست. به ياد دارم در زمان انتخابات سال ٨٨ و اعتراضات، ما هم همراه بوديم و يك روز پدرم به فرزندانش گفتند راهي كه من دارم مي‌روم شرايط سخت‌تري براي شما خواهد داشت حتي سخت‌تر از گذشته. اگر من همراه آنها باشم و تاييد آنها را كنم شما هم هيچ مشكلي نخواهيد داشت اما اگر اعتراضات را بازگو و مشكلات را مطرح كنم خيلي مشكل خواهيد داشت قطعا شما را زندان خواهند برد و فرزندان‌تان را اذيت خواهند كرد. شما با اين مسائل مشكل نداريد؟ همه ما گفتيم خير.
 
تا به حال پيش آمده كه نظر مخالفي با پدر داشته باشيد و بدون توجه به اين مخالفت عمل كنيد؟ يا شما عملكردي از خود نشان دهيد كه موج رسانه‌اي عليه اين خانواده و شخص آيت‌الله به راه بيندازند؟ پدر با فرزندان برخوردي نمي‌كنند؟
 
بله. البته من خودم در تمام كارهايم با ايشان مشورت مي‌كنم. اگر خيلي پافشاري در موضوعي داشته باشيم، مي‌گويند خب انجام دهيد. اگر هم مخالف نظر ايشان عمل كنيم، اعتراض نمي‌كنند. به خاطر روحيات فردي و شخصيتي‌شان برخورد كه اصلا نمي‌كنند. اما تذكر مي‌دهند كه اگر اين كار را نمي‌كرديد بهتر بود.
 
چرا اينقدر موج تخريبي عليه خانواده هاشمي‌رفسنجاني است؟ و مي‌گويند اين خانواده پولدار هستند؟
 
اين خانواده هميشه آن چيزي كه بوده‌اند، هستند خارج از آن خود را نشان نمي‌دهند. از قبل انقلاب منافقين بحث پولدار بودن هاشمي را مطرح كردند و ادامه هم يافت. پدر من در آن زمان ميان روحانيون وضع مالي خوب و معمولي داشت. او معتقد بود شخص بايد براي مبارزه وضع مالي خوبي داشته باشد. ارثيه‌اي كه از پدربزرگ‌هايم به مادر و پدرم رسيده بود و شخص پدر هم با اينكه روحاني بودند در كار بسازوبفروش بودند و به مجاهدين كمك كردند و زماني كه در اين گروه كودتا شد يكي از آنها به پدرم گفت كه چرا به ما ديگر كمك نمي‌كنيد مگر ما نمي‌خواهيم شاه را‌ برداريم كه ايشان پاسخ دادند چرا اما شما مي‌خواهيد «لنين» و ما مي‌خواهيم «حضرت علي» را جايگزين كنيم و از اينجا ارتباط و كمك‌هايش را به اين گروه قطع كردند و آنها هم به اشاعه شايعه و تخريب‌ها عليه هاشمي و پولدار بودن ايشان دامن زدند. بعد از انقلاب هم مخالفين و خارجي‌ها بر اين موضوع دامن مي‌زدند، علت آن مشخص بود؛ تاثيرگذاري شخص آيت‌الله در انقلاب. تا به نوعي تاثيرگذاري ايشان را با پخش شايعات دروغين كم كنند و معمولا عوام هم پذيراي اين شايعات هستند. به هر حال در اين كشور بزرگ و در تهران و شمال شهر همه خانه دارند پدر من هم يك خانه دارد بارها پيش آمده اشخاصي به خانه پدر و مادر مي‌روند باورشان نمي‌شود كه اين خانه معمولي، خانه هاشمي‌رفسنجاني باشد!. حتي برخي وسايل خانه مثل فرش براي قبل انقلاب است.
 
آنچه مسلم است اينكه تندروهاي سياسي هميشه با ايشان مخالف بودند و هستند و برخي مواقع نيازهاي سياسي شان تغيير و به سمت ايشان گرايش پيدا مي‌كنند.
 
در مورد پرونده مهدي هاشمي شنيده شده ايشان قصد اعاده دادرسي دارند؟
 
در طول اين مدت به دليل درگيري با بيماري مادرم كه اكنون به وضعيت روزمره زندگي خود برگشته‌اند، نتوانستم پيگير جزييات پرونده برادرم باشم اما اين بحث وجود داشت كه مهدي درخواست اعاده دادرسي كند.
 
برگرديم به بحث انتخابات. برنامه حزب اعتدال و توسعه در روند انتخاباتي به چه صورت است اينكه تا چه اندازه و به چه شكل مي‌خواهد با اصلاح‌طلبان يا اصولگراها همراه باشد ؟آيا قصد ورود به شكل مستقل به عرصه را دارد يا خير؟
 
به دليل درگيري‌هاي كاري و شخصي كه در اين مدت داشتم در حدود دو سه ماهي در جلسات حزب نتوانستم شركت كنم قطعا حزب براي حمايت از شخص آقاي روحاني ورود پيدا خواهد كرد. اما آنچه مسلم است اينكه اصلاح‌طلبان هم در ديدارهاي عادي و خصوصي با ما بر حمايت‌شان از شخص روحاني تاكيد داشته‌اند.
 
يكي از انتقادات اصلاح‌طلبان به حزب اعتدال و توسعه اين است كه اين حزب در انتخابات مجلس دهم خيلي با اين جريان همگام نبود چقدر بر اين ادعا صحه مي‌گذاريد؟
 
خود من به عنوان عضو شوراي مركزي حزب اين ادعا را قبول دارم. دليل آن هم اين است كه در حزب تفكرات مختلفي وجود دارد و آن تفكرات به لحاظي غالب بود البته نه به تعداد. من خودم به عنوان مخالف اعضاي معرفي شده به ليست اميد بودم.
 
اعتدال و توسعه با جريان اصلاحات زاويه‌اي ندارد؟
 
خير. به شكل كلي حزب معتقد است كه بايد وحدت رويه با اصلاح‌طلبان حفظ شود اما هستند افرادي در حزب كه مخالف نظر بقيه در برخي موارد باشند.
 
آقاي روحاني خودش را عضو حزب شما مي‌داند يا نقش پدر معنوي را ايفا مي‌كند؟
 
ايشان عضو حزب نيستند. نمي‌دانم بگويم پدر معنوي حزب هستند يا خير؟اگرچه قبل از رياست‌جمهوري ايشان در جلسات حزب شركت مي‌كردند اما بعد از انتخاب‌شان به عنوان رييس قوه مجريه به طور طبيعي ديگر حضور نيافتند.
 
شما معتقد هستيد كه اعتدال و توسعه دولت را ساخت؟
 
دولت اصلاحات بعد از روي كار آمدن، عده‌اي را از پست‌هاي دولتي كنار گذاشت و سپس افراد ميانه‌رو تصميم به شكل‌گيري حزب اعتدال و توسعه گرفتند. در حال حاضر از همه گروه‌ها و جريان‌ها عضو كابينه يازدهم هستند. ما با همراهي بقيه گروه‌ها دولت تدبير و اميد را ساختيم. اين كارگزاران بود كه دولت ساخت و از آقاي خاتمي حمايت كرد و ايشان رييس‌جمهور شدند اين كار را مشاركت نكرد چراكه اين حزب بعد از دولت اصلاحات به وجود آمد.
 
لحظه رد صلاحيت پدر در انتخابات ٩٢ پس از عمري فعاليت سياسي- انقلابي براي جمهوري اسلامي چگونه گذشت؟
 
خيلي خوشحال شديم. خود ايشان هم خوشحال شدند.
 
اگر واكنش و ارزيابي از رد صلاحيت خود داشتند چرا ثبت نام كردند؟
 
به خاطر احساس مسووليتي كه كردند. آن هم به دليل تعداد بالاي مطالبات و مراجعه‌كنندگان در محضر ايشان براي حضور در عرصه بود و نتوانستند نه بگويند واقعا شخص آيت‌الله قصدي براي حضور نداشتند تصميم ايشان در ساعت ١٧:٣٠ بود. برادرم كه ظهر روز جمعه با ايشان صحبت كرده بود، گفت كه بابا قطعا نمي‌آيد اما من گفتم شب قبل (جمعه شب) كه با پدر صحبت كردم، احساس مي‌كنم تغييري در نظر ايشان ممكن است به وجود ‌آيد و بعدش هم به خاطر مردم آمدند و گفتند كه وظيفه خودم را در قبال خدا و مردم انجام دادم. مسووليت خيلي سنگيني بر عهده‌ام بود چون با مشكلاتي كه از دولت قبل به وجود آمده بود، مي‌گفتند كه كار خيلي سخت است كه از اتفاقاتي كه پيش آمده بود بتوانيم كشور را دوباره به ريل اصلي خود بازگردانيم و مي‌گفتند با اين رد صلاحيت مسووليت از من گرفته شد.
 
از ردصلاحيت پدر خوشحال شديد يا تعجب هم كرديد؟ از پدر نخواستيد اعتراض كند به اين اقدام نه صرفا به خاطر كانديداتوري براي گرفتن حقي كه مردم از ايشان خواستند؟
 
چند روزي قبل از اعلام نهايي، زمزمه‌هاي رد صلاحيت شروع شده بود و با توجه به تفكري كه در شوراي نگهبان حاكم بود خيلي هم تعجب نكرديم. به هرحال مردم تمام اتفاقاتي كه در شورا افتاده بود را مي‌دانستند.
 
با توجه به اين رد صلاحيت تا چه اندازه مي‌توان گفت كه باز هم هاشمي اعتبار و نام و حتي خودش را فداي كشور و نظام كرد؟
 
ايشان زماني كه ثبت‌نام كردند اصلا خبر نداشتند ممكن است رد شوند اما بحث شورا كه آغاز شد، در روزهاي ابتدايي گفتند ايشان تاييد شده‌اند اگرچه بعد جرياني در شورا آغاز و افرادي خارج از شورا رفت و آمدشان به شوراي نگهبان زياد شد كه ايشان بايد رد صلاحيت شود! شب آخر هم از طريق آقايان روحاني و علي لاريجاني پيغام آوردند كه آيت‌الله انصراف دهند. ايشان واقعا حتي حدس رد صلاحيت خود را نمي‌زدند. در مورد حواشي هم بايد بگويم با شوخي و خنده به پدر مي‌گفتيم اگر رد شديد چه مي‌شود؟ مي‌گفتند خب رد شوم كه شوم، موردي نيست.
 
دلايل رد صلاحيت ايشان مطرح شد؟
 
بله. اين دلايل در شورا مطرح شده بود؛ راي بالاي ايشان و گفته بودند كه تا اين لحظه بالاي ٧٠ درصد راي دارند و فكر مي‌كنيم تا روز راي‌گيري به ٩٠ درصد هم برسد و لذا نمي‌خواهيم با راي بالايي ايشان وارد عرصه شوند.
 
به نظر مي‌رسد خواهر شما فائزه نسبت به بقيه فرزندان آيت‌الله، استقلال بيشتري درمسائل سياسي دارد اين نظر را قبول داريد؟
 
همه ما استقلال داريم اما با تفكراتي متفاوت و روش‌هاي مختلف.
 
ارتباط عاطفي همه فرزندان با پدر به يك شكل است؟
 
همه يك جور هستيم اما در مواقعي به من مي‌گويند تو بيش از اندازه خودت را لوس مي‌كني. شايد دليلش اين باشد زياد رفت و آمد دارم. احساس وابستگي به پدر و مادرم خيلي زياد است.
 
تاثيرگذاري مادرتان بر آيت‌الله در مسائل خانگي تا چه ميزان است؟
 
پدر من خيلي آدم آرامي است و اهل بحث، جدل و دعوا و... به هيچ‌وجه نيست و به خانواده هم اهميت زيادي مي‌دهد و به خواسته فرزندانش هم در محيط خانه توجه زياد دارد.
 
آيت‌الله هاشمي براي اتخاذ تصميمات سياسي از شخص خاصي هم مشورت مي‌گيرد؟
 
حتما به نظر كارشناسان و مشاورانش توجه مي‌كند و ايشان بيش از حد مطالعه دارند يك دقيقه ايشان را در منزل بيكار نمي‌بينم. مگر هنگام غذا خوردن يا نهايت ٥ دقيقه در كنارمان بنشينند و بروند به مطالعه بپردازند. تمام سايت‌هاي موافق و مخالف را مي‌خوانند و هيچگاه به يك موضوع اكتفا نمي‌كنند و در زمان رياست بر مجلس و دولت هم به نظرات كارشناسي خيلي اهميت مي‌دهند.
 
آيت‌الله با دنياي مجازي تا چه اندازه ارتباط دارند؟
 
شب‌ها كه به منزل مي‌آيند چند دقيقه كنار ما مي‌نشينند و بعد به سراغ كارهاي شخصي و مطالعه و چك كردن سايت‌ها مي‌روند. مثلا من بلد نبودم با كامپيوتر كار كنم و از ايشان ياد گرفتم و حتي به پدر مي‌گويم، مي‌توانيد اين سي‌دي را براي من در كامپيوتر بگذاريد. گاهي اوقات خبرهايي كه در فضاي مجازي و تلگرام مي‌بينم و حتي كانال‌هاي خبري مرتبط با ايشان را به پدر نشان مي‌دهم و معمولا در واكنش فقط گوش مي‌كنند و مي‌بينند.
 
ارتباط آيت‌الله هاشمي بعد از رياست‌جمهوري روحاني با او چگونه و به چه صورت است؟
 
ايشان در روزهاي آغازين تشكيل دولت به روحاني مي‌گفتند من در كارهاي شما هيچ دخالتي نمي‌كنم. اگر مشورت از من خواستيد در كنارتان هستم اما دخالت هرگز. اگرچه برخي مواقع با يكديگر ديدار و ملاقات خصوصي و عمومي دارند.
 
ارتباط آيت‌الله با احمدي‌نژاد در جلسات مجمع تشخيص مصلحت نظام به چه صورت است؟
 
آقاي احمدي‌نژاد كه خيلي به جلسات مجمع نمي‌آيند. هيچ ارتباطي با يكديگر ندارند.
 
مخالفان آيت‌الله هاشمي در تلاش براي القاي شكاف ميان رابطه ايشان با رهبري هستند؟ ارتباط اين دو به چه صورت است در حال حاضر؟
 
ديدارها ادامه دارد. البته رهبري هم بارها گفته‌اند كه با يكديگر اختلاف سليقه داريم. اين موضوع طبيعي است. در زمان امام خميني هم گاهي پيش آمده كه با يكديگر نظر مخالف داشته باشند. نامه‌اي كه ايشان به امام درباره بني صدر با واژه‌هاي تند نوشتند موجود است. اعتقاد آقاي هاشمي اين است كه من به آن چيزي كه مي‌رسم عمل مي‌كنم و به آن چيزي كه برسم مي‌روم و نظرم را مي‌گويم.
 
چشم‌اندازتان از انتخابات آينده رياست‌جمهوري به چه صورت است؟
 
به تمام جميع مسائل به انتخاب دوباره آقاي روحاني خوشبينم.
 
حريف قدري براي مبارزه انتخاباتي در برابر حسن روحاني مي‌بينيد؟
 
تا حالا خير.
 
به عنوان يك فرد در جامعه، نه فاطمه هاشمي، دولت را تا چه اندازه در پيشبرد برنامه‌ها و اهداف موفق مي‌دانيد؟
 
موفقيت اصلي دولت فرجام برجام بود. واقعا اقدام كوچكي نبود و روحاني در اين زمينه ايران را از يك جنگ حتمي نجات داد. تلاش براي برقراري امنيت از ديگر موارد قابل ذكر است كه البته بايد دولت روحاني در دور دوم، با توجه به مهار تورم، ركود ايجاد شده را رفع كند كه در غير اين صورت شاهد مشكلات عديده‌اي در زمينه توليد خواهيم بود. مشكلات اقتصادي يك شبه و سه ساله حل نمي‌شود. بحران‌هايي كه دولت قبل به وجود آورد تا ده‌ها سال ديگر رفع نخواهد شد.
 
مشكلات بيش از اين چيزهاست كه گفته شده. روحاني به نوعي نجابت مي‌كند و مسائلي كه در دولت قبل ايجاد كرده را شفاف براي مردم مطرح نمي‌كند، شايد هم معتقد است اگر اين مشكلات را مطرح كند به نظام برمي‌گردد و نه صرفا به شخص احمدي‌نژاد.
 
اخيرا فعاليت‌هاي انتخاباتي و سخنراني‌هاي زيادي از سوي رييس دولت سابق مي‌بينيم؟
 
جاي تعجب است اين همه از بيت المال در دوره هشت ساله قبل برده شده چرا برخوردي صورت نمي‌گيرد.
 
اگر شاهد رقابت احمدي‌نژاد و روحاني در عرصه انتخاباتي باشيم كدام يك پيروز ميدان خواهند شد؟
 
با وجود برخي مشكلات روحاني پيروز قطعي خواهد بود.
 
صحبت آخر را هم بگوييد؟
 
با مردم صحبتي دارم كه واقعا به همان شكلي كه در انتخابات رياست‌جمهوري ٩٢ و مجلسين خبرگان پنجم و شوراي اسلامي دهم شركت كردند و توانستند با راي خودشان به خواسته‌شان برسند اين‌بار هم در انتخابات رياست‌جمهوري دوازدهم و شوراها به طور جدي و حتي بيشتر حضور پيدا كنند.
 
افكار عمومي بسيار بر تصميمات تاثيرگذار هستند، هرچقدر كه مردم از صحنه خود را دور نگه دارند و شركت نكنند براي‌شان قطعا اتفاقات خوب نخواهد افتاد.
 
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv