روزنامه وطن امروز نوشت: اخیرا خسرو معتضد که یکی از حامیان مذاکرات هستهای جواد ظریف بوده، نسبت به این موضوع تجدیدنظر و تاکید کرده از حمایتهای خود از برجام و مذاکرات هستهای برگشته است.
بخش هایی از گفتگو ی این روزنامه با خسرو معتضد را در ادامه بخوانید؛ شما اخیرا در اظهارنظری بر خلاف گذشته در نقد مذاکرات هستهای سخن گفتید، این در حالی است که شما از موافقان مذاکرات هستهای و برجام بودید. تصور شما قبل از مذاکرات، زمان مذاکرات و به طور کلی درباره برجام چگونه بوده و شما چه برآوردی از آن داشتید؟ سالها قبل آقای ظریف نماینده ایران در سازمان ملل متحد بود. در آن زمان در یک برنامه پخش مستقیم به سوالات خبرنگاران بسیار خوب و مسلط پاسخ میداد. معمولا سیاستمداران ایران نمیتوانند سریع پاسخ بدهند. من از تسلط و احاطه بر بحثشان در آن مصاحبه خیلی لذت بردم. زمان گذشت و سال 92 آقای ظریف به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب شد. من در نشریات مقالاتی نوشتم که 2 شماره آن به آقای ظریف اختصاص داشت. در این مقالات با اشاره به تبحری که داشت، از ایشان بسیار تعریف و اظهار امیدواری کردم که مذاکرات به نتیجه برسد.
چه شد این نگاه مثبت تغییر کرد و در اظهاراتتان تجدیدنظر کردید؟وعدههایی که آقای ظریف داد و صحبتهایی که کرد خیلی جدی و در حد کنفرانس مونیخ در سال 1938 بود ولی متاسفانه در طول این 3 سال مذاکرات، ضمانتهای لازم از آمریکا گرفته نشد. من به آقای ظریف ارادت دارم و معتقدم ایشان سیاستمدار پختهای است. اتفاقا به خاطر همین پختگی انتظار ما از ایشان زیاد بود. بگذارید به تاریخ مراجعه کنیم. آقای قوامالسلطنه زمانی که قوای روسیه در ایران بودند برای مذاکره به مسکو رفت و با مولوتف- که گرگ سیاست بود- و استالین مذاکره کرد. قوام در این مذاکرات تمام امتیازات را از روسها پس گرفت و مذاکرات به نفع ایران شد.
البته قوامالسلطنه اول امتیاز خروج نیروهای روسیه از ایران را گرفت!آقای قوام بسیار با درایت مذاکره کرد. این باعث افتخار است. هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که شوروی با قشون نظامی آن را گرفته باشد و بعدا پس داده باشد ولی قوامالسلطنه پس گرفت. درباره آقای ظریف ما خیلی انتظار داشتیم. به نظر من ایشان یک وزیر بسیار پخته و زماندان است که سالها در آمریکا زیسته ولی باید از طرف آمریکایی تضمین میگرفت. من شخصا از حل مساله هستهای و رفع تحریمها خیلی احساس خوشی میکردم اما بعد از لغو تحریمها ما باید میتوانستیم پول فروش نفت را به دست بیاوریم. آقایان در ایران میگویند 50 میلیارد دلار طلب نفتی داریم ولی آقای اوباما بیمار نیست که بگوید ایران 160 میلیارد دلار از ما طلب دارد. ببینید چه بازیای سر ما درآوردند؟ شاه ایران 12 میلیارد دلار به عنوان کمک به کشورهای در حال توسعه داد که اغلبش هم برنگشت. اسرائیل بابت خرید نفت یک میلیارد و 300 میلیون به ایران بدهی دارد. 3 بار از سوی دادگاه سوییس محکوم شده ولی بدهی خود را نمیدهد. شاه ایران که خدا از او نگذرد یک میلیارد دلار به انگلستان بابت آب لندن داد. حدود 500 میلیون دلار به ایتالیا داد که ونیز زیر آب نرود. حالا برای 400 میلیون دلار ببینید چقدر به ما توهین میکنند؛ چقدر ما را تحقیر میکنند. وقتی این پول را دادند که 4 ایرانی- آمریکایی را که متهم به جاسوسی بودند تحویل دادیم. ببینید! کشوری که 12 میلیارد دلار به دستور شاه به دنیا کمک کرد و 18 میلیارد دلار اسلحه خرید، سر 400 میلیون دلار با او چه میکنند؟ این 400 میلیون دلار هم بابت خرید اسلحه بود که با بهرهاش یک میلیارد و اندی شده است.
معتقدید ظریف در مذاکرات از طرف غربی هیچ تضمینی نگرفت؟ایران همه تعهدات خود را انجام داد و در قلب رآکتور اراک سیمان ریخت ولی هیچ تضمینی نگرفت. این مذاکرات را با مذاکرات قوامالسلطنه مقایسه کنید! آقای ظریف دکترا دارد ولی قوام لیسانس هم نداشت. من از دکتر علی امینی شنیدم که ایشان 3 یا 4 سال در پاریس درس خواند و آخر هم نتوانست لیسانس علوم سیاسی بگیرد ولی سیاستش سیاست درست ایرانی بود. شما نگاه کنید چقدر امتیاز گرفت.
آقای معتضد! شما کامل به تاریخ معاصر آشنا هستید. شما دوست داشتید مذاکرات به نتیجه برسد و به ظریف خوشبین بودید. به نظرتان چه اتفاقی افتاد آقای ظریف که در این سطح گفتوگوها و مذاکرات و رایزنیهای دیپلماتیک حضور داشته و جامعه آمریکایی، نهادهای حاکمیتی، ابزارهای اثرگذار و ابزارهای فشار را بخوبی میشناسد، از آمریکاییها تضمین نگرفت؟آقای ظریف آمریکاییها را خوب نمیشناخت. من با مرحوم سیدحسین مکی خیلی دوست بودم. وقتی میخواست بگوید کسی کارهای نیست، میگفت «در حکم صفر سمت چپ عدد». اوباما آخرین ماههای حضورش را در سمت ریاستجمهوری آمریکا میگذراند. به همین خاطر جنگ تأخیری را با ایران آغاز کردند و امروز و فردا و پسفردا میکنند تا رئیسجمهور بعدی مشخص شود. ظریف با همه فراست و هوش و لبخندهای قشنگش، آمریکاییها را خوب نشناخته بود.
قوام با روسها قرار و مدار گذاشته بود و به دنبال غصب قدرت بود در آن زمان استالین به خاطر برخورد ترومن و اولتیماتوم آمریبکا ناچار به ترک ایران شد.
قوام تسلیم بلا شرط بود.