المپیک ٢٠١٦ المپیکی متفاوت برای ایرانیها بود، گسترش فضای مجازی بهویژه شبکه تلگرام موجب شد مردم اینبار بیشتر از قبل درگیر بازیهای المپیک شوند. فراگیربودن فضای مجازی و نگاه طنز، اعتراضی و حمایتی به المپیک باعث شد این رویداد مهم جهانی، بیشتر از المپیکهای قبل بین مردم جا باز کند.
تب المپیک بین مردم با رونمایی از لباس رسمی کاروان بالا گرفت، لباس بدقواره اولیه خیلی زود با واکنش منفی کاربران فضای مجازی همراه شد. حملات به لباسها و شوخی با آنها آنقدر زياد بود که خیلی زود کمیته ملی المپیک ایرادها را پذیرفت و لباسی جدید طراحی شد. اعزامنکردن مربی ندا شهسواری هم دیگر سوژه المپیکی قبل از شروع بازیها بود، اعتراضهای مجازی در نهایت کاری کرد که «سیما لیموچی» هم مسافر ریو شد؛ هرچند او پس از حذف شهسواری به ریو رسید و سوژهای دیگر در اختیار فضای مجازی و شبکههای اجتماعی قرار داد.
عابدینی و جومونگ
با شروع المپیک و مسابقات ایرانیها، فضای مجازی و کانالهای تلگرام بهویژه کانال «المپیک ایران»، به یکی از مراجع اصلی پیگیری زمان و نتایج مسابقات ورزشکاران ایرانی تبدیل شد، بهویژه اینکه زمان مسابقات طوری بود که امکان تماشای تمامی مسابقات برای همه امکانپذیر نبود. در همان روز اول خیلیها برای دیدن فیلمها و عکسهای رژه ایران و سایر تیمها و مراسم افتتاحیه سراغ شبکههای تلگرام و گوشیهای هوشمندشان رفتند. زمانی که در روز اول المپیک الهه احمدی به مدال نزدیک شد، مردم به تعقیب نتایج از طریق فضای مجازی ترغیب شدند، با وجود این در روزهای بعد خبری از موفقیت نبود. کسب رتبههای دو رقمی در رشتههای مختلف، باختها و به خط پایان نرسیدنها سوژه جدیدی برای ساختن جوک و طنز ایجاد کرد.
این روال تا چهارشنبهشب (بیستم مرداد) ادامه داشت تا اینکه درخشش مجتبی عابدینی در شمشیربازی همه را غافلگیر کرد. در همان فاصله بین مسابقه یکچهارم نهایی تا نیمهنهایی عابدینی، فضای مجازی از مطالبی با محوریت درخشش مجتبی پر شد. حتی گفته شد موفقیت عابدینی از دستاوردهای پخش سریال جومونگ است. پس از مدالنگرفتن عابدینی موجی از حمایت و تشویق فضای مجازی را پر کرد و عابدینی به قهرمان ایرانیها تبدیل شد.
دفاع از رجبی
در این میان یک اتفاق عجیب هم موجی عجیب در فضای مجازی ایجاد کرد؛ صحبتهای مجری و کارشناس شبکه ورزش درباره لیلا رجبی و اشارهكردن به غیرت این ورزشکار، یکباره فضای مجازی را به لرزه درآورد؛ اینبار همه به دفاع از رجبی و انتقاد از احسان مهاجرشجاعی (کارشناس) پرداختند. مهاجر شجاعی راهی نداشت بهغیر از عذرخواهی از رجبی. مجریان تلویزیون در امان نبودند کوچکترین گاف آنها در چند ساعت همهگیر میشد.
دلداری مجازی
هفته دوم المپیک هفته مدالآوری ایران بود؛ همه منتظر مدالهای کشتی و وزنهبرداری بودند. با مدالهای کیانوش رستمی و سهراب مرادی خوشحالیها شروع شد و ساختن جمله با رستم و سهراب.؛ اما در آنسو سقوط سوریان و بنا هم دلداریدادن در فضای مجازی را به سرفصل اصلی فعالیت کاربران تبدیل کرد، هزاران نفر به صفحه اجتماعی سوریان مراجعه کردند و او را دلداری دادند، هنرمندان و چهرههای معروف هم به پرچمداران دلداریدادن به این دو مرد پرافتخار تبدیل شدند. هیچ اتفاقی از چشم کاربران پنهان نمیماند، حتی اعتراض عجیب سعید عبدولی به داوری مسابقهاش یک سوژه استثنایی در اختیار کانالهای تلگرام قرار داد. بااینحال مهمترین اتفاق پس از مسابقات وزنهبرداری دسته سنگینوزن رخ داد، جایی که داوران و هيأت ژوری اجازه ندادند بهداد سلیمی به مدال برسد. کاربران ایرانی برای حمایت از بهداد بسیج شدند؛ خشم ایرانیها سایت فدراسیون جهانی، صفحه اینستاگرام این فدراسیون و رئیس عراقی کنفدراسیون وزنهبرداری آسیا را درنوردید. سایت فدراسیون جهانی هک شد و نزدیک به میلیونها کامنت (نظر) اعتراضی و حتی توهینآمیز به سمت صفحات اینستاگرام فدراسیون جهانی سرازیر شد. در اینستاگرام هزاران کامنت با هشتگ «عدالت برای بهداد» ثبت شد. این نظرات مانند سیل عمل کرد، طوری که احتمال دارد فدراسیون جهانی، وزنهبرداری ایران را بهدلیل خشم کاربرانش محروم کند، البته تا امروز دیده نشده کشوری بهخاطر رفتار مجازی و آنلاین هوادارانش اینگونه جریمه شود.
توجه مردم به سیر تا پیاز المپیک هم فقط منحصر به ورزش ایران نبود؛ اینبار تمامی اتفاقات مهم ورزشکاران خارجی هم خیلی زود فراگیر میشد. دیگر همه از رکوردشکنیهای فلپس، شکستهشدن پای ژیمناستکار فرانسوی، پایان همزمان شناگران، لختشدن مربیان مغولی و... مطلع میشدند. این موضوع در واقع تفاوت بزرگ المپیک ٢٠١٦ با المپیکهای قبلی بود، این پدیده فقط محدود به مرزهای ایران نبود و در سراسر دنیا هم فضای مجازی به یکی از ارکان اطلاعرسانی المپیک تبدیل شد طوری که عکس قهرمانی نیمار در فوتبال المپیک بیش از هر عکسی «لایک» خورد.
اینگونه انتشار اطلاعات ورزشی با اینکه در بعضی مواقع بار فنی بالایي نداشت؛ اما فضای کشور را کاملا المپیکي کرد. مردم که قبلا همه کارشناس فوتبال شده بودند، حالا کارشناسی دیگر رشتهها را هم به کارنامهشان اضافه کردند. کاربران به صحبتهای رئیس فدراسیون تکواندو و مزدورخواندن ایرانیهای جمهوری آذربایجان واکنش نشان دادند و از رضا مهماندوست حمایت کردند.
خوشا به حال مادرت
هفته دوم المپیک برای ایرانیها با مدال تاریخی کیمیا علیزاده به پایان رسید. کیمیا در چند ساعت به قهرمان کشور تبدیل شد. هفته سوم هم با افتخارآفرینی کشتی آزاد شروع شد. حسن یزدانی شیرینترین طلا را به ارمغان آورد؛ فیلم پیروزی حماسی او در فینال برابر حریف روس مثل برق منتشر شد. کانالهای تلگرام پر شد از جملاتی در تمجید از یزدانی و ساختن طنزهایی درباره برد او برابر حریف روس، برد او را برتری اصغر فرهادی بر تارکوفسکی دانستند.
گزارش احساسی صدرالدین کاظمی، گزارشگر رادیو در فینال یزدانی فراگیر شد، دیگر همه جملات به یادماندنی کاظمی را میدانستند، آنجاییکه پس از امتیازگرفتن یزدانی فریاد زد: «خوشا به حال مادرت». پیروزی تاریخی کمیل قاسمی برابر آزادکار آمریکایی در ٣٠ ثانیه هم دیگر سوژه جذاب برای کاربران ایرانی بود. ایرانیها حتی به باخت کمیل در فینال هم توجه نکردند و تا جایی که توانستند با برد ٣٠ ثانیهای کمیل کلیپ، جوک و جمله ساختند. درخشش حسن رحیمی و طلانگرفتن او هم نکتهای نبود که به آن توجه نشود. رحیمی به «نقی معمولی» تشبیه شد؛ کشتیگیری که طلا در مشتش بود؛ اما به آن نرسید.